تو شلوغیِ این روزا و بین حجمهی سرو صداهای اطراف، توی این پر حرفیا و خود نمایی هایی که کم نمیبینیم ازشون،
همون سر و صداهای پوچ و بی خاصیت که به هیچ جا نمیرسه،
این ماییم که میتونیم برای یه بارم که شده نشیم یکی مثل همونا.
نشیم یکی مثل همونایی که کل کار و هدفشون بیشتر دیده شدن و بیشتر چشم در آوردنه.
این ماییم که میخوایم ساده باشیم.
میخوایم خودِ خودِ خودمون باشیم.
بدون توجه به اون استانداردها و کلیشه های مزخرف که معلوم نیست از کجا و کی اونارو نوشته و هرروز بیشتر دست به دست میچرخه و آدمای بیشتری و تو گردابِ خودش غرق میکنه.
یه سادهی بی سر و صدا و آروم، که یه گوشهای از این سر و صداهای گوش کر کن نشسته و با ماگِ پر از چای یا قهوه به دستش، میخواد فقط برای خودش، کنارِ خودش و با [آی لاو می] ترین حالتِ ممکن، برای آیندش برنامه ریزی کنه.
من دقیقا از همونام که اگه حتی عاشق یه چیزی هم باشم بعد ببینم که همه دارن انجامش میدن و دست همه افتاده ولش میکنم و جوری تظاهر میکنم که انگار از اول هیچ علاقه ای به اون چیز نداشتم.
بعد تو از همرنگ جماعت شدن با من حرف میزنی؟
جدی جوون؟
من فقط میخواستم موقع نگاه کردن به آینه،
چشمای از ذوق گرد شده رو ببینم
نه چشمای خسته و خسته و خسته.
هدایت شده از توییت فارسی 🇮🇷
اگه ترسیدی، خسته شدی، استرس داری، گم شدی، نمیدونی داری چیکار میکنی؛ میخوام بهت بگم باورکن همه همینیم، هیچکی نمیدونه داره چه غلطی میکنه. همه داریم با آزمون و خطا زندگی میکنیم. عیبی هم نداره. فوقش خراب میکنی. فدای سرت. کی به کیه. بذار اصن گند بزنی. چی میشه مگه؟ بهت قول میدم؛ هیچی
》Mehdi《
@farsitweets
IdayIday áin.mp3
زمان:
حجم:
3.12M
سرتو بزار روی شونم، پلیش کن،
حالا میتونی تا فردا صبح، درست تا موقعِ طلوع آفتاب، تا وقتی که نور خورشید چشماتو بسوزونه، درموردش فکر کنی.
وایسا اینجا ببینم. تو چشمام نگاه کن.
منو ببین باشه؟
هنوز هیچی تموم نشده؛
هنوز اون گلِ نرگسای گلفروشیِ روبه روی مدرسه رو نخریدیم و خودمونو تو عکس گرفتن ازش خفه نکردیم.
هنوز اون عطر مشهدیِ دکهی کنار حرم و نداریم و رو خودمون خالیش نکردیم تا [کی عطر مشهدی زده؟] ی آدما رو بشنویم.
هنوز اون دوربین خوشگله رو نداریم تا از ماه و ابر و آسمون و ستارههاش پونصد تا عکس بگیریم.
سرت و بگیر بالا. ببین منو خب؟
ما هنوز طعم اون پیتزا بعلبکیِ خیابونِ امام رضا رو نچشیدیم که؟
از همه مهمتر، هنوز عکسِ اون استودیو خوشگله رو تو گوشیم دارم. هنوز میتونیم نگاش کنیم و ساعتها لبخندمون تا بنا گوش باز نگه داریم.
ما هنوز کُلی کار ناتموم داریم عزیزِ دلم.
ببین منو. خب؟
هنوز اونقدرام که فکرشو میکنی دیر نشده.
4_
با کاراشون تا حد مرگ عذابت میدن و بعد،
تو اولین دیدار یه جوری وانمود میکنن که انگار نه انگار که نه انگار.
همیشه این دلتنگیه که یه گوشه یقتو میگیره و،
کجا با این عجله قربونت؟