eitaa logo
فکرعمیق|محمدمهدی‌شیرَوی‌خوزانی
1.9هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
4.1هزار ویدیو
27 فایل
سهم‌توازهستی‌همه‌هستی‌است‌وتونیزسهم‌همگان هستی،هستی‌ات‌رادریاب‌تاهستی‌ات‌رادریابندواین حق‌توست‌وتونیزحق‌دیگران‌هستی. فکرعمیق. آدرس‌های ما👈 https://zil.ink/shiravi_ir پاسخ به سوالات👈 ble.ir/join/NGMyZGI5OT ادمین کانال 👈 @Mmshiravi
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از صوت | استاد شیروی
مهمانی خدا 2.MP3@shiravi_ir
زمان: حجم: 8.35M
🔊 مهمانی خدا 2 🆔 @shiravi_sound 🆔 @shiravi_ir
هدایت شده از عکس نوشت | استاد شیروی
📸 🔸زندگی زن و شوهری بلندترین نردبان ترقی و طولانی‌ترین طناب سقوط انسان است! ✍🏻 استاد محمدمهدی شیروی خوزانی 🆔 @shiravi_pic 🆔 @shiravi_ir
هدایت شده از هزاران فکر عمیق | استاد شیروی
📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚 📒 نکته 240 🔰در روزگار رهایی انسان از چنگال نفس اماره چنان صفایی در درون جان حاصل می‌شود که بهشت و بهشتیان بازارشان از رونق خواهد افتاد. ✍🏻 استاد محمدمهدی شیروی خوزانی 🆔 @shiravi_fekreamigh 🆔 @shiravi_ir
هدایت شده از تفسیر معنوی در دست بررسی
‌‌‏ 💎💎💎💎💎💎💎💎💎💎 ◻️120 📖 سوره آیه 36 (قسمت ششم) ‌‌‏🍃 وَدَخَلَ مَعَهُ السِّجْنَ فَتَيَانَ قَالَ أَحَدُهُمَآ إِنِّي أَرَانِي أَعْصِرُ خَمْرًا وَقَالَ الآخَرُ إِنِّي أَرَانِي أَحْمِلُ فَوْقَ رَأْسِي خُبْزًا تَأْكُلُ الطَّيْرُ مِنْهُ نَبِّئْنَا بِتَأْوِيلِهِ إِنَّا نَرَاكَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ ﴿۳۶﴾ ترجمه: و دو غلام [پادشاه مصر] با يوسف به زندان افتادند. يكى از آن دو نفر گفت: من پى در پى خواب می‌بينم كه [براى] شراب، [انگور] می‌فشارم، و ديگرى گفت: من خواب می‌بينم كه بر سر خود نان حمل می‌كنم [و] پرندگان از آن می‌خورند، از تعبير آن ما را خبر می‌دانيم. انبيا را جوی جوی روزی رسد نو به نو از جانب حق می‌رسد همچو موسی در كنار رود نيل با معيّت كرد فرعون را ذليل يا چو ابراهيم كاندر بين راه گفت می‌بيند خداوندم به راه نوح و كشتی، يونس و ماهی يكی است يوسف و چاه و سليمان هم يكی است سنت پروردگارت اين بود در طريقت هر چه آمد دين بود هر چه باشد رزق عالم، سَر رسد اوليايش می‌كنند آن را رصد هر كه شد خادم عيال‌الله را می‌خرد تاج ولی الله را می‌شود دست و زبانش آن او تا دهد خلق خدا از نان او فكر فردا كفر پيغمبر شود هر چه فردا گفته پيغمبر، شود شرک از توحيد كی رنگين شده كی ترازو از هوا سنگين شده ادامه دارد... ✍🏻استاد محمدمهدی شیروی خوزانی 🆔 @shiravi_tafsir 🆔 @shiravi_ir
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ 🔎 ✔️پرسمان 120 ❓پرسش وقتی اهل معنا و كسانی‌كه مربی نفوس هستند می‌بينند كه بنده نفسم گرايش به يكسری رذايل دارد ولی خودم خبر ندارم، اين‌گونه گرايش‌ها و مشكلات نفس تكليفشان چه می‌شود؟ يک روزی بايد بروز كند يا اتفاق ديگری می‌افتد؟ 💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠 ✅پاسخ تا زنده‌ای همچون آتش زیر خاکستر خواهند‌ ماند. هین بهِل خر را و دست از وی بدار ز آنکه میل اوست سوی سبزه زار. اژدها را دار در برف فراق هین مکش او را به خورشید عراق. «مولوی» میگریز از شهوت خود تیز تیز آبرویت ور نه خواهد ریز ریز رسم این مست لگام آویخته آنکه شمشیرش به زهر آهیخته «تفسیرمعنوی ج ۱» ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ ❓پرسش در مورد كسانی‌که به تولد دوم راه يافته‌اند هم اين فرمايشتان صادق است؟ 💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠 ✅پاسخ تولد دوم نامفهوم است. 🆔 @shiravi_ir
هدایت شده از صوت | استاد شیروی
@shiravi_irملاک خوبی.mp3
زمان: حجم: 2.52M
🔊 ملاک خوبی 🆔 @shiravi_sound 🆔 @shiravi_ir
هدایت شده از عکس نوشت | استاد شیروی
📸 🔸کمال واقعی انسان در حقیقت گمشده‌ای‌ است به نام خدا. ✍🏻 استاد محمدمهدی شیروی خوزانی 🆔 @shiravi_pic 🆔 @shiravi_ir
هدایت شده از هزاران فکر عمیق | استاد شیروی
📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚 📒 نکته 241 🔰اگر بهشت جای مناسبی برای انسان بود هرگز آدم را از آن بیرون نمی‌کردند تا یکسره دنبال بهشت آفرین برود. ✍🏻 استاد محمدمهدی شیروی خوزانی 🆔 @shiravi_fekreamigh 🆔 @shiravi_ir
هدایت شده از صوت | استاد شیروی
هدف دعا خواندن.mp3@shiravi_ir
زمان: حجم: 8.44M
◽️6/2 🔊 🔻 دعا خواندن 🔸تفسیر فراض «وَ هَذَا شَهْرٌ عَظَّمْتَهُ وَ کَرَّمْتَهُ وَ شَرَّفْتَهُ وَ فَضَّلْتَهُ عَلَى الشُّهُورِ». 🔹در همه‌ی عالم چه چیزی به درد انسان می‌خورد؟ 🆔 @shiravi_sound 🆔 @shiravi_ir
هدایت شده از عکس نوشت | استاد شیروی
📸 🔸هر چه انسان از ابدیت خود بداند سوسوی شمعی نیست در بی‌کران هستی. ✍🏻 استاد محمدمهدی شیروی خوزانی 🆔 @shiravi_pic 🆔 @shiravi_ir
هدایت شده از هزاران فکر عمیق | استاد شیروی
📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚 📒 نکته 242 🔰برای رفع همه معضلات روحی و ... مسیر عبور فقط و فقط نفس است که با حذف آن دوست و دشمن برای ابد از صفحه‌ی جان آدمی قطع امید خواهند کرد. ✍🏻 استاد محمدمهدی شیروی خوزانی 🆔 @shiravi_fekreamigh 🆔 @shiravi_ir
هدایت شده از تفسیر معنوی در دست بررسی
💎💎💎💎💎💎💎💎💎💎 ◻️121 📖 سوره آیه 36 (قسمت هفتم) ‌‌‏🍃 وَدَخَلَ مَعَهُ السِّجْنَ فَتَيَانَ قَالَ أَحَدُهُمَآ إِنِّي أَرَانِي أَعْصِرُ خَمْرًا وَقَالَ الآخَرُ إِنِّي أَرَانِي أَحْمِلُ فَوْقَ رَأْسِي خُبْزًا تَأْكُلُ الطَّيْرُ مِنْهُ نَبِّئْنَا بِتَأْوِيلِهِ إِنَّا نَرَاكَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ ﴿۳۶﴾ ترجمه: و دو غلام [پادشاه مصر] با يوسف به زندان افتادند. يكى از آن دو نفر گفت: من پى در پى خواب می‌بينم كه [براى] شراب، [انگور] می‌فشارم، و ديگرى گفت: من خواب می‌بينم كه بر سر خود نان حمل می‌كنم [و] پرندگان از آن می‌خورند، از تعبير آن ما را خبر می‌دانيم. الغرض يوسف چو خادم ديد خويش علم رؤيا آمد او را پيش پيش يعنی ای انسان تو كار خويش كن وقت حاجت یک نگاهی بيش كن ما نگاهت را خريداری كنيم هر چه باشی طالب ياری، كنيم شد عصای موسوی گر اژدها می‌دهد جان محمد مژده‌ها گر تو خواهی دست تو دست من است جان تو از باده‌ام مست من است ما نياز خلق خود را واقفيم هم طريق رفع آن را عارفيم تو طريق بندگی كن اختيار پس رها كن اختياراً اختيار بعد از آن در اختيار ما بشو تا گريزد از بساط تو نشو چون كمال يوسفی آمد پديد طالب آن هم ز حق آمد جديد سر رسيد از راه روزی های ناب تا شوند از ديگران نائب مناب گر شدی مرشد، مريدت می‌دهند صد نياز آن و اينت می.دهند روز تو در نزد حق معلوم بود گرچه در نزد تو نامعلوم بود زين سبب فرمود لاتعجل حديث هم ملامت شد در اين مطلب حريص شد مهيّا جمله اسباب خلاص پيش از آن كو يوسفی پُوشَد پلاس دست حق دائم تو را ياری كند خواب نازت همچو بيداری كند همچو شير مادران در سينه‌ها می‌رساند طفل، قبل از ديده‌ها پس چرا يوسف غم از زندان خورد يا چه باک ار كاروان ارزان خرد كاخ و زندان نزد يوسف‌ها يكی است يار زندان و برادرها يكی است يوسف ار هستی، چو دريا شور باش تا نگندی دائماً در شور باش گر نباشد صد زليخا كينه را جبرئيلش كی فرو شد سينه را می‌كند تأويل رؤيای رفيق تا شود پروردگارش را شفيق راه بر آن سوی جان بردن كه راست؟ آن كه در طوفان نشد از راه راست می‌رود يوسف به اعماق وجود با بُراق توبه و ذكر و سجود هر كه شد خلقی به نورش ملتمس می‌كند حق فضه آن جانِ چو مس از اَرانی اَعْصِرُ معبر زدی از اَرانی اَحْمِلُ هم پر زدی رفت تا آنجا كه جانش اذن بود ديد آن‌هایی كه جان رزق بود آن‌كه تا اعماق هستی پر زند كی بكوبد حلقه‌ای، كی در زند خانه‌ او خانه‌ حق می‌شود درب‌های ديگران لق می‌شود آن كه شد در خانه صاحب‌خانه است مالک ملک تن و آن دانه است يوسف اكنون صاحب زندان شده خانه‌ او خانه‌ رندان شده با نگاه خويش مستی می‌دهد آنچه را دارد دودستی می‌دهد كرد شيدای خداوندش همه تا نباشد ديگر از بت واهمه اين چه زندانی كه يوسف زنده كرد! بردگان معبدان را بنده كرد شد به چشم ديگران از محسنين گرچه بودش كمتر از ايشان سنين شد جوانی را محبت واسطه تا بگيرد هر كه از حق قاسطه ✍🏻استاد محمدمهدی شیروی خوزانی 🆔 @shiravi_tafsir 🆔 @shiravi_ir