⭕ بمناسبت ۱۶ فروردین ماه ۱۳۶۷ و بمب باران شهر مقدس قم_خیابان نوبهار
دشمنان بعثی به تلافی شکست هایشان در جبهه ها، شهرها را مورد بمباران هوایی قرار می دادند، در حالی که این اقدام نقض آشکار حقوق بشر است و در این جنگ کشورهای بسیاری که مدعی حقوق بشر نیز هستند، پشتیبان بعثی ها بودند.
اما هیچ کدام از این حرکت های ناجوانمردانه در طول هشت سال دفاع مقدس باعث نشد تا در روحیه ایثار، شهادت طلبی و مقاومت ملت ایران خللی وارد شود و زنان و مردان، گوش به فرمان ولایت یا در جبهه ها حضور داشتند و یا در پشت جبهه به یاری رزمندگان مشغول بودند و با ایمان های استوار در جنگی نابرابر بعثی ها و هم پیمانانشان را به شکست وادار کردند.
در بمب بارانهای هوایی شهر مقدس قم، بیش از ۲۱۲ تَن به شهادت رسیدهاند و در بین شهیدان، کودکان شیرخواره، دانش آموزان و زنان بی دفاع در شمار شهدای این بمب بارانها بودند. بمب باران هوایی شهرها گاه ویرانی منازل مسکونی و شهادت کل اعضای یک خانواده و یا تعداد زیادی از اعضای یک خانواده را در پی داشت.
در بمب باران هوایی ۱۶ فروردين سال ۶۷ شهر مقدس قم خيابان نوبهار ، حدود ۱۷ نفر از جمله سه خواهر شهيده به نام های مريم پنج ساله، زهره هشت ساله و منيره جمالی شش ساله و هر سه از يك خانواده به شهادت رسيدند.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم 💠 التماس دعای شهادتکنگره ملی شهدای استان قم ` 🌐 https://shohadayeqom.ir 🆔️ @Shohadayeqom_ir
13.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ بمناسبت شهادت مدافع حرم "حاج حیدر"
#استوری
#حاج_حیدر
📹 استوری | وداع فرزندان شهید
🌷 شهید محمدعلی جنتی در وصیتنامه خود میگوید: از خداوند و امام میخواهم که مرا ببخشند چون نتوانستم آن طور که وظیفهام بود ادا کنم و از امام میخواهم که از خداوند بخواهد که مرا ببخشد چون جوانم و نادان. همینقدر میدانم ما از خداییم و به سوی او باز میگردیم اما چه خوش است جان دادن در راه دوست.
💯
چه زیباست حافظ ناموس اهل بیت شدن💠 التماس دعای شهادت
کنگره ملی شهدای استان قم🌐 https://shohadayeqom.ir 🆔️ @Shohadayeqom_ir
🌷 مادر شهید میگوید؛
محمد در جریان دفاع مقدس، 5 روز در محاصره دشمن قرار گرفت و در باتلاقهای نمک جزیره «فاو» گیر کرد. وقتی نجات پیدا کرد، بعد از سه ماه حضور در جبهه به خانه آمد. در کربلای 4 هم وقتی از بین هزار نفر نیاز به خطشکنی 300 نفر بود، او نامنویسی کرد و باز بعد از سه ماه جنگ، 5 روز به خانه آمد. وقتی برگشت، سحر بود. در را که باز کردم، گفتم: انتظار آمدنت را نداشتم محمد! خندید. توقع چنین حرفی را از من نداشت. من هم خندیدم. گفتم: هر خونی لیاقت شهادت ندارد. انگار بهش برخورد که وقتی میخواست برای آخرین بار به جبهه برود، هی میرفت جلوی در و میآمد تو. بیتاب بود. بیقراری را در چشمهایش میدیدم. عاقبت جایی در خانه تنها شدیم. پرسیدم: چیزی میخواهی بگویی که این دست و آن دست میکنی. من مادرم و این چیزها را میفهمم. چشمهایش برقی زد و خوشحال شد. دست انداخت گردنم و گفت: آره مادر. حرفهای زیادی دارم که با شما بزنم. گفتم: شب همه دور هم مینشینیم و حرف میزنیم. قبول نکرد و گفت: بابا طاقت ندارد. فقط با خودت باید صحبت کنم. شب، همه خوابیدند و من و محمد، تنها شدیم. نشستیم به حرف زدن تا صبح.
محمد گفت که من دیگر از جبهه برنمیگردم و این آخرین دیدار ماست. به احتمال زیاد جنازه من برنمیگردد و ممکن است اگر برگشت، سر نداشته باشم. فقط دعا کن که از امام حسین علیهالسلام جلو نیفتم. اگر شهید شدم و راضی بودی، آن کفنی را که از مکه برای خودت آوردهای و با آب زمزم شستوشویش دادهای، به تنم بپوشان و شال سبزی را که از سوریه آوردهای به گردنم بیاویز. گریه نکن و اگر گریه کردی جلوی چشم دیگران نباشد. در تنهایی هر چه خواستی گریه کن.
وقتی آماده شد که برود، نگاهی به من کرد و گفت: محمدت را خوب نگاه کن. چیزی نگفتم. نگاهش کردم. از نگاه قاطعم فهمید که اهل گریه و زاری نیستم. رفت و در قاب در خانه قرار گرفت. بلند گفت: دیدار ما به قیامت. محمدت را نگاه کن! گفتم: برو بچهجان! تو را به علیاکبر امام حسین علیهالسلام بخشیدم. رفت و کمی آنطرفتر ایستاد. باز گفت: رفتم ها! نمیخواهی محمدت را برای بار آخر نگاه کنی؟ داد زدم: برو بچه! تو را به قاسم و علیاصغر بخشیدم. قرار نیست وقتی چیزی را دادم، پساش بگیرم. رفت. 21 روز بعد، خبر شهادتش را آوردند. در حالی که 16 سال و 3 ماه داشت.
شهدا؛ "یا شفاعت با شهادت"
💠 التماس دعای شهادت
کنگره ملی شهدای استان قم🌐 https://shohadayeqom.ir 🆔️ @Shohadayeqom_ir
9.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 #نماز_عشق ☝
اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ وَأَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّكَ نَبِيِّ الرَّحْمَةِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، يَا أَبَا الْقاسِمِ، يَا رَسُولَ اللّٰهِ، يَا إِمامَ الرَّحْمَةِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلَانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ
#دعای_عشق 👇
🌷 در ميان حملات سنگين و پاتكهای دشمن به سمت نيروهای اسلام در حالی كه ما خسته در گوشه و كناری مشغول استراحت بوديم، بارها ديدیم "شهيد ابوالقاسم مختاری" در حال خواندن "دعای توسل" است.
انگار كه بیخيال شرايط سخت عمليات بود و از خواندن "دعای توسل" زير گلولههای دشمن لذت میبرد.
به او گفتم ابوالقاسم اينها را میخوانی خمپاره صاف میآيد رو سرمان. اگر میخواهی شهيد شوی برو سنگر بغلی، تو دعايت را بكن تا شهيد شوی، ما هم برويم به زندگیمان برسيم! عجيب كه همين طور هم شد... و ما باختیم ...
يَا سادَتِى وَمَوالِىَّ، إِنِّى تَوَجَّهْتُ بِكُمْ أَئِمَّتِى وَعُدَّتِى لِيَوْمِ فَقْرِى وَحاجَتِى إِلَى اللّٰهِ، وَتَوَسَّلْتُ بِكُمْ إِلَى اللّٰهِ، وَاسْتَشْفَعْتُ بِكُمْ إِلَى اللّٰهِ، فَاشْفَعُوا لِى عِنْدَ اللّٰهِ، وَاسْتَنْقِذُونِى مِنْ ذُنُوبِى عِنْدَ اللّٰهِ، فَإِنَّكُمْ وَسِيلَتِى إِلَى اللّٰهِ، وَبِحُبِّكُمْ وَبِقُرْبِكُمْ أَرْجُو نَجاةً مِنَ اللّٰهِ، فَكُونُوا عِنْدَ اللّٰهِ رَجائِى...
💠 التماس دعای شهادت
کنگره ملی شهدای استان قم🌐 https://shohadayeqom.ir 🆔️ @Shohadayeqom_ir
هدایت شده از مِــعـراجٌ الشُّــهَـدا 🇮🇷
✌️ نمی دانیم ...
... تا به حال با کسی "رفیق" بوده اید یا نه، اما طبیعی است که هر کسی در طول زندگی با افراد زیادی ارتباط برقرار می کند؛ خواه این ارتباط قوی و صمیمی باشد، خواه ضعیف و در حد یک سلام و احوال پرسی... جالب است و شاید هم باور کردنش کمی سخت باشد، اما واقعیت دارد و آن این که؛
هیچ کسی نیست که به "شهداء" سلام بدهد ، آنها را دوست داشته باشد و آنها با او رفیق نشوند...
💠 اینجا 👇
🆔️ @Shohadayeqom_ir
یک کانال در فضای مجازیست ، برای زنده نگهداشتنِ رفاقتها یا پیدا کردنِ "رفیق" های آسمانی جدید و ادامهی این رفاقت تا "شفاعت" یا "شهادت" ... که البته همراه هست با مطالبی از شهدا ؛ آقا روحالله ، رهبر معظم انقلاب ، دفاع مقدس ، محور مقاومت و شهدای مدافع حرم ...
✅ امیدواریم با عضویت و پیوستن شما "محبّان شهداء" گامی در اشاعه فرهنگ "شهید و شهادت" داشته باشیم ، انشاءالله 🤲
🌹
التماس دعای شهادت#کنگره_ملی_شهدای_استان_قم 🌐 https://shohadayeqom.ir https://eitaa.com/shohadayeqom_ir
⭕️ "شهید سید مجتبی سیفی"
#شهید_روز
عازم عملیات بدر در "جزایر مجنون" بودیم. تازه سوار تویوتا و بخاطر سردی هوا آب از دماغ همه راه افتاده بود. گروهان ما نقطه الحاق لشکر ولی عصر عجلاللهتعالیفرجهالشریف بود. توی این فکر بودم که در گیرو دار عملیات چه طور می توان آنها را پیدا کرد و شناخت شان تا الحاق صورت بگیرد. توی گوش مجتبی گفتم: نقطه سختی را برای عملیات به گروهانت داده اند! ...
... معنا دار نگاهم کرد و گفت: «من اول عملیات راحت می شوم. این مشکل شماست که باید تا آخرش بروید». می خواستم بگویم چرا ادای نور بالا ها را در می آوری؟ که منصرف شدم...
راست می گفت. وقتی از قایق پیاده شدیم. مجتبی، من و شهید محمد باقر فلسفی برای پاک سازی سنگرهای اطراف سیل بند راهی شدیم. هنوز به سنگر دوم نرسیده بودیم که یک عراقی با زیر پوش از سنگر بیرون پرید و در حال فرار تیربارش را روانه ما کرد.
مجتبی به حالت سجده خوابیده بود. پریدم رویش و باقر هم روی من. وقتی به زور خودم را از بین شان بیرون کشیدم، هر دو پر کشیده بودند. گلوله ای به پیشانی مجتبی خورده بود.
یاد حرفش افتادم که می گفت: من اول عملیات راحت می شوم ...
بخشی از وصیت نامه شهید:مسئله مهمی که هست این است که ما آمدیم با خداوند سبحان یک تجارتی انجام دادیم، معامله کردیم با خدا البته ما رفتیم توسل پیدا کردیم به ائمه اطهار و امام حسین(ع) و آنها رفتند پیش خدا ضامن شدند و خدا ما را به عنوان یک بنده گنهکار پذیرفت. 💠 التماس دعای شهادت
کنگره ملی شهدای استان قم🌐 https://shohadayeqom.ir 🆔️ @Shohadayeqom_ir