eitaa logo
صبح حسینی
438 دنبال‌کننده
37 عکس
21 ویدیو
1 فایل
صبحتان را با #اشک_بر_اباعبدالله علیه السلام آغاز کنید نذر فرج امام زمان ارتباط با مدیر کانال 👇 @Alamdar1404
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از صبح حسینی
اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد 🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) https://eitaa.com/sobhehoseini
چهل روز می شود كه شدم جبرئیل تو ذبح عظیم گشتی و گشتم خلیل تو چهل روز می شود كه فقط زار می زنم كوچه به كوچه نام تو را جار می زنم چهل روز می شود كه بدون توأم حسین حالا پی نتیجه ی خون توأم حسین چهل روز می شود كه حسین همه شدم حیدر شدم، حسن شدم و فاطمه شدم مردم به جنگ نائبه الحیدر آمدند در پیش من، تمام، به زانو در آمدند آثار مرگ در بدنم هست یا حسین پس روز اربعین منم هست یا حسین آبی كه تر نكرد لب تشنه ی تو را حالا نصیب خاك مزارت شده اخا چهل روز پیش بود همین جا سرت شكست این جا دل من و پدر و مادرت شكست چهل روز پیش بود به گودال رفتی و از پشت، نیزه خوردی و از حال رفتی و از تل زینبیه رسیدم كه وای وای! بالا سرت نشستم و دیدم كه وای وای! نیزه ز جای جای تن تو در آمده حتی لباس های تن تو در آمده جمعیتی كه بود به گودال جا نشد یك ضربه و دو ضربه… ولی سر جدا نشد دیدم كسی حسین مرا نحر می كند آقای عالمین مرا نحر می كند من را ببخش دست به گیسوی تو زدند من را ببخش چكمه به پهلوی تو زدند فرصت نشد ز خاك بگیرم سر تو را فرصت نشد در آورم انگشتر تو را می خواستم ببوسمت اما مرا زدند ناراحتم كنار تو با پا مرا زدند بین من و تو فاصله ها سد شدند آه! با اسب از روی بدنت رد شدند آه! در شهر كوفه بود كه بال و پرم شكست نزدیك خانه ی پدریّ ام سرم شكست وای از عبور كردن مثل غلام ها وای از نگاه های سر پشت بام ها باور نمی كنی كه سرم سایبان نداشت؟ در ازدحام، محمل من پاسبان نداشت؟ تا شهر شام رفتم و معجر نداشتم تقصیر من چه بود؟ برادر نداشتم از بس رسید سنگ به سمت جبین من نزدیك بود پاره شود آستین من علی اکبر لطیفیان عجل الله تعالی فرجه الشریف https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد 🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) https://eitaa.com/sobhehoseini
هنوز رخت سیاه عزا به تن دارد هنوز در دل خود غصه ی کفن دارد هزار خاطره از کوچه ی بنی هاشم هزار خاطره از مادر و حسن دارد شکسته بال و پرش را فراق جانکاهی دو چشم خیس و دو تا دست سینه زن دارد هزار حرف نگفته است در دلش از شام هزار غصه ز دوری اش از وطن دارد هنوز هم که هنوز است پلک او زخمی است هنوز در بر خود پاره پیرهن دارد هنوز هم که هنوز است، چشم او تار است و ردّ سلسله ها را به روی تن دارد هنوز هم که هنوز است روضه می خواند چه روضه های عجیبی از آن بدن دارد همان بدن که میان حصیر پیچیدند هزار بوسه از آن تیر و نیزه ها چیدند وحید محمدی سلام الله علیها عجل الله تعالی فرجه الشریف https://eitaa.com/sobhehoseini
از پنجره ی عرش به دنبال رصد بود از روز ازل ، حامل اسرار ابد بود ... مبهوت احد ، محو تماشای صمد بود ام اسد الله که فرزند اسد بود ... این شیرزن از هاشمیان نام و نشان داشت در رگ رگ او سوره ی کوثر جریان داست سر سلسله ی هرچه نکو فاطمه بوده است سر چشمه ی اسرار مگو فاطمه بوده است در آیه ی تطهیر ، وضو فاطمه بوده است هم همسر و هم مادر او فاطمه بوده است آن حیدر کرار که شاه دو جهان است ... نامش به خداوند قسم روح اذان است جز عشق در این جاده کسی همسفرش نیست جز نور خدا ، آینه ای دور و برش نیست جز احمد مختار ، کسی تاج سرش نیست انگار نه انگار ، محمد پسرش نیست ... این زن که پس از آمنه شد مادر احمد این زن که در آیین ادب بود سرآمد ... دریا شده با دیدن او غرق تلاطم ... باران شده هر قطره پر از نور و تبسم دیدند که گردیده در آغوش خدا گم از کعبه برون آمد و در روز چهارم ... گردید گرامی تر از آسیه و مریم ... مکه پس از آن بود که گردید مکرم ایزد صدف و گوهر خود را به تو بخشید شمس و قمر و اختر خود را به تو بخشید دردانه ی پیغمبر خود را به تو بخشید تسنیم ترین کوثر خود را به تو بخشید در عرش ، عروس تو شده حضرت زهرا تو ام علی هستی و او ام ابیها ... توفیق ابوطالب از اذکار تو بوده است خوشبخت اسیری که گرفتار تو بوده است خاک قدم جعفر طیار تو بوده است دل باخته ی حیدر کرار تو بوده است حیدر پسرت گوهر تابنده ی کعبه است ای آنکه قدوم تو شکافنده ی کعبه است کعبه پس از این واقعه لبخند به لب شد شعبان رمضانی ست که مبهوت رجب شد زیتون که به قربان علی رفت رطب شد فرزند تو فخر عجم و شاه عرب شد ... حیدر همه ی عمر ، تو را سرور خود خواند پیغمبر اسلام تو را مادر خود خواند ... نشناخت کسی قدر علی را به خدا ، آه یک عده در این میکده ها چون من گمراه گفتند پس از ذکر سحرگاه و شبانگاه ... لاحول و لا قوة الا به یدالله ... کفر است ولی بر من مجنون حرجی نیست بی حیدر کرار امید فرجی نیست ... احمد حسین پور علوی سلام الله علیها عجل الله تعالی فرجه الشریف https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد 🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) https://eitaa.com/sobhehoseini
مُلک وجود غرق در اندوه و در عزاست آغاز صبح غربت زهرا و مرتضاست قرآن عزا گرفته و عترت شده غریب شهر مدینه را به جگر، داغ مصطفاست خون گریه کن مدینه! کز این ماتم عظیم گر آسمان خراب شود بر سرت رواست گشتند انبیا همه چون فاطمه یتیم زیرا عزای قافله سالار انبیاست خلقت چه لایق است که صاحب عزا شود عالم عزا گرفته و صاحب عزا خداست اهل ولا، به هوش، که با رحلت نبی شهر مدینه یکسره آبستن بلاست قومی برای غصب خلافت شدند جمع یا لَلعَجَب! وصی پیمبر، علی، کجاست دار الولا محاصره، زهراست پشت در دود و شراره بر فلک از بیت کبریاست آتش زدن به خانه ریحانه رسول پاداش رنج های شب و روز مصطفاست آزردن بتول پس از رحلت رسول باللَّه قسم شروع جنایات کربلاست از لحظه ای که غصب خلافت شد از علی تا حشر حقّ آل محمد به زیر پاست هر روز راس شاه شهیدان به روی نِی هر شب صدای ناله زهرا به گوش ماست «میثم»! قسم به میثمِ آزاده علی آزادگی ولایت سلطان اولیاست حاج غلامرضا سازگار صلی الله علیه و آله و سلم عجل الله تعالی فرجه الشریف https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد 🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) https://eitaa.com/sobhehoseini
بی حُبِّ حسن مشکلِ دل، حل شدنی نیست جز عشقِ حسن، عشق مُسجّل شدنی نیست گر چه نمکِ سفرۀ هر فیض حسین است بی نام حسن، فیض که اَکمل شدنی نیست بی مِهرِ حسن هر که حسینی است، حرامش هیهات، حسین از حسن اَفضل شدنی نیست روزیکه همه فکر حسابند و کتابند مهمان حسن، هیچ معطل شدنی نیست   هر سَیّئه را او حسنه کرد، واِلّا بی نورِ حسن، نار مبدل شدنی نیست   یک پرچمِ سبز است جنان، سر درِ قصرش گم کردنِ این کاخِ مجلّل، شدنی نیست یارَش ز جوانی بخدا پیر غلام است عمرِ حسنی، هیچ مُطوّل شدنی نیست   با درد بسازید که آیاتِ غریبی است هر آیه، به هر سینه که مُنزَل شدنی نیست   غمهای دلِ فاطمه اَسرارِ حسن بود شرحِ غمِ اَسرار مفصل، شدنی نیست   یک کوچه و یک سیلی و یک مادر و یک طفل تفسیر بر این روضۀ مُجمل شدنی نیست از سودۀ الماس جگر لکّه بگیرد زِنهار که بهبودیِ تاوَل شدنی نیست محشر هم از این داغ برای تو بگِرییم این غصه برای دلِ ما حل شدنی نیست محمود ژولیده علیه السلام عجل الله تعالی فرجه الشریف https://eitaa.com/sobhehoseini
از سوزِ تب توانی به پیکر نداشتی فکری به غیر فاطمه در سر نداشتی یادِ خدیجه می کنی و آه می کشی یعنی که تاب دوریِ همسر نداشتی بعد از غدیر و توطئه هایِ منافقین دلشوره جز غریبی حیدر نداشتی می خواستی سفارش حقِ علی کنی امّا چه فایده که تو یاور نداشتی عمری برای این که هدایت شوند خلق در سینه غیر یک دلِ مضطر نداشتی وقتی صدایِ فاطمه آمد که سوختم در عرش می شنیدی و باور نداشتی رفتی از این دیار وَ اِلّا به یک نفس تابِ صدایِ نالۀ دختر نداشتی مسمار داغ بود و لب از سینه بر نداشت آنجا مگر بهشت مُعطّر نداشتی پنجاه سالِ بعد مشخص شود چرا از روی سینه جسمِ حسین بر نداشتی وقتی عدو محاسن او را گرفته بود ز ره رسیدی عمّامه بر سر نداشتی زینب نیابتاً ز تو بوسید آن گلو زیرا که تابِ بوسه حنجر نداشتی قاسم نعمتی صلی الله علیه و آله و سلم عجل الله تعالی فرجه الشریف https://eitaa.com/sobhehoseini
این نمکـدارترین روضه نمک گیرم کرد پسرِ فاطمه با دستِ خودش سیرم کرد روضه یِ کـوچه یِ غمهایِ کـریمِ طا‌ها در همین اوجِ جوانی به خدا پیرم کرد مادر افـتاد زمـین و پسر افتاد زمین مـَردک پست بلافاصله تحقـیرم کرد چادرِ عصمت و پاکی شده خاکی اِی وای معجرِ خاکی و خونیشْ زمین گیرم کرد آمد و زد لگد و بد زد و بد گفت و سَند… پاره کرد و پس از آن حادثه تکفیرم کرد پس از آن واقعه هر روز به من گفت: سلام آن سلام عـاشقِ زَهـر و اَجَل و تیرم کرد خواهرم داخلِ این تشت اگرخونِ دل است روضه یِ بند و غلِ کوفه به زنجیرم کرد ندبه خوان باش که فرزندِ حسن می‌آید جـمـعه یِ آمدنش عـاشقِ تکـبیرم کرد حسین ایمانی علیه السلام عجل الله تعالی فرجه الشریف https://eitaa.com/sobhehoseini
داغی اگر نبود که گریان نمی شدیم لطفی اگر نبود مسلمان نمی شدیم یا ایّها الرّسول بدون دعای تو از پیروان عترت و قرآن نمی شدیم یا این که گوشه چشم اباالفضل تو نبود ما از تبار حضرت سلمان نمی شدیم بی حب خاندان تو در خانه ی کرم جایی نداشتیم و مهمان نمی شدیم ما امت توایم و علی هم کنار توست آیینه ات نبود نمایان نمی شدیم ما پای غربت نوه هایت نشسته ایم ور نه شبیه نم نم باران نمی شدیم هم ناله های امشب مولای امتیم ما سوگوار رحلت بابای امتیم در جان مسلمین چو آذر گذاشتند بر جان شیعیان دو برابر گذاشتند آه از نهاد اهل ولایت بلند شد بر سینه تا که داغ پیمبر گذاشتند آقای من بزرگ قبیله ز داغ تو بر روی خاک عرصه ی محشر گذاشتند هستی گریست تا نوه هایت رسیده و با گریه روی سینه ی تو سر گذاشتند تو باغبان امتی و جای اجر تو یک شاخه یاس را وسط در گذاشتند با رفتنت مصیبت زهرا شروع شد داغ پسر به سینه ی مادر گذاشتند در کوچه ها غرور علی را کسی شکست در کوچه بود فاطمه روی زمین نشست مسعود اصلانی صلی الله علیه و آله و سلم عجل الله تعالی فرجه الشریف https://eitaa.com/sobhehoseini