👺 منافقینی که همیشه هستند! 🔺 ‏تبیین طبقه‌ی منافقین توسط استاد #شهید_مطهری 🅱️ #ویتامین_ب (بصیرت) @tahzibmm

📝قسمتی از وصیت‌نامه تکان دهنده شهید امیر حاج امینی: اگر به واسطه خونم حقی بر گردن دیگران داشته باشم، به خدای کعبه قسم از مردان بی غیرت و زنان بی حیا نمیگذرم. @tahzibmm

✍️امام علی عليه السلام: بدى، در سرشت هر كسى نهفته است. اگر صاحبش بر آن چيره شود، پنهان مى‌گردد و اگر بر آن چيره نشود، آشكار مى‌گردد. 📚 غررالحكم حدیث ۲۱۹۰ @tahzibmm

🌺دستت اما حکایتی دارد... ⚠️سالروز ترور #امام_خامنه ای در ششم تیرماه سال ۱۳۶۰توسط منافقین کوردل 🔰سلامتی رهبر عظیم الشأن انقلاب #صلوات ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @tahzibmm

#گزارش_تصویری 🔺افتتاحیه #احیاء 🆔@ehya_1401

#سلام_امام_زمانم💞 چشم آلوده کجا، دیدن دلدار کجا؟ دل سرگشته کجا، وصف رخ یار کجا؟ کاش در نافله ات نام مرا هم ببری که دعای تو کجا، عبد گنه کار کجا 🍃تعجیل در فرج مولا صلوات🍃 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج @tahzibmm

🎤#شهید_بهشتی(ره): هدف اسلام تربیت انسان عاقل نیست بلکه، تربیت انسان #عاشق‌_عاقل است. 🔼 هفتم تیر سالروز شهادت مظلومانه آیت الله دکتر بهشتی و 72تن از یاران امام خمینی (ره) گرامی باد. @tahzibmm

📣 معرفی کتاب/ تشکیلات بهشتی 🔺مجموعه نظرات تشکیلاتی شهید بهشتی در این کتاب جمع آوری شده است که برای فعالین تشکل های انقلابی مفید خواهد بود. 🌐 لینک دانلود این کتاب در کتابخوان طاقچه: https://b2n.ir/p21709 ✊بسیج مدرسه معصومیه قم: @basij_masoumieh @tahzibmm

✨﷽✨ 🌼از لحظات آخر مرگ جدا بترسید ✍️هنگام احتضار و جان کندن عالمی،‌ برایش دعای عدیله می‌خواندند و او تکرار می‌کرد؛ وقتی رسیدند به جمله "واشهدان الائمة الابرار" محتضر گفت: این اول حرف است، یعنی قبول ندارم! تا سه مرتبه او را تلقین می‌کردند و او می‌گفت این اول حرف است. پس از لحظه‌ای عرق تمام بدنش را گرفت و چشم‌هایش را باز کرد و با دست اشاره به صندوقی که در گوشه حجره نمود و امر کرد سر آن را باز کردند. و از میان آن یک ورقه بیرون آوردند پس به او دادند و آن‌را پاره‌اش کرد. چون سبب آن را از او پرسیدند گفت: من به کسی پنج تومان قرض داده بودم و از او سند گرفته بودم، هر وقت به من می‌گفتید بگو: واشهدان الائمة الابرار؛ می‌دیدم فردی با ریش سفیدی سر صندوق ایستاده و این سند را به دست گرفته و می‌گوید اگر این کلمه شهادت را گفتی این سند را پاره می‌کنم. من برای گرفتن طلبم به آن سند نیاز داشتم و در آن لحظه راضی نمی‌شدم که این شهادت را بگویم و چون خدا به لطف خودش مرا شفا داد و از حالت احتضار خارج شدم، آن سند را خودم پاره کردم که دیگر مانعی از گفتن کلمه شهادت نداشته باشم. 📚داستان‌های شگفت شهید دستغیب به نقل از منتخب التواریخ، باب 14 @tahzibmm