زبانحال حضرت سکینه سلام الله علیها با پیکر بی سر پدر مظلومش در گودال قتلگاه بابا ببین که حال دل ما خراب شد بر عترت تو ظلم و ستم بی حساب شد بابا بیین به زخم دل ما نمک زدند در قتلگاه عمّه ی ما را کتک زدند تیر بلا به آل پیمبر نشانه شد بر اشکِ ما جواب عدو تازیانه شد بابا زِ دیده خونِ دلم را روان ببین خیز و مرا میانه ی نامَحرمان ببین تا شام نیست غیرِ فغان و شرر مرا شمر و سَنان و حرمله شد همسفر مرا #دلنوشته #شعر_امام_حسین #شعر_حضرت_سکینه

‌ ‌ ‌ ‌ ﷽ 📢 اعـلـام بـرنـامـه ‌ 🚩 • مـراسـم هفتگی توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی (ع) 🎙 • فیض منبر #حجت_السلام_والمسلمین_میثم_علی_پناه 🎙 • به نفس #حاج_وحیداسداللهی #حاج_امیر_عباسی 📆 • سه شنبه ۱۶ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ ⏰ • ساعت‌ ۲۰:۳۰ 📍 • آدرس : تهران، شهرک غرب، خيابان هرمزان، مسجد الزهرا سلام الله علیها • هـئـیـت مـحـبـیـن شـهـادت #هئیتی_که_شهدا_تاسیس_کردند

موقعیت مکانی مسجد الزهرا سلام الله علیها 👇

‌ ‌ ‌ ‌ ﷽ 📢 اعـلـام بـرنـامـه ‌ 🚩 • مـراسـم هفتگی توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی (ع) 🎙 • فیض منبر #حجت_السلام_والمسلمین_میثم_علی_پناه 🎙 • به نفس #حاج_وحیداسداللهی #حاج_امیر_عباسی 📆 • سه شنبه ۱۶ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ ⏰ • ساعت‌ ۲۰:۳۰ 📍 • آدرس : تهران، شهرک غرب، خيابان هرمزان، مسجد الزهرا سلام الله علیها • هـئـیـت مـحـبـیـن شـهـادت #هئیتی_که_شهدا_تاسیس_کردند

موقعیت مکانی مسجد الزهرا سلام الله علیها 👇

امشب ان شالله، قدمتان به دیده🙏 با خانواده مشرف شوید

حکایت سنگ خوردن حضرت نوح علیه السلام و آمدن حضرت جبرائیل برای شفای زخم های پیکر مبارک حضرت نوح نوح با قومش نمودی بس جدال در حدود نهصد و پنجاه سال از برای دعوتِ قوم عنود عمر خود را وقف راه دین نمود از سوی بعضی از افراد پلید او چه سختی ها که بهر دین کشید آخر عمرش خودش را شمع کرد اهل قومش را به دورش جمع کرد مردمان را با چنان وضعی که بود دعوتِ بر راه دین حق نمود لیک دلها شعله ور شد بی درنگ میخِ آهن کِی فرو آید به سنگ نانجیبان تهمتِ ننگش زدند دوره اش بنموده و سنگش زدند در هجوم کینه و نیرنگ ها نوح ماند و زخم ها و سنگ ها در غریبی؛ غربتی دیرینه داشت تا به شب هنگام، غم در سینه داشت شب که شد با ناله و چشم ترش جبرئیل آمد کنار بسترش با غم و اندوه و حالی بی قرار سنگ ها را زد زِ روی او کنار بال و پر بر جسم مجروحش کشید زخم ها از لطف حق شد ناپدید با اجازه از خداوند جلیل حرف دارم جمله ای با جبرئیل جبرئیلا ای عزیز عالمین کاش می دیدی تو احوال حسین بین مقتل اهلِ نیرنگش زدند با سِنان و دشنه و سنگش زدند قلب عالَم در عزای او شکست شمر آمد بر روی سینه نشست بود با سوز و فغان و اشک و آه فاطمه بر سر زنان در قتلگاه ناله میزد آه و واویلا حسین یا حسین و یا حسین و یا حسین #مثنوی #دلنوشته #شعر_امام_حسین