سلام استاد وقت بخیر ببخشید یکی از دوستام مشکلی داره باهام در میان گذاشت و بسیار ناراحته من جوابی در حدی که شنیده بودم رو بهش دادم اما چون روش نمیشه از کسی بپرسه از من در خواست کرد سوالشو از متخصص دین بپرسم جوابش بدم شما به ذهنم اومدین. دوست من خانمی هست معتقد و مومن که دختر خیلی پاکی بوده چند ساله میشناسمش خیلی خالص و بی ریا هست یه فرزند داره و همسرش رو هم دوست داره میگف مستاجر خونه ای بودیم که صاحبخونه یه پسر داشت که میخواس با من دوست بشه من اصلا تو این فازها و فکرا نبودم یه بار با دروغ و چرب زبونی مخ منو زد و مث شیطون خودشو تو دلم جا کرد و فقط یکبار با هزار دروغ منو فریب داد و رابطه جنسی برقرار کرد میگه تو تمام عمرم فقط یکبار رابطه حرام بجز همسرم دارم الان یکساله اون اتفاق افتاده و من بعدش وقتی یه سری قضایا رو شنیدم که با دروغ چنین کاری کرده بشدت از گناه توبه کردم و بی نهایت پشیمون شدم ولی یکساله میگه عذاب وجدان راحتم نمیکنه و چون شنیده که اگه زن شوهر داری با فردی گناه حرام انجام بده بر شوهرش حرام میشه چند بار میخواس خودکشی کنه و حس میکنه دنیا تمام شده الان بعد از گذشت چندین ماه و توبه و استغفار واقعی از همسرش حامله شده میگه میخوام ببینم بچم مشکل شرعی داره یا نه؟ اسلام چی میگه در این مواقع؟

و میگه از شخصی پرسیدم گفته سه بار از همسرت باید طلاق بگیری و ازدواج کنی تا بهش حلال بشی میگه اینجور آبروم نزد همه میره چکار کنه؟ طفلک از بس پاک بوده بعد از یکسال همش وقتی میبینمش یه غم بزرگ رو تو دلش حس میکنم یه شرمندگی نزد خدا واقعا میتونم روش قسم بخورم پاک هست تو دانشگاه خیلی مورد بود نگاه به نامحرم حتی نمی‌کرد.

و میگف اون فرد بهم گفته علاوه بر سه بار طلاق باید رد مظالم و اینا حدود 11 میلیون پرداخت کنی تا مشکلت حل بشه

.

چه کنه؟

سلام استاد ممنون میشم جواب بدین دوستم منتظر جوابش هست گفتم هنوز جواب ندادین.

♦️ارتکاب گناه و نکاتی که باید نسبت به آن بدانیم ♦️چگونه توبه اثر گناه را تحت تأثیر قرار می دهد؟ ♦️پاسخ این سوال رو با رویکرد انسان شناسی در حکمت متعالیه بیان کردم #بشنویم https://eitaa.com/27090/1081

سلام استاد وقت بخیر ببخشید خانمی هست که خویشاوندی نزدیک باهام داره و با اینکه از سن تکلیف نماز اول وقت میخونه ولی رفتارهاش خیلی زننده و تند هست چون خونوادش روش چنین اثر گذاشتن ولی الان که صاحب همسر و چندین فرزند هست هنوز هم متاسفانه اخلاق زننده و تندی داره و بشدت حسادت نسبت به اطرافیان داره مثلا وقتی خونه هر کدوم اقوام بره هر چه دارن بابد قرض بزاره میره میزاره و یه هفته بعدش میگه ما هم خریدیم و سیکل هم داره 34 سالشه من خیلی دلم بحالش میسوزه تا حالا خیلی زیاد تلاش کردم با رفتارم اخلاق و اشتباهش رو متوجهش کنم چون در خواب و غفلت زیادی هست مادیات شرط زندگیشون هست چشم و هم چشمی درونش زیاده حتی بچه‌اش متاسفانه مثل مادر شدن من دلم بحال یک نسل داره میسوزه و تا بحال هیچ جور نتونسم به این شخص کمک کنم تا بفهمه خیلی کوتاه فکری میکنه ولی جواب نگرفتم گاهی دلم میسوزه گاهی هم رفتارای زننده رو که میبینم اعصابم خرد میشه و اگه بخوام خودم رو غرقش کنم تا بتونم کمکش کنم اثرات منفی اون وبال گردن خودم و بچم رو هم میگیره چون با یکساعت حتی همنشینی ک مجبورا تو مجالس همدیگه رو می‌بینیم من متوجه آثار بار منفی و گرفتگی روحی میشم خیلی کنارش حس بدی بهم منتقل میشه چکار کنم؟ عاجزانه میخوام کمکم کنید ببینم من وظیفه ای دارم که دیگه به ایشون کمک کنم یا کلا از زندگی حذفشون کنم؟ مثلا من هر چه بخرم فرداش یا نهایت هفته بعدش مثل همون چیز رو خریدن دخترم هر چه بخره هفته بعدش دختر اوشون هم میگه چون دختر شما خریده منم رفتم خریدم با اینکه بچهامون 3 سال دارن ولی حس حسادت مادر و چشم و هم چشمی به بچش منتقل شده و نمیگن نمیخریم برات تا این حس تو بچه ریشه کن بشه بلکه میگن چون فلانی خریده برا تو هم می‌خریم من از عمق وجودم دلم براشون میسوزه حتی چند بار بهش گفتم من درس میخونم بیا تو طرح شهید مطهری شرکت کن تا بلکه شهید مطهری کمکش کنند ولی گفت خیلی کار دارم حوصله و وقت درس خوندن ندارم چه کنم بنظرتون؟ هر چه بگید من گوش کنم.

شیطان از طریق همین که زیادی فکرم درگیرش هست حتی میخواد منو گول بزنه و هی بگه ببین چقدر فلانی با تو رقابت داره که منو تحریک کنه تا بهش گاهی حسم بد بشه ولی درونم رو که میبینم میدونم گرچه بخاطر رفتار اشتباهشون ازش عصبی و حتی گاهی متنفر بشم ولی حقیقتا دلم فقط رشد و هدایت واقعی اشونو میخواد. مثلا بچشو زیاد کتک میزنه میگم بچه که زدن نداره بزارید بچه بازی کنه تو خونه ولی میگن ما مثل تو بیخیال نیستیم که بچه هر کار خواس بکنه یعنی فرسخ ها فاصله طرز فکری ماست و افکارشون رو خاک گرفته از بس قدیمی فکر میکنن و به ظاهر ادعای فهمیده بودن میکنن امیدوارم قشنگ حرفامو درک کنید. چکار کنم استاد ؟

تشکر استاد خیلی جالب و مفید بود توقع شنیدن چنین جوابی نداشتم. چون اکثرا روانشناسان یا اساتید مذهبی وقتی اینطور مسائل براشون گفته بشه میگن رابطه رو باید با انسان سمی کم کرد تا انسان خودش هم مبتلا نشه. ولی شما سطح دید عمیق تر و گسترده تری دارید مجذوب حرفاتون شدم. خیلی ممنونم که ایقد وقت گذاشتید توضیح دادین.

دقیقا مشکل چندین ساله منو شما قشنگ انگشت گذاشتید روش و بهم نشون دادین اینکه من اولا از نظر ایمانی خودمو ضعیف تر از دیگران حتی بدترین آدما میبینم چون خودمو میشناسم ولی همیشه بخاطر اینکه میخوام همه آدما در حد عالی باشن از بالا به پایین نگاه میکردم و به قول شما میخواسم اونا رو هدایت کنم چون حس میکردم وظیفه من اینه اطرافیانم اسلام رو از روی من بشناسند ولی خودمم چون کامل نبودم و نیستم نمیدونستم باید چکار کنم.

حالا نظرتون در مورد رفت و آمد با اینگونه انسانها چیه؟