#سردار_بی_مرز 🦋
خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷
♦️به روایت
🔹دوران جنگ در سوریه🔹
#شهید_پور_جعفری میگفت:
روزی درمنطقه ای در #سوریه،
حاجی خواست بادوربین دید بزنه،
خیلی محل خطرناکی بود،
من بلوکی راکه سوراخی داشت،
بلند کردم که بذارم بالای دیوار که دوربین #استتار بشه.
همینکه گذاشتمش بالا
تک تیرانداز بلوک رو طوری زد
که تکه تکه شد ریخت روی سروصورت ما‼️
حاجی کمی فاصله گرفت،
خواست دوباره بادوربین دیدبزنه
که این بار ،گلوله ای نشست کنار گوشش
روی دیوار😢
خلاصه شناسایی به #خیر گذشت....
بعد از شناسایی
داخل خانه ای شدیم
برای تجدید #وضو
احساس کردم اوضاع اصلا مناسب نیست!!!
به اصرار زیاد
حاجی روسوار ماشین کردیم
وراه افتادیم.
هنوز زیاد دورنشده بودیم که
همون خونه درجا منفجر 💥شد
وحدود هفده تن #شهید شدند😢
بعداز این اتفاق حاجی به من گفت:
حسین امروز چندبار نزدیک بود شهید بشیم اما حیف...😔
⬅️بیان خاطرات حاج قاسم
توسط سردار حسنی سعدی
در تاریخ ۸ بهمن۹۸
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#شهید_حسین_پورجعفری
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
#سردار_بی_مرز 🦋
خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷
♦️به روایت
✍ #خاطره_شهدا
🌸یک بار #حاج_حسین_بادپا رو به من گفت #حاج_قاسم از غیب خبر داره!
گفتم یعنی چی؟! گفت: آخه من یه خوابی دیده بودم که این خواب را تا به حال برای کسی تعریف نکردم اما... پرسیدم؛ چه خوابی؟
حاج حسین گفت:
چندی قبل خواب #شهید_کاظمی را که پیغام #شهید_یوسف_الهی را برایم آورد و گفت تو شهید نمی شوی دیدم.
در خواب به شهید کاظمی گفتم یه دعا🤲🏻 کن من هم بیام پیش شما و خدا مرا به شما برسونه ولی شهید کاظمی دعانکرد،
گفتم من دعا میکنم آمین بگو و بعد گفتم خدایا منو به #شهدا برسون باز هم شهید کاظمی آمین نگفت
و فقط شهید کاظمی به صورتم نگاه کرد و خندید.
حاج قاسم از کجا فهمیده که بهم گفت اگر آن کسی که باید برایت دعا کند،دعا کند شهید می شوی.
حاج حسین درست کمتر از یک ماه قبل از شهادتش به مزار شهید کاظمی می رود و آنجا با پدر و مادر این شهید دیدار می کند.حاج حسین آنجا از مادر #شهید کاظمی میخواهد برای عاقبت بخیر شدنش دعا کند.
مادر شهید کاظمی در حالی که دست 🤲🏻هایش را رو به آسمان می گیرد از خدا عاقبت بخیری حاج حسین را می خواهد و دعا می کند.
واینگونه اثر می کند دعای شهید کاظمی از زبان مادرش و حاج حسین یکماه بعد در سوریه #شهید می شود.🌷
#شهید_حسین_بادپا
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهــدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
#سردار_بی_مرز 🦋
خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷
♦️به روایت
📜خاطره شنیدنی در مورد محل دفن #سردار_شهید_سلیمانی
🔶یوسف افضلی معاون ستاد عتبات عالیات و از نزدیکان خانوادگی سردار سلیمانی تعریف میکند:
به همراه سردار بارها برای قرائت فاتحه بر سر مزار #شهید_یوسف_الهی حاضر شده بودم و میدانستم فضای کنار این #شهید والامقام جایی برای دفن یک پیکر را ندارد به #شهید_حاج_قاسم عرض می کردم؛
که حاج آقا فضای اینجا بسیار کوچک است و جای شما نمی شود که حاج قاسم در پاسخ به من افزود، افضلی از من گفتن بود.
حال که با پیکر تکه تکه 😔شده شهید حاج قاسم روبهرو شده ایم و شواهد امر حاکی از این است که برای دفن پیکر مطهر #سردار فضای زیادی نیز نیاز نیست متوجه صحبت های آن روز شهید حاج قاسم شدهام.
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
⭕️خداحافظ سربازِ حاجقاسم!
🔹تصاویری از تشییع باشکوهِ #شهید اصغرِ پاشاپور با رعایت پروتکلهای بهداشتی توسط #مردم
📌به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/abou_heirane_darouni
#بیانات
🔸حاج قاسم پیش از سفر به سوریه در سفر به #قم و زیارت حضرت معصومه (س) گفته بودند: اگر #شهید شدم انگشترم💍 را به همراه خودم دفن کنید
🔹زیرا به دلیل قرائت همه #نمازهای من و تبرک "حرم های مطهر ائمه" و دیگر مکان های مقدس که به همراهم بوده #ارزش_معنوی بسیار بالایی برای من دارد😍
🔸در یکی از #ماموریتهای اعزامی به غرب کشور🇮🇷 از حاج قاسم سوال کردم که اگر به شما پست و #مقام بالاتری پیشنهاد کنند چه تصمیمی خواهید گرفت⁉️ گفت: #فرماندهی نیروی قدس سپاه آخرین مسئولیت من است☝️
#شهید_قاسم_سلیمانی
#سردار_دلها♥️
🌹🍃🌹
@soleymani_ir
#سردار_بی_مرز 🦋
خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷
♦️به روایت
📃من در مقطعی این توفیق و لیاقت را پیدا کردم که در #جنگ با داعش در عراق، همرزم #شهید_هادی_طارمی باشم.
آنجا هادی را که دیدم، پرسیدم: از حاج قاسم چه خبر؟ گفت: "الحمدلله سالم و سلامت است."
آن روز توانستم به دستبوسی #سردار بروم. به هادی گفتم: حاج قاسم اجازه میده باهاش عکس📸 بگیرم؟ گفت: "حاج قاسم بزرگتر از این حرفهاست. عکس📷که چیزی نیست. حتی اجازه میده باهاش غذا بخوری."
هادی مرا پیش #سردار برد و بهعنوان یک #مدافع_حرم هممحلهای به ایشان معرفی کرد و حاج قاسم هم خوشحال شد.
آن روز بیش از هر چیزی، به این افتخار کردم که یکی از بچههای شادآباد، محافظ سردار سلیمانی است.
شاید باورتان نشود، آن روز من سر سفره صبحانه حاج قاسم نشستم و از دست خودش لقمه گرفتم.
«هادی میگفت: من هر روز از دست حاج قاسم، لقمه متبرک میگیرم.»
✨این بهجای خود اما نکته مهم، صمیمیت سردار با نیروهایش بود. سردار حتی خودش لقمه در دهان نیروهایش میگذاشت.
🖌به روایت همرزم#شهید
محافظ رشید#حاج_ قاسم_سلیمانی
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#شهید_هادی_طارمی
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
#سردار_بی_مرز 🦋
خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷
♦️به روایت
خاطرات #سردار_سلیمانی از شهید عرفه #شهید_حاج_احمد_كاظمی
هیچ وقت فكر نمی كردیم بنا باشد ما برای احمد صحبت كنیم، خاك برسرما كه امروز ما زنده ایم و احمد در میان ما نیست و من برای او بناست صحبت كنم، این هم یكی از رسم های روزگار است.
پسر شهید احمد یك جمله قشنگی می گفت روز شنیدن خبر احمد گریه😭 می كرد، زمزمه می كرد با خودش و می گفت: «هی ما را لوس كردی، به خودت عادت دادی، حالا ما چه باید بكنیم».
شاید در نبود #شهید كاظمی بهتر می شود از او حرف زد. دیگه نیست بگوید: «ول كن پسر، خوشت می آید»، می گفت: حال می كنم وقتی دژبان ها جلوی مرا می گیرند، هل می دهند، دلم می خواهد به من بگویند چكاره ای؟
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
#سردار_بی_مرز 🦋
خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷
♦️به روایت
حاج قاسم سليماني:
شرط #شهید شدن #شهید بودن است..
اگر امروز کسی را دیدید
که بوی
🌷 شهید 🌷
از کلام
رفتار
و اخلاق او
استشمام شد،بدانید او #شهید خواهد شد
و تمام #شهدا این مشخصه را داشتند...
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
#سردار_بی_مرز 🦋
خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷
♦️به روایت
🔴راه اول
استان کرمان،شهرستان《رابر》،روستای قنات ملک ،خانواده هفت نفره حاج حسن #سلیمانی!
🖌قاسم فرزند سوم بود وبا نان کشاورزی ولقمه حلال بزرگ شد.
نوجوان روستازاده ،جهانی🌍 شد چون همت بلندی داشت.
راهی کرمان شد،بنایی میکرد،درس📖 میخواند،کاراته🥋 کار می کرد،برنامه تدبیر داشت برای زندگیش،هوای برادر کوچکتر ودیگران را هم داشت.
مربی رزمی شد؛مجاهد بود.
#فرمانده شد،بنده بود.
#سردار شد ،انقلابی بود.
#شهید شد،عاشق بود.
شهر و روستا ندارد.کشور و قاره ندارد.
فقر و غنا ندارد.
امکانات و...ندارد.
آن چه که انسان می سازد ،همتی است که خدا به همه داده است.
آن چه که زندگی هارا پیش می برد،عزم واراده ای است که از لطف الهی سرازیرشده است.
آن چه که انسان راجاودانه میکند و موثر،بندگی خداست.
غفلت ازخدا، "آنچه" که داریم را می برد.
وگناه مانع #شهادت!
📚منبع :کتاب حاج قاسم
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
#سردار_بی_مرز 🦋
خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷
♦️به روایت
🍃 #حاج_قاسم اولین کسی بود که دست روی سر بچههایم کشید
✍همسر #شهید_مهدی_نعمایی:
شنبه بعد از ظهر که مهدی به #شهادت رسیده بود ما یکشنبه صبح ساعت ۸🕗 با هواپیما داشتیم برمیگشتیم ایران🇮🇷. حال و هوای خوبی نداشتم. 😞
تنها و غریبانه با بچه هایم داشتم برمیگشتم در حالی که خبر #شهادت همسرم را کسی به من نداده بود بلکه خودم فهمیده بودم. در هواپیما ✈️غم عجیبی به دلم بود.
دخترها هم مدام میپرسیدند چرا بابا با ما نمیآید؟ سعی میکردم خودم را حفظ کنم و عادی جوابشان را بدهم.
لحظاتی بعد مهرانه خوابید.
نشسته بودیم روی صندلی دیدم آقایی آمد پرسید: حاج خانم میروید #سردار را ببینید؟نمیدانستم #حاج_قاسم هم در هواپیما حضور دارد.
گفتم: بله حتما با کمال میل. این بهترین چیزی بود که در آن شرایط میتوانست برایم اتفاق بیافتد. رفتم جلو، صندلی کنار #سردار خالی بود.
با ریحانه که در بغلم بود نشستم روی صندلی، حاجی بلافاصله بچه را از بغلم گرفت.
ریحانه اولین بار بود او را میدید، اما در کمال تعجب محکم سردار را در آغوش گرفت و بوسید.😘
حاج قاسم هم دست میکشید روی سرش و خیلی بوسیدش.♥️
بعد از من پرسید شما کدام خانواده هستید؟ گفتم: من همسر #شهید_نعمایی هستم، مهدی.
بعد بلافاصله یادم آمد نام او اینجا مسلم است. گفتم: همسر #شهید مسلم هستم و جالب اینجاست که اولین بار خودم آنجا بدون اینکه کسی خبر داده باشد به خودم گفتم همسر شهیدم.
ایشان با حالتی بغض آلود نگاهی😔 به من کرد و گفت خدا به شما کمک کند.
مسلم مرد بود. خدا به شما سلامتی بدهد من شرمنده شما هستم. 😓
گفتم سایه شما بالای سر ما باشد. چند لحظه بودیم و دوباره برگشتیم سر جایمان.
یاد وقتی افتادم که پای تلویزیون 🖥نشسته بودیم و سخنرانی #سردار را گوش میکردیم. آقا مهدی از من پرسید: دیدی دست سردار مجروح است؟
اصلا تا حالا حاج قاسم را از نزدیک دیدهای؟گفتم: نه.
گفت: انشاءالله به زودی خواهی دید. چهار روز بعد هم مهدی را در معراج #شهدا دیدم.
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
#سردار_بی_مرز 🦋
خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷
♦️به روایت
🍃خاطره #سردار_حسنی_سعدی از داستان مجروحیت #حاج_قاسم و نجات ایشان:
✍«عملیات کرخه نور، اولین دیدار من با حاج قاسم بود و این همراهی تا پایان حضور من در #جبهه ها ادامه پیدا کرد.
عملیات بعدی، عملیات "بستان" بود و این بار، مجروحیت شدیدتری برای #حاج_قاسم پیش آمد.
جراحتش از ناحیه شکم بود و مجبور شدند #سردار را برای مداوا به بیمارستان "قائم" مشهد اعزام کنند.
حاج قاسم برایمان تعریف میکرد در بیمارستان مشهد، مصطفی موحدی و همایونفر که هر دو بعدها #شهید شدند، ۲۰ روز از ایشان مراقبت میکردند، چون یکی از پزشکان آن بیمارستان، از اعضای گروهک منافقین بود و از روی عمد، زخم شکم سردار را نمیبست تا عفونی شود و او را از پا دربیاورد.
عاقبت هم آن ۲ رزمنده با کمک یک پرستار کرمانی، #سردار را از آن بخش خارج کردند و نگذاشتند آن دکتر خائن نقشهاش را عملی کند.
حاجقاسم این خاطره را ۲، ۳ سال قبل، وقتی برایمان تعریف کرد که بهاتفاق به منزل #شهید_مصطفی_موحدی رفتهبودیم.
حاج قاسم به مادر #شهید موحدی گفت: "مادر! پسر شما جان مرا نجات داد. " خوب است بدانید #شهید_مصطفی_موحدی_کرمانی،
برادرزاده آیتالله موحدی کرمانی (امام جمعه موقت تهران) بود و در سال ۶۱ در عملیات #بیت_المقدس به #شهادت رسید.»
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
#سردار_بی_مرز 🦋
خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷
♦️به روایت
✍از کنار صف #نماز جماعت رد شدم .
دیدم حاجی بین مردم توی صف نشسته. رد شدم اما دو صف نرفته برگشتم. آمدم رو به رویش نشستم. دستش را گرفتم . پیشانیش را بوسیدم.
التماس دعا🤲🏻 گرفتم و رفتم . انگار مردم تازه فهمیده بودند که #حاج_قاسم آمده حرم.
از لابهلای صف های نماز میآمدند پیش حاجی.
آرام و مهربان میگفت: «آقایون نیایند! صف نماز رو به هم نزنید.»
بعد از نماز آمد کنار ضریح؛ ایستاده بودم پشت سرش تا بتواند #زیارت کند . وقت رفتن گفت:
«آقای خادم امروز خیلی از ما مراقبت کردی؛ زحمتت زیاد شد» گفتم: « #سردار من برادر دو #شهید هستم. شما امانت برادرهای من هستید.»
نگاه ملیحی انداخت و گفت: «خدا شهدات رو رحمت کنه.»
چه میدانستم چند روز بعد، خودش هم میرود قاطی #شهدا.....
📚منبع: کتاب سلیمانی عزیز
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman