eitaa logo
تبیین منظومۀ فکری رهبری
35.2هزار دنبال‌کننده
9.9هزار عکس
2.4هزار ویدیو
435 فایل
کانال رسمی مجموعۀ مستقل و مردمی تبیین (ارائه دهنده و مجری اولین سیر مطالعاتی آشنایی با منظومۀ فکری رهبر انقلاب) پایگاه اطلاع‌رسانی: https://www.tabyinmanzome.ir پشتیبانی فنی: @support_tabyin روابط عمومی: ۰۹۱۰۲۵۸۸۸۱۸ @ertebat_tabyin
مشاهده در ایتا
دانلود
برشی از کتاب امروز واقعا مسائل فرهنگی کشور زمین افتاده است. همه خودشان را فرهنگی می‌دانند، همه نسبت به مسائل فرهنگی اظهار شوق و علاقه می‌کنند و آن را در بیانات و اظهاراتشان مهم نشان می‌دهند اما حقیقتا کار فرهنگی در کشور، متناسب با پیشرفت و ریشه دواندن انقلاب در جامعه نیست. مسائل فرهنگی حقیقتا در خور این است که به آن با سعه صدر و اهتمام و دل‌سوزی عمیق و همراه با خبرگی و کارشناسی رسیدگی بشود. @t_manzome_f_r
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۵۴ جلسه‌ی مخفیانه‌ی منزل شهید باهنر اول از شهید باهنر شروع کنم که خاطرات من با او دیرین‌تر و بیشتر است. همان‌طور که گفتم من در سال ۱۳۳۶ با مرحوم باهنر آشنا شدم و این آشنایی بعد از گذشت مدتی در سال ۳۸ ظاهراً یا ۳۹ به یک رفاقت نزدیک تبدیل شد و در جریان مبارزات هم که وارد شدیم ایشان یک عنصر فعال بود و در سال‌های ۴۴ به بعد ما ارتباطمان ارتباط به صورت یک پیوند کاری و مبارزاتی درآمد. در سال ۱۳۴۴ یا ۴۵ در تهران چندین جلسه به طور مخفیانه تشکیل می‌شد که نظم این جلسات و اداره‌ی کلی آن‌ها به عهده‌ی شهید باهنر بود. این جلسات تشکیل می‌شد از یک عده عناصر انقلابی و مبارز، عمدتاً از بازاری‌های بسیار مومن و چند نفری هم دانشجو و شاید هم یکی، دو نفر اداری که این‌ها- یکی، دو نفر هم شاید بیشتر- دو، سه نفر اداری ولیکن بیشتر کسبه بودند؛ از بازماندگان مؤتلفه بودند- سازمان مؤتلفه اسلامی - این‌ها جلسات مخفی تشکیل می‌دادند و مرحوم باهنر مسئول هماهنگی این جلسات و تعیین سخنران‌ها و مدرسینی برای این جلسات بود. یکی، دو تا از این جلسات را خودش تدریس می‌کرد، یکی، دو تایش را من تدریس می‌کردم- که ایشان به من محول کرده بود- بعضی‌اش را هم بعضی از برادران دیگرمان مثل آقای هاشمی رفسنجانی و بعضی دیگر اداره می‌کردند و تدریس می‌کردند. این کار مشترک ما بود که آن جا شروع شد و همین‌طور کار مشترک ما ادامه پیدا کرد تا سال‌های ۴۸، ۴۹ که گفتم آن مسأله‌ی جهان‌بینی پیش آمد و از آنجا ارتباط ما نزدیکتر و ارتباطات کاریمان بسیار بیشتر شد. خاطرات زیادی من در این دوران از شهید باهنر دارم که یکی از این خاطرات، خاطرات زندان سال ۱۳۴۲ ایشان است، که آن سال من هم زندان بودم در قزل قلعه و بلافاصله بعد از من یا اندکی با دوران زندانی من مشترک دوران زندانی ایشان بود، مدتی زندان بودند، آزاد شدند و باز بعد از چند سال مجدداً ایشان زندان افتادند. یادم است در سال ۱۳۴۴ من از مشهد آمده بودم تهران، پرونده‌ای در مشهد داشتم که من را تعقیب می‌کردند، به خاطر آن مجبور بودم برنگردم مشهد و تهران بمانم. در همین حینی که تهران آزادانه می‌گشتم و فکر می‌کردم که مسأله‌ی برای من این‌جا وجود ندارد، بوسیله‌ی آقای هاشمی رفسنجانی اطلاع پیدا کردم که به مناسبت پرونده‌ی دیگری در او من و آقای هاشمی و نُه نفر دیگر از برادرانمان از روحانیون قم تحت تعقیب هستیم. یک روز عصری- این خاطره را فراموش نمی‌کنم... ادامه دارد... @t_manzome_f_r
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#پیام_صبحگاهی روح شما اگر در مقام تمثیل، مانند جسمی باشد، هر گناهی که انجام می‌دهید، ضربتی بر روح وارد می‌کند و زخمی به وجود می‌آورد. برای خاطر این‌که روح باید تعالی پیدا کند و گناه، هر آن چیزی است که روح انسانی را یک گام از تعالی و تکامل مورد نظرش باز می‌دارد. در مقام مثال و تشبیه، می‌شود همین زخم زدن، همین شکاف را بر پیکره‌ی روح به وجود آوردن. ماه رمضان_۵۳شمسی #استاد_سید_علی_خامنه_ای #تبیین @t_manzome_f_r
برشی از کتاب من به خاطر اهمیتی که در باب موضوع فرهنگ و نفوذ فرهنگی و شخصیت فرهنگی و کاری که دشمنان و دوستان می‌توانند در این مورد بکنند، وجود دارد، از اوایل انقلاب تاکنون در مقوله فرهنگ، دغدغه و نگرانی و دلهره بسیاری دارم. @t_manzome_f_r
با سلام ان شاءالله تا دقایقی دیگر کارگاه آموزشی با موضوع شاخص های از منظر رهبر انقلاب، در محل دفتر تبلیغات استان اصفهان برگزار میگردد. @t_manzome_f_r
#گزارش_تصویری ▪️برگزاری کارگاه آموزشی با موضوع شاخص‌های #تمدن_سازی از منظر رهبر انقلاب ۹۷/۱۰/۶ #اصفهان #تبیین @t_manzome_f_r
برشی از کتاب همه کار‌ها را خبره‌ها انجام می‌دهند؛ چرا کار فرهنگی را خبره‌ها نباید انجام بدهند و هر کسی وارد میدان کار فرهنگی بشود و اقدامی بکند؟! متاسفانه خیلی از کسانی که می‌توانند کار فرهنگی بکنند، به کارهای اجرایی و یا سیاسی مشغولند. معنای این توصیه این نیست که در رشد سیاسی ذهن مردم تلاش نکنید. خیر این هم وظیفه همه است، این هم خودش یک کار فرهنگی است که انسان تلاش کند مردم رشد سیاسی و قدرت تحلیل و بینش درست پیدا کنند. باید قدرت دید حقایق سیاسی در مردم به‌وجود آید تا در برخورد با جریان ها و حوادث سیاسی گیج نباشند. اگر مردم، قدرت تحلیل داشته باشند، این مملکت و انقلاب را بیمه و تضمین می‌کنند. هر حادثه‌ای که در جایی به‌وجود می‌آید مردم باید بتوانند دور و بر حادثه را یک خرده نگاه کنند و بفهمند قضیه چیست. این واقعاً خیلی مهم است. [لکن] بسیاری از مشکلاتی که به نظرمان می‌رسد در صحنه‌های مختلف اجتماعی و اقتصادی و یا حتی سیاسی داریم، اگر کاوش کنیم، به مشکلات فرهنگی بر‌می‌گردد. با اینکه نظام جمهوری اسلامی، از آغاز بر یک مبنای فرهنگی بنیان شد؛ در عین حال باید اعتراف کنیم در زمینه های فرهنگی، آن کار مطلوب و مورد انتظار را خیلی انجام نداده‌ایم‌. این را باید قبول کنیم. @t_manzome_f_r
باید قدرت دید حقایق سیاسی در مردم به‌وجود آید تا در برخورد با جریان‌ها و حوادث سیاسی گیج نباشند. اگر مردم، قدرت تحلیل داشته باشند، این مملکت و انقلاب را بیمه و تضمین می‌کنند. هر حادثه‌ای که در جایی به‌وجود می‌آید مردم باید بتوانند دور و بر حادثه را یک خرده نگاه کنند و بفهمند قضیه چیست. این واقعاً خیلی مهم است. @t_manzome_f_r
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۵۵ جلسه‌ی مخفیانه منزل شهید باهنر ... ادامه این خاطره را فراموش نمی‌کنم، خاطره‌ی جالبی است- یک روز عصری من توی خیابان انقلاب کنونی می‌رفتم، آقای هاشمی رسید به من گفت من توی اتوبوس بودم تو را دیدم و فوراً در اولین ایستگاه پیاده شدم. گفت: آمدم به تو بگویم که تو آزادانه داری راه می‌روی ولی تحت تعقیب هستی. قرار ملاقاتی گذاشتیم با آقای هاشمی و دوستان. قرارمان کجا بود؟ قراری که آقای هاشمی با آن‌ها گذاشته بود- چون جا نداشتیم در تهران- اتاق انتظار دکتر واعظی در انتهای کوچه‌ی روحی. دکتر واعظی از دوستان آقای منتظری بود، مرد مؤمنی بود، علاقه‌مند به مبارزین بود و ما می‌دانستیم که توی اتاق انتظار او اگر برویم بفهمند ما را بیرون نخواهد کرد. اما خب شما ببینید اتاق یک طبیب چقدر جای ناامنی است برای ملاقات، اما از بس جا نداشتیم در تهران مجبور بودیم که برویم آن‌جا. رفتیم توی اتاق انتظار آقای دکتر واعظی به عنوان مریض‌هایی که آمدند آن جا منتظر وقت و نوبت هستند نشستیم که حرف‌های‌مان را بزنیم، بعد دیدیم یک زن آن‌جا نشسته، یک مرد آن‌جا نشسته و نمی‌شود این‌جا صحبت کرد. ماندیم متحیر چه بکنیم، یک دفعه یکی از دوستان گفت برویم خانه‌ی آقای باهنر آن وقت کوچه‌ی شترداران آن‌جا میدان شاه سابق که اسمش امروز میدان قیام است. آن‌جا خانه‌اش بود و نزدیک بود به آن محلی که ما قرار داشتیم. گفتم برویم خانه‌ی آقای باهنر و همه خوشحال رفتیم طرف منزل ایشان، ایشان دوتا اطاق در یک منزلی طبقه‌ی بالا، اجاره کرده بود. خوشبختانه خانم ایشان هم خانه نبود و ما توانستیم خود ایشان را هم از خانه بیرون کنیم و بنشینیم حرف‌های‌مان را بزنیم و خاطره‌ی چهره‌ی نجیب این دوست قدیمی و عزیز ما- که می‌دید ما در حضور او داریم یک کاری، یک حرفی می‌خواهیم بزنیم که او می‌خواهیم نباشد و مطلقاً نگران و ناراحت نمی‌شد، چون می‌فهمید مسأله‌ی مهمی است- از یاد نمی‌رود. خیلی صریح به ایشان گفتیم که ما یک صحبتی داریم شما نباشید، آن هم با خوش‌رویی به نظرم چایی و میوه و این‌ها برای ما فراهم کرد و خودش هم از خانه گذاشت رفت بیرون که ما حرفهایمان را آن‌جا بزنیم‌. مصاحبه‌ی مطبوعاتی پیرامون هشت شهریور ۱۳۶۱/۵/ ۲۶ @t_manzome_f_r