هدایت شده از آنکهدریابدچهمےگویم...
-
انگار اونی که دوستش دارم من و فراموش کرده؛ وقتی دارم تو خیابون راه میرم پام به سنگ گیر کرده؛ بستنیم افتاده رو زمین؛ سفری که کلی منتظرش بودم و براش ذوق داشتم کنسل شده؛ صمیمی ترین دوستم میخواد از این شهر بره؛ رفتم فروشگاه کلی خرید کردم بعد دیدم کارتم و جا گذاشتم؛ استین لباسم به دسته در گیر کرده؛ رفتم مسافرت یادم رفته گوشیم و بردارم؛ لباسی که تو مغازه بوده و خیلی دوسش داشتم تموم کرده؛ موهام شپش داشته باشه ؛ خوابیده باشم و یادم رفته باشه گوشیم و بزنم به شارژ؛
حال من همینقدر سر در گم و مبهمه...
-
----
هدایت شده از آنکهدریابدچهمےگویم...
تو مثل سه شنبه ای ،
وسط بودن و نبودن
گیر کرده ای !
هم هستی هم نیستی ،
مثل سه شنبه که
در ظاهر فرد است
اما در واقع چهارمین روز هفته !
تو همانقدر بلاتکلیفی که
سه شنبه است :)
من بهترین رفیقای دنیا رو دارم:
اتاقم، تختم، گوشیم، شارژرم، وای فای، پتو، بالشتم، فیلم و سریالام و خوراکیهای مضری که میخورم
انقد بدم میاد از اینایی که به محض اینکه یکم تو فکر میرم و ساکت میشم هی میپرسن :چته ؟ چرا نمیخندی ؟ چرا ساکتی ؟
بابا من دلقک که نیستم دو دقه بزار به بدبختیام فک کنم