eitaa logo
تبیین منظومۀ فکری رهبری
37.8هزار دنبال‌کننده
10هزار عکس
2.4هزار ویدیو
436 فایل
کانال رسمی مؤسسهٔ تبیین منظومهٔ فکری رهبری نشانی سایت: https://www.tabyinmanzome.ir پشتیبانی واحد فناوری: @support_tabyin واحد روابط عمومی: ۰۹۱۰۲۵۸۸۸۱۸ @ertebat_tabyin
مشاهده در ایتا
دانلود
از محضر حضرت آقا: ۴۴. چه ضرورتی دارد انسانِ مسلمان از بصیرت برخوردار باشد؟ «اشتباه‌های کوچک، قابل بخشش است. آن اشتباهی که قابل بخشش نیست، این است که کسی جبهه‌ی حق را با جبهه‌ی باطل اشتباه کند و نتواند آن را بشناسد.» ۱۳۶۹/۲/۶ نکته‌ی مهم این است که: «اگر بصیرت نبود، همان ایمان ممکن است انسان را به بیراهه بکشاند. کسی که علم ندارد، بصیرت درست ندارد به آنچه پیرامون او دارد میگذرد، گاهی اوقات میشود که راه را عوضی طی می‌کند؛ همه‌ی نیروی او نه فقط هدر میرود، بلکه به کج‌راهه او را میرساند و می‌کشاند؛ پس بصیرت لازم است.» ۱۳۹۲/۱۰/۱۹  و تنها با بصیرت است که می‌توان از «فتنه»ها عبور کرد: «یک ملّتی که بصیرت دارد، مجموعه‌ی جوانان یک کشور وقتی بصیرت دارند، آگاهانه حرکت می‌کنند و قدم برمیدارند، همه‌ی تیغ‌های دشمن در مقابل آنها کند میشود. بصیرت این است. بصیرت وقتی بود، غبارآلودگی فتنه نمی‌تواند آنها را گمراه کند.» ۱۳۸۸/۷/۱۵  و @t_manzome_f_r مجموعه‌ی منظومه فکری رهبری
از محضر حضرت آقا: ۴۵. شکل‌گیری رژیم صهیونیستی به چه صورتی بوده و استمرار موجودیّت این رژیم نامشروع در گرو چیست؟ اساساً روش و طریقه‌ی شکل‌گیری رژیم صهیونیستی به ‌گونه‌ای است که نمیتواند از توسعه‌طلبی و سرکوبگری و تضییع حقوق حقّه‌ی فلسطینیان دست بردارد؛ زیرا موجودیّت و هویّت آن در گروِ نابودی تدریجی هویّت و موجودیّت فلسطین است. چه، آنکه موجودیّت نامشروع رژیم صهیونیستی، در صورتی قابلیّت استمرار خواهد داشت که بر ویرانه‌های هویّت و موجودیّت فلسطین بنا شود. ۱۳۹۵/۱۲/۰۳ و @t_manzome_f_r مجموعه‌ی منظومه فکری رهبری
از محضر حضرت آقا: ۴۶. به نظر شما چطور میتوان بین این رضایت خانواده و آن تکلیف شرعی که امام مطرح میکردند - که بر عهده زنان است در عرصه‌های اجتماعی شرکت کنند - تعادل برقرار کرد؟ : نقش زنان در انقلاب زیاد بوده است. پس از پیروزی انقلاب تا امروز هم واقعاً بانوان کشور در همه صحنه‌ها خیلی نقش داشتند و این حادثه خیلی بزرگ و شگفت‌آوری است. تصوّر من این است که بانوان در دوره پیش از انقلاب و در دوره آن رژیم، مورد ستم سیاسی و فرهنگی بودند؛ بیش از آنچه که در بعضی از خانواده‌ها ممکن بود مورد ستم قرار گیرند. به جای نقش آفرینی، آنها را به بیکارگی و به ابتذال سوق میدادند. انقلاب حقیقتاً میدانی باز کرد و خانمها بیش از آقایان در این قضیه فعالیت و حماسه خلق کردند. در پاسخ به این سؤال که دختران با خانواده‌هایشان احیاناً ممکن است در این زمینه‌ها مسأله‌ای داشته باشند، من تصوّرم این است که الان هم عمده خانواده‌های ایرانی - حالا نمیتوانم ادّعای عمومیت کنم - کسانی هستند که با مسائل کشور و مسائل انقلاب آشنایند، به آن علاقه‌مندند، به آن عشق میورزند و اگر فرزندانشان بخواهند در فعّالیتهایی که آنها را در این تلاش عمومی سهیم میکند، به نحوی شرکت کنند، خانواده‌ها از آن استقبال خواهند کرد. ممکن است یک خانواده تشخیصشان این باشد که این دختر خانم اگر مثلاً درس بخواند، برای آینده کشور مفیدتر است؛ لذاست که روی درس خواندن او تکیه میکنند. بعد میبینند فلان فعالیت اجتماعی با درس خواندن او منافات دارد، لذا از آن جلوگیری میکنند، یا نصیحت میکنند که در آن وارد نشود، یا به هر حال نوعی ممانعت ایجاد میکنند. من گمان میکنم آنچه وجود دارد - اگر وجود داشته باشد - از این قبیل است. والاّ خانواده‌ها با فعّالیت فرزندانشان قاعدتاً نباید مخالف باشند. فعالیتهای گوناگون در جوانان شخصیت میآفریند؛ شخصیت آنها را استحکام میبخشد و آینده آنها را تضمین و روشنتر میکند. توصیه من به خانواده‌ها این است که کمک کنند تا فرزندانشان در فعّالیتهای مناسب شرکت کنند. به دختر خانمها هم سفارش میکنم که خواست خانواده را یکسره به عنوان یک شیء مزاحم تلقّی نکنند. شما مثل فرزند من هستید و من نصیحتی که به شما میکنم، از موضع یک پدر است. شما این را از من بپذیرید که اغلب اوقات تشخیص پدرها و مادرها در این که چه چیزی برای این جوان یا نوجوان مصلحت است و چه چیزی مصلحت نیست، از تشخیص خود آنها بهتر و روشنتر است. بدانید که آنها دلسوزند. البته با پدر و مادرِ خودتان بحث کنید. من توصیه میکنم که پدرها و مادرها میدان بدهند تا فرزندانشان با آنها بحث کنند. پدرها و مادرها هم به خواست فرزندان و استدلالهای آنها احترام بگذارند و اگر دیدند استدلالی دارند که آن استدلال قابل قبول است، از آنها بپذیرند. من خیال میکنم که این طریق، راه حلّ مناسبی باشد. من به جوانان توصیه میکنم که در فعّالیتهای اجتماعی حضور داشته باشند؛ منتها مواظب باشند که این فعّالیت اجتماعی، آنها را از درس خواندن دور نکند. در فعّالیتهای اجتماعی هم آن چیزهایی که جنبه‌های دینی آن واضحتر است، آنها را مرجّح بدارند. این یک نکته بسیار مهمّی است. آن‌جایی که میبینید جنبه دینی و معنوی آن فعّالیت اجتماعی واضح است، یقیناً بیضررتر و یا کم‌ضررتر است؛ علاوه بر این که فواید تلاش و فعّالیت اجتماعی و شرکت در فعّالیت دست‌جمعی را هم دارد. مثلاً فرض کنید دو اردو وجود دارد که شما مخیّرید به این اردو بروید یا به آن اردو. این اردو مربوط به جمعی است که جنبه‌های دینی بیشتری دارند، اما آن یکی کمتر. آن اردویی را ترجیح دهید که جنبه‌های دینی بیشتری دارد. البته ممکن است همیشه دَوَران امر این‌گونه واضح نباشد؛ مسلّماً تشخیص دقیق شما و کمک پدر و مادرتان را لازم دارد. ۱۳۷۷/۱۱/۱۳ و @t_manzome_f_r مجموعه‌ی منظومه فکری رهبری
از محضر حضرت آقا: ۴۷. در مواجهه‌ با دشمن چه کاری باید انجام داد؟ در مواجهه‌ی با دشمن، شعار جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی مقاومت است. دشمن می‌خواهد تجاوز کند، پیشروی کند؛ دو راه در مقابل این دشمنی که می‌خواهد دائم پیش بیاید وجود دارد: یک راه این است که شما عقب بروید؛ تا شما عقب بروید او پیش می‌آید، هر چه شما عقب بروید او پیش می‌آید؛ یک راه هم این است که بِایستید، مقاومت کنید. و تجربه‌ی خود ما در جمهوری اسلامی - به تجربه‌های تاریخ و صدر اسلام و مانند اینها نمی‌خواهیم تمسّک کنیم- نشان می‌دهد که مقاومت در مقابل دشمن جواب می‌دهد؛ هر جا ما مقاومت کردیم جواب گرفتیم: در دفاع مقدّس، در بخش‌های گوناگون، در تحریکات امنیتی که علیه ما می‌کردند، در مسائل اقتصادی. یک روزی درآمد سالانه‌ی نفت ما در طول سال -که تنها امکان درآمدزایی هم نفت بود- حدود شش میلیارد بود؛ دیگر از این سختی بالاتر؟ البتّه آن وقت جمعیت کشور خیلی کمتر از حالا بود امّا باز هم پنج میلیارد و شش میلیارد درآمد برای کشور چیزی نبود؛ توانستیم بِایستیم، مقاومت کردیم، مردم ایستادند. ۹۸/۲/۲۴ و @t_manzome_f_r مجموعه‌ی منظومه فکری رهبری
از محضر حضرت آقا: ۴۸. اکثر کسانیکه با آنها برخورد دارم، در تقوا و ساده‌زیستی شما شک ندارند و حرفهای شما، حرفهای دل آنها هم هست؛ ولی میگویند چرا میگذارند اطرافیان این‌طور عمل کنند؛ چرا جلوِ آنها را نمیگیرند؟ چرا جلوِ درآمد میلیونی نمایندگان مجلس و آقازاده‌ها را نمیگیرند؟ : نمایندگان مجلس که اطرافیان من نیستند. قانون در اختیار نمایندگان است و برطبق آن عمل میکنند. البته این را به شما عرض کنم: نباید انتظار داشته باشید که ما به دستگاههای دولتی نگاه کنیم، ببینیم چه کسی درآمدش زیاد است و یا ساده‌زیستی ندارد، فوراً او را از کار برکنار کنیم؛ این اصلاً روش درستی نیست و ممکن هم نیست. آنچه مورد توقّع است، این است که اطرافیان و کسانی که به من نزدیک هستند، باید در زندگی خود ساده‌زیست باشند. تا آن‌جایی که من خبر دارم، همین‌طور است. اشخاص درجه یک دفتر ما با پیکان رفت و آمد میکنند و تشریفاتی هم ندارند. اگر کسی خبر دیگری غیر از این دارد، به ما بگوید تا بدانیم. من نمیدانم منظور از «آقازاده‌ها» چیست. «آقازاده‌ها» یک عنوان کلّی است. یعنی فرزندان علما؟ فرزندان مسؤولان؟ یا فرزندان هر آقایی؟ بالاخره هر آقایی، فرزندش آقازاده است. آقازاده و غیر آقازاده ندارد؛ باید جلوِ همه را بگیرند و میگیرند؛ این‌طور نیست که کسی ملاحظه کسی را بکند. البته گاهی شایعه و حرف و گپ هم درست میکنند؛ همه آنها را باور نکنید؛ خیلی از آنها درست نیست. ۱۳۸۲/۲/۲۲ و @t_manzome_f_r مجموعه‌ی منظومه فکری رهبری
از محضر حضرت‌ آقا ۵۸. چرا با توجه به فرمایش‌های شما در زمینه‌ی عدالت اجتماعی ورفع تبعیض و فساد طبقاتی، مسؤولان کشوری این نکته را کمتر مدّ نظر قرار می‌دهند و حتّی در زندگی شخصی خود هم به آن جامه‌ی عمل نمی‌پوشانند، چه برسد در سطح کشور؟  : برداشت من از مجموعه‌ی مسؤولان عالی رتبه‌ی کشور این نیست. برداشت من این است که آنها حقیقتاً مایلند عدالت اجتماعی در جامعه اجرا شود. همچنان که بارها هم گفته‌ام - البته این نگاهِ عام و یک قاعده است؛ هر قاعده‌ای ممکن است استثناهایی هم داشته باشد - آنها می‌خواهند کار کنند؛ اما در تشخیص راه‌های کار، ممکن است نظرات، مختلف باشد. ارزیابی کار مسؤولان هم چنان که باید برای همه‌ی مردم تبیین شده نیست. در هر سه قوّه و در همه‌ی بخش‌ها، کارهای مثبتِ خوب، بسیار انجام گرفته است؛ کارهایی که حقیقتاً به عدالت اجتماعی کمک میکند. البته اگر از من بپرسند که به این حد راضی هستید، یقیناً جوابم منفی است و اصرارم بر این است که همه‌ی وقت و تلاش و همّت و امکانات مسؤولان در راه اجرای عدالت اجتماعی باشد، که یکی از بزرگترین هدف‌های انقلاب و از آرزوهای بزرگ ملت ماست. باید به این سمت برویم. ان‌شاءالله در این جهت، حرکت، تندتر و سریعتر هم خواهد شد. در این راه نباید توقّف کرد. ما به هر حدّی هم پیشرفت کرده باشیم، تا رسیدن به آرزوهای بزرگ انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی فاصله وجود دارد؛ لذا باید تلاش ادامه پیدا کند. ۷۹/۱۲/۲۲ و @t_manzome_f_r تبیین منظومه‌ فکری‌ رهبری
از محضر حضرت‌ آقا ۵۹. نظر شما درباره ارتباط محدود علمی واقتصادی با امریکا - به‌غیر از تسلیم و زیر سلطه رفتن - چیست؟ : به نظر ما ارتباط علمی با هر جامعه‌ای از جوامع علمی دنیا خوب است؛ البته در صورتی که مستلزم حاشیه‌های مضرّی نباشد. تماس علمی، فی نفسه بسیار خوب است و ارتباط اقتصادی هم همین‌طور است. شرکتهای گوناگونی در مراکز نفتی ما و در جاهای دیگر می‌آمدند ومی‌رفتند؛ حتّی شرکتهای اقتصادی امریکایی هم تا چند سال قبل می‌آمدند نفت میخریدند و یا کار میکردند، تا این‌که خودشان این تحریمها را شش، هفت سال پیش گذاشتند. از نظر ما ارتباط با شرکتها و دستگاههای علمی ایرادی ندارد. آنچه روی آن حسّاسیت داریم، دولت امریکاست، که این هم کاملاً یک منطق مستحکم و قوی دارد، که مایلم در زمان دیگری در جمعی مطرح شود؛ الان وقت آن نیست. بیانات در جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی  ۱۳۸۲/۰۲/۲۲   و @t_manzome_f_r تبیین منظومه‌ فکری‌ رهبری
از محضر حضرت‌ آقا ۶۱. نظر شما در رابطه با مشارکت دانشجویان در روند تصمیم‌گیری‌های مدیریتی دانشگاه ها چیست؟ :  توانائی تصمیم‌سازی خیلی خوب است. توانائی تصمیم‌گیری یکی از مشکلاتی است که اگر وارد محیط دانشجوئی شد، خیلی از هنجارهای مطلوب و درست را به هم خواهد زد؛ این تجربه‌ی ماست. بگذاریم دانشجو با فکر خود، با زبان باز خود، با تعلق کم خود، با گفتار وعمل خود، تصمیم‌سازی کند. تصمیم‌گیری را بگذاریم کسی بکند که بتوان از او سؤال کرد و او مسئول و پاسخگو باشد. بنابراین دنبال این نباشیم که محیط دانشجوئی، محیط تصمیم‌گیرىِ برای اقدام باشد؛ این نه به نفع دانشجوست، نه به نفع آن اقدام. دنبال این باشیم که محیط دانشجوئی تصمیم‌سازی کند؛ یعنی گفتمان‌سازی کنید. ببینید بنده وقتی مسئله‌ی نهضت نرم‌افزاری را خواستم مطرح کنم، قبل از همه تو دانشگاه با دانشجوها مطرح کردم؛ حدود ده سال قبل. نه باوزارتها صحبت کرده بودم، نه با رئیس‌جمهور وقت صحبت کرده بودم، نه حتّی با اساتید صحبت کردم؛ اول‌بار در دانشگاه امیرکبیر این فکر را به میان آوردم. امروز شما ببینید این یک گفتمان است، یک مطالبه‌ی عمومی است، یک خواستِ همه‌ی دانشگاه‌های کشور است؛ که من هرجا هم میروم، از زبان دانشجو مطالبه‌اش را میشنوم؛ از زبان استاد و مدیر، اجرایش را در یک مرحله‌ی دیگر میشنوم، و اجراء هم دارد میشود. همین نوآوریهای علمی بسیار، بخشی از انگیزه و توان خودش را از این شعار گرفته: «تصمیم‌سازی کنید»، «گفتمان‌سازی کنید». این، مجری و مسئولین اجرائی را میکشاند دنبال این تصمیم، و تصمیم‌گیری خواهند کرد و عمل خواهد شد. بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاههای شیراز ۸۷/۲/۱۴ و @t_manzome_f_r تبیین منظومه‌ فکری‌ رهبری
از محضر حضرت‌ آقا ۶۲. میخواستم از حضورتان خواهش کنم که تعریف جامع و مانعی از غرب داشته باشید، که در کنار این که خوبی‌ها را از غرب اخذ می‌کنیم، با حفظ اصول و ارزش‌های اسلامی و ملی‌مان، بدیها را کنار بگذاریم. به نظر شما کلاًّ نقطه تعادل در این میان چیست؟ : این سؤال خیلی مهمّی است. من این‌جا چند نکته را در همین زمینه عرض میکنم. اوّل این که نفی غرب، به هیچ‌وجه به معنی نفی فنآوری و علم و پیشرفت و تجربه‌های غرب نیست و هیچ عاقلی چنین کاری را نمیکند. نفی غرب، به معنای نفی سلطه غرب است که هم سلطه سیاسی مورد نظر است، هم سلطه اقتصادی و هم سلطه فرهنگی. من در این فرصت اندک، در زمینه سلطه فرهنگىِ غرب چند جمله میگویم، شاید ان‌شاءالله برای شما مفید باشد. ببینید؛ فرهنگ غرب، مجموعه‌ای از زیباییها و زشتی‌هاست. هیچ کس نمیتواند بگوید فرهنگ غرب یکسره زشت است؛ نه، مثل هر فرهنگ دیگری، حتماً زیبایی‌هایی هم دارد. هیچ کس با هیچ فرهنگ بیگانه‌ای این‌گونه برخورد نمی‌کند که بگوید که ما درِ خانه‌مان را صددرصد روی این فرهنگ ببندیم؛ نه. فرهنگ غرب، مثل فرهنگ شرق، مثل فرهنگ هرجای دیگر دنیا، یک فرهنگ است که مجموعه‌ای از خوبیها و بدیهاست. یک ملت عاقل ویک مجموعه خردمند، آن خوبیها را میگیرد، به فرهنگ خودش می‌افزاید، فرهنگ خودش را غنی میسازد و آن بدیها را رد میکند. همان‌طور که گفتم، در این زمینه، بین فرهنگ اروپایی، غرب، امریکایی، امریکای‌لاتین، آفریقا و ژاپن فرقی نیست وهیچ تفاوتی ندارد و در این حکمی که میگویم، همه یکسان هستند. ما در مقابل هر فرهنگی که قرار می‌گیریم، به‌طور طبیعی تا آن جایی که می‌توانیم، باید محسّنات آن را بگیریم وچیزهایی که مناسب ما نیست - بد و مضرّ است - و با چیزهایی که به نظر ما خوب است، منافات دارد، آن را رد کنیم. این اصل کلّی است. منتها در زمینه فرهنگ غربی نکته مهمّی وجود دارد که من دلم میخواهد شما جوانان به این نکته توجّه کنید. فرهنگ غرب - یعنی فرهنگ اروپایی‌ها - عیبی دارد که فرهنگ‌های دیگر، تا آن جایی که ما میشناسیم، آن عیب را ندارند، و آن «سلطه‌طلبی» است. این، قطعاً دلایل انسانی و جغرافیایی وتاریخی‌ای دارد. از اوّلی که اینها در دنیا به یک برترىِ علمی دست یافتند، سعی کردند همراه با سلطه سیاسی و اقتصادی خودشان - که به شکل استعمار مستقیم در قرن نوزدهم انجامید - فرهنگ خودشان را هم حتماً تحمیل کنند. اینها با فرهنگ ملت‌ها مبارزه کردند؛ این بد است. ملتی میگوید فرهنگ من باید در این کشور جاری شود! این چیز قابل قبولی نیست. هر چند هم خوب باشد، آن ملتی که این فرهنگ بر او تحمیل میشود، این را نمی‌پسندد. شما یقیناً خوردن نان و ماست را به میل واشتهای خودتان، ترجیح می‌دهید به این که چلوکباب را به زور در دهانتان بگذارند و بگویند باید بخوری! وقتی کاری زورکی‌ و تحمیلی شد؛ وقتی از موضع قدرت انجام گرفت و وقتی متکبّرانه و مستکبرانه تحمیل گردید، هر ملتی آن را پس میزند؛ باید هم بزند. مثلاً کراوات یک پدیده غربی است. غربیها این را می‌خواهند، دوست میدارند و با سنّتشان هماهنگ است؛ اما اگر شما که اهل فلان کشورِ دیگر هستید و تصادفاً کت و شلوار را انتخاب کرده‌اید، کراوات نزدید، یک آدم بی‌ادب محسوب میشوید! چرا؟! این فرهنگ شماست؛ تقصیر من چیست؟ اگر کت و شلوار پوشیدید، باید پاپیون و کروات بزنید، و الاّ در فلان مجلس رسمی راه ندارید و یک آدم بی‌ادب و غیرمنضبط وبی‌نزاکت تلقّی میشوید! این، آن تحمیل فرهنگ غربی است. زن غربی، روشهایی دارد. آنها نسبت به مسأله زن و روش زن وپوشش زن و ارتباطش با مردان و حضورش در جامعه، فرهنگی دارند - خوب یابد، بحثی سرِ آن نداریم - اما سعی دارند این فرهنگ را به همه ملتهای دنیا تحمیل کنند! در باب فرهنگ غربی، این بد است. بیانات در جلسه پرسش و پاسخ با جوانان در دومین روز از دهه فجر ۱۳۷۷/۱۱/۱۳   و @t_manzome_f_r تبیین منظومه‌ فکری‌ رهبری
از محضر حضرت‌ آقا ۶۳. جمع میان تلاش برای تعالی و خلوص‌بخشی به نظام با وحدت حداکثری نیروهای انقلاب که به حق نیاز شرایط امروز کشور است چگونه ممکن می‌گردد؟ : بعضی‌ها میگویند وحدت، بعضی‌ها میگویند خلوص؛ شما چه میگوئید؟ من میگویم هر دو. خلوص که شما مطرح می‌کنید - که ما بایست از فرصت استفاده کنیم و حالا که غربال شد، یک عده‌ای را که ناخالصی دارند، از دائره خارج کنیم - چیزی نیست که با دعوا و کشمکش و گریبان این و آن را گرفتن و با حرکت تند و فشارآلود به وجود بیاید؛ خلوص در یک مجموعه که اینجوری حاصل نمی‌شود؛ ما به این، مأمور هم نیستیم. در صدر اسلام، خوب، با پیغمبر اکرم یک عده بودند؛ سلمان بود، اباذر بود، ابىّ‌بن‌کعب بود، عمار بود، کی بود، کی بود؛ اینها درجه‌ی اول و خالص‌ترینها بودند؛ عده‌ای دیگر از اینها یک مقداری متوسط‌تر بودند؛ یک عده‌ای بودند که گاهی اوقات پیغمبر حتّی به اینها تشر هم میزد. اگر فرض کنید پیغمبر در همان جامعه‌ی چند هزار نفری - که کار خالص‌سازی خیلی آسانتر بود از یک جامعه‌ی هفتاد میلیونی کشور ما - میخواست خالص‌سازی کند، چه کار میکرد؟ چی برایش میماند؟ آن که یک گناهی کرده، باید میرفت؛ آن که یک تشری شنفته، باید میرفت؛ آن که در یک وقتی که نباید از پیغمبر اجازه‌ی مرخصی بگیرد، اجازه‌ی مرخصی گرفته، باید میرفت؛ آن که زکاتش را یک خرده دیر داده، باید میرفت؛ خوب، کسی نمیماند. امروز هم همین جور است. اینجوری نیست که شما بیائید افراد ضعیف‌الایمان را از دائره خارج کنید، به بهانه‌ی اینکه میخواهیم خالص کنیم؛ نه، شما هرچه میتوانید، دائره‌ی خلّصین را توسعه بدهید؛ کاری کنید که افراد خالصی که میتوانند جامعه‌ی شما را خالص کنند، در جامعه بیشتر شوند؛ این خوب است. از خودتان شروع کنید؛ دور و بر خودتان، خانواده‌ی خودتان، دوستان خودتان، تشکل خودتان، بیرون از تشکل خودتان. هرچه میتوانید، در حوزه‌ی نفوذ تشکل خود، برای بالا آوردن میزان خلوصهای فردی و جمعی تلاش کنید؛ که نتیجه‌ی آن، خلوص روزافزون جامعه‌ی شما خواهد شد. راه خالص کردن این است. وحدت هم که ما گفتیم منظور من اتحاد بر مبنای اصول است. بنابراین وحدت با کیست؟ با آن کسی که این اصول را قبول دارد. به همان اندازه‌ای که اصول را قبول دارند، به همان اندازه ما با هم مرتبط و متصلیم؛ این میشود ولایت بین مؤمنین. آن کسی که اصول را قبول ندارد، نشان میدهد که اصول را قبول ندارد یا تصریح میکند که اصول را قبول ندارد، او قهراً از این دائره خارج است. بنابراین با این تفصیل و توضیحی که عرض شد، هم طرفدار وحدتیم، هم طرفدار خلوصیم. ۹۸/۵/۳۱ و @t_manzome_f_r تبیین منظومه‌ فکری رهبری
از محضر حضرت‌ آقا ۶۴. با این‌که شما از اوضاع مملکت خبر دارید و وضع مردم را خوب درک میکنید، ولی چرا کاری انجام نمیدهید؟ اگر مسؤولان گوش نمیکنند، چرا با آنها برخورد نمیکنید و افراد لایق و قابل اعتماد و دلسوز برای ملت را جایگزین آنها نمیکنید؟ چرا باید بعضی اشخاص مصونیت آهنین داشته باشند و بعضی دیگر نه؟  : از نظر من، هیچ کس مصونیت آهنین ندارد. همه در مقابل قانون و مسؤولیت‌های خودشان پاسخگو هستند و باید جواب بدهند. اما این‌که چرا من افرادی را نمی‌گمارم؛ پاسخ این است که طبق قانون عمل میکنم. گماشتن افراد، به عهده‌ی رهبری نیست. مهمترین و بیشترین بخش‌های کشور، بخش‌هایی هستند که مسؤولیت گماشتن افراد در رأس آنها با رهبری نیست. طبق قانون، روالی وجود دارد؛ باید آن روال عمل شود. اعتراض به آنها هم، باز روال قانونی دارد که اگر مسؤولی کم‌کاری داشت واین ثابت شد، چگونه باید با او برخورد کرد. مجلس یک‌طور برخورد میکند، دستگاه قضایی هم یک‌طور برخورد میکند. بنابراین، کارها باید بر اساس روال قانون پیش برود. مسائل کشور هم این‌گونه ساده و یکدست و قابل اندازه گیری با یک نگاه نیست که ما بگوییم فلان مسؤول توانست، یا فلان مسؤول نتوانست. مسائل کشور - چه کارهای اقتصادی، چه کارهای سیاسی و چه کارهای فرهنگی - پیچیده است. آن‌جایی که شما می‌بینید بنده به کسی اعتراضی میکنم، هنگامی است که جمع‌بندی همه‌جانبه‌ای نسبت به آن کار صورت گرفته؛ والّا این‌طور نیست که انسان بتواند از دور نسبت به کار مسؤولی، ارزیابی‌ای کند و او را محکوم یا تأیید نماید. البته نتایج کارها بایستی در عمل دیده شود. چیزی که من همیشه به مسؤولان - چه مسؤولان قوّه‌ی مجریّه و چه مسؤولان قوّه‌ی قضایّیه - توصیه میکنم، عمدتاً این است که در برخورد با تخلّف، هیچ‌گونه رودربایستی‌ای با کسی نکنند. مسؤولان قوّه‌ی قضایّیه هم همین‌طور؛ در حوزه‌ی کارِ خودشان نباید به‌هیچ‌وجه دچار رودربایستی وملاحظه‌کاری شوند. اگر این احساس مسؤولیتِ بدون رودربایستی در مسؤولان بالا باشد، این امید وجود خواهد داشت که بسیاری از آن چیزهایی که به نظر ناهنجار می‌آید، برطرف شود. ۷۹/۱۲/۲۲ و @t_manzome_f_r تبیین منظومه‌ فکری‌ رهبری
از محضر حضرت‌ آقا ۶۵. همه‌ی ما می‌دانیم که مهم‌ترین رسالت دانشگاه، پرداختن به مسائل علمی است. متأسفانه سوء مدیریّت دانشگاه‌ها، عدم ارتباط صحیح جامعه و دانشگاه و مخصوصاً نظام آموزشی ضعیف، سبب شده‌اند که شاهد رکود بسیار بدی در دانشگاه‌ها باشیم. ما اگرچه استعدادهای درخشانی در کشور داریم، ولی سیستم بد آموزشی سبب شده است که متأسفانه آنها را از دست بدهیم. همچنین می‌دانیم که علم در اسلام یک ارزش است، ولی در ارزشگذاری‌های اشخاص، به‌عنوان یک پارامتر در نظر گرفته نمی‌شود. نظر حضرت‌عالی در این مورد چیست؟  : نظر من این است که دانشگاه از لحاظ علمی باید تقویت شود. البته «خوب نبودن وضع علمی دانشگاه‌ها» که شما می‌گویید، کاملاً منطبق بر گزارش‌هایی که مقامات رسمی ومعمولی به من می‌دهند، نیست. با این حال اگر واقعاً همه‌ی شما که دانشجو هستید، همین مطلب را تکرار کنید و بگویید «وضع علمی بد است» ممکن است که این یک فکر جدید و خبر تازه‌ای باشد؛ لیکن دوستان ما که مسؤولان امور دانشگاه‌هایند -امثال وزرا و دیگر مسؤولان- می‌آیند گزارش‌هایی میدهند که نتیجه‌اش به‌هرحال برروی هم، نتیجه‌ی بدی نیست؛ نتیجه‌ی خوبی است. به‌هرحال باید تلاش علمىِ خوبی بشود. من برای همین مسأله‌ی علمی، تا به حال که دو، سه بار آقایان رؤسا واساتید به این‌جا آمده‌اند توصیه‌ای به آنها کرده و گفته‌ام اساتید را قدری فارغتر کنند؛ چون استادی که مثلاً در هفته سی و پنج ساعت و گاهی چهل ساعت تدریس دارد، اصلاً نفسی برایش باقی نمی‌ماند که با دانشجو سر و کلّه بزند. ما گفتیم مثلاً با افزایش حقوق اساتید، کاری کنند که آنها این همه در بیرونِ دانشگاه دنبال درس دادن نروند. مقصود این بود که استاد وقتی در کلاس درس داد، برود در اتاق خودش بنشیند وفرصتی داشته باشد تا مسؤولین ذیربط بتوانند بروند با اوحرف بزنند، مشورت و نظر بخواهند و نتیجتاً رشد علمی در دانشگاه‌ها زیاد شود. ۷۷/۱۲/۴ و @t_manzome_f_r تبیین منظومه‌ فکری رهبری