مدنی‌زاده، میانه تخصص و اتهام تاکنون هیچ سند معتبری درباره ارتباط سید علی مدنی‌زاده با رژیم صهیونیستی یا مراکز فکری غرب منتشر نشده است. اتهامات مطرح‌شده بیشتر بر پایه تحصیل وی در آمریکا، تولد فرزندش در آن کشور و دریافت بورسیه از دانشگاه شیکاگو است که بیشتر رنگ و بوی سیاسی دارد تا مستند امنیتی. رسانه‌های خارجی نیز اشاره‌ای به وابستگی فکری یا سیاسی او به غرب نکرده‌اند. بنابراین، این قبیل ادعاها فاقد پشتوانه اطلاعاتی معتبر بوده و بیشتر در بستر سیاست زدگی، افراط های تفکری، و رقابت‌های جریانی شکل گرفته است. در عین حال بدیهی است دانشگاه شیکاگو یکی از مراکز مهم تفکر نئولیبرال است که با اقتصاد اسلامی تفاوت‌های بنیادی دارد. اما صرف آشنایی با دیدگاه‌های این مکتب، به‌ویژه نظرات اقتصاددانانی مانند فریدمن، دلیلی بر وابستگی فکری یا سیاسی فرد محسوب نمی‌شود. تجربه نیز نشان داده که بسیاری از نخبگان ایرانی تحصیل‌کرده در غرب توانسته‌اند از آموخته‌های خود برای تقویت اقتصاد بومی و عدالت‌محور استفاده کنند. در نتیجه، حذف یک چهره علمی به صرف سابقه تحصیل در غرب، می‌تواند ناشی از نگاه افراطی امنیت‌محور به مقوله تخصص باشد. در نهایت، تشخیص صلاحیت مدنی‌زاده بر عهده مجلس شورای اسلامی است که با همکاری نهادهای اطلاعاتی و امنیتی، باید به‌طور دقیق، برنامه‌ها، تعهد ملی، و توان بومی‌سازی الگوهای اقتصادی او را بررسی کند. مجلس باید از فضای هیجانی و سیاسی دوری کرده و تصمیمی آگاهانه و مبتنی بر دانش و بصیرت انقلابی بگیرد. اگر در عمل نشانه‌هایی از گرایش به الگوهای اقتصادی غربی دیده شود، همان مجلس اختیار استیضاح را دارد. آن‌چه اهمیت دارد، پرهیز از ساده‌سازی موضوع، چه در قالب تجلیل بی‌دلیل و چه در هیاهوی اتهام‌زنی بی‌اساس است. #علی_محمدی @tahlilrahbordi

♨️افشای اسناد؛ ضربه‌ای به امنیت، مشروعیت و ثبات رژیم صهیونیستی. ✍ حیدر زارع ✴️افشای اسناد طبقه‌بندی‌شده رژیم صهیونیستی، به‌ویژه در حوزه‌های هسته‌ای، نظامی و اطلاعاتی، سه کانون بحرانی در معادلات امنیتی این رژیم ایجاد کرده است: 🟠پیامدهای امنیتی: این اطلاعات نه‌تنها به افشای ساختارهای محرمانه موساد و آسیب‌پذیری‌های نظامی می‌انجامد، بلکه زمینه را برای بی‌ثباتی در روابط بین‌المللی اسرائیل فراهم می‌کند. لو رفتن داده‌هایی درباره برنامه‌های هسته‌ای، به‌ویژه اگر شامل شواهدی از فعالیت‌های مشکوک یا تخلفات بین‌المللی باشد، می‌تواند مشروعیت این رژیم را در سازمان‌های بین‌المللی تضعیف کرده و فشارهایی تازه از سوی نهادهای حقوق بشری و کشورهایی چون ایران و هم‌پیمانانش ایجاد کند. 🟠تهدیدات سایبری و نظامی: از سوی دیگر، افشای اطلاعات حساس، فضای مناسبی برای حملات سایبری دقیق و زیرساختی فراهم می‌سازد. ایران یا گروه‌های محور مقاومت، با بهره‌گیری از این داده‌ها، می‌توانند عملیات هدفمندی را در ابعاد سایبری، نظامی یا منطقه‌ای طراحی کنند.بدین ترتیب، امنیت درونی اسرائیل، به‌ویژه در مرزها و مناطق پرتنش، بیش از پیش آسیب‌پذیر می‌شود. 🟠بحران بین‌المللی و دیپلماتیک: در کنار تهدیدات امنیتی، چهره بین‌المللی اسرائیل نیز در معرض بحران قرار دارد. درز اطلاعات درباره تعاملات پنهانی یا نقض احتمالی حقوق بشر، افکار عمومی جهانی و رسانه‌ها را علیه این رژیم تحریک کرده و زمینه‌ساز افت اعتبار دیپلماتیک و کاهش حمایت متحدان خواهد شد. 🔚در مجموع، افشای اسناد سری صرفاً یک رخداد امنیتی نیست، بلکه محرکی است برای آغاز موجی از بحران‌های چندلایه که می‌تواند بنیان‌های راهبردی و ثبات منطقه‌ای اسرائیل را به چالش بکشد. https://eitaa.com/asre_siasat @tahlilrahbordi

🔴 توقیف خوب، توقیف بد! / واکنش مهدی حسن، مجری مشهور آمریکایی به توقیف کشتی مادلین: "تصور کنید، فقط تصور کنید اگر دولت ایران، در آب‌های بین‌المللی، به یک کشتی اروپایی پر از شهروندان اروپایی حمله می‌کرد و سپس آنها را به اسارت می‌گرفت، غرب چه واکنشی نشان می‌داد. اما این کار را اسرائیل انجام داده، پس همه چیز خوب است. شهروندان ما اهمیتی ندارند." 🆔 @tshlilrahbordi

مواجهه با مهاجران در ایران و آمریکا! چگونه می‌توان اخراج مهاجران غیرقانونی را در سیاست داخلی ایران اقدامی مشروع دانست، اما در مورد ایالات متحده آن را مصداق نقض حقوق بشر تلقی کرد؟ در ایالات متحده، اعتراضات گسترده‌ای که در دوره‌ی ترامپ نسبت به سیاست‌های مهاجرتی شکل گرفته، بیشتر به دلیل نحوه‌ی اجرای سیاست‌ها بود، نه صرفاً اصل اخراج مهاجران غیرقانونی. سیاست هایی مثل: ۱. جدا کردن کودکان مهاجر از والدینشان سیاستی است که در مرز مکزیک اجرا می‌شد. دولت آمریکا در مواردی بچه‌ها را از والدین جدا می‌کرد و در کمپ‌های خاص نگه‌ می‌داشت. این اقدام، واکنش شدید نهادهای حقوق بشری، رسانه‌ها و مردم را در پی داشت. بسیاری گفتند: قانون را می‌توان اجرا کرد، اما نه به قیمت شکستن بنیان خانواده. ۲. استفاده از اصطلاحات تحقیرآمیز و نژادپرستانه ترامپ و برخی هوادارانش از عباراتی مثل "مهاجران جنایتکار"، "دوزخی‌ها" یا "آفت" برای مهاجران (مخصوصاً لاتین‌تبارها) استفاده کردند. این رفتارها حس نژادپرستی و بی‌عدالتی را در جامعه دامن زد. ۳. دوگانگی در برخورد با مهاجران. در امریکا تبعیض در برخورد با مهاجران از کشورهای مختلف محسوس است: مثلاً مهاجران اروپایی یا کانادایی معمولاً با احترام و سهولت بیشتری مواجه بودند، ولی مهاجران از آمریکای لاتین یا مسلمانان، با محدودیت‌ها و نظارت شدید. در نتیجه، اعتراض مردم بیشتر به روش‌های غیراخلاقی، تبعیض‌آمیز و نژادمحور در برخورد با مهاجران بود، نه اصل اجرای قانون. اما ایران یکی از کشورهای مهم مهاجرپذیر در منطقه است؛ بیش از ۴ دهه میزبان میلیون‌ها مهاجر افغان بوده و این مهاجرت معمولاً ناشی از جنگ، فقر، یا ناامنی در افغانستان بوده. و در سیاست‌های مهاجرتی خود موارد زیر رو رعایت کرده: ۱. ایران بدون ایجاد اردوگاه‌های رسمی (بر خلاف پاکستان یا برخی کشورهای دیگر) به بسیاری از مهاجران اجازه داده در دل شهرها و روستاها زندگی کنند. فرزندانشان به مدرسه رفتند، برخی مجوز کار و حتی مجوز تردد شهری دریافت کردند. ۲> با وجود محدودیت‌های اقتصادی، در سال‌های اخیر امکان ثبت‌نام فرزندان مهاجر در مدارس (حتی بدون مدارک اقامت) فراهم شد. همچنین در طرح‌های واکسیناسیون و درمان بیماری‌هایی مثل کرونا، افغان‌ها از خدمات رایگان یا یارانه‌ای برخوردار بودند. ۳.در سال‌های اخیر با تشدید فشار اقتصادی، دولت ایران اعلام کرد که مهاجران غیرمجاز باید به کشورشان بازگردند، ولی در اکثر موارد: ضرب‌وشتم یا تحقیر سیستماتیک صورت نگرفت؛ در خروج از کشور یا بازگشت، فرصت‌هایی برای انتقال دارایی، فروش اموال یا ثبت فرزندان فراهم شد؛ در رسانه‌ها و گفتار مسئولان نیز (حداقل در سطح رسمی)، غالباً از ادبیات محترمانه استفاده شد. @tahlilrahbordi

🔰 قطعنامه‌ای که بحران را تشدید می‌کند 📝#حسین_نجفی 🔴 قطعنامه اخیر شورای حکام، قطب‌بندی غرب و شرق را نمایان کرد. مخالفت روسیه و چین به عنوان حامیان استراتژیک ایران، و رأی ممتنع ۱۱ کشور نیز نشان‌دهنده عدم تمایل به همراهی با فشار غرب و نگرانی از پیامدهای بحران بود.در این یادداشت به بررسی این قطعنامه پرداخته شده است: 1️⃣هدف اصلی این قطعنامه، تشدید فشار دیپلماتیک بر ایران است. واکنش ایران به این قطعنامه، احتمالاً شامل تشدید فعالیت‌های هسته‌ای، افزایش غنی‌سازی اورانیوم و محدودیت‌های بیشتر بر بازرسی‌های آژانس خواهد بود که می‌تواند بحران را عمیق‌تر کند. 2️⃣پیامدهای این تحولات می‌تواند بازار انرژی جهانی را تحت تأثیر قرار دهد. همچنین، ایران به احتمال زیاد برای مقابله با فشارهای بین‌المللی، به تقویت همکاری‌های راهبردی با روسیه و چین و حمایت از متحدان منطقه‌ای خود روی خواهد آورد. همچنین به تشدید فعالیت‌های هسته‌ای خواهد پرداخت. 4️⃣بحث خروج احتمالی ایران از (NPT) به یک سناریوی جدی تبدیل شده است. این تحول ناشی از دو عامل است: نخست، قطعنامه اخیر که از دید تهران، آژانس را به ابزاری برای فشار یکجانبه تبدیل کرده و مشروعیت NPT را زیر سؤال می‌برد. دوم، افشای اسناد همکاری فنی-اطلاعاتی IAEA با موساد که بی‌طرفی آژانس را مخدوش کرده است. 🔚نتیجه‌گیری نهایی این است که برای جلوگیری از وخامت اوضاع وضروری است که غرب و آمریکا رویکرد به مذاکره در شرایط برابر و واقع‌بینانه روی آورند. در غیر این صورت، ماندن ایران در NPT بی دلیل بوده و بن‌بست کنونی می‌تواند به بحرانی عمیق‌تر تبدیل شود که عواقب آن فراتر از ایران، ثبات منطقه و جهان را تحت تأثیر قرار خواهد داد. کانال تحلیلی #سیاست_نامه 👇 👇 👇 https://eitaa.com/siyastnameh

🔰 برهنه‌سازی اطلاعاتی اسرائیل توسط هنر رزمِ نامرئی ایران «کابوس تل‌آویو، حالا تمام برگ‌های برنده در دستان تهران است» ♨️سکوت چندروزه مقامات تل‌آویو در برابر افشای نفوذ اطلاعاتی ایران به شاهرگ‌های امنیتی اسرائیل، نشانگر ضربه‌ای استراتژیک و کم‌سابقه است؛ رخدادی در سطح «وعده صادق ۳» که فراتر از عملیات نظامی، تجلی یک راهبرد چندلایه محسوب می‌شود: ۱. استراتژی پنج‌لایه ایران در پی عملیات «وعده صادق ۲»، فرماندهان ایرانی به این جمع‌بندی رسیدند که اقدامات صرفاً نظامی نمی‌توانند معادلات راهبردی را تغییر دهند. از این رو، «استراتژی پنج‌لایه» طراحی شد: *سیاسی: استفاده از اسناد برای فشار در مذاکرات، به‌ویژه پس از افشای همکاری آژانس با رژیم صهیونیستی. *اطلاعاتی: افشای مختصات حساس نظامی و شبکه جاسوسان موساد، محور نرمال‌سازی با اعراب را با بحران مواجه کرد. *روانی و رسانه‌ای: پیام عبری‌زبان «ما اسرار شما را می‌دانیم» و فرار ۴۰ نیروی امنیتی در ده روز (بنابر گزارش تایمز اسرائیل) فضای روانی اسرائیل را مختل کرد. *امنیتی: تعلیق حداقل ۵ عملیات موساد طبق گزارش منابع اسرائیلی به رویترز. *اقتصادی: برآورد INSS از نیاز ۳.۲ میلیارد دلاری و ۱۸ ماهه برای بازسازی سامانه‌های امنیتی. ۲. آناتومی عملیات نفوذ. نفوذ به تأسیسات فوق‌محرمانه دیمونا، با مکانیزم زیر انجام شد: *انتقال تدریجی اسناد طی ۱۸ ماه در قالب بسته‌های میکرو *استفاده از بسترهای رمزارزی متعلق به اسرائیل برای انتقال داده‌ها *این عملیات، تلفیقی از نفوذ انسانی، سایبری و عملیات روانی بود و مصداق جنگ سایبری نسل چهارم به شمار می‌آید. ۳. نتیجه و پیامدها *سکوت تل‌آویو نشانه فروپاشی توهم نفوذناپذیری موساد است. *فرار مغزهای امنیتی، آغاز شکاف در ساختار اطلاعاتی اسرائیل تلقی می‌شود. 🔚این رویداد آغاز مرحله‌ای نوین در رقابت اطلاعاتی منطقه‌ای است؛ مرحله‌ای که در آن، قدرت در سکوت و سایه، بازتعریف می‌شود. ✍ #ح_عرفانیان 🆔@andishvarzane

دستانم به‌سختی به سمت نوشتن می‌رود، مینویسم،ولی با اشک و امید... می نویسم تا حجت تمام شود... مخاطب عزیز... امروز هر ریالی که در دست داریم، نه فقط پول، بلکه تیری است در میدان نبردی خاموش. اگر آن را روانه‌ی بازار دلار یا مسیرهای سوداگرانه کنیم، گویی تیر را نه به دشمن، که به قلب هم‌وطنان‌مان شلیک کرده‌ایم. و با دشمن در یک صف ایستاده ایم. در این جنگ نابرابر اقتصادی، وطن ما زخمی‌ست و چشم امیدش به دستان ماست؛ دستانی که می‌توانند مرهم باشند یا خنجری دیگر. آیا انصاف است در روزهایی که سفره‌ی مردم کوچک‌تر شده، سرمایه‌مان را به بازارهای نامولد و سودهای بی‌ریشه بسپاریم؟ نه، این کاری نیست که دل یک ایرانی باغیرت و باوجدان بپسندد. ایستادگی فقط در جبهه جنگ نیست، گاهی در انتخاب میان سود شخصی و درد جمعی است. بیاییم در صف سازندگی بایستیم، نه در صف بی‌تفاوتی. در این شرایط، وطن بیشتر از همیشه به دل‌های گرم و تصمیم‌های جهادی ما نیاز دارد. #علی_محمدی @tahlileghtesadi

♨️راهبرد «ضربه دوم» در دفاع جمهوری اسلامی ایران راهبرد نظامی جمهوری اسلامی ایران بر اصل «بازدارندگی» استوار است. به‌معنای آن‌که کشور ما آغازگر جنگ نیست، اما در برابر هرگونه تجاوز، با قدرت پاسخ می‌دهد. یکی از پایه‌های این راهبرد، «استراتژی ضربه دوم» است که در اتاق های جنگ نیروهای مسلح بارها تمرین شده است. 🔸 منظور از ضربه دوم این است که حتی اگر دشمن حمله اول را انجام دهد، ایران بتواند پاسخی قاطع و ویرانگر بدهد. این پاسخ به‌قدری باید سنگین باشد که طرف مقابل از ادامه جنگ پشیمان شود و هزینه سنگینی را متحمل گردد. در این مسیر، پنج مؤلفه کلیدی در طراحی دفاع کشور مورد توجه قرار گرفته‌اند: ۱. پراکندگی و پایداری نیروها: نیروهای نظامی در نقاط مختلف کشور و در پایگاه‌های متنوع مستقر شده‌اند. این کار باعث می‌شود حتی پس از حمله اولیه، امکان دفاع و پاسخ‌گویی حفظ شود. ۲. یگان‌های واکنش سریع: نیروهای موشکی و مراکز فرماندهی زیرزمینی با حفظ پراکندگی، آماده‌اند تا در لحظه مناسب، به دشمن پاسخ دهند. 3. ساختار فرماندهی چندلایه: حتی اگر بخشی از فرماندهی آسیب ببیند، فرماندهی جایگزین به سرعت وارد عمل می‌شود. ۴. سامانه‌های اطلاعاتی و سایبری مقاوم: شبکه‌های اطلاعاتی کشور به شکلی طراحی شده‌اند که در برابر حمله‌های سایبری هم پایدار باشند. ۵. چالش زمان پاسخ‌دهی: نقطه‌ضعف احتمالی این راهبرد، نیاز به زمان برای ارزیابی و تصمیم‌گیری است که ممکن است دشمن بخواهد از آن سوءاستفاده کند. اما افکار عمومی نباید طاهر را ببینند. 🟢 نمونه‌های تاریخی مثل جنگ تحمیلی( عملیات بتح المبین و بیت المقدس) یا تجربیات روسیه و ناتو نیز نشان داده‌اند که «ضربه دوم» می‌تواند تعادل جنگ را تغییر دهد. 🔚در نهایت، راهبرد ضربه دوم ستون اصلی دفاعی ایران است. مهم این است که فریب حمله اول دشمن را نخوریم؛ چون بازی واقعی تازه بعد از آن شروع می‌شود. #علی_محمدی @tahlilrahbordi

در تاریخ ایران و برای فرزندان ما خواهند نوشت: در این مُلک و مملکت، سیدی می زیست که هر کس نگاه بدی به مامِ میهن انداخت یقه اش را رها نکرد. او پدر ملت و معمار نوین امنیت ملی ایرانی ها شد. @tahlilrahbordi