بعد از نماز صبح، برای انجام یک کار پژوهشی، داشتم گشتی در سایت آیات غمزه میزدم.
چشمم افتاد به سرفصل «حضرت خدیجه سلاماللهعلیها».
از روی کنجاوی و هم علاقه و هم اینکه به برکت تفأل قرآنی استاد آیتالله میرباقری، حالا اسم آن بانوی رشکانگیز بر دختر نوزادم نشسته، صفحه را باز کردم و شعرها را خواندم.
غزلی از دوست عزیزم جناب مهدی مردانی دیدم.
مروّت نیست اگر دوستانم را و ارادتمندان به مادر اسلام را در حس خوب خواندن این شعر شریک نکنم:
فخر من نزد عرب این بود دختر داشتم
آیت من بود و در گهواره کوثر داشتم
هر چه عالم فخر دارد نزد من یک ارزن است
من زنی هستم که در خانه پیمبر داشتم
روزهایم شب نمی شد چشم او تا باز بود
سایه ی خورشید را همواره بر سر داشتم
عاشق این مرد بودن معجزه لازم نداشت
چشم هایش را از اول نیز باورداشتم
راه های آسمان را از زبان همسرم
مثل آواز پر جبریل از بر داشتم
آیه ها تکرار او بودند و عمری بر لبم
با طنین نام او قند مکرر داشتم
چشم بر من دوخت در شعب ابیطالب گریست
ناگهان یک آسمان در خود کبوتر داشتم
جان خود را بر سر این عشق دادم عاقبت
هدیه می دادم اگر صد جان دیگر داشتم
✍️مهدی مردانی
🆔 @ss_alavi_ir
🔷 قالَ رَسولُ الله صلّیاللهعلیهوآله:
«وَلَمَوْلُودٌ فِی أُمَّتِی أَحَبُّ إِلَیَّ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَیْهِ الشَّمْس».
«همانا یک نوزادِ متولد شده در امّتم، از آنچه خورشید بر آن میتابد، نزد من محبوب تر است».
📚مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۱۵۳.
🔸در شام جمعه پس از اقامۀ نماز جماعت در مسجد مقدّس #جمکران به امامت حضرت #آیتالله_میرباقری أطالاللهعمره و زادفیتوفیقاته، سعادت شد که اذان و اقامۀ خدیجه سادات توسّط ایشان خوانده شود.
#الحمدلله
🆔 @ss_alavi_ir