هدایت شده از صبح حسینی
اول صبح بگویید حسین جان رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
🌴🌴🌴
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیهالسلام )
https://eitaa.com/sobhehoseini
دلخورم از شام آهم را تماشا كرده اند
چشمه ي چشمِ مرا از گريه دريا كرده اند
سخت بابا به غرورِ دخترت بر خورده است
با من از بس مردمِ بي خير بد تا كرده اند
كوچه گردي، ريسمان، نانِ تصدق، كعب نِي
خيلي از اين بدترش را بد دهان ها كرده اند
هر كجا در راه افتادم سرم آورده اند
با لگد، كاري كه با پهلويِ زهرا(س) كرده اند
صورتي از من نمانده بسكه خوردم پشتِ دست
هق هقم را از سرِ لج سخت دعوا كرده اند
آه، دندان هايِ من يك در ميان افتاده اند
بي هوا تا آستينِ غيظ بالا كرده اند
تا به حدِّ مرگ بعد از آنكه هر بارم زدند
از سرِ نو از خدا مرگم تمنّا كرده اند
ريشه ريشه فرشِ سرخِ گيسوانم ريخته
بر سرم با پا يهودي ها تقلّا كرده اند
شاميان نازِ يتيمانه نمي دانند چيست!
غيرِ اَخم و قهر و تندي كاري آيا كرده اند؟
دخترت را زَجر كُش كردند هَرزه چشم ها
غربتم را سنگ و خاكستر تسلّيا كرده اند
خوب شد بابا عمو با ما نيامد تويِ كاخ
تا نبيند پاي ماها را كجا وا كرده اند
مهربانِ من رفيقِ تازه پيدا كرده اي
خيزرانها بر لبِ تو جشن بر پا كرده اند
زيور آلاتِ حرم بازيچه هايِ دختران
چند سر اسباب بازيِ پسرها كرده اند
علیرضا شریف
#مرثیه_حضرت_رقیه سلام الله علیها
https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
اول صبح بگویید حسین جان رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
🌴🌴🌴
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیهالسلام )
https://eitaa.com/sobhehoseini
چرا قهری مگر تقصیر دارم
بِجایت بر کَفَم زنجیر دارم
کفِ آبی فقط خوردم عزیزم
بیا از نیزه پایین شیر دارم
دلم مِیلِ دو اَبروی تو دارد
ببین که شانهام مویِ تو دارد
در آغوشم فقط پیراهنِ توست
لباس تازهات بویِ تو دارد
نمیآید پس از توخواب ، ای کاش...
که میمُردم منِ بی تاب ای کاش
دوباره شیر آوردم ولی حیف...
نمیخوردم پس از تو آب ای کاش
مرا آزار با زنجیر میداد
به من نانخشک با تحقیر میداد
زنِ شامی دلم سوزاند وقتی...
کنارم طفل خود را شیر میداد
دوباره روضه میگیرم عزیزم
در این ویرانه میمیرم عزیزم
دوباره حرمله رد شد از اینجا
دوباره خشک شد شیرم عزیزم
نگفتند آه داغِ بچه دیدهاست
نگفتند از بلا پُشتش خمیده است
ولی گفتند این تازه عروسان
عروسِ فاطمه مویش سفید است
گُلِ یاسِ مرا از ساقه بستند
مرا با ریسمان بر ناقه بستند
نمیماندی به نیزه چاره کردند
سَرَت را با نخِ قنداقه بستند
چه حسرتها جشیدم بچهام را
چه سختیها کشیدم بچه ام را
کنارِ بچههای نیزه دارش
به روی نیزه دیدم بچه ام را
فقط لالا کنم لالا بخوابی
ندارم غصه دیگر تا بخوابی
از آغوشم جدا گشتی و رفتی
که رویِ سینهی بابا بخوابی
نه رحمی بر پدر ، نه شرم کردند
بساطِ غارتش را گرم کردند
برای آنکه راحتتر بخوابی
زدند و سینهاش را نَرم کردند
سرم شد خاکِ عالم نیزه رَد شد
به پشتِ خیمه دیدم نیزه رَد شد
به دنبالِ تو میگشتند بر خاک...
چنان زد از تنت هم نیزه رَد شد
به پشتِ خیمهام قلبم گرفته
تمام چهرهام را غم گرفته
زِ بس نازی که تیری با سهشعبه
در آغوشش تو را محکم گرفته
عبا را روی تو افکند بابا
دلش را از غمت آکند بابا
چنان با تیر چسبیدی به قلبش
تو را از سینهی خود کَند بابا
حسن لطفی
#مرثیه_علی_اصغر علیه السلام
#مرثیه_حضرت_رباب سلام الله علیها
https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
اول صبح بگویید حسین جان رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
🌴🌴🌴
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیهالسلام )
https://eitaa.com/sobhehoseini
سپاه را چقدر سیر کرد آب فرات
چه زود این همه تغییر کرد آب فرات
چه کرد با جگر تشنه ها نمی دانم
رُباب را که زمین گیر کرد آب فرات
رُباب را چقدر در حرم خجالت داد
همان دو لحظه که تاخیر کرد آب فرات
سفید شد همه گیسویش یکی یکی
عروس فاطمه را پیر کرد آب فرات
همان که آبرویت را ز گریه اش داری
سه شعبه در گلویش گیر کرد... آب فرات
دو قطره آب ندادی و شاه عطشان را
چقدر حرمله تحقیر کرد، آب فرات
دوباره آب رسید و دوباره شیر آمد
ولی چه سود، کمی دیر کرد آب فرات
تمام اهل حرم تشنه... اسب ها سیراب
سپاه را چقدر سیر کرد آب فرات
علی اكبر لطیفیان
#مرثیه_علی_اصغر علیه السلام
https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
اول صبح بگویید حسین جان رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
🌴🌴🌴
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیهالسلام )
https://eitaa.com/sobhehoseini
خواهم اگر به آن قد و بالا ببینمت
باید تو را به وسعت صحرا ببینمت
تکه به تکه جسم تو را جمع کردم و
می چینمت به روی عبا تا ببینمت
حالا که نیزه خورده و پهلو گرفته ای
پیغمبرم... به کسوت زهرا ببینمت
خوبست این که حداقل مادر تو نیست
ور نه چگونه در بر لیلا ببینمت
جان کندن مرا به تمسخر گرفته اند
پیش بساط خنده این ها ببینمت
ترسم ز عمه بود بیاید... که آمده
حالا من عمه را ببرم ... یا ببینمت؟!
تشنه نرفته است ز خون تو دشنه ای
باید به نیزه ها نگرم تا ببینمت
محمد علی بیابانی
#مرثیه_علی_اکبر علیه السلام
https://eitaa.com/sobhehoseini
تشنه ماندن تقرب محض است
پیش لبهای خشک طفل رباب
یا اباالفضل هر کجا گفتند
بعد افطار هم نخوردیم آب
چند ساعت که تشنه می مانی
دیده ات تار می شود کم کم
تشنه باشی و گرم هم باشد
ضعف بسیار می شود کم کم
تشنگی در جگر نفوذ کند
بی رمق می شود تمام تنت
زخم شمشیر و نیزه هم بخوری
دیگر از دست می رود بدنت
آب دیدی دلت شکست بگو:
السلام علیک یا عطشان
تا که دیدی لباس پاره بگو:
السلام علیک یا عریان
#مرثیه_امام_حسین علیه السلام
https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
اول صبح بگویید حسین جان رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
🌴🌴🌴
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیهالسلام )
https://eitaa.com/sobhehoseini
شعرم شده سرشار شمیم حرم تو
با خاطره ها دلخوشم و با کرم تو
با خاطره هایی که شده دار و ندارم
دارد همه ی کودکیم بوی غم تو
انگار که از کوچه ی ما می گذرد باز
سنج و کتل و پرچم و طبل و علم تو
این بوی خوش کندر و اسفند و گلاب است
از آه دم دسته ی لبریز دم تو
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد
سقای حرم سید و سالار نیامد
رد شد همه ی دسته از این کوچه و انگار
یک عمر شدم عاشق و بیمار و گرفتار
برسینه زنان، مویه کنان رد شد و، کارم
افتاد به دستان ابالفضلِ علمدار
غیر از من و هم دین من و ایل و تبارم
عالم همه محتاج نگاهش شده بسیار
دیوار حسینیه شده محتشم او
اصلاً شده انگار طنین در و دیوار:
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد
سقای حرم سید و سالار نیامد
گلواژه ی اشعار خدا بود ابالفضل
اسطوره ی احسان و وفا بود ابالفضل
چشمان نجیبش حرم پاک دلان شد
شاه ادب و حجب و حیا بود ابالفضل
میدان همه در سیطرۀ چشم علی بود
در کشمکش معرکه تا بود ابالفضل
وقتی که پدر آمد و دستش به کمر بود
در قلب حرم هروله ها بود: ابالفضل
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد
سقای حرم سید و سالار نیامد
دریا شده دیوانه و محو ادب او
ای جان به فدای ترک روی لب او
فهمیده ام از شور همه ارمنیان که
افتاده به دل های جهان تاب و تب او
فرزندِ علی، جانِ علی، ماهِ قبیله
پنهان شده در برق نگاهش نَسَب او
شرمنده شده و دخترکی... آه بمیرم
آب آوریش کاش نمی شد لقب او
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد
سقای حرم سید و سالار نیامد
این آخر دلداده گی و آخر دین است
یک مشک و دوتا دست که بر روی زمین است
حالا همه ی دشت شده قبضه ی عباس
یک دشت که نه، قبضه ی او عرش برین است
حالا منم و نیمه شب و دفتر شعرم
شعری که اگر خوب، اگر بد همه این است
حالا منم و نیمه شب و عطر گل یاس
حالا منم و نم نم باران که چنین است
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد
سقای حرم سید و سالار نیامد
محسن کاویانی
#مرثیه_حضرت_عباس علیه السلام
https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
اول صبح بگویید حسین جان رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
🌴🌴🌴
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیهالسلام )
https://eitaa.com/sobhehoseini