هدایت شده از بدون سانسور🇮🇷
7.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مسیح مقاومت/ ابراز احساسات خبرنگار یمنی به شهید حاج قاسم سلیمانی؛ ای شهید، ما به وصیت تو عمل خواهیم کرد و حسین زمانمان را تنها نخواهیم گذاشت!
💢 محمدعلی خازم، ژورنالیست و خبرنگار یمنی:
🔺 حاج قاسم سلیمانی ژنرالی بدون مرز بود که قلب ها را تسخیر کرده بود؛ کمربند آتشینی که حاج قاسم در اطراف رژیم صهیونیستی کشید در لحظه صفر فعال خواهد شد!
#قاسم_دلها
✅با بدون سانسور متفاوت بیاندیشید👇
@BDON_SANSOR
هدایت شده از توییتر انقلابی
⭕️ تا بپیوندد به دریا، کوه را تنها گذاشت
رود رفت اما مسیر رفتنش را جا گذاشت
#Hero #قهرمان_من
👤 جواد نیکی ملکی
@TWTenghelabi
هدایت شده از توییتر انقلابی
⭕️ بيانيه وزارت امور خارجه در آستانه دومین سالگرد شهادت #قاسم_سلیمانی
اقدام جنايتكارانه آمريكا در به شهادت رساندن سردار سلیمانی، مصداق «حمله تروریستی» است كه به نحوی سازمانيافته توسط دولت وقت آمريكا طراحی و عملیاتی شده و هم اكنون نيز مسئوليت آن متوجه كاخ سفيد است.
👤 روزنامه همشهری
@TWTenghelabi
هدایت شده از توییتر انقلابی
399.2K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هدایت شده از پاتوق کتاب
5.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥نماهنگ| بخشی از کتاب خودنوشته «از چیزی نمیترسیدم» شهید سلیمانی
📗کتاب از چیزی نمی ترسیدم
💳قیمت ۲۲۰۰۰ ت با تخفیف ۱۹۸۰۰ت
📲سفارش کتاب؛ @assrraa
#حاج_قاسم
#قهرمان_من
#hero
☁️☁️☁️
دوسال قبل، در جمعه هفته دوم دیماه حاج قاسم را شقیترین آدمها به شهادت رساندند....
اما تو زندهتر شدی....
بوقت حاج قاسم
@hosein_darabi
10.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻چرا حاج قاسم میتوانست در دل خطر حضور پیدا کند و به سلامت برگردد؟
🔸اخلاص چه اثری در مقدرات انسانها میگذارد؟
⏰ ۵ روز تا سالگرد شهادت سپهبد سلیمانی
#تصویری
@Panahian_ir
1.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📸 روایت یک عکس ویژه از حاج قاسم!
➖تا حالا بهش دقت کرده بودید؟
🔻۳روز تا سالگرد شهادت سپهبد #سلیمانی
@Panahian_ir
16.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نخستین انتشار...
حضور حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس در جمع رزمندگان مقاومت در عراق...
(عملیات آزادسازی آمرلی)
@Modafeaneharaam
2.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حاج قاسم
سردار دلها💔
@Modafeaneharaam
《عملیات انتقام》
- قسمت دوم -
پیغام فرمانده از طریق بیسیم توی گوشم به من میرسد:
-سوژه در چه حاله؟
با لبخند نگاهی به دیوانهترین سیاست مدار تاریخ آمریکا میاندازم و جواب میدهم:
-توی حالت عادی نیست، خیلی نوشیدنی خورده و سعی میکنه خودش رو توی مبل ثابت نگه داره تا نیافته. تقریبا هر ده ثانیه یک بار سکسکه میکنه و الان هم داره چهارمین نخ از سیگارش رو توی نیم ساعت گذشته روشن میکنه.
فرمانده میگوید:
-حواست باشه تا دستور نیومده کاری انجام ندی.
لبم را از زیر فشار دندانهایی که با حرص بهم ساوویده میشوند، خارج میکنم:
-چشم قربان.
اولین بار که فرصت شد تا فرمانده را از نزدیک ببینم، با شکایت پرسیدم:
-ما انقدر بهش نزدیک هستیم که حتی میتونیم شیوه و روش پاک کردن این نجاست از روی کرهی زمین رو انتخاب کنیم، پس چرا اجازه نمیدید؟!
فرمانده با متانت گفت:
-جریان حملهی خلیفهی اول و ور دستش به خونهی حضرت مادر رو شنیدی؟ در رو آتیش زدند، همسر امیرالمونین(ع) رو بین در و دیوار گیر انداختند و خواستند اینطوری حضرت علی (ع) رو وارد دعوا کنند. تو بگو، کسی که درب خیبر رو از جا کنده نمیتونست شمشیر بکشه و کار همهشون رو تموم کنه؟ برای کدوم مردی راحته که همسر باردارش رو زیر دست و پای یه عده... لااله الا الله...
مصلحت پسر جون، گاهی اوقات مصلحت اندیشی میتونه ضربهی محکمتری به دشمن بزنه.
نتیجهی مصلحت اندیشی اون روز حضرت، این شده که بعد از هزار و چهارصد سال شیعه برای اولین بار حکومت تشکیل داده... کرانهی باختری تجهیز شده و مجهزترین پایگاه پرتاب موشک ما رسیده به زیر گوش رژیم صهیونیستی.
آن روز به حرفهای فرمانده مطمئن نبودم و برای همین پرسیدم:
-درسته، اون روز نیاز بود برای حفظ اسلام امام سکوت کنه و چشم روی تموم اون قضایا ببنده؛ ولی امروز... امروز ما میتونیم در کسری از ثانیه...
فرمانده حرفم را قطع کرد:
-من میدونم که کشتن اون میتونه دل خیلی از خانوادهها رو خوشحال کنه؛ ولی باید ببینیم به سوزوندن مهرهی ارزشمندی مثل تو میارزه.
من دوست ندارم با وزیرم، سرباز بزنم... تو برای من درست مثل مهرهی وزیر روی صفحهی شطرنجی... به لطف امام زمان (عج) و تلاشهای خودت تونستی به جایگاهی برسی که با یک تلفن از آمریکا، برای خونهی وزیر جنگ رژیم صهیونیستی خدمتکار استخدام کنی...
از یادآوردن خاطرات آن روز لبخند به روی لبهایم مینشیند. حیف که او نتوانست در خانهی آقای وزیر دفاع دوام بیاورد و بعد از ده سال حضور و فعالیتهای چشم گیر، لو رفت. هر چند او در این مدت اطلاعاتی از وزیر دفاع اسرائیل به ما داد که آنها تا مدتها باید نگران زیر ساختهای هستهای خود و موشکهای انصارالله و حزب الله باشند.
فرمانده درست میگفت. من در طول مدتی که به سایهی سوژهام تبدیل شدهام، کارهای بزرگی انجام دادم که الحق و الانصاف گرههای زیادی را از پروندههای مختلف باز کرده؛ اما دل است دیگر...
کاریش نمیشود کرد، دلم میخواهد همین حالا دستور شلیک صادر شود و خون کثیفش با گلولهای از پنصد متر آن طرفتر از اسلحهام خارج شده، به زوی شیشهی کنار پنجره بپاشد.
نه! راستش دلم میخواهد وقتی چشمهایش خمار مستی است، پیش رویش حاضر شوم و انگشتان دستم را روی گلویش فشار دهم تا خفه شود... ما ایرانیها دو سالی میشود که با او پدر کشتگی داریم... دو سالی میشود که برای چنین ساعت و دقیقهای لحظه شماری میکنیم...
نفس کوتاهی میکشم، نباید تمرکزم را از دست بدهم. در صورت فرمان شلیک تنها یک شانس برای به درک واصل کردنش دارم و نمیتوانم به همین سادگی از این شانس بگذرم.
- پایان قسمت دوم
نویسنده:
#علیرضا_سکاکی
@RomanAmniyati
کپی با ذکر نام نویسنده و قید آیدی کانال مجاز است