در لغت معنی شبح یعنی
سایهای در خیال میآید
یا به تعبیر دیگری انگار
ابر روی هلال میآید
سایهای مانده بود از مادر
وقت برخاستن نشست، نشست
عرق سرد روی پیشانی
اشک امانم نمیدهد که پر است
مو به مو قصه از پریشانی
شانه از دست مادرم افتاد
قصه آتش شد آن زمانی که
ریخت آوار شهر بر سر ما
همۀ شهر آمدند آن روز
طرف خانۀ محقر ما
هیزم آنقدر هم نیاز نبود
قاریان، عالمان، مسلمانان
سوختند آیههای کوثر را
با وضو آمدند مردم شهر
با وضو میزدند مادر را
کارشان قربة الی الله است!
مادر من خودش یدالله است
کارشان را پر از مخاطره کرد
دست انداخت دور شال پدر
کار را یک غریبه یکسره کرد
نام آن مرد را نمیگویم
روز آخر امیدوارم کرد
روز آخر بلند شد از جا
شستشو کرد، گردگیری کرد
سخت مشغول کار شد اما...
چادر از صورتش کنار نرفت
تا بگیرد امانت خود را
دست پیغمبر آمد از دل خاک
پدر خاک آب شد از شرم
رد شد آن شب سکوتش از افلاک
همه دلواپس پدر بودیم
غسل از زیر پیرهن سخت است
غرق در خون شود کفن سخت است
جان خود را به خاک دادن، بعد
دستها را به هم زدن سخت است
پدرم خویش را به خاک سپرد
سید حمیدرضابرقعی
#مرثیه_حضرت_زهرا سلام الله علیها
https://eitaa.com/sobhehoseini
صبح حسینی
در لغت معنی شبح یعنی سایهای در خیال میآید یا به تعبیر دیگری انگار ابر روی هلال میآید سایهای ماند
غسل از زیر پیرهن ... سخت است
غرق در خون شود کفن ... سخت است
جان خود را به خاک دادن ... بعد
دستها را به هم زدن .... سخت است
😭😭😭😭
پدرم خویش را به خاک سپرد
😭😭😭😭😭
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیهالسلام )
🍃🍃🍃🍃اول صبح بگویید حسین جان رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
https://eitaa.com/sobhehoseini
آقا! تو را «آقا» مرا «نوکر» نوشتند
یعنی تو را اوّل، مرا آخر نوشتند
روی سیاه من یقیناً حکمتی داشت
شکر خدا نام مرا قنبر نوشتند
روزی که نام «بهتران» را می نوشتند
نام تو را از هر کسی بهتر نوشتند
آری تو را حتی میان پنج تن هم
در روز خلقت گریه آورتر نوشتند
این قسمت ما بوده که سردار باشیم
امّا تو را در کربلا بی سر نوشتند
این اشک دیده ... نه ... چراغ برزخ ماست
از برکت تو اشک را گوهر نوشتند
ترسی ندارم از قیامت چون شنیدم
نام تو را هم شافع محشر نوشتند
کاری برای تو ندارد ... می توانی
من را عوض کن جان پیغمبر ... نوشتند :
... بدکاره با نیمه نگاهت زیر و رو شد
لطف تو را بالاتر از باور نوشتند
مس بودم و جنسم به یکباره طلا شد
شغل تو را از اوّلش زرگر نوشتند
تا که به سمت گنبد شه، پر بگیرم
جای دو پر، بال مرا شهپر نوشتند
پایین پای تو چه جای با صفایی است
آن قطعه را عرش علی اکبر نوشتند
ارباب جان من! ضریح نو مبارک
طرح ضریحت را چه ذوق آور نوشتند
آقا ضریح قبلی ات را پس چه کردند؟
آیا برایش قسمت دیگر نوشتند؟
ای کاش آن را می فرستادی مدینه
بر روی آن با اشک چشم تر نوشتند:
... سهم حسن همواره غربت بوده غربت
او را شهید کینه ی همسر نوشتند
قبرش شبیه چادر زهرا چه خاکی است
بر روی خاک قبر او «مادر» نوشتند
اوّل فدایی ولایت فاطمه بود
این جمله را با ضرب میخ در نوشتند
محمد فردوسی
#مناجات_با_امام_حسین علیه السلام
https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیهالسلام )
🍃🍃🍃🍃اول صبح بگویید حسین جان رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
https://eitaa.com/sobhehoseini
اول عشق تو «لَن» بود نمیدانستم
آخرش هم «ابَداً» بود نمیدانستم
نام عاشق همه جا بیشتر از معشوق است
همه جا صحبت من بود نمیدانستم
چشم من خیس شد ، عاشق شدنم هم لو رفت
گریه بر من قَدِغن بود نمیدانستم
بعد از این نام مرا نیز فراموش کنید
عشق ، بد نام شدن بود نمیدانستم
تا دم خیمه رسیدیم و ندیدیم تو را
دل ما اهل «قَرَن» بود نمیدانستم
از لب چشمه مرا تشنه برم گرداندند
تشنگی طالع من بود نمیدانستم
مرغ باغ ملکوتم به خدا حیف شدم
در دلم میل چمن بود نمیدانستم
شامل مرحمت فاطمه گشتم من اگر
علتش سینه زدن بود نمیدانستم
هر کجا نام حسین آمد، باران بارید ...
... مادرش مطمئناً بود نمیدانستم
دست و پا میزد و گفتند همه تشنه لب است
نیزه ای بین دهن بود نمیدانستم
فاطمه زنده از آن کوچه اگر برگشته
علتش کار حسن بود نمیدانستم
علی اکبر لطیفیان
#مرثیه_امام_حسین علیه السلام
https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیهالسلام )
🍃🍃🍃🍃اول صبح بگویید حسین جان رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
https://eitaa.com/sobhehoseini
همراه زخم های تنت گریه ام گرفت
از پیرهن نداشتنت گریه ام گرفت
با دیده های سرخ جگر مثل مادرم
هنگام دست و پا زدنت گریه ام گرفت
جایی برای بوسه برادرم نیافتم
از نیزه های در بدنت گریه ام گرفت
تا دیدم آن سواره ی ولگرد نیزه دار
بر تن نموده پیرُهنت ، گریه ام گرفت
وقتی شنیدم از پسرت ای امام اشک
یک بوریا شده کفنت ، گریه ام گرفت
وحید قاسمی
#مرثیه_امام_حسین علیه السلام
https://eitaa.com/sobhehoseini
مهدی سلحشور251057.mp3حسین جان ای آبروی دو عالم.mp3
زمان:
حجم:
4.94M
حسین جان ای آبروی دو عالم
دست در دست کسی که جگرش غم دارد
داشت میدید که ارباب، سپر کم دارد
داشت میدید حسین بن علی افتاده
و حرامی به سرش نیزه دمادم دارد
بی قرار است حسن زاده ی این دشت بلا
به سرش شوق رسیدن به پدر هم دارد
ناگهان دست رها شد... و شتابان میرفت
باز این دشت ،حسن های مجسم دارد
پسر شیر جمل جانب مقتل برود
گفت انگار عمو خط مقدم دارد
بدنش مثل عمو زیر سم مرکب ها
زیر و رو گشته و یک ظاهر مبهم دارد
وسط معرکه انگار به خود می پیچید
باز هم کرببلا سوره ی مریم دارد
دید زینب همه ی واقعه را از خیمه
چشمهایش دو سه تا قطره ی نم نم دارد
پوریا یاقری
#مرثیه_عبدالله_بن_الحسن علیه السلام
https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیهالسلام )
🍃🍃🍃🍃
اول صبح بگویید حسین جان رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
https://eitaa.com/sobhehoseini
چه قدر بی خبر و بی هوا زدی نامرد
چه کرده بود مگر با شما ؟ زدی نامرد
.
همین که تیر رها شد علی به خود پیچید
صدای تیر در آمد چرا زدی نامرد ؟
.
نوشته اند که حتی سپاه جا خوردند
صدا زدند چرا بچه را زدی نامرد ؟؟؟….
.
پدر خمید و پسر رفت و مادرش افتاد
سه شعبه را تو مگر چند جا زدی نامرد ؟
.
حسین دور خودش بین دشت می چرخید
چگونه خنده بر این ماجرا زدی نامرد
.
بگو که این سر کوچک چقدر می ارزد
که پشت خیمه روی نیزه ها زدی نامرد
.
رباب را چقدر با همان کمان از عمد
میان کوفه و کرب و بلا زدی نامرد
#مرثیه_علی_اصغر علیه السلام
https://eitaa.com/sobhehoseini