✅ایران در تله نخبگان توسعه گرا
📝دکتر مصطفی قربانی
1⃣ - آنگونه که از طرح تام باراک برای لبنان مشخص است، آمریکایی ها برای پیشبرد پروژه خود در لبنان، مبتنی بر دوگانه امنیت - توسعه پیش می روند؛ بدین ترتیب که در ازای خلع سلاح حزب الله، آمریکا به همراه برخی کشورهای منطقه، سرمایه گذاری هایی در لبنان انجام خواهند داد.
2⃣ - پروژه ای شبیه همین نسخه، با تفاوتهایی، در ایران در دستورکار قرار دارد؛ بدین ترتیب که با قرار دادن آمریکا و مذاکره با آن به مثابه راه حل مشکلات ایران، تلاش می شود تا نظام را وادار به تغییر پارادایم کنند.
3⃣ - سرمایه راهبردی آمریکا برای پیشبرد این پروژه ها چیست؟ این سرمایه، همانا نخبگان توسعه گرایی هستند که با امید بستن به آمریکا، تغییر پارادایم در مقابل آن را تجویز می کنند و آن را حتی نه یک انتخاب که یک الزام می دانند. به نظر میرسد که سرمایه داری بین المللی در حال بازآرایی نیروهای وابسته به خود(بورژوازی کمپرادور) در منطقه است.
✅نقد و ارزیابی:
مسأله اصلی برای ایران و کشورهای اسلامی باید جایابی متناسب در نظم نوین بین المللی باشد، اما نخبگان توسعه گرا با رنج بردن از ضعف تئوریک، ناتوان از درک شرایط در حال تغییر نظام بین الملل بوده و همچنان درصدد مدلی از توسعه وابسته هستند.
@tahlilrahbordi
هدایت شده از سیاست نامه
🔰 پیام رزمایش دریادلان ارتش ج.ا.ایران، اقتدار دریایی عمق استراتژیک
🔹️رزمایش اخیر نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در دریای عمان و شمال اقیانوس هند، با شلیک موفق موشکهای کروز نصیر، قدیر و قادر، و پهپادهای انهدامی باور۵، فراتر از یک تمرین معمولی بوده و نمایش استراتژیک توان چندبعدی ایران است. این رزمایش در شرایط حساس منطقهای و بینالمللی انجام شد و پیامهای مشخصی برای داخل و خارج داشت. در بُعد فنی، عملیات توان ایران در هدفگیری و انهدام اهداف سطحی دوربرد را نشان داد که حاکی از بلوغ فناوری موشکی و سامانههای کنترل و هدفگیری نیروهای مسلح است.
🔹️از منظر راهبردی، انتخاب دریای عمان و شمال اقیانوس هند، بهعنوان گذرگاههای اصلی انرژی و تجارت جهانی، بی سبب بود. این منطقه هم از نظر امنیت انرژی قدرتهای جهانی و هم بهعنوان میدان رقابت ژئوپلیتیک اهمیت دارد. ایران با برگزاری رزمایش در این محدوده نشان داد میتواند بر این محورهای حیاتی اثر بگذارد و امنیت یا عدم امنیت آنها را مدیریت کند. این اقدام همچنین پاسخی به تحرکات اخیر قدرتهای فرامنطقهای در جنوب ایران و تأکیدی بر تداوم بازدارندگی تهران بود.
🔹️در بعد زمانی، مانور پس از رزمایش مشترک با روسیه در دریای خزر برگزار شد و بخشی از برنامهای هماهنگ برای نمایش توان عملیاتی و تعمیق همکاریهای راهبردی محسوب میشود. این توالی بیانگر رویکرد حسابشده ایران در نمایش همزمان قدرت در چند جبهه است. همچنین، رزمایش با هدف تقویت روحیه ملی، نمایش خودکفایی دفاعی و استفاده از موشکهای بومی با نامگذاری اسلامی و انقلابی، بُعد هویتی و ایدئولوژیک خود را نیز برجسته کرد.
🔚سخن پایانی
در نهایت، این رویداد نهتنها نمایش قدرت، بلکه پیام روشنی به متحدان و رقبا بود: ایران یک قدرت فعال با توان عملیاتی گسترده و اراده راهبردی برای حفاظت از منافع و پاسخ به تهدیدها در عرصه فراساحلی است.
کانال تحلیلی #سیاست_نامه
👇 👇 👇
https://eitaa.com/siyastnameh
هدایت شده از امیدها و دغدغهها
🔺امان از رادیکالیسم!
رادیکالها از شهدای جنگ اخیر شرم نمیکنند؟!
🔸بعد از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه ایران، در عرصه سیاست داخلی ایران یک اتفاق مهم و تعیینکننده رخ داده که به موضوع اصلی کشور نیز تبدیل شده است. آن اتفاق صورتبندی جدیدی از ساخت مؤلفههای قدرت در کشور است؛ در این صورتبندی نقش رهبر حکیم انقلاب اسلامی، توان نظامی بالای نیروهای مسلح، همراهی حداکثری مردم با ایران عزیز و قوی، (با همه تنوعاتی که دارند) و در نهایت پشتیبانی کامل دولت و شخص رئیسجمهور از جنگ به بهترین شکل ممکن در کنار یکدیگر آراسته شد. در کنار اینها در عرصه سیاستخارجی بیاعتمادی به آمریکا و تروئیکای اروپا و تنفر از سیاستهای سران غربی در جنگ، در میان مردم دامنه بیشتری پیدا کرده است.
🔸اما دو گروه حاشیهساز و رادیکال میکوشند این صورتبندی جدید که نقاط قوت پیروزی ایران در جنگ اخیر بودند و هم اکنون نیز مهمترین عامل بازدارنده دشمنان از تجاوز مجدد علیه ایران محسوب میشوند، را از خاصیت و کارکرد بيندازند:
۱)گروهی رادیکال و غربگرا که زیست سیاسی خودشان را در مخالفت با صورتبندی جدید پیدا شده پس از جنگ میدانند، تلاش میکنند تا با ناسازگاری، ساز دیگری کوک کنند. غرب ستیزی و تنفر مردم ایران از آمریکا، کابوس این دار و دسته به حساب میآید؛ چرا که هویت و سرشت اجتماعی اینها در پیوند با غرب و آمریکا تعریف شده است.این گروه با بیانیهها و مواضع ساختار شکنانه، به نقطه امید دشمنان برای حمله مجدد به ایران تبدیل شدهاند؛چه بدانند و چه ندانند.
۲) در سوی مقابل، گروهی سطحینگر علیرغم نقش مؤثر و سازنده دولت و شخص رئیسجمهور در هماهنگی با میدان و پشتیبانی مطلوب از جنگ، مرکز ثقل تخریبهای خود را پس از جنگ، دولت و رئیسجمهور گذاشتهاند. این دسته نیز با اصلی فرعی نکردن مسائل کشور و از یاد بردن دشمن اصلی(آمریکا و رژیم صهیونی)و تکیه بر ایده غلط عدم کفایت سیاسی رئیسجمهور، خواسته یا ناخواسته به نفع دشمنان کار میکنند.
🔸در اینجا یک راهکار اساسی وجود دارد و آن اینکه عقلاء و عناصر دلسوز کشور نگذارند این افراد جامعه را به سمت رادیکالیسم و دو قطبی بکشانند و نیز برای منافع ملی ایران مخاطره و تهدید تولید کنند. قرار نیست ایثارگری های فرزندان ملت ایران در جنگ ۱۲ روزه و دستاوردهای درخشان دفاع ملی، قربانی مطامع رادیکالها گردد. نباید گذاشت رادیکالهای زمان نشناس، با پراکندن بذر کینه، نفرت و تفرقه و عقدهگشایی جناحی، اتحاد عظیم ملی بدست آمده پس از جنگ را به تاراج ببرند و دشمنان را به تجاوز مجدد به ایران اسلامی امیدوار سازند.
@omidha_va_daghdagheha
🔰اشغال دیروز، اقتدارامروز( با نگاهی بر واقعه سوم شهریور ۱۳۲۰)
🖊 #حسین_نجفی
🔹️سوم شهریور ۱۳۲۰، آسمان ایران تاریک شد؛ نه از ابر، که از سایه بمبافکنهایی که بیهشدار بر شهرها فرود آمدند. از شمال، تانکهای شوروی زنجیر به خاک کشیدند، و از جنوب، سربازان بریتانیا بر موجهای خلیج فارس پیش رفتند. اعلام بیطرفی ایران، چون کاغذی خیس میان طوفان، در دستان باد پاره شد. نه فریادی از زمین برخاست، نه پرچم مقاومتی بر بامها افراشته شد. سه روز بعد، پایتخت بینبرد سقوط کرد و شاه، به دوردست تبعید شد.
🔹️اما چرا چنین شد؟ ایرانِ آن روز با ارتشی پراکنده و بیسلاح روز، فرماندهانی مردد، و اقتصادی که تار و پودش در دست بیگانگان بود، طعمهای آسان بود. راهآهن و بنادرش، شاهراه پیروزی متفقین به سوی جبهه شوروی بود و چند صد کارشناس آلمانی، بهانهای شد برای شکستن تمام حرمتها. نام بیطرفی بر زبان حاکمان بود، اما نه بازدارندگی در مشت، نه پشتوانهای در دیپلماسی.
🔹️روزگار گذشت. خاکی که آن روز بیدفاع بود، آموخت که در این دنیا، امنیت را نمیبخشند، بلکه آن را باید ساخت. ارتش و سپاه جوانانی پروراندند که هنرشان نه عقبنشینی، که مقاومت تا آخرین نفس است. صنایع بومی زاده شد، موشکهای دوربرد بر دوش سلحشوران برخاست و در آنسوی مرزها، یارانی یافتیم که اگر حریقی باشد، برای خاموش کردنش برخیزند.
🔹️امروز، ایران دیگر پل پیروزی دیگران نیست؛ دیواری است به نام بازدارندگی که دشمن پیش از نزدیک شدن به آن، هراس شکست را در دل حس میکند. نگاه چپ به مرزها، میتواند پاسخ در قلب هر نقطه از زمین دریافت کند. این سرزمین، دیگر کتاب تاریخِ «تسلیم بیمقاومت» را ورق نمیزند.
🔚در آخر باید گفت:
و اینچنین است که از خاکستر اشغال دیروز، شعلههای اقتدار امروز برخاست. ملتی که روزی اسب بیگانگان در جویبارهایش آب خورد، امروز ستونفقراتش چون فولاد، قامتش افراشته، و نامش بر بلندای معادلات جهانی است. این، گذر از اشغال به اشغالنشدنی شدن است؛ روایتی که دیگر بار، بر این خاک تکرار نخواهد شد.
کانال تحلیلی #سیاست_نامه
👇 👇 👇
https://eitaa.com/siyastnameh
🔹 اتحاد مقدس؛ معماری امنیت پایدار و قدرت معنایی جمهوری اسلامی
📝 رضا صارمیراد
🔹 سخنان اخیر رهبر معظم انقلاب درباره «اتحاد مقدس» را میتوان منشور راهبردی مرحله نوین انقلاب اسلامی دانست؛ مرحلهای که در آن، مرز میان امنیت سخت و نرم، و میان انسجام داخلی و نفوذ منطقهای بهطور کامل در هم تنیده است. این اتحاد، به تعبیر دقیق، نه یک ائتلاف سیاسی مقطعی، بلکه یک معماری عمیق اجتماعی، اعتقادی و نهادی است که تداوم بقا و پیشرفت جمهوری اسلامی را تضمین میکند.
🔹 اتحاد مقدس، ریشه در دو منبع اصلی دارد:
👈 سرمایه مشروعیت دینی
👈تجربه تاریخی مقاومت.
🔹 در طول چهار دهه گذشته، هرگاه کشور با بحرانهای بنیادین مواجه شد ـ از جنگ تحمیلی تا تحریمهای فلجکننده ـ این همگرایی مردم و نظام بود که معادله تقابل را به سود ایران تغییر داد. اما آنچه امروز اهمیت دوچندان یافته، ضرورت ارتقاء این اتحاد به سطح «هوشیاری راهبردی» است؛ یعنی آگاهی نسبت به نقشه جامع دشمن برای فعالسازی شکافهای اجتماعی، قومیتی و نسلی.
🔹 چالش اصلی آن است که دشمن در عصر جنگ روایتها، میدان نبرد را از جغرافیای فیزیکی به جغرافیای ذهنی منتقل کرده است. این جابهجایی، ابزارها را هم تغییر داده: از تانک و تحریم به شایعه، شبهتحلیل و مهندسی ادراک عمومی. در این شرایط، اتحاد مقدس تنها زمانی مصونیتساز خواهد بود که در بستر کنش آگاهانه و مستمر تعریف شود؛ کنشی که هم جنبه دفاعی دارد (حفظ انسجام و مقابله با القائات) و هم جنبه تهاجمی (تولید و صدور روایت خود).
🔹 از سوی دیگر، اتحاد مقدس باید پشتوانه مادی و نهادی داشته باشد. ناکارآمدی اجرایی، تبعیض یا ضعف پاسخگویی میتواند این اتحاد را از سطح راهبردی به سطح شعاری تقلیل دهد. تأکید رهبر انقلاب بر ضرورت کارآمدسازی ساختارها، شفافیت تصمیمگیری و توزیع عادلانه امکانات، در واقع تقویت زیرساختهای اجتماعی این سرمایه ملی است. بدون این پشتوانهها، حتی پیوندهای اعتقادی هم در برابر فشارهای معیشتی یا شکافهای طبقاتی فرسوده میشوند.
🔹 ابعاد منطقهای اتحاد مقدس نیز نباید نادیده گرفته شود. در هندسه قدرت غرب آسیا، انسجام داخلی ایران بهطور مستقیم به افزایش وزن ژئوپلیتیکی کشور منجر میشود. پیام یک ملت متحد، به بازیگران منطقهای و فرامنطقهای روشن است: ایران قابل فروپاشی از درون نیست و هر تلاش برای مهار آن، با هزینههای فزاینده مواجه خواهد شد. همین پیام، در سالهای اخیر بارها معادلات امنیتی منطقه را به سود جبهه مقاومت تغییر داده است.
🔹 وظیفه تاریخی نخبگان، رسانهها و احزاب در این چارچوب، عبور از مرزبندیهای تنگنظرانه و ایجاد فضای گفتوگوی ملی بر پایه منافع راهبردی کشور است. اتحاد مقدس هرگز با حذف نقد شکل نمیگیرد؛ بلکه با تبدیل نقد به ابزار اصلاح و ارتقاء، ظرفیت خود را بازتولید میکند. این همان نقطهای است که تضارب آرا به انسجام ملی میانجامد، نه به شکاف اجتماعی.
👌 در نهایت، اتحاد مقدس را باید الگویی زنده و پویا دید؛ الگویی که هم ضامن پایداری امنیت ملی است و هم موتور محرک پیشرفت در جهان پرآشوب امروز. سخنان رهبر انقلاب در این باره، نه صرفاً توصیه اخلاقی، که ترسیم نقشه راهی برای آیندهای است که در آن، ایران با تکیه بر همبستگی هوشمندانه مردم و نظام، جایگاه خود را در قله تحولات منطقهای و جهانی تثبیت خواهد کرد.
@tahlilrahbordi
🔸️خطر خط جدید تفرقه
✔این روزها که موضوع فعال سازی مکانیسم ماشه و پیامدهای آن به خبر اول رسانهها تبدیل شده است، برخی میکوشند بگویند تازه داریم به دوره سعید جلیلی برمیگردیم! این کار از دو جهت مضر به حال کشور محسوب میشود. اولا خود سبب ایجاد اختلاف و تفرقه درون کشور میگردد؛مخاطب اتحاد مقدس که رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند همه جریانهای سیاسی هستند نه فقط یک گروه و جریان خاص. ثانیا مطابق با واقع نیست و روایتی مخدوش به حساب میآید.
✔ایران از پائیز ۸۲ علیرغم اینکه اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی را پذیرفته بود و با وجود توافق پاریس در آبان ۸۳ با تروئیکای اروپا و تعلیق غنیسازی و پلمپ مراکز هستهای، تا سال ۸۴ یعنی پایان دولت اصلاحات، در شگفتی تمام هفت قطعنامه در شورای حکام دریافت کرد. یعنی در حالی که تمام مراکز هستهای تعلیق و تعطیل بود، علیه ایران ۷ قطعنامه صادر کردند. این عجیب نیست؟!
✔در مرداد ۸۴ یعنی در واپسین روزهای دولت خاتمی همه مراکز هستهای ایران فک پلمپ شد و در پی این اقدام ایران، بهمن ۸۴، پرونده ایران به شورای امنیت ارجاع شد. نکته مهم در اینجا آن است که آن چه سبب ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل و صدور قطعنامههای ۶ گانه شد، نه روی کار آمدن دولت احمدینژاد و یا مسؤلیت لاریجانی و جلیلی در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی، بلکه فک پلمپ صورت گرفته در دولت خاتمی و اقدامات بعدی در بخش هستهای کشور بود. که همه آنها اقداماتی درست و اصولی نیز محسوب میشود.
✔نکته بعدی اینکه گفته شود تصویب قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل در دوره مسؤلیت سعید جلیلی به وقوع پیوسته هیچ انطباقی با واقعیت ندارد. سه قطعنامه از ۶ قطعنامههای شورای امنیت(۱۷۳۷، ۱۷۴۷ و ۱۸۰۳ )در دوره علی لاریجانی به تصویب رسید. اما در این دوره صنعت هستهای کشور به اوج شکوفایی خود رسید. دستاوردهای این دوره در سال ۹۴ به عنوان امتیاز به طرف غربی داده شد، تا آنها نیز تحریمهای ظالمانه را برطرف کنند!
✔در انتها باید توجه کرد که مسیر هستهای در ادوار گذشته بر اساس تصمیمات کشور که عمدتا در شورای عالی امنیت ملی به تصویب و تأیید رسیده صورت گرفته است. چه تعلیق توسط دولت خاتمی، چه پیشرفت چشمگیر هستهای در دولت احمدینژاد و چه برجام در دوره روحانی صرفنظر از همه دیدگاههای موافق و مخالف حول و حوش آنها، جمعبندی نهایی کشور در آن ادوار بوده است؛ لذا اینکه حالا بیائیم و آن تصمیمات را به محلی برای اختلافات و منازعات جدید تبدیل کنیم، بر هم زننده اتحاد مقدس و خطایی جبرانناپذیر در این مقطع زمانی سرنوشتساز تلقی میشود. تردیدی وجود ندارد که با اتحاد مقدس که رهبر معظم انقلاب تأکید کردند با کمترین هزینه و بلکه به توفیق الهی با موفقیت از این مقطع حساس عبور خواهیم کرد. با اتحاد مقدس، پیروزی ملت ایران قطعی است.
#عزیز_غضنفری
@omidha_va_daghdagheha
هدایت شده از تحلیل اقتصادی. علی محمدی
♨️مکانیسم ماشه؛ از سایه روانی تا مدیریت واقعبینانه اقتصاد
ایران در سالهای اخیر کوشید تا از طریق مسیرهای دیپلماتیک و تعامل با اروپا مانع از فعالسازی مکانیسم ماشه شود. اما در عمل با بدعهدی و بهانهجویی مکرر طرف اروپایی مواجه شد. تجربه گذشته نشان میدهد تمدید این مکانیسم راهکاری معتبر برای حل مناقشه هستهای نبود و اروپای بدعهد از آن بهعنوان ابزاری برای گروگانگیری اقتصاد و امنیت ملی ایران مینگریست. پذیرش شرایط پیشنهادی اروپا –از جمله دسترسی نامحدود بازرسان و آغاز مجدد مذاکره با آمریکا– عملاً به تضعیف امنیت ملی کشور منجر میشد. از همین رو مخالفت ایران با تمدید مکانیسم ماشه تصمیمی منطقی در برابر فشار مستمر غرب بود.
بدیهی است این تصمیم هزینههایی دارد، اما هزینههای پذیرش تمدید بیشتر بود. ادامه تمدید به معنای تداوم فضای مبهم در اقتصاد کشور است. تهدید دائمی مکانیسم ماشه «سایه روانی منفی» ایجاد میکند که افق آینده را برای فعالان اقتصادی تیره تر ساخته و ذهنیت «انتظار برای بدتر شدن اوضاع» را تقویت میکرد. در نتیجه، بلاتکلیفی ناشی از تمدید خطرناکتر از تحریم بالفعل است.
تجربه اقتصاد ایران نشان میدهد شوکهای تحریمی گذرا هستند و شرط عبور از آنها انفعالگریزی و تدابیر سازگارانه است. بنابراین ایران نتیجه گرفت بهتر است با «شوک مقطعی فعالسازی مکانیسم ماشه» روبهرو شود و پس از آن امیدوار به وضعیت نسبتاً باثبات گردد.
بازگشت تحریمهای شورای امنیت دامنه فشار را گسترش میدهد، اما کشورهایی با روابط گستردهتر همچنان انگیزه خواهند داشت همکاریها را از طریق روشهای نوآورانه ادامه دهند. ضمن اینکه طرفهای تجاری بزرگ با ایران، به دلیل اختلافات ژئوپلیتیک با آمریکا و ملاحظات انرژی، ارتباط خود را منقطع نمینمایند.
از طرفی تحریمهای اصلی از سوی آمریکا میباشد. ما اکنون نیز در تحریمهای امریکا به سر میبریم و ایران توانسته است بخش عمده این فشارها را مدیریت کند. گذر زمان نیز باعث تلطیف فضای تحریمها میشود، مثل دوره تحریم ۱۳۹۷ که از ابتدای ۱۴۰۰ اقتصاد ایران وارد رشد شد.
باید دانست مهمترین پیامد مکانیسم ماشه در کوتاهمدت، روانی است. که از مسیر افزایش نااطمینانی و انتظارات تورمی میتواند بازارهای مالی را تحت تأثیر قرار دهد. از این حیث دو ماه پیشرو را میتوان یکی از سخت ترین برهه های بعد از انقلاب دانست. اما با تدبیر اقتصادی می توان مسیر تعادل نسبی را باز یافت. اهمیت مدیریت این دوره کوتاه نباید دستکم گرفته شود. چرا که بیعملی میتواند به تقویت بیاعتمادی و موجهای ثانویه منجر شود. آنچه بیش از خود تحریمها خطرناک است، بیبرنامگی در مواجهه با آن است. ما قبلا در اینجا، در خصوص راهکارها صحبت کردیم و در یادداشتی جداگانه به آن خواهیم پرداخت.
به هر حال، اقتصاد ایران از بحرانهای سختتری نیز عبور کرده و تابآوری خود را نشان داده است. تهدید امروز، اگر درست مدیریت شود، میتواند به فرصتی برای بازسازی و اصلاح سیاستها بدل شود.
#علی_محمدی
@tahlileghtesadi
🔰مکانیسم ماشه؛ اسم رمز جنگ چندلایه سیاسی_نظامی علیه ایران و محور مقاومت
🖊 #حسین_نجفی
🔹️مکانیسم ماشه، در ظاهر، بخشی از سازوکار حقوقی در برجام است که به طرفهای توافق اجازه میدهد در صورت ادعای عدم پایبندی ایران به تعهدات، تحریمهای شورای امنیت را بهطور خودکار بازگردانند. این روند، از دیدگاه رسمی، یک اهرم سیاسی _ دیپلماتیک برای اعمال فشار در چارچوب مذاکره بر سر برنامه هستهای ایران محسوب میشود؛ ابزاری که در ادبیات حقوق بینالملل، شکلی قانونی برای اِعمال مجدد فشارها به شمار میرود.
🔹️با این حال، شواهد میدانی و الگوهای رفتاری قدرتهای غربی و متحدان آنها نشان میدهد که مکانیسم ماشه، فراتر از یک ابزار نظارتی یا مجازات هستهای، به اسم رمز آغازگر یک بسته عملیاتی چندلایه تبدیل شده است. بستهای که هدف نهایی آن، تشدید انزوای بینالمللی ایران، تضعیف ظرفیتهای مقاومت منطقهای و حتی فراهمکردن بستر روانی، حقوقی و لجستیکی برای اقدام نظامی احتمالی آمریکا و اسرائیل است؛ اقدامی که میتواند از سطح تحریم فراتر رفته و به میدانهای امنیتی و نظامی کشیده شود.
🔹️یکی از نخستین نشانههای این رویکرد، بازگشت تقریباً آشکار «جنگ سفارتخانهها» در قالبی مدرن است؛ شامل فشار بر نمایندگیهای ایران، محدود کردن تحرکات دیپلماتیک، کاهش روابط رسمی و حتی اخراج دیپلماتها. این اقدامات، همانگونه که تجربه دهههای قبل نشان داده، مقدمهای مؤثر برای تشدید انزوا و محدود کردن دسترسی ایران به صحنه دیپلماسی جهانی خواهد بود.
🔹️در گام موازی، زمزمهها و شواهدی از هدفگیری کانالهای پنهان ایران برای دور زدن تحریمها شنیده میشود؛ اقداماتی که هم در حوزه سایبری و هم در قالب عملیات میدانی سخت دنبال خواهند شد. چنین رویکردی مستلزم تهاجم اطلاعاتی گسترده، اشراف دقیق بر شبکههای مالی و لجستیکی، و به دست گرفتن ابتکار عمل در حوزه سرزمینی و اقتصادی حریف است. این روند میتواند فشار را نهفقط بر سطح سیاسی، که بر بستر اقتصادی و امنیت ملی ایران نیز چند برابر کند.
🔚جان کلام
در نهایت، درک این نکته ضروری است که مکانیسم ماشه، صرفاً یک روند سیاسی_حقوقی محدود به پرونده هستهای نیست، بلکه علامتی است برای آغاز یک راهبرد فشار همهجانبه، ترکیبی از ابزارهای دیپلماتیک، امنیتی، اقتصادی و حتی نظامی. چنین برداشتی میتواند نگاه دقیقتری به سناریوهای احتمالی آینده بدهد؛ سناریوهایی که از تحریم و انزوا آغاز میشوند و میتوانند تا ایجاد اجماع بینالمللی برای اقدام سخت، گسترش یابند.
کانال تحلیلی #سیاست_نامه
👇 👇 👇
https://eitaa.com/siyastnameh
استاد دانشگاه مطالعات بینالمللی شانگهای چین در گفتگو با مهر:
خروج از انپیتی حق قانونی ایران، اما گزینهای پرهزینه است
🔺«پروفسور هونگدا فن» در گفتوگو با مهر:
با توجه به موضع خصمانه برخی کشورهای اروپایی و آمریکا، تهران قطعاً نیاز به واکنش دارد.
🔺خروج از ان پی تی یکی از گزینههاست و این حق قانونی ایران به عنوان یک کشور مستقل است.
🔺با این حال، این اقدام ممکن است منافع ملموسی برای ایران نداشته باشد و در نتیجه، تمدید معافیتهای تحریمی توسط شورای امنیت دشوار خواهد شد و ایران احتمالاً با تحریمهای بینالمللی سختتری مواجه خواهد شد.
🔺تهران باید مذاکرات خود با سه کشور اروپایی و همچنین آمریکا را فعالانه دنبال کند. مذاکره با کشورهایی که رویکرد دوستانهای ندارند، نشانه ضعف نیست بلکه راهی برای حفاظت بهتر از منافع ملی است.
🔺در صورت شکست مذاکرات، ایران باید تعامل خود با شرق و کشورهای جنوب جهانی را گسترش دهد تا نشان دهد این انتخاب دیپلماتیک یک اقدام موقت نیست، بلکه نمودی از تنوع دیپلماتیک بلندمدت کشور است.
🇺🇸 @Americaaa
@tahlileghtesadi
⁉️ بازی بی قاعده یا با قاعده؟
📝 محمدتقی احمدی
🔹تمام شواهد و قرائن و مواضع نشانگر تحولاتی عمیق و اساسی در منطقه غرب آسیاست. غربی که نگران ازاله خود از منطقه و درنتیجه افول قدرت او در جهان است و اینجا را جای پای محکمی برای ماندن در اریکه جهانی قدرت می داند. اکنون برهمگان آشکار شده است که موضوع کاملا جدی است و بدون شک منطقه و بویژه ایران با یک جنگ وجودی سرنوشت ساز مواجه است
⁉️ چه باید کرد؟
🔹اگر خلاصه و در چند جمله بخواهیم بازی ایران در مواجه با غرب را به تصویر بکشیم این است که ایران طی دو دهه گذشته تلاش کرده منافع خود را در قواره و چارچوب بین المللی دنبال کند و این مدت در عین پافشاری بر اصول خود همواره تلاش کرده با حسن نیت و رعایت حقوق بین الملل از تنش و درگیری دور باشد ، شاید این راهبرد تا جایی موفق بوده و در کنار آمادگی های نظامی و سایر مولفه های قدرت سایه جنگ را از ایران دور نموده هرچند سایه سنگین تحریم ظالمانه بر سر کشور سنگینی کرده است
🔹 امروز در مرحله ای هستیم که بازی خارج از قاعده شده به گونه ای که صاحبان نظم بین الملل خود نیز قائل به رعایت آن نیستند. دیگر نمی شود با راهبرد " نه جنگ نه صلح" پیش رفت و در واقع نمی توان قانونی بازی کرد!
🔹اشتباه بزرگ ایران زمانی است که به سان گذشته رفتار کرده و منتظر آرام شدن اوضاع با دادن و گرفتن امتیاز باشد! درحالی که همه چیز تغییر کرده و اگر با شرایط جدید وفق ندهد لاجرم خواهد باخت و از دور خارج خواهد شد! در حدی که حتی دادن امتیاز یک طرفه نیز کارساز نخواهد بود!
🔹برای این مهم براساس تجارب جنگ تحمیلی ۱۲ روزه باید تمام توان کشور در همه حوزه ها را برای یک مواجه سخت آماده کرد،
راهبردها ، رویکردها ، تاکتیک ها ، تکنیک ها و حتی اهداف را مورد ارزیابی مجدد قرار داده و براساس شرایط و قواعد جدید بازآریی و تنظیم کرد.
✅ممکن است آن قاعده مدنظر ، بازی بدون قاعده باشد ، تا ابزارهای کارآمد امروز برای فردا بی خاصیت و ناکارآمد نشده و تا ناگهان زود دیر نشده کاری باید کرد و تصمیم های بزرگی باید گرفت. تصمیمی که محاسبات غرب در رابطه با ایران را تغییر دهد!
🔹 تصویر جدید آنها از ما باید تصویری تهاجمی در حد انتحار و "همه یا هیچ "باشد. ما باید سیگنال آمادگی برای پرداخت بالاترین و بدترین هزینه را ارسال کنیم.
@tahlilrahbordi
هدایت شده از سیاست نامه
🔰 ایران و شانگهای؛ همپیمانی چندقطبی در برابر غرب
🖊#حسین_نجفی
🔹️سازمان همکاری شانگهای، امروز به یک همپیمانی راهبردی و محور قدرتمند در نظم چندقطبی روبهگسترش جهان تبدیل شده. این بلوک، متشکل از قدرتهای بزرگی چون چین و روسیه، بیش از ۴۰ درصد جمعیت جهان و یکچهارم تولید ناخالص جهانی را در بر دارد. برای ایران، پیوستن به چنین محور چندقطبی، نهتنها جایگاهی برابر در گفتوگوهای منطقهای و بینالمللی به ارمغان میآورد، بلکه یک سپر دیپلماتیک در برابر فشارهای ساختاری غرب ایجاد میکند.
🔹️در بُعد سیاسی، همپیمانی ایران با اعضای شانگهای حول محور اصولی چون حاکمیت ملی و مقابله با مداخلات خارجی، به شکلگیری مواضع هماهنگ در برابر سیاستهای انحصارطلبانه اروپا و آمریکا منجر شده است. این اتحاد چندقطبی، ابزار مهمی برای ایران فراهم میکند تا بخشی از فشار تحریمها را خنثی و مسیرهای تعامل با بلوک شرق را فعالانه گسترش دهد.
🔹️از منظر امنیتی، همپیمانی امنیتی شانگهای با ساختارهایی همچون سازمان منطقهای ضدتروریسم (راتس)، بستر اشتراکگذاری اطلاعات و اقدامات هماهنگ را برای مقابله با تهدیدات مشترک مهیا کرده است. در چارچوب این محور چندقطبی، ایران میتواند به تقویت ثبات مرزها، مهار افراطگرایی و کاهش پیامدهای اقدامات بیثباتکننده غرب در همسایگی خود بپردازد.
🔹️در حوزه اقتصادی، پیوند ایران با شبکه چندقطبی شانگهای و برنامههای کلان همچون کمربند و راه یا کریدور شمال_جنوب، فرصتهای بیسابقهای برای رهایی از انحصار مالی غرب و تنوعبخشی به بازارها فراهم کرده است. همپیمانی اقتصادی با این بلوک، نهتنها امنیت تجاری ایران را ارتقا میبخشد، بلکه آن را به یکی از مسیرهای حیاتی ترانزیتی اوراسیا بدل میکند.
🔚 کلام پایانی
همگرایی ایران با همپیمانی چندقطبی شانگهای، امکان بازتعریف موقعیت ژئوپولیتیک کشور در برابر غرب را فراهم آورده است. بهرهگیری هوشمندانه از این ظرفیتها، میتواند به تقویت امنیت ملی، تنوع اقتصادی و تثبیت جایگاه ایران در معماری نوین قدرت جهانی منجر شود.
کانال تحلیلی #سیاست_نامه
👇 👇 👇
https://eitaa.com/siyastnameh
هدایت شده از تحلیل اقتصادی. علی محمدی
♨️فیکس کردن ارز با مازاد تجاری!؟
برخی معتقدند اگر همه ارز حاصل از صادرات نفتی و غیرنفتی با یک نرخ ثابت توسط بانک مرکزی خرید و فروش شود، ثبات به بازار بازمیگردد. استدلال این گروه اینگونه است: در سال ۱۴۰۳ مجموع درآمد ارزی کشور حدود ۱۲۴ میلیارد دلار (۶۷ میلیارد نفتی و ۵۷ میلیارد غیرنفتی) برآورد شد، در حالی که مصارف وارداتی ۷۲ میلیارد دلار بود. بنابراین، روی کاغذ ۵۲ میلیارد دلار مازاد تجاری وجود دارد و میتوان نرخ ارز را فیکس کرد.
اما واقعیت بسیار پیچیدهتر است. نخست آنکه بخش بزرگی از درآمدهای نفتی اساساً در اختیار دولت قرار نمیگیرد. مطابق قانون، ۴۸ درصد به صندوق توسعه ملی، ۱۴ درصد به شرکت ملی نفت و ۳ درصد به مناطق محروم اختصاص مییابد. بدین ترتیب از ۶۷ میلیارد دلار درآمد نفتی، سهم واقعی دولت تنها حدود ۲۳/۵ میلیارد دلار است. دوم آنکه بازار غیررسمی ارز نیز وجود دارد که دولت هیچ ارزی به آن تزریق نمیکند، اما نیاز فعالان اقتصادی را با حجمی بین ۳۰ تا ۴۰ میلیارد دلار پوشش میدهد. به این ترتیب، منابع واقعی بانک مرکزی بسیار کمتر از ارقامی است که بر کاغذ ثبت میشود و در عمل، کشور با ناترازی ارزی روبهرو است. علاوه بر این، یکسری موانع ساختاری نیز وجود دارد. ضمنا فیکس کردن ارز با اتکای بر درآمدهای ناپایداری مثل نفت که تابع شرایط و ریسک های متعددی است،خطایی بزرگ می باشد.
بنابراین، در شرایط فعلی ایران، اتکا به مازاد تجاری نمیتواند مبنای علمی برای تثبیت نرخ ارز روی یک نقطه باشد.
اگر وقتی برای مطالعه داشتید، دو یادداشت زیر را بخوانید:
https://eitaa.com/tahlileghtesadi/300
https://eitaa.com/tahlileghtesadi/141
#علی_محمدی
@tahlileghtesadi