eitaa logo
صبح حسینی
441 دنبال‌کننده
37 عکس
21 ویدیو
1 فایل
صبحتان را با #اشک_بر_اباعبدالله علیه السلام آغاز کنید نذر فرج امام زمان ارتباط با مدیر کانال 👇 @Alamdar1404
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) 🍃🍃🍃🍃 اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد https://eitaa.com/sobhehoseini
نایِ نی تر شد از فغان افتاد گوشه ای جام شوكران افتاد روضه ات را جگر نمی فهمد ردِ اشكم به استخوان افتاد چقدر گرمِ ذكر و تسبیحی !؟ تشنه لب، نیزه از دهان افتاد گیسوانت ضریح حاجات است سرتان دستِ این و آن افتاد یاد انگشتر تو افتادم تا نگاهم به ساربان افتاد عاقبت شهر سایه اش را دید نام زینب سرِ زبان افتاد روی نی هم قمركنارت بود! پابه پای تو هم زمان افتاد لبِ یحیایی ات، كلیم شهید سر و كارش به خیزران افتاد سیل اشك آمد و غزل را بُرد قلم شاعر از توان افتاد وحید قاسمی علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) 🍃🍃🍃🍃 اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد https://eitaa.com/sobhehoseini
مِی، کمی داشت ولی داشت سبو برمیگشت مشک او پاره شد و آب، به جو برمیگشت شور افتاد دل خواهر او در خیمه کاش حالا که شده وقت وضو برمیگشت پهلوان بود ولی خورد زمین با صورت علم و دست قلم، کاش به رو برمیگشت این تکان های سرش تند و مُشدّد میشد تیر در کاسه هر چشم، نگو برمیگشت تیغ ها نظم تنش را چه بهم ریخته بود بر تنش نیزه نمیرفت فرو، برمیگشت خاطرش جمع حرم بود و سرش گرم همه لشکری دست پُر از پیکر او برمی گشت مادرش فاطمه آنجا عوض ام بنین از کنار بدنش مرثیه گو برمیگشت سر او بند نمیشد سر نی، چون هربار دختر قافله میگفت عمو برمی گشت رضا دین پرور علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) 🍃🍃🍃🍃 اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد https://eitaa.com/sobhehoseini
قصد كرده است خدا جلوه ي ديگر بكشد سوره يِ مريمي از سوره يِ كوثر بكشد بگذاريد همين جا به قدش سجده كنم نگذاريد دگر كار به محشر بكشد دختر اين است اگر، فاطمه پس حق دارد از خداوند فقط مِنَّت دختر بكشد مادر دَهر نزائيد و نخواهد زائيد آنكه را از سر اين آينه معجر بكشد بالِ جبريل به اين قُبه تمايل دارد تا دمشق هست چرا جاي دگر پر بكشد؟! زينب آنقَدر بزرگ است كه آماده شده است يكسره جام بلاي همه را سر بكشد قبل از ايني كه خودش جلوه كند آماده ست عالمي را به تماشايِ برادر بكشد علی اکبر لطیفیان https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) 🍃🍃🍃🍃 اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد https://eitaa.com/sobhehoseini
آب ميخواهد چه كار؟ آب آورش را پس دهيد آي مردم ! زود عموي دخترش را پس دهيد دست هايش را چرا در زير پا انداختيد؟ زودتر آن سايه بان خواهرش را پس دهيد لشگر ِ بي آبرو ، اين آبرو ريزي بس است مشك ، يعني آبروي مادرش را پس دهيد گم شده اعضاي او از ضربه ي سختِ عمود خاكهايِ علقمه چشم ترش را پس دهيد دستمالي بود تا سر را به هم نزديك كرد لااقل عمامه ي رويِ سرش را پس دهيد آن شبي كه ميدود در بين صحرا دخترش آبروداري كنيد و معجرش را پس دهيد آه ميبيند نگاهِ مادري در خيمه ها... كم پريشانش كنيد و اصغرش را پس دهيد علي اكبر لطيفيان علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) 🍃🍃🍃🍃 اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد https://eitaa.com/sobhehoseini
می خواستند داغ تو را شعله ور کنند وقتی که سوختی همه را با خبر کنند می خواستند دفن شوی زیر خاکها تا زنده زنده از سر خاکت گذر کنند می خواستند شام غریبان بپا کنند تا بچه های فاطمه را در به در کنند از ناسزا بگو که چه آورده بر سرت می خواستند باز تو را خونجگر کنند زنجیر دست شما بسته باشد و مثل مدینه فاطمه ات را سپر کنند قوم یهود را به مصافت کشیده اند تا تازیانه ها به مراتب اثر کنند حالا بیا بگو که ملائک یکی یکی فکری برای این تن بی پال و پر کنند این اشک ها مسافر یک جسم بی سرند وقتش رسیده است به آنجا سفر کنند رحمان نوازنی علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseini
دستی رسید بال و پرم را کشید و رفت از بال من شکسته ترین آفرید و رفت خون گلوی زیر فشارم که تازه بود با یک اشاره روی لباسم چکید و رفت بد کاره ای به خاک مناجات سر گذاشت وقتی صدای بندگی ام را شنید و رفت راضی نشد به بالش سختی که داشتم زنجیرهای زیر سرم را کشید و رفت شاید مرا ندیده در آن ظلمتی که بود با پا به روی جسم ضعیفم دوید و رفت روزم لگد نخورده به آخر نمی رسید با درد بود اگر شب و روزم رسید و رفت دیروز صبح با نوک شلاق پا شدم پلکم به زخم رو زد و در خون طپید و رفت از چند جا ضریح تنم متصل نبود پهلوی هم مرا وسط تخته چید و رفت تابوت از شکستگی ام کار می گرفت گاهی سرم به گوشه ی دیوار می گرفت علی اکبر لطیفیان علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseini
مثل يك تكه عبا روي زمين است تنش آن قدر حال ندارد كه نيفتد بدنش جا به جا گر نشود سلسه بد مي چسبد آن چناني كه محال است دگر وا شدنش نفسش وقت مناجات چه اعجازي داشت زن بدكاره به يك باره عوض شد سخنش آه مانند گليمي چقدر پا خورده بي سبب نيست اگر پاره شده پيرهنش از كليم اللهي حضرت ما كم نشود گر چه هر دفعه بيايد بزند بر دهنش به رگ غيرت اين مرد فقط دست مزن بعد از آن هر چه كه خواهي بزني اش، بزنش بستنش نيز برايش به خدا فايده داشت مدد سلسله ها بود نمي ريختنش با چنين وضع كفن كردن او پس سخت است آه آه از پسرش آه به وقت كفنش علی اکبر لطیفیان علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseini