eitaa logo
کنگره ملی شهدای استان قم
1.3هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.2هزار ویدیو
8 فایل
🌐 https://shohadayeqom.ir ارتباط با ادمین کانال: @Shohadayeqom آدرس: قم، خیابان شهیدان فاطمی(دورشهر)، کوچه ۱۷، پلاک ۱۷ تلفن: 02537737060 02537744112
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹. 🌹. 🌹. 🌹 🌹مراسم آیین رونمایی و‌نام گذاری میدان شهیدان عطار زمان : دوشنبه ۲۹ فروردین / ساعت ۲۱/۳۰ مکان : جنب امامزاده سید علی/ بلوار محتشم کاشانی / بلوار تعاون 🌹. 🌹. 🌹. 🌹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌹ستاد کنگره ملی شهدای استان قم @shohadayeqom_ir
🌹 عیادت استاندار قم از پدر سه شهید 🔹 سردار شاهچراغی استاندار و معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری قم، دو شنبه شب از حجت الاسلام وکیلی پدر سه شهید دفاع مقدس در بیمارستان امیرالمومنین(ع) عیادت کردند. 🔸وی پدر شهیدان احمد، محمود و هادی وکیلی از شهدای هشت سال دوران دفاع مقدس می‌باشد. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌹ستاد کنگره ملی شهدای استان قم @shohadayeqom_ir
فرمانده سپاه قم از کارکنان یگان‌های ارتش در استان تجلیل کرد + تصاویر ادامه ی خبر در لینک زیر: https://shohadayeqom.ir/jq14 ستاد کنگره شهدای استان قم https://eitaa.com/shohadayeqom_ir
۲۹ فروردین سرآغاز فصلی نوین در تاریخ حماسه ارتش است ادامه ی خبر در لینک زیر https://shohadayeqom.ir/0jsc ستاد کنگره شهدای استان قم https://eitaa.com/shohadayeqom_ir
8.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 بدون شرح ✍ تخریب‌چی ستاد کنگره شهدای استان قم https://eitaa.com/shohadayeqom_ir
🌹شهید غلامرضا حمزه ای🌹 فرزند:محمدعلی ولادت:1آذر1334 شهادت:30فروردین 1361 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
کنگره ملی شهدای استان قم
🌹شهید غلامرضا حمزه ای🌹 فرزند:محمدعلی ولادت:1آذر1334 شهادت:30فروردین 1361 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
دل نوشته ی فرزند شهید: باز مثل همیشه پنجره تنهایی ام را به روی باغ خاطرات با تو بودن باز می کنم باز می نویسم که با خاطرات دوست که زنده ام ، خاطراتی که همیشه و همه جا در ذهنم نقش می بندد. اینبار می نویسم که غم نبودنت کمرم را شکست اما باز نیست آدم افتخار حضرت بزرگت قوت قلبم گردید هنوز یادم نرفته اون روز صبح بود یه صبحی آرام و روشن نشستم کنار گلدانی که روی پله ها گذاشته شده بود یادم می‌آید که مامان بهم گفته بود که قراره امروز نامه تو به دست ما برسه از صبح زود تا اون وقت یکدم سراغ نامه ات را می گرفتم اصلا آروم و قرار نداشتم مامان گفت چرا نگرانی هر وقت که نامش رسید برایت میخوانم یک دفعه صدای زنگ به صدا در آمد در را باز کردم و گفتم سلام نامه را از دست اون آقاهه گرفتم بدون خداحافظی در را محکم بستم و دیدم توی حیاط نامه را دست مامان دادم سکوت سهمگینی فضای حیاط مان را پر کرده بود گفتم مامان چرا نمیگی بابا برام چی نوشته گفت اگر صبر کنی میگم تا مامان در پاکت را باز کرد یک شاخه گل یاس افتاد توی دامن مامان گفتم مامان حتماً این گل را برای من داده صبر کن بگذارمش توی گلدون مامان نامه را خوب نخوند تا من برگردم از اول نامه بوی گل یاس در تمام سردردهای نامه احساس میشه بعد مامان شروع کرد به خواندن نامه اول نامه نوشته بودی سلام عروسکم حالت که خوبه یه وقت مامان رو اذیت نکنی او نوشته همیشه همراه مامان باشم تا اون از کارهای خونه خسته نشید دفاع وسط نامه حق مامان رو قطع کردم و گفتم مامان یادته اون روز ها که بابا اومده بود خونه دو تا کبوتر سفید برام آورده بود کبوترا خیلی قشنگ بودن وقتی میخواست بهم گفت که زودتر برگرده گفتم بابا حالا که کبوترا برام تخم گذاشتن داری میری . اون به من قول داد وقتی جوجه کبوترام از تخم بیرون بیان اون هم برگردد ولی حالا جوجه ها از تخم بیرون اومدن و چرا بازنگشت مامان گفت غصه نخور بگذار بقیه رو برات بخونم اون نوشته بود
کنگره ملی شهدای استان قم
دل نوشته ی فرزند شهید: باز مثل همیشه پنجره تنهایی ام را به روی باغ خاطرات با تو بودن باز می کنم با
نکنه یه وقت کاری بکنی که هم خدا هم فرشته ها از دستت ناراحت بشم من به تو قول دادم که کاری بکنم که خدا من را دوست داشته باشد نوشته بود دختر کوچکم دلم میخواهد مثل حضرت زهرا صبور و شکیبا باشید و همیشه پیرو راه اونها بمونیم در آخر نامه گفته بودی وقتی برگشتم برات یه عروسک میارم برای مامان هم نوشته بود اما مامان آنها را برا من خو بعد از چند وقت یکی از دوستات به در خونه اومد یه عروسک قشنگ داد دستم و گفت این رو بابات داده تا بهت بدم عروسک از دستم افتاد گفتم من بابام رو می خوام من با تمام کودکی هایم عروسک را هم دوست داشتم وقتی مامان بهم گفت که تو رفتی سفر بعد از مدتی هم برمیگردی راضی شدم عروسک را برداشتم اما صورت عروسک خیس شده بود بهش گفتم گریه نکن ببین من هم گریه نمیکنم مگه نشنیدی که بابا تا چند روز دیگه برمیگرده نشستم کنار گلدانی که روی پله ها گذاشته شده بود آسمان پیش رویم گسترده است در سرم آشوبی است دلم قرار نیست کسی صدایم میکند تو هستی پدر با لبخند ملی درست ۱۲ سال از آمدن نامت می گذرد ولی خاطراتت رهایم نمی کنند تا به پایم می آیند و مرا به کوچه باغهای روزهای با تو بودن می برند فضای خانه بوی عطر گل یاس می دهد برمیخیزم موهایم را پر می کنم از آب و در هوای ملکوتی وضوی میسازم از سر دل نماز که تمام می شود و می آیند بیرون نرمه بادی تن می ساید به زمین .آن طرفتر زیر سایه بان عکس تو نظر مرا به خود جلب می کند به سویش میروم نگاهش می کنم با او حرف میزنم تو نگاهم می کند من به طرف کبوتران می‌روم و آنها را به یاد تو در بارگاه ملکوتی حضرت معصومه میسپارم تا هر شب ضریح مبارکش را طواف کنند پدرم یاد تو سجاده ای است که در آن نماز می خوانم یاد تو شب را خورشیدی است که هرگز غروب نمی کند که در آن هنگام که سرخ پدرم آن هنگام که سرخ افتادی و سبز رویدی من کوچک بودم آن روز که هجرت کردی و اسب به سمت آنجا که حیرت می بارد باد گشودی من کوچک بودم من کوچک بودم آن روز که پنجره بسته زمین را گشودی چند بهار از عمرم نگذشته بود که تو به سمت سبز آسمان پرواز کردی هنوز تفسیر تنها زیستن را بلد نبودم اما اکنون با یاد توست که قد کشیدم با یاد باره توسط که نفس میکشم. پدر جان بعد از هجرت ساخت اگر آسمان بر ما نبارید و اگر صبر سهمگین چشمانش را نمی‌دیدم و صنوبر قامت استوار ش را تمام می کردم تا کنون خون می گریستم و حال در زیر سایه رهبر معظم انقلاب مرجع تقلید بزرگ شیعیان حضرت آیت‌الله خامنه‌ای می‌کوشم تا رهروان راه اسلام نام محمدی باشم
💢تصاویر/ غبارروبی مزار شهدای ارتش در قم 🔸مزار ۱۲۳ شهید ارتش جمهوری اسلامی در گلزار شهدای شیخان قم امروز با حضور فرماندهان و کارکنان یگان‌های ارتش عطرافشانی و غبارروبی شد. 📸تصاویر را در لینک زیر ببینید: 🌐https://defapress.ir/517206 ستاد کنگره شهدای استان قم https://eitaa.com/shohadayeqom_ir
1.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹شهید حسن بیطرفان🌹 🏳️ولادت: ۱ فروردین ۱۳۴۳🏳️ 🚩شهادت: ۳۰ فروردین ۱۳۶۴🚩 یکم فروردین ۱۳۴۳، در شهرستان قم به دنیا آمد. پدرش خلیل و مادرش حاجیه نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. برق کار بود. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. سی ام فروردین ۱۳۶۴، در سوسنگرد بر اثر اصابت ترکش به سر شهید شد. پیکر وی را در گلزار شهدای علی بن جعفر زادگاهش به خاک سپردند. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌹ستاد کنگره ملی شهدای استان قم @shohadayeqom_ir