به قربان پیراهن کوچکت
به زخم عمیق تن کوچکت
به زخمی که بر دوش بابا شکفت
بر اندام بی جوشن کوچکت
به خونی که پاشید از حنجرت
فروریخت از گردن کوچکت
همان دم که بر شانه آفتاب
شفق پوش شد دامن کوچکت
تمام خدا را تو دیدی حسین"ع"
در آیینه ی روشن کوچکت
همایون علیدوستی
#مرثیه_حضرت_علی_اصغر علیه السلام
#نذر_فرج_امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
اول صبح بگویید حسین جان رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
🌴🌴🌴
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیهالسلام )
https://eitaa.com/sobhehoseini
ظاهرا قافله ای وارد میدان شده بود
که چنین هلهله در شهر فراوان شده بود
زخم یک توطئه ی شوم دهان وا می کرد
ماجرا بار دگر نیزه و قرآن شده بود
خواست اجرا بکند حُکم خروج از دین را
بت پرستی که مُبدّل به مسلمان شده بود
در میان شب نفرین شده و شادی شهر
گیسوان سر خورشید، پریشان شده بود
قافله غافل از این بود که در طول سفر
دختری از نفس افتاده و گریان شده بود
آن طرف دست به سر داشت و می شد فهمید
سنگ هم گوشه ای از بازی شیطان شده بود
از مدینه شدن شام همه فهمیدند
او نماینده ی آن مادر پنهان شده بود
محمدغفاری
#مرثیه_حضرت_رقیه سلام الله علیها
#شام
https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
اول صبح بگویید حسین جان رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
🌴🌴🌴
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیهالسلام )
https://eitaa.com/sobhehoseini
هر لحظه با هر گونه مضمون گریه کردم
هر روز و شب، یاد پدر، خون گریه کردم
دستی به سوی آب، بی گریه نبردم
مُردم به واللهِ که قدری آب خوردم
قلب مرا هر ناله ی مجروح سوزاند
یک عمر، حتی دیدنِ مذبوح سوزاند
جامه به تن کردند، حالم ریخت برهم
مرده کفن کردند، حالم ریخت برهم
با هر بهانه مجلس روضه گرفتم
خانه به خانه مجلس روضه گرفتم
اشک ربابه در وجودم آتش افروخت
هر بار دیدم شیرخواره، سینه ام سوخت
این داغ، هر ساعت چه کرده با دل ما
بر حرمله لعنت، چه کرده با دل ما
آثار ضرب تازیانه بر تنم ماند
رد غل و زنجیرها بر گردنم ماند
دستان عمه زینبم را تا که بستند
نامردهاخیلی غرورم را شکستند
مانده به گوشم نعره ی دشنام، دشنام
گفتم به شاگردان خود، الشام الشام
یادم نرفته عمه ام را، سنگ می خورد
از پیرزن های یهودی چنگ می خورد
از پشت بام آتش زدند و معجرش سوخت
مانند من سرتاسر بال و پرش سوخت
بغضی است هر لحظه به لب آورده جانم
من کشته ی بزم شراب و خیزرانم
شد حسرت اهل حرم، کنج خرابه
شد قتلگاه خواهرم، کنج خرابه
این زخم ها، آثار جنجال است با ماست
یاد چهل منزل، چهل سال است با ماست
سوزاند داغش تا دم آخر دلم را
ناله کشیدم از درونم واحسینا
محمد جواد شیرازی
#مرثیه_امام_سجاد علیه السلام
#نذر_فرج_امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
اول صبح بگویید حسین جان رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
🌴🌴🌴
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیهالسلام )
https://eitaa.com/sobhehoseini
درد بسیار، مداوا گریه
ارث جامانده ی زهرا گریه
روزها ناله و شب ها گریه
آب می خورد، ولی با گریه
گریه بر آب وضویش می ریخت
خون دل بر سر و رویش می ریخت
گریه بر شاه شهیدان خوب ست
گریه بر کشته ی عریان خوب ست
گریه بر دامن طفلان خوب ست
گریه بر آن لب و دندان خوب ست
خواسته هر سحرش گریه کند
در فراق پدرش گریه کند
گریه بر ناله ی آن مادرها
گریه بر گریه ی آن دخترها
گریه بر غارت انگشترها
گریه بر وا شدن معجرها
رنگ مهتاب، زمینش می زد
دیدن آب، زمینش می زد
گریه بر ناقه نشسته سخت ست
گریه با پیکر خسته سخت ست
گریه با بال شکسته سخت ست
گریه با گردن بسته سخت ست
گریه خوب ست که هر شب باشد
گریه بر چادر زینب باشد
آن که را هست پیاده نکُشید
تشنه را بر لب باده نکُشید
طفل را این همه ساده نکُشید
ذبح را آب نداده نکُشید
هیچ کس آب به گودال نبُرد
پدرم ذبح شد و آب نخورد
آمد و دید تنی افتاده
کشته ی بی کفنی افتاده
شه بی پیرهنی افتاده
پاره پاره بدنی افتاده
همه پروانه و شمعش کردند
بوریا آمد و جمعش کردند
آمد و دید کنارش پر نیست
بدن افتاده ولیکن، سر نیست
چند انگشت، وَ انگشتر نیست
این حسین ست ولی دیگر نیست
بس که با نیزه قلیلش کردند
ذبح کردند قتیلش کردند
علی اکبر لطیفیان
#مرثیه_امام_سجاد علیه السلام
#نذر_فرج_امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
اول صبح بگویید حسین جان رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
🌴🌴🌴
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیهالسلام )
https://eitaa.com/sobhehoseini
توانم رفته یکسر درد دارم
شب و روزم سراسر درد دارم
از آن دَم که سرَت بر نیزه دیدم
سرم را بستهام سردرد دارم
لب خشک و کویریات مرا کُشت
به رویِ نِی اسیریات مرا کشت
پس از شش ماه دیدم داری اما
سه تا دندانِ شیریات مرا کشت
ببین از اشک پَرپَر بودنم را
ببین از گریه مُضطر بودنم را
بمیرد حرمله تیرش گرفته...
زمن احساس مادر بودنم را
نشانت میدهد این نیزه لای لای
اذانت میدهد این نیزه لای لای
دو دستم در طناب است و بهجایم
تکانت میدهد این نیزه لای لای
به پشتخیمه دیدم خُفتنت را
میانِ خواب هم خندیدنت را
توو بابا چنان چسبیده بودید
جدا میکرد از دستش تنت را
حسن لطفی
#مرثیه_حضرت_علی_اصغر علیه السلام
#نذر_فرج_امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
اول صبح بگویید حسین جان رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
🌴🌴🌴
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیهالسلام )
https://eitaa.com/sobhehoseini
ما جرعه نوش باده ی اندوه زینبیم
در سایه سار پرچم نستوه زینبیم
زینب اگرچه رنج امانش نداده بود
چون کوه بود و باد تکانش نداده بود
این شیرزن به دیده خود گرچه خار داشت
در دست خود شبیه علی ذوالفقار داشت
او که حسین دور کمالش طواف کرد
دشمن به حیدر سخنش اعتراف کرد
زینب رسول هیبت و زهرا صلابت است
مردم! ضعیفه خواندن این زن خیانت است
خوانده حسین سرّ ازل را به گوش او
بعد از خودش سپرده علم را به دوش او
بعد از حسین لشگر غم زد به خیمه ها
عباس رفت و شمر قدم زد به خیمه ها
بعد از حسین ضربه ی شلاق بود و زجر
رگبار داغ پشت سر داغ بود و زجر
بعد از حسین ظلم و جنایات بود و بس
عباس خیمه عمه ی سادات بود و بس
بعد از حسین لشگر غارت به او رسید
خاکی ترین لباس اسارت به او رسید
خلخال ها ربوده شد و گاهواره رفت
از گوش های دخترکان گوشواره رفت
باور کنید عمه ی سادات پیر شد
با ابن سعد و حرمله تا هم مسیر شد
منزل به منزل از همه کس طعنه می شنید
از خولی و سنان و انس طعنه می شنید
در کوفه ای که خار و خس افتاد بر سرش
خنده زدند بر سر پاک برادرش
اُف بر تو کوفه، زحمت حیدر به باد رفت
زینب چرا به مجلس ابن زیاد رفت
«آنان که طبل خاتمه جنگ می زدند»
با لفظ خارجی به سرش سنگ می زدند
وای از دمی که دختر زهرا به شام رفت
چونان اسیر ترک به بزم حرام رفت
تشت شراب بود و سر اطهر حسین
یک عده مست دور و بر خواهر حسین
یک دست جام باده و یک دست خیزران
روی لب حسین که بنشست خیزران
آمد صدای ناله ی ناموس پنج تن
بس کن یزید بر لب و دندان او نزن
بس کن یزید فاطمه بی تاب می شود
او را نزن رقیه دلش آب می شود
در این میان سکینه دلش ریز ریز شد
وقتی درون قصر سخن از کنیز شد
امیر عظیمی
#مرثیه_شام
#نذر_فرج_امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
اول صبح بگویید حسین جان رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
🌴🌴🌴
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیهالسلام )
https://eitaa.com/sobhehoseini