eitaa logo
مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه‌های علمیه
4.3هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
434 ویدیو
57 فایل
سایت مرکز: https://www.pasokh.org سامانه پاسخ: https://www.spasokh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
رسول خدا صلی الله علیه و آله: أَيْنَ مِثْلُ خَدِيجَةَ صَدَّقَتْنِي حِينَ كَذَّبَنِي النَّاسُ وَ وَازَرَتْنِي عَلَى دِينِ اللَّهِ وَ أَعَانَتْنِي عَلَيْهِ بِمَالِهَا إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَنِي أَنْ أُبَشِّرَ خَدِيجَةَ بِبَيْتٍ فِي الْجَنَّةِ مِنْ قَصَبِ الزُّمُرُّدِ لَا صَخَبَ فِيهِ وَ لَا نَصَب كجا مانند خديجه پيدا خواهد شد؟! خديجه در آن هنگام كه مردم همه مرا تكذيب كردند، تصديقم نمود، مرا پشتيباني كرد و با ثروت خود براى پيشرفت دين خدا مرا يارى نمود. خداوند به من فرمان داد خديجه را به قصري از زمرّد در بهشت كه هيچ رنج و زحمتى در آن نيست مژدگاني دهم. بحار الأنوار، ج۴۳، ص۱۳۱ 🆔 @spasokh
مردانه نبودن قرآن شبهه: قرآن حتی در خطابات خود، مردان را بر زنان برتری داده است؛ گویی زنان ارزش مخاطب بودن را ندارند! آیا این به معنای فروتر بودن زنان در ذهن و زبان آورنده‌ قرآن نیست؟! 📝 چکیده پاسخ: 1⃣ هر زبانی دارای قواعد خاص خود است و تکلم به آن زبان مستلزم رعایت آن قواعد است؛ در زبان فارسی ضمیر مستقلی برای زن و مرد وجود ندارد اما زبان عربی در این زمینه قواعد خاص خود را دارد که البته قاعده¬مندی و داشتن قواعد دقیق تر نشان قوت زبان است. 2⃣ قرآن به زبان عربی نازل و در چارچوب قواعد زبانی آن صورتبندی شده است؛ در این چارچوب زبانی در تخاطب با هر یک از گروه های زن یا مرد باید از ضمایر مستقل از همدیگر استفاده نمود اما در تخاطب با مجموعه ای از زنان و مردان، باید از ضمایر مردانه استفاده نمود و این نه به معنای ارزش بیشتر مردان نسبت به زنان است و نه نادیده گرفتن زنان. 3⃣ آیات قرآن همسانی زن و مرد از جهت کرامت طبیعی و ارزشی را مورد تاکید قرار داده و هر گونه تبعیض را صراحتا منتفی می سازند؛ در آیه 70 سوره مبارکه اسراء همه انسان ها اعم از زن و مرد از سوی خداوند مورد تکریم واقع می شوند و در آیه 13 سوره مبارکه حجرات، معیار کرامت و ارزشمندی نزد خداوند، تقوا معرفی شده است و در آن، تاثیر جنسیت نفی شده است. لینک کامل در: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9439/ 🆔 @spasokh
بخشی از حضرت علی عليه السلام : الله الله فی الایتام فلا تغبوا افواههم ولا یضیعوا بحضرتكم خدا را خدا را در مورد ; نكند كه گاهى سیر وگاهى گرسنه بمانند; نكند كه در حضور شما، در اثر عدم رسیدگى از بین بروند. والله الله فی جیرانكم فانهم وصیة نبیكم.ما زال یوصی بهم حتى ظننا انه سیورثهم. خدا را خدا را كه در مورد خود خوشرفتارى كنید، چرا كه آنان مورد توصیه وسفارش پیامبر شما هستند. وى همواره نسبتبه همسایگان سفارش مىفرمود تا آنجا كه ما گمان بردیم به زودى سهمیهاى از ارث برایشان قرار خواهد داد. والله الله فی القرآن لا یسبقكم بالعمل به غیركم خدا را خدا را در توجه به ; نكند كه دیگران در عمل به آن از شما پیشى گیرند و الله الله فی الصلاة فانها عمود دینكم خدا را خدا را در مورد ، كه ستون دین شماست و الله الله فی بیت ربكم لا تخلوه ما بقیتم فانه ان ترك لم تناظروا خدا را خدا را در مورد ; تا آن هنگام كه زنده هستید آن را خالى نگذارید، كه اگر خالى گذارده شود مهلت داده نمىشوید وبلاى الهى شما را فرا مىگیرد والله الله فی الجهاد باموالكم وانفسكم و السنتكم فی سبیل الله خدا را خدا را در مورد با اموال وجانها وزبانهاى خویش در راه خدا 🆔 @spasokh
مقام معظم رهبری حفظه الله: شب قدر، فرصتى براى مغفرت و عذرخواهى است. از خداى متعال عذرخواهى كنيد.. گناهان را مى شويد و شما را پاك و نورانى مى كند، از خداى متعال عذرخواهى کنید در همان لحظه اى كه شما دلتان را متوجّه خداى متعال(می کنید) ..خداى متعال در همان لحظه، چشم لطف و مهر و عطوفتش متوجّه شماست؛ .. دست ارادت به سوى او دراز كنيد، اظهار محبّت نماييد و اشك صفا و محبّت را از دل گرم خودتان به چشم هايتان جارى سازيد. اين فرصت، فرصت زندگى و حيات است كه براى بازگشت به خدا در اختيار من و شماست. مرکزمطالعات و پاسخگویی به شبهات 🆔 @spasokh
💠مبنای ولایت و حکومت چیست؟ سؤال: آیا با توجه به خطبه 92 نهج البلاغه می توان گفت مبنای ولایت و حکومت، رای مردم است؟ 📝 پاسخ: 🔹از دیدگاه شیعه، حکومت منحصرا از آن خداست (انعام/57 و...) و اوست که این حق را به هر که بخواهد اعطا می کند (آل عمران/26)، لذا هر حکومتی غیر از حکومتی که از ناحیه خداوند منصوب شده باشد طاغوت شمرده شده است که باید از آن اجتناب صورت گیرد (نساء/60). 🔹 بنا به ادله دینی که شیعه بر آن اجماع دارد، خداوند متعال برای دوران پس از رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله) کسانی را به عنوان ولی منصوب کرده است که هم قرآن صفاتشان را مورد اشاره قرار داده (مائده/55 ، نساء/95 و ...) و هم در روایات به نام معرفی شده اند. 🔹 همچنین پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) در غدیر خم نیز مامور گشت تا امامت و ولایت حضرت علی (علیه السلام) را به صورت رسمی به مسلمانان ابلاغ نماید (مائده/67) و خداوند نیز عدم ابلاغ این پیام را معادل عدم ابلاغ رسالت دانست (مائده/3) و پیامبر (صلی الله علیه و آله) نیز پس از قرائت خطبه ای با این عبارت امام علی (علیه السلام) را رسما به عنوان ولی بعد از خود، نصب کردند: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه». 🔹 با توجه به آنچه گفته شد در مبنا بودن نصب الهی برای مشروعیت حکومت امام علی (علیه السلام) هیچ شک و تردیدی وجود ندارد (هر چند رای –بیعت- مردم در تحقق عینی حکومت دینی، نقش آفرین است که ارتباطی به مبنای ولایت ندارد). لذا حضرت در جریان سقیفه، تا مدتها از بیعت امتناع کرد تا جایی که منزلش مورد هجوم قرار گرفت. 🔹 حضرت علی (علیه السلام) نیز بارها در نهج البلاغه به این حق مشروع خود اشاره کرده و به عنوان نمونه در خطبه شقشقیه ضمن تاکید بر فضایل خود، از اینکه حق مشروع وی توسط دیگران غصب شده است، گلایه می کند (خطبه 3 نهج البلاغه) و یا در خطبه 6 تصریح می کند که پس از پیامبر تا سال ها او را از حقش دور نگه داشته اند و حال آنکه اگر مبنای ولایت از منظر امام، بيعت و رای مردم بود، حضرت باید رای سقیفه و بیعت مردم را تایید و حتی دیگران را به بیعت تشویق می کرد. 🔹 خطبه 92 نهج البلاغه در شرایطی صادر شده است که مردم پس از 25 سال که به حضرت اقبال کرده بودند برخی سنن پیامبر به فراموشی سپرده شده و سنن دیگری جایگزین شده بود و از طرفی نیز آن حضرت، در صورت روی کار آمدن، قطعا به دنبال اجرای عدالت و احیای سنن الهی بود، از این روی سخنانی که حضرت در این خطبه در توصیه به رها کردن ایشان و انتخاب دیگری دارد، به معنای این نیست که ایشان مبنای ولایت را رای مردم می داند، بلکه این سخنان، صرفا اتمام حجتی است با کسانی که خواستار بیعت با آن حضرت بودند و گویا آن حضرت با این فرمایشات، به مردم می گوید با روحیاتی که شما در این مدت پیدا کرده اید، اگر کس دیگری را انتخاب کنید برایتان بهتر است و اگر کس دیگری را برگزینید، من نیز شاید از وی اطاعت کنم [با توجه به تعبیر لَعَلّ که به معنای شاید است] که به نظر می رسد منظور حضرت، همان همراهی در مواردی است که خلیفه بر اساس سنت خدا و پیامبر حرکت کند چنانکه پیش از آن نیز چنین رفتاری داشت، هر چند در تمام این مدت و همراهی ها که با هدف حفظ مصالح اسلام بود، هرگز حضرت مشروعیت حکومتشان را تایید نمی کرد. 👌به هر حال با وجود این اتمام حجت ها، مردم همچنان اصرار بر بیعت با ایشان داشتند و حضرت نیز با پذیرش خلافت، به اعمال حق الهی خود پرداختند و اين حاکی از این است که مبنای ولایت آن حضرت، نصب الهی بود، ولی تحقق خارجی حکومت، بر اساس همراهی مردم بود. مرکزمطالعات و پاسخگویی به شبهات👈 🆔 @spasokh
🖌شبهه: اگر انبیاء برای تشکیل حکومت و پیش بردن جامعه به سمت تعالى آمده اند چرا امام صادق علیه السلام از فرصت های به وجود آمده برای به دست گرفتن حکومت اقدامی نکرد؟ 📝 پاسخ: 1⃣در اینکه خفقان حاکم بر زمان امام صادق علیه السلام نسبت به سایر ائمه کمتر بوده است تردیدی نیست اما در اینکه شرایط برای قیام مساعد بوده است یا نه و اینکه امام علیه السلام برای قیام اقدامی کردند یا نه بین اندیشمندان اختلاف است. 2⃣برخی اندیشمندان معتقدند بر خلاف دیدگاه هایی که فعالیت سیاسی امام جعفر صادق علیه السلام را صرفا از طریق فعالیت های علمی، فرهنگی و تربیت شاگرد می دانند، آن حضرت در مقام عمل نیز قصد قیام علنی بر ضد حکومت بنی امیه و تشکیل حکومت اسلامی در مدینه داشتند و در این راستا تشکیلات سیاسی گسترده ای در سرتاسر جهان اسلام ایجاد کرده بودند اما متاسفانه به دلیل سوء استفاده بنی عباس از شرایط به وجود آمده و از بین رفتن فرصت، عملا این کار میسر نشد و با روی کار آمدن بنی عباس و حاکمیت خفقان، دیگر شرایط مناسب برای قیام فراهم نشد.»(رک: انسان 250 ساله، مقام معظم رهبری، ص 314-309) 3⃣ در اسناد موجود شاهد این هستیم که امام علیه السلام از شرایط نامناسب برای قیام صحبت می فرمایند نه از رد کردن قیام به طور مطلق، چنانکه در جریان هارون مکی و ابو مسلم خراسانی آمده است. مرکزمطالعات و پاسخگویی به شبهات 🆔 @spasokh
قالَ الرضا (علیه السلام): «كَانَ أَبِي إِذَا دَخَلَ شَهْرُ الْمُحَرَّمِ لَا يُرَى ضَاحِكاً وَ كَانَتِ الْكَآبَةُ تَغْلِبُ عَلَيْهِ حَتَّى يَمْضِيَ مِنْهُ عَشَرَةُ أَيَّامٍ » امام رضا (علیه السلام) فرمود: هر گاه ماه محرم فرا می رسید، پدرم (موسی بن جعفر علیه السلام) دیگر خندان دیده نمی شد و غم و ناراحتی بر او غلبه می یافت تا آن که ده روز از محرم می گذشت. (بحار الانوار، ج44،ص 284) مرکزمطالعات و پاسخگویی به شبهات ـ حوزه علمیه قم 🆔 @spasokh
💠 حجاب اجباری آری یا خیر؟ سؤال: چرا با وجود اینکه حجاب در دیگر کشورهای مسلمان اختیاری است در جامعه ما از طرف حکومت اجباري است؟ 📝 پاسخ: 1⃣ اصل وجوب حجاب از ضروریات دینی است که آیات و روایات فراوانی دلالت بر آن دارند، از جمله آیه 59 سوره احزاب و نیز آیات 30 و 31 نور که به پوشش گردن و سینه و نیز مخفی کردن زینت از نامحرم (به غیر از زینت هایی که خود به خود آشکار است) دستور می دهد. حضرت زهرا (س) نیز هنگام بيرون رفتن از منزل، از پوشش خاصي مثل چادر و روپوش استفاده مي‌کردند. با عنايت به این آيات، روايات و سیره زنان متدین در تاریخ اسلام، فقها حکم به وجوب پوشیده بودن تمام بدن زن در مقابل نامحرم و گناه بودن بی حجابی نموده و فقط دست‌ها تا مچ و گردي صورت را استثناء کرده‌اند. 2⃣ در تمامی سیستم‌های حکومتی، دولت می‌تواند نسبت به رفتارهایی که به خودی خود امور شخصی محسوب می‌شوند، ولی در یک بازه زمانی و شرایط خاص، آثار اجتماعی مهمی دارند، قوانینی وضع کند که دامنه اختیارات فردی را به سود منافع اجتماعی، تنگ‌تر کند، نظیر خرید و فروش و مصرف مواد مخدر که ابتدائا جزء امور فردی هستند اما به دلیل عواقب اجتماعی که دارد، در اکثر کشورهای دنیا ممنوع شده و جرم تلقی می‌شود. بی حجابی نیز اگر چه در ظاهر يک امر شخصي به نظر می رسد ولي به دلیل تبعات و مفاسد اجتماعی ناشی از آن، برای مردان، زنان و خانواده ها و نیز با توجه به وقوع آن در بستر جامعه و حریم عمومی در واقع از امور اجتماعي بوده و از این رو دولت اسلامی حق دارد با جعل قوانيني الزامی، از آن جلوگيري کند. 3⃣بی اعتنایی کشورهای اسلامی به این واجب الهی، نمی تواند توجیه‌کنندۀ بی‌حجابی باشد، همچنانکه در این کشورها شاهد آزادی بسیاری از ناهنجاری ها و مفاسد، فحشا، شرب خمر و دیگر گناهان هستیم که اگر بخواهیم عمل آن‌ها را ملاک قرار دهیم باید درها را به سوی این آسیب‌ها و زشتی های اجتماعی نیز باز کنیم. مرکزمطالعات و پاسخگویی به شبهات👈 🆔 @spasokh
💠 منافات عزاداری بر اهل بیت (علیهم السلام) با صبر سؤال: آیا توصیه آيات و روايات به صبر در برابر مصائب، با برگزاری مجلس عزاداری و گریه شیعیان بر امام حسین (علیه السلام) منافات دارد؟ 📝 پاسخ: 🔹با نگاهی به آیات و روایات می توان دریافت مراد از صبر در حوادث ناگوار، گریه و عزاداری نکردن نیست بلکه منظور جزع و فزع و اظهار سخنان بیهوده و باطل و اظهار نارضایتی نسبت به قضا و قدر الهی است، چنانکه پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) در مصیبت فرزندش، ابراهیم، به شدت گریه می کرد و در مقابل اعتراض اصحاب فرمود: «این گریه خشم و نارضایتی نیست بلکه گریه رحمت و رافت است و کسی که رحم نکند مورد رحمت واقع نمی شود.» (1) لذا عزاداری و گریه ای که از روی خشم نسبت به قضای الهی باشد مخالف صبر است اما گریه عاطفی که نشانه محبت و دلرحمی انسان است مصداق صبر نکردن نیست. 🔹برگزاری مجلس عزا عامل تسلی دل غم ديدگان است فلذا در روایات توصیه شده پس از مرگ مسلمان، سایر مسلمانان جمع شده، به بازماندگانش تسلی داده، آنان را به صبر توصیه کنند و برای از دنیا رفته، قرآن تلاوت کرده و درخواست آمرزش نمایند. 🔹کارکرد دیگر برگزاری مجلس عزا بزرگداشت یاد و خاطره شهدا، علما و اندیشمندانی است که با نثار جان خود جامعه اسلامی را حیات دوباره می بخشند، به ویژه شخصیتی همچون امام حسین که به خاطر ویژگی های خاصی که داشت روایت های متعددی برای بزرگداشت هر ساله حماسه ایشان وارد شده که نشانگر عدم منافات این مجالس با توصیه به صبر می باشد. 🔹مراسم و عزای امام حسین (علیه‌السلام)، یک حرکت دینی- سیاسی و اعتراض بر قاتلان و طرفداران آنها در تمام تاریخ می باشد تا هم نهضت حسینی و اهداف قیام آن حضرت همچنان در میان مسلمانان زنده بماند و هم جنایات یزید و هواداران او بر کسی پوشیده نگردد و این حوادث به شاخصی برای تشخیص حق از باطل تبدیل شود. 📚 پی نوشت: 1⃣. محمد باقر مجلسي، بحارالانوار ، (بيروت، داراحياء التراث العربي، چاپ سوّم) 1403 هـ 1983، ج 79، ص 90 ، ذيل روايت 43. پاسخ کامل در لینک زیر: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9440/ 🆔 @spasokh
💠 جنگ امام حسین (علیه‌السلام) در ماه حرام شبهه: با اینکه محرم جزء ماه هاي حرام است، چرا امام حسين (علیه‌السلام) در اين ماه جنگ کرد؟ 📝 پاسخ: پيش از اسلام در ميان ماه هاي قمري، چهار ماه (رجب، ذي القعده، ذي الحجه، محرم) ماه حرام نامیده می شد که در آن بر طبق سنت حتي در جاهليت جنگ و خون ريزي حرام و پيکار در آن زشت شمرده مي شد و هر قبيله اي هم که با هم جنگ داشتند، مانند: اوس و خزرج که 120 سال با هم نزاع و پيکار مي کردند، در اين چهار ماه متارکه مي کردند. از طرفی اسلام نیز بر این حرمت مهر تایید زد و جنگ در این چهار ماه را حرام اعلام نمود مگر اینکه دشمنان حرمت این ماه را شکسته و وارد جنگ شوند که در نتیجه مسلمانان حق مقابله به مثل با آنها را دارند و کار حرامی صورت نگرفته است.(1) 🔹در جریان حوادث مرتبط با شهادت امام حسین، امام (علیه‌السلام) که پس از امتناع از بیعت یزید به مکه رفته بود، به منظور جلوگیری از ریخته شدن خونش در ماه حرام، در روز هشتم ذی الحجه مکه را به سمت کوفه ترک کرد، اما یزیدیان، راه وی را در دوراهی کوفه بسته و او را به کربلا هدایت کردند و به دستور ابن زیاد آماده جنگ با امام شدند، در این میان امام حسین (علیه‌السلام) برای حفظ حرمت ماه حرام، طی نامه ای به عمر بن سعد، آیات مربوط به ممنوعیت جنگ در این ماه ها را متذکر شد، اما این هشدارها در وی اثر نکرد و در روز عاشورا نه تنها وارد جنگ با امام حسین (علیه‌السلام) شد بلکه اعلام کرد که آگاه باشید که من اولین کسی هستم که تیر به لشکر حسین (علیه‌السلام) انداختم. 👌از این روی آنکه در کربلا حرمت ماه حرام را شکست و وارد جنگ شد لشکر یزید بود و امام حسین ع به دلیل اینکه در حال دفاع بود عملش مطابق با نص قرآنی و فاقد هر گونه اشکالی بود. 📚 پی نوشت: 1⃣ بقره/194. پاسخ کامل در لینک زیر: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9441/ 🆔 @spasokh
💠آگاهی امام حسین (علیه‌السلام) از شهادت شبهه: آگاهي امام حسين (علیه‌السلام) از شهادتش در كربلا، چگونه با آيه «وَ لا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ» توجيه مي‌شود؟ 📝 پاسخ: روایت های متعددی حاکی از آن است که پیامبران گذشته، پیامبر اسلام، حضرت علی (علیه‌السلام) و حتی خود امام حسین (علیه‌السلام) از واقعه کربلا خبرداده اند. از این روی در اینکه امام حسین (علیه‌السلام) خبر داشتند که پایان کار ایشان با شهادت خواهد بود تردیدی نیست. با این حال، امام حسین (علیه‌السلام) در ماجرای کربلا بر اساس علم طبیعی خویش حرکت کردند، با یزید بیعت نکردند، به مکه رفتند، بر طبق احتمالی که در مورد احتمال ترورشان در موسم حج می دادند روز هشتم ذی الحجه از مکه خارج شدند و با توجه به دعوت کوفیان به سمت کوفه و نه کربلا حرکت کردند، اما روند حوادث به گونه ای شد که ایشان را به کربلا کشاند. بر این اساس روند حرکت امام از مدینه تا کربلا، صرفا بر اساس علم غیب نبوده و قابل محاسبه منطقی و عقلانی بوده است که توجه به آن اصل شبهه را از بین می برد. با این حال حتی اگر امام حسین (علیه‌السلام) بر اساس علم غیب و آگاهی به شهادت، به کربلا رفته باشد باز هم عمل ایشان انداختن جان خود در هلاکت نمی باشد زیرا: 🔹«القاء جان در هلاکت» در آیه 195 سوره بقره شامل کسانی که با ایثار و فداکاری در راه اسلام به شهادت می رسند نمی باشد، چون در این دنیا اهداف مقدسی وجود دارد که جان انسانها در برابر آن ارزشی ندارد همچون دین و حتی کسانی که اینگونه مسیر شهادت را بر می گزینند بر طبق آیات قرآنی دارای اجر عظیمی نزد پروردگار هستند.(1) 🔹 هلاکت مرگ بدون دلیلی است که باعث می شود تا انسان هم در این دنیا و هم جهان آخرت متضرر شود و مورد نکوهش همگان نیز قرار می گیرد ولی شهادت سرمایه ای است که طی آن اگر چه حیات زودگذر دنیوی را از دست می دهد اما هم حیات جاوید آخرت را می خرد و هم در دنیا به الگو و سرمشق برای انسانها تبدیل می شود. 🔹از جهت بعد توحیدی، تمام جهان هستی ملک پروردگار است و تمام دستورات او مصلحتی دارند و از این روی اگر پروردگار متعال به فردی اذن شهادت داده باشد، عمل به این دستور و اذن، نه تنها هلاکت نیست بلکه حیات جاوید و مطابق با امر پروردگار است. 📚 پی نوشت: 1⃣ (نساء/100) پاسخ کامل در لینک زیر: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9442/ 🆔 @spasokh
📝شبهه: اگر حضرت علي اكبر (علیه‌السلام) از صحنه كربلا زنده بيرون مي آمد به خاطر شباهت هایی که با پیامبر صلی الله علیه و آله داشتند به مقام امامت می رسیدند و مانع از امامت امام سجاد (علیه‌السلام) مي گرديد. پاسخ: 1⃣ امامت ادامه رسالت است و همانطور كه نبوت يك مقام و منصب الهي است و امكان ندارد مثلا فردي از طريق گزينش مردم به مقام نبوت برسد، امامت نيز مقامي الهي است و تنها از طریق نصب الهی تعیین می گردد[1] چرا که نبی و امام باید معصوم باشند و تشخیص معصوم نیز فقط توسط خداوند متعال صورت می گیرد حتی بنا بر روایات، اختیار انتخاب امام در دست ائمه نیز نمی باشد[2] بلکه این امر به وسیله خداوند متعال به رسولش و از طریق او به امام علی (علیه‌السلام) ابلاغ شده و هر امامی نیز آن را به امام بعد ابلاغ می کند؛[3] بر این اساس است که در کتاب شریف اصول کافی، علاوه بر تصریح به انتصابی بودن امامت، روایات مربوط به تصریح هر امام به امام برگزیده بعد از خود از جانب پروردگار نیز بیان شده است؛ از جمله این موارد وصیت امام حسین (علیه‌السلام) در مورد امامت حضرت سجاد (علیه‌السلام) می باشد. [4] 2⃣ حضرت علی اکبر علیه‌السلام از مقام و منزلت ارجمندی برخوردار بودند واز جهات خلقیات و شکل و شمائل نیز بسیار شبیه پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله بودند اما این بدین معنا نیست که ایشان معصوم و افضل هم بوده باشند؛ امام سجاد علیه‌السلام هم معصوم بودند و هم به لحاظ علم امامت و سایر ویژگی های لازم برای امامت افضل از حضرت علی اکبر علیه‌السلام بودند چنانکه در روایات وارده به عنوان جانشین امام حسین (علیه‌السلام) از او نام برده شده بود. از این روی حضرت علی اکبر (علیه‌السلام) حتی اگر در کربلا شهید نمی شد باز هم امام چهارم، امام سجاد (علیه‌السلام) بودند. پی نوشت: 1. سبحاني، جعفر، الهيات و معارف اسلامي، ص 352. 2.صدوق، كمال الدين و تمام النعمة، ج 1، ص 422. 3. ر.ك: همان، ص 439، باب 22. 4. کلینی،محمد بن بعقوب،اصول کافی،اسوه،سوم،1375، ج2،ص360-388. پاسخ کامل در لینک زیر: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9443/ 🆔 @spasokh