✅ خاطره ای از پیداشدن پیکر مطهر شهیدان 🌷🌷 علیاری و ملک محمدی 1⃣ قسمت اول 🔹 گروهان حمزه سیدالشهدا علیه السلام که عمدتاً شامل رزمندگان بروجن به فرماندهی سردار شهید 🌷 حشمت الله کیانی بودند، مدتی قبل از عملیات کربلای ۵ با تدبیر سردار شهید 🌷 شاهمرادی عزیز به دلایلی از گردان امیرالمؤمنین علیه السلام جدا شده بود و گرچه اسماً زیرمجموعه گردان حضرت رسول اکرم صلوات الله علیه قرار گرفته بود ولی عملاً به صورت یک گروهان + مستقل وارد عملیات کربلای پنج شد. 🗓 شامگاه یکشنبه و سحرگاه دوشنبه ۲۲ دی ۱۳۶۵، گروهان حمزه سیدالشهدا علیه السلام برای آزادسازی مقر مستحکم لشکر ۱۱ دشمن بعثی (که در سمت جنوب غربی کانال ماهی قرار داشت) وارد عمل شد که این حمله کاملاً موفق نبود و گروهان با دادن تلفاتی عقب نشینی کرد. از جمله شهدای آن شب، طلبه شهید 🌷 احسان الله علیاری و بسیجی شهید 🌷 آقاعلی ملک محمدی (علی ملکوتی) بود که پیکر مطهرشان جلوی مقر عراقی ها باقی ماند. این مقر که از دو طرف زیر آتش رزمندگان اسلام قرار داشت، حدود ۲ ماه مقاومت کرد تا بالاخره در اواسط اسفند ۱۳۶۵ در عملیات تکمیلی کربلای پنج با رشادت رزمندگان اسلام آزاد شد. حقير آن موقع در اطلاعات عملیات بودم و مدتی بود که به عنوان پیک فرماندهی خدمت می کردم. 🗓 بعد از شهادت سردار شهید 🌷 حاج حسین کهرنگی ها (فرمانده اطلاعات عملیات)، جلوی سنگر فرماندهی تیپ که روبروی سنگر اطلاعات و به فاصله چند متری از دژ اصلی عراق بود، غمبرک زده و کنار موتور سیکلت تریل ۲۵۰ که در اختیار داشتم، نشسته بودم. 👈 ناگهان برادر طلبه و جانباز عزیز بهرام ربیعی از راه رسید. از دیدن ایشان خیلی خوشحال شدم. بهرام به اتفاق برادر طلبه قاسم مرادی و شهید 🌷 احسان الله علیاری از اعضای گروهان حمزه سیدالشهدا علیه السلام بودند که در حین حمله به مقر عراقی ها در تاریخ ۲۲ دی مجروح و دچار موج گرفتگی همراه با آسیب شدید از ناحيه گوش شده بود. بنده با هر سه یار دبستانی از دوران دبیرستان در انجمن اسلامی، بسیج و سپاه شهرستان بروجن دوست بودم. این سه یار دبستانی در مدرسه رسول اکرم در حوزه علمیه قم درس می خواندند. تابستان ۱۳۶۴ یک بار در مسیر اعزام رزمندگان تیپ به مشهد مقدس به اتفاق برادر رزمنده و جانباز اسماعیل ربیعی به حجره آن ها رفته بودم. بهرام بلافاصله پس از ترخیص از بیمارستان برگشته بود تا پیکر مطهر دوست صمیمی اش احسان الله 🌷 را پیدا نماید. جریان حمله به مقر، شهادت احسان الله و مجروحیت خودش را تعریف کرد. گفت احسان الله با آقاعلی ملک محمدی با هم به فیض شهادت🌷 رسیدند. اسم آقاعلی را که آورد، سریع از جا بلند شدم. آخه بنده با آقاعلی از اوایل دوره دبستان در مدرسه جمال الدین تا اواخر راهنمایی در مدرسه ابوریحان همکلاس و دوست صمیمی بودیم. هنوز خاطرات زیادی از ایشان در ذهن دارم. 👈 ادامه در صفحه بعد 👇 🍃🌷🍃🌷🍃 #یادواره_شهدا https://eitaa.com/shohadab .

✅ خاطره ای از پیداشدن پیکر مطهر شهیدان 🌷🌷 علیاری و ملک محمدی 2⃣ قسمت دوم ✅ از سردار حاج حبیب الله رضایی (که بعد از مجروحیت سردار اربابی و شهادت 🌷 سردار کهرنگی ها، عملاً فرماندهی اطلاعات را به عهده داشت) اجازه گرفتم و بهرام را که وضعیت جسمی خوبی هم نداشت، پشت سرم سوار کردم و با سرعت حرکت کردیم. چون منطقه عملیاتی کربلای پنج وسیع نبود و حدود و ثغور آن را می شناختم، خیلی سریع خودمون را به مقر آزادشده رساندم. 📌 آنجا بهرام خیلی خوب راهنمایی کرد. از نقطه رهایی گروهان، حرکت مورب نیروها، شروع درگیری با دشمن و سایر اتفاقات تا مجروحیت خودش. مسیر حرکت گروهان را با دقت دنبال کردیم. تانکی که بهرام کنار آن مجروح شده بود را پيدا کردیم. بقیه مسیر را پیاده ادامه داديم. ناگهان تعدادی شهید 🌷 پيدا کردیم که عراقی ها کتار آن ها به صورت نامنظم مین های ضدنفر روی سطح زمین پهن کرده بودند. خوشبختانه مین ها به بدن شهدا تله نشده بودند. لذا چاشنی های تعدادی از مین ها را با احتیاط باز کردیم و آن ها را به کناری پرت کردیم. راه باریکی باز شد و خودمان را به پیکرهای مطهر شهدا 🌷 رساندیم. 👈 پیکر لاغر و نحيف احسان الله به شدت سوخته بود و لاغرتر شده بود طوری که بهرام به سختی پیکر مطهرش را تشخیص داد. 👈 آقاعلی که قد کوتاه و بدنی ورزیده داشت، آر پی جی زن بود. ظاهراً از روبرو تیر مستقیم تیربار به بدنش خورده بود. پیکر مطهرش تقریباً سالم روی زمین افتاده بود. حس کردم به خواب رفته یا تازه به شهادت 🌷 رسیده. جیب های آقاعلی را واکاوی کردم. شماره کارت شناسایی ایشان با شماره پلاک دور گردنش یکسان بود. جیب شلوار بقل زانویش که کمی برجسته بود‌، توجهم را جلب کرد. آن را وارسی کردم. جانماز کوچک و زیبایش را دیدم. آخه آقا علی از دوره ابتدایی در زمان طاغوت نماز می خواند. گاهی یواشکی در مدرسه جمال الدین، روی شن های پشت سالن مدرسه، ۵-۶ نفری پشت سرش نماز جماعت می خواندیم. یک روز به خاطر آنکه روزه بود، تغذیه مدرسه را نخورد. ایشان را کتک زدند و آب در دهانش ریختند تا روزه اش را باطل کنند. 👈 غیر از احسان الله و آقاعلی، چند شهید 🌷🌷🌷 دیگر هم پیدا کردیم که ظاهراً اهل‌ زرین شهر و ‌شهرستان های دیگری بودند. بعد از حدود ۲ ماه، پیکر مطهر شهدا بو نگرفته بود. انگار مثل اصحاب کهف در خواب بودند یا همگی تازه شهید 🌷 شده بودند. به برادران تعاون خبر دادیم. خیلی سریع آمدند و همه شهدا 🌷🌷🌷 را به عقب منتقل کردند. 🗓 اوایل فروردین ۱۳۶۶ که به شهرستان برگشته بودم، احسان الله و آقاعلی را تشییع و در روضه الشهدای بروجن خاکسپاری کرده بودند. به منزل خانواده آقاعلی رفتم. بهرام که چندین روز قبل برگشته بود به هر دو خانواده احسان الله و آقاعلی ماجرا را گفته بود. خانواده آقاعلی گرچه در فراق ایشان خیلی ناراحت بودند ولی از پیداشدن پیکر مطهر شهید 🌷 بعد از حدود ۲ ماه چشم انتظاری خدا را شاکر بودند و به حقیر که وسیله ای در این مسیر بودم، آنقدر محبت کردند که شرمنده شدم. همین وضعیت در خانواده احسان الله برای بهرام که وسیله اصلی برای تفحص شهدا 🌷🌷 بود، وجود داشت. 🍃 روحشان شاد، یادشان گرامی و راهشان پررهر باد.🍃 #آقاعلی_ملک_محمدی #علی_ملک_محمدی #علی_ملکوتی #احسان_الله_علیاری 🍃🌷🍃🌷🍃 #یادواره_شهدا https://eitaa.com/shohadab .

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ ✅ ذکر روز چهارشنبه 🍃 «یا حَیُّ یا قَیُّوُم» 🍃 «ای زنده، ای پاینده» 🔸 روز چهارشنبه منتسب است به چهار امام؛ امام موسی کاظم، امام رضا، امام جواد و امام هادی علیهم السلام. 🌺 👈 «یا کاظم و یا رضا، یا جواد و یا هادی (علیهم السلام)» 🌺 🍃🌷🍃🌷🍃 #یادواره_شهدا https://eitaa.com/shohadab .

✅ برخی از رویداد‌های مهم مطابق تقویم هجری قمری (۱۲ دوازدهم‌ ذیحجه، دوازدهمین و آخرین ماه قمری) 👇 🗓 دومین روز دهه دوم ماه ذیحجه. 👈 سومین روز دهه امامت و ولایت (از عید قربان تا عید غدیر). 🔹 پنجمين روز برگزاری مراسم حج ابراهیمی #حج #حج_ابراهیمی 👈 سومین و آخرین روز وقوف و بیتوته حجاج بیت الله الحرام در سرزمین منا. 👈 تکرار رمی جمرات اولی، وسطی و عقبی (سنگ زدن به نمادهای سه گانه شیطان) 👈 حرکت حجاج از منا به سمت مکه مکرمه بعد از اذان ظهر برای تکمیل اعمال حج (سعی بین صفا و مروه، طواف نساء و نماز بعد از طواف). www.tasnimnews.com/fa/news/1398/05/19/2072451/ 🔹 مرگ ابوالعباس عبدالله سفاح عباسی، اولین خلیفه عباسیان، در هاشمیه عراق (۱۳۶ ه.ق.). 👈 او نبیره ابن عبّاس بود و به آل ابى طالب رأفت داشت، به عکس برادرش منصور دوانیقی، خلیفه دوم عباسی. 🗓 ۶ روز مانده تا عید سعید غدیر خم 🌺 📚 سایر رویدادها و اطلاعات تکمیلی 👇 http://ahlolbait.com/media/16907/ http://wiki.ahlolbait.com/12_ذی_الحجه  https://fa.wikishia.net/view/12_ذی‌الحجه 🍃🌷🍃🌷🍃 #یادواره_شهدا https://eitaa.com/shohadab .