eitaa logo
تبیین منظومۀ فکری رهبری
38.3هزار دنبال‌کننده
10هزار عکس
2.4هزار ویدیو
436 فایل
کانال رسمی مؤسسهٔ تبیین منظومهٔ فکری رهبری نشانی سایت: https://www.tabyinmanzome.ir پشتیبانی واحد فناوری: @support_tabyin واحد روابط عمومی: ۰۹۱۰۲۵۸۸۸۱۸ @ertebat_tabyin
مشاهده در ایتا
دانلود
وارد مدینه شد تا را سر پا کند... ۲۵۰_ساله وارد مدینه شد تا این را سر پا و کامل کند و آن را برای ابد در تاریخ، به عنوان نمونه بگذارد تا هرکسی در هر جای تاریخ _ از بعد از زمان خودش تا قیامت _ توانست مثل آن را به وجود آورد و در دل ها شوق ایجاد کند تا انسان ها به سوی چنان بروند. کتاب انسان ۲۵۰ ساله ، ص۳۷ @t_manzome_f_r
شروع انسان سازی از لحظه ورود ... ۲۵۰_ساله پیغمبر آمد، از لحظه ورود، را شروع کرد و روز به روز مدیران لایق، انسانهای بزرگ، شجاع، با گذشت، با ایمان، قوی و با معرفت، به عنوان این بنای شامخ و رفیع، وارد مدینه شد. کتاب انسان ۲۵۰ ساله، ص۳۸ @t_manzome_f_r
اوّل در دل ها طوفان ایجاد کرد... ۲۵۰_ساله وقتی وارد مدینه شدند، مردم ناگهان احساس کردند که عقاید عواطف و وابستگی های قبایلی و تعصبات آنها، در چهره و رفتار و سخن این مرد محو شده است و با دروازه جدیدی به سوی و آشنا شده اند. همین توفان بود که اوّل در دل ها ایجاد کرد؛ بعد به اطراف مدینه گسترش پیدا کرد. کتاب انسان ۲۵۰ ساله، ص۳۸ @t_manzome_f_r
عجب برکتی ... ۲۵۰_ساله به مجرّد اینکه وارد مدینه شد، کار را شروع کرد. از جمله زندگی آن حضرت این است که در طول این ده سال، یک لحظه را هدر نداد. دیده نشد که پیغمبر از فشاندن نور و و و لحظه ای باز بماند. بیداری او، خواب او، مسجد او، خانه ی او، میدان جنگ او، در کوچه و بازار رفتن او، معاشرت خانوادگی او و وجود او _ هر جا که بود _ درس بود. عجب برکتی در چنین عمری وجود دارد. کتاب انسان ۲۵۰ سال، ص۳۹ @t_manzome_f_r
محلِّ استقرار ... ۲۵۰_ساله وقتی شتر وارد شهر یثرب شد، جلوی هر کدام از قلعه های قبایل که رسید، بزرگان بیرون آمدند و جلوی شتر را گرفتند: یا رسول الله! بیا اینجا؛ خانه، زندگی، ثروت و راحتی ما در اختیار تو. پیغمبر فرمود: جلوی این شتر را باز کنید؛ « اِنّها مأمورة »؛ دنبال دستور حرکت می کند؛ بگذارید برود. ، ، پیرمردان، شخصیت ها و و آمدند جلوی ناقه ی پیغمبر را گرفتند: یا رسول اللّه! اینجا فرود بیا... شتر به فقیر نشین ترینِ محلات مدینه آمد و در جایی نشست. کتاب انسان ۲۵۰ ساله، صفحه۴۰ @t_manzome_f_r
حقّ بیشتری دارند... ۲۵۰_ساله از همان ساعت و ‌لحظه اوّل ورود به مدینه، مشخص کرد که در برخورد و‌ ، طرف کدام گروه و طرفدار کدام جمعیّت است و وجود او برای چه کسانی بیشتر خواهد بود. همه‌ از و او نفع می برند، امّا آن کس که است، قهراً بیشتری می برد و باید جبران محرومیتش بشود. انسان۲۵۰ ساله، ص۴۱
حقّ اختصاصی برای خودش قائل نیست... ۲۵۰_ساله وقتی بنا شد بسازند، خود جزو اولین کسان یا اولین کسی بود که آمد بیل را به دست گرفت و شروع به کندنِ پی مسجد کرد؛ شروع به کار کرد و عرق ریخت. طوری کار کرد که بعضی از کسانی که کناری نشسته بودند، گفتند ما بنشینیم و پیغمبر این طور کار کند؟! لذا آمدند و را در مدّت کوتاهی ساختند. پیغمبر _ این _ نشان داد که هیچ برای خودش قائل نیست.اگر بناست کاری انجام گیرد، او هم باید در آن سهمی داشته باشد. کتاب انسان ۲۵۰ ساله، ص۴۱ @t_manzome_f_r
خصوصیات یهود در زمان ... ۲۵۰_ساله در زمانی که وارد مدینه شد، خصوصیت یهودی ها در دو، سه چیز بود. این که ثروت اصلیِ مدینه، بهترین مزارع کشاورزی، بهترین تجارت‌های سودده و سودبخش‌ترین صنایع -ساخت طلاآلات و امثال این چیزها- در اختیارشان بود. اینکه بر مردم مدینه برتری فرهنگی داشتند. چون اهل کتاب بودند و با معارف گوناگون، معارف دینی و مسائلی که از ذهن نیمه‌وحشی‌های مدینه، بسیار دور بود، آشنا بودند. این بود که با جاهای دوردست هم ارتباط داشتند؛ یعنی محدود به فضای مدینه نبودند. انسان ۲۵۰ ساله، ص۴۲ @t_manzome_f_r
و ، حول محور ... ۲۵۰_ساله اکرم یک میثاقِ دسته جمعیِ عمومی ایجادکرد. وقتی آن حضرت وارد مدینه شد، بدون اینکه چیزی از مردم بخواهد، و به طور طبیعی، همه را در مقابل او خاضع کرد؛ معلوم شد که او است و آنچه می گوید، باید همه بر محورش و کنند. پیغمبر میثاقی نوشت که مورد قبول همه قرارگرفت. این درباره تعامل اجتماعی، معاملات، منازعات، دیه، روابط پیغمبر با مخالفان، با یهودی ها و با غیر مسلمان ها بود. کتاب انسان ۲۵۰ ساله، ص۴۳ @t_manzome_f_r
حاکمین ، اشرافِ متکبّرِ... ۲۵۰_ساله یک گروه اشرافِ متکبّرِ قدرتمندِ متنفّذ با هم بر حکومت می کردند. اینها با هم اختلاف داشتند، امّا در مقابل این مولود جدید (اسلام)، با یکدیگر همدست بودند. پیغمبر می دانست خطرِ عمده از ناحیه ی آنهاست. احساس کرد اگر بنشیند تا آنها سراغش بیایند، یقیناََ آنها فرصت خواهند یافت؛ لذا سراغ آنها رفت؛ منتها به طرف مکّه حرکت نکرد. راه کاروانیِ آنها از نزدیکی مدینه عبور می کرد؛ پیغمبر تعرض خودش را به آنها شروع کرد، که ، مهمترینِ این تعرض ها در اوّل کار بود. کتاب انسان ۲۵۰ ساله، ص۴۵ @t_manzome_f_r
توانمندیهایِ جاریِ مسلمانان... ۲۵۰_ساله ما مسلمانانِ پیرامونِ ، امروزبه آن حدي رسيده ايم كه بتوانيم فكرمان و راه مان را به جوامع محروم و به ميان و تاريكي رسوخ بدهيم، اين استخر آن قدر در خود آب دارد كه بتواند جريان پيدا كند و به اين نهال ها و درخت ها و سرزمين هاي خشك و تفتيده برسد. كتاب انسان ۲۵۰ساله، ص۴۷ @t_manzome_f_r
دعوت به و از سوی خداوند... ۲۵۰_ساله خدای بزرگوار مسلمانان را به و دعوت می‌کند، می‌فرماید ما وعده‌ی خودمان را عمل کردیم، گفته بودیم که شما بر دشمن پیروز خواهید شد و شدید، اما بعد از آنی که این خصوصیت در شما پدید آمد، (تنازعتم فی الامر) با همدیگر اختلاف کردید، وحدت کلمه و وحدت صفوف را به هم زدید، (فشلتم) سست شدید، آن شور و حماسه و آمادگی و کمر بستگی و پا در رکابی اول کار را از دست دادید، (عصیتم) از فرمان و رهبر و آن کسانی که مسئول اداره‌ی امور شما بودند اجتناب ورزیدید و سرباز زدید. این که در شما پیدا شد، دشمن این مجال را پیدا کرد که به شما ضربه بزند. انسان ۲۵۰ ساله، ص۴۸ @t_manzome_f_r