💗زندگی بانوی بهشتی
✅ 9 کتاب عالی در روایت گری قدرت زن در جمهوری اسلامی سفارش از سایت😊👇 🔹 تنها گریه کن https://oniket
✅ تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «من زندهام»
بسمالله الرحمن الرحیم
کتاب را با احساس دوگانهی اندوه و افتخار و گاه از پشت پردهی اشک، خواندم و بر آن صبر و همت و پاکی و صفا، و بر این هنرمندی در مجسّم کردن زیبائیها و زشتیها و رنجها و شادیها آفرین گفتم. گنجینهی یادها و خاطرههای مجاهدان و آزادگان، ذخیرهی عظیم و ارزشمندی است که تاریخ را پربار و درسها و آموختنیها را پرشمار میکند. خدمت بزرگی است آنها را از ذهنها و حافظهها بیرون کشیدن و به قلم و هنر و نمایش سپردن.
این نیز از نوشتههائی است که ترجمهاش لازم است. به چهار بانوی قهرمان این کتاب بویژه نویسنده و راوی هنرمند آن سلام میفرستم.
۹۲/۷/۵
https://farsi.khamenei.ir/news-content?id=26716
سفارش راحت از خودم😁👇
@yaALI744
هدایت شده از اخبار داغ سلبریتی ها
این کانال ازبس کارای شیک وخاص میسازه توکل ایتازبانزدشده😍🙄
قیمت ازهمه جاارزون تره
اینجا👇کل.کاراش تکه
باآمدن کرونا😷میترسم ازخونه بیرون برم😔
ولی اینجا👇بدون بیرون رفتن ازخونه کلی کارای شیک وزیبامیخرم 😍😍
سورپرایزبرای
خانومای خونه دار
تازه عروسا
کجا؟؟😳
خب اینجا👇
بدوووتاپرنشده سفارشات
https://eitaa.com/joinchat/3211329546Cedd34051a9
🌷🌷🌷
این داستان فوق العاده زیباست و میتونه تاثیر زیادی روی روابط خانوادگی شما داشته باشه
💟 @hamsaranekhoob
ته پیازو رنده رو پرت کردم توی سینک، اشک از چشمو چارم جاری بود.
در یخچال رو باز کردم و تخم مرغ رو شکستم روی گوشت، روغن رو ریختم توی ماهی تابه و اولین کتلت رو کف دستم پهن کردم و خوابوندم کف تابه
برای خودش جلز جلز خفیفی کرد که زنگ در رو زدند.
پدرم بود. بازم نون تازه آورده بود. نه من و نه شوهرم حس و حال صف نونوایی نداشتیم.
بابام می گفت: نون خوب خیلی مهمه.
من که بازنشسته ام، کاری ندارم، هر وقت برای خودمون گرفتم برای شما هم می گیرم.
در می زد و نون رو همون دم در می داد و می رفت.
هیچ وقت هم بالا نمی اومد. هیچ وقت. دستم چرب بود، شوهرم در را باز کرد و دوید توی راه پله.
پدرم را خیلی دوست داشت.
کلا پدرم از اون جور آدمهاست که بیشتر آدمها دوستش دارند، این البته زیاد شامل مادرم نمی شود.
صدای شوهرم از توی راه پله می اومد که به اصرار تعارف می کرد و پدر و مادرم را برای شام دعوت می کرد بالا.
برای یک لحظه خشکم زد.
ما خانوادۀ سرد و نچسبی هستیم.
همدیگه رو نمی بوسیم، بغل نمی کنیم، قربون صدقه هم نمیریم و از همه مهم تر سرزده و بدون دعوت جایی نمیریم.
اما خانواده ی شوهرم اینجوری نبودن، در می زدند و میامدند تو، روزی هفده بار با هم تلفنی حرف می زدند.
قربون صدقه هم می رفتند و قبیله ای بودند.
برای همین هم شوهرم نمی فهمید که کاری که داشت می کرد مغایر اصول تربیتی من بود و هی اصرار می کرد، اصرار می کرد. آخر سر در باز شد و پدر مادرم وارد شدند. من اصلا خوشحال نشدم.
خونه نا مرتب بود، خسته بودم. تازه از سر کار برگشته بودم، توی یخچال میوه نداشتیم. چیزهایی که الان وقتی فکرش را می کنم خنده دار به نظر میاد اما اون روز لعنتی خیلی مهم به نظر می رسید.
شوهرم توی آشپزخونه اومد تا برای مهمان ها چای بریزد و اخم های درهم رفته ی من رو دید. پرسیدم: برای چی این قدر اصرار کردی؟
گفت: خوب دیدم کتلت داریم گفتم با هم بخوریم.
گفتم: ولی من این کتلت ها رو برای فردا هم درست می کردم.
گفت: حالا مگه چی شده؟ گفتم: چیزی نیست؟
در یخچال رو باز کردم و چند تا گوجه فرنگی رو با عصبانیت بیرون آوردم و زیر آب گرفتم.
پدرم سرش رو توی آشپزخونه کرد و گفت: دختر جون، ببخشید که مزاحمت شدیم. میخوای نونها رو برات ببرم؟
تازه یادم افتاد که حتی بهشون سلام هم نکرده بودم. پدر و مادرم تمام شب عین دو تا جوجه کوچولو روی مبل کز کرده بودند.
وقتی شام آماده شد، پدرم یک کتلت بیشتر بر نداشت.
مادرم به بهانه ی گیاه خواری چند قاشق سالاد کنار بشقابش ریخت و بازی بازی کرد. خورده و نخورده خداحافظی کردند و رفتند و این داستان فراموش شد و پانزده سال گذشت.
پدر و مادرم هردو فوت کردند. چند روز پیش برای خودم کتلت درست می کردم که فکرش مثل برق ازسرم گذشت: نکنه وقتی با شوهرم حرف می زدم پدرم صحبت های ما را شنیده بود؟ نکنه برای همین شام نخورد؟
از تصورش مهره های پشتم تیر می کشد و دردی مثل دشنه در دلم می نشیند.
راستی چرا هیچ وقت برای اون نون سنگک ها ازش تشکر نکردم؟
آخرین کتلت رو از روی ماهی تابه بر می دارم. یک قطره روغن می چکد توی ظرف و جلز محزونی می کند.
واقعا چهار تا کتلت چه اهمیتی داشت؟
حقیقت مثل یک تکه آجر توی صورتم می خورد. حالا دیگه چه اهمیتی داشت وسط آشپزخانه ی خالی، چنگال به دست کنار ماهی تابه ای که بوی کتلت می داد، آه بکشم؟
چقدر دلم تنگ شده براشون. فقط، فقط اگر الان پدر و مادرم از در تو می آمدند، دیگه چه اهمیتی داشت خونه تمیز بود یا نه، میوه داشتیم یا نه.چرا همش میخواستم همه چی کامل باشه بعد مهمون بیاد
همه چیز کافی بود، من بودم و بوی عطر روسری مادرم، دست پدرم و نون سنگک. پدرم راست می گفت که:
نون خوب خیلی مهمه. من این روزها هر قدر بخوام می تونم کتلت درست کنم، اما کسی زنگ این در را نخواهد زد، کسی که توی دستهاش نون سنگک گرم و تازه و بی منتی بود که بوی مهربونی می داد.
اما دیگه چه اهمیتی دارد؟ چیزهایی هست که وقتی از دستش دادی اهمیتشو می فهمی.
«زمخت نباشیم».
زمختی یعنی: ندانستن قدر لحظه ها، یعنی نفهمیدن اهمیت چیزها، یعنی توجه به جزییات احمقانه و ندیدن مهم ترین ها
─┅─═इई ❄️🌼❄️ईइ═─┅─
🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب
http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
💗زندگی بانوی بهشتی
✅ 9 کتاب عالی در روایت گری قدرت زن در جمهوری اسلامی سفارش از سایت😊👇 🔹 تنها گریه کن https://oniket
تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «حوض خون
بسم الله الرّحمن الرّحیم
ـ اولین احساس، پس از خواندن بخشهائی از این کتاب، احساس شرم از بیعملی در مقایسه با مجاهدت این مجاهدانِ خاموش و بیریا و گمنام بود. آنچه در این کتاب آمده بخش ناشناخته و ناگفتهئی از ماجرای عظیم دفاع مقدس است. باید از بانوی پرکار و صبور و خوشسلیقهئی که این کار پرزحمت را بهعهده گرفته و بخوبی از عهده برآمده است و نیز از مؤسسهی جبههی فرهنگی عمیقاً تشکر شود.
مهر ماه ۱۴۰۰
کتاب "حوض خون"، به قلم فاطمه سادات میرعالی روایتی است از زندگی و مجاهدت زنان در واحد رختشورخانه اندیمشک در دوران جنگ تحمیلی. این اثر که توسط انتشارات راه یار منتشر شده، به دلیل توجه به زوایای پنهان جریانهای مردمی در دوران دفاع مقدس، قلم و پرداخت خوب سوژه، اندکی پس از انتشار مورد توجه علاقهمندان به حوزه ادبیات دفاع مقدس قرار گرفته است
هدایت شده از اخبار داغ سلبریتی ها
یروز من صورت دخترمو خودم نقاشی کردم وقتی مهد رفت همه گفتن چطور تونستی ،گفتم اصلا کاری نداره یروزه یاد گرفتم از اونروز واسه مراسمات وجشن هاشون میرم روصورت تمام بچه ها نقاشی میکشم وخرج خودمو درمیارم ،من از آموزشگاه ستاره خیلی هنرهارو یاد گرفتم یکیش گریم کودک هست مابقیش دکوپاژ ونقاشی پارچه وبستنی ملل و.....
https://eitaa.com/joinchat/2904358984C7b7124fe0a
#لباس_مهیج_برای_همسر
سلام استاد پوراحمد، ممنون از کانال آموزندتون خدا قوت
یه سوال داشتم ، همسرم دوست دارن از لباسهای خواب خاصی استفاده کنم،
گاهی بهم پیشنهاد میدن که فلان نوع لباس رو بخرم
نمیدونم دلیل این رفتارش چیه و گاهی هم ناراحت میشه که از این لباسها استفاده نمیکنم
چون من کارمند هستم و گاهی واقعا حوصله این کار رو ندارم.
من همسرم رو دوست دارم ولی نمیخوام تکراری بشم
آخه میگن نباید جلوی شوهر همیشه لباسهای خاص پوشید ولی میدونم باید متنوع بود
ممنون میشم راهنمایی کنید چکار کنم
🌸 پاسخ استاد پوراحمد
#روانشناسی_اسلامی_خانواده
#کانال_تربیتی_همسران_خوب
#محسن_پوراحمد_خمینی
🌹🍃 #زن همانند گل است 🍃🌹👇
💓 @hamsaranekhoob
s54.mp3
زمان:
حجم:
6.15M
#لباس_مهیج_برای_همسر
🌸 پاسخ استاد پوراحمد
#روانشناسی_اسلامی_خانواده
#کانال_تربیتی_همسران_خوب
#محسن_پوراحمد_خمینی
🌹🍃 #زن همانند گل است 🍃🌹👇
💓 @hamsaranekhoob
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
✅ علی لندی
✅ آقا محسن
✅ داداش ابراهیم
◀️ سه کتاب عالی برای نسل جوان👌
سفارش از سایت 😊👇
https://oniketab.ir/product/ali-landi/ref/36
https://oniketab.ir/product/agha-mohsen/ref/36
https://oniketab.ir/product/dadash-ebrahim/ref/36
◀️ با تخفیفات ویژه و همراه با مسابقه کتابخوانی👌👌
سفارش راحت از خودم😁👇
@yaALI744
هدایت شده از اخبار داغ سلبریتی ها
چند تا طلبه جوان جمع شدن یک گروه انقلابی و یک کانال خبری و یک کانال ترک گناه زدن
ازشون حمایت کنید😍👇
لینک #گروه_انقلابی ۱۴۰۰ نفری این طلبه های جوان👇😍
https://eitaa.com/joinchat/2837053637C3e37353986
#کانال_تحلیل و اخبار مهم ایران و جهان
https://eitaa.com/joinchat/3552575685C10d342dbb4
اینم لینک #کانال_ترک_گناه و تهذیبشون👇
https://eitaa.com/joinchat/1026949320C75f73611f2
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷