من قبل اعلام نتایج کنکور: برم دانشگاه یه همسر در خور شأن برا خودم پیدا کنم.
من بعد اعلام نتایج کنکور: همسر فقط اونی که مامانم پیداش کرده، والسلام.
🔺فاطمه آرامی🔺
طنزیم| @tanzym_ir
هدایت شده از کشماست
10.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تهِش که چی؟
🙏باتشکر از بِهَم زدگان نوستالژی !
⛔️هشدار: با خانواده کشماست را نگاه کنید
@keshemast1
دقت کردین از وقتی برقا قطع میشه، دیگه کسی نمیگه برو ببین خونه همسایه برق دارن یا نه؟
🔺فاطمه دریس🔺
طنزیم| @tanzym_ir
با منی که مراسم اهدای مدال به سرداران دیپلماسی رو ثانیه به ثانیه دیدم، از مکانیسم ماشه حرف نزنین.
🔺یاردانقلی🔺
طنزیم| @tanzym_ir
فرهنگستان زبان و ادب فارسی: بهجای «کرانچی» بگویید «کروچنده»
یعنی از این به بعد برای تماشای شبهای نورانی تلاویو، علاوه بر چیپس و ماست و تخمه، چند بسته «کروچنده» باید ذخیره داشته باشیم.
🔺یگانه زمانی🔺
طنزیم مخاطبان| @tanzym_ir
انصارالله یمن: اسرائیل منتظر غافلگیری بزرگ ما باشد.
وقتشه که ابوذر روحی تو میدون بزرگ صنعا، نحن المنتقمون اِسمع اِسمع یا صهیون بخونه.
🔺حسین اعتمادی🔺
طنزیم مخاطبان| @tanzym_ir
اهرم فشار
🩹
کاتر: سجاد گیل پور
👀 چسب زخم / پایگاه کارتون و کاریکاتور
@chasb_e_zakhm 👈
هدایت شده از باشگاه طنز
6.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مکانیسم ماشه؟چیست و چگونه عمل میکند؟
✍️: سید مهدی حسینی
🗣️: علی شاهمرادی
#مکانیسم_ماشه
#برجام
🥊 باشگاه طنز | @bashgahtanz
روزنوشت یک پدر
شنبه ۱ شهریور
میخواهم مخزن شیشهشوی ماشین را پر کنم؛ یک عنکبوت زیر کاپوت تار تنیده است. فکر کنم سر کلاس مکان شکار که بعد ناهار بوده، خوابش برده است.
یکشنبه ۲ شهریور
ساعت 2 نیمه شب بیدار میشوم تا شیشهشیر پسرم را بشویم؛ به سمت آشپزخانه که میروم توپش جلوی پایم میآید، در تاریکی توپ را شوت میکنم و میروم. صبح میخواهم بروم سرکار، دستهگل عروسی که همسرم خشک کرده بود، دیشب پرپر شده است؛ بدون هیچ سروصدایی لباس میپوشم و از خانه خارج میشوم.
دوشنبه ۳ شهریور
خواهر همکارم برای عمل زیبایی بینی به اتاق عمل آمده است، همکارم وقتی از من حال خواهرش را میپرسد، میگویم:« خودش که خوبه ولی اونقدر دماغش کج بود از درست شدن انحرافش قبض برقتون تا یک سال مجانی میاد». میخندد اما از چهرهاش مشخص است که منظورم را نفهمیده است.
سهشنبه ۴ شهریور
همسرم در منزل حضور ندارد و کسی برایم چایی دم نمیکند؛ از چایی لیپتون استفاده میکنم، با خودم فکر میکنم اگر چایی زبان بسته، زبان داشت میگفت:« تو رو خدا منو بیار بیرون؛ سوختم ببین دارم نم پس میدم.»
چهارشنبه ۵ شهریور
یک پیکان مشکی با تزئینات کلاسیک توی کوچه پارک کرده است. همسرم میگوید: « اووه! عجب ماشین خوشگلی.»
پشت شیشهاش نوشته قیطو. هرچه فکر میکنم نمیفهمم یعنی چه؟
همسرم میگوید :« عه پشتشم نوشته طوقی.»
سکوت میکنم که این سکوت منطقیتر است.
پنجشنبه ۶ شهریور
خالهام آش پشت پا بار گذاشته است. شوهرش در حال همزدن دیگ توی شلوغی، گوشی توی دستش و به صفحه زل زده است. نزدیکش میشوم. دارد برای بار هفتاد و هشتم تکرار جومونگ را نگاه میکند.
جمعه ۷ شهریور
در خیابان پیرزنی را میبینم که پشتش کاملا خم شده است. یاد این شعر میافتم:« چرا خم گشته میگردند پیران جهاندیده/به زیر خاک میجویند ایام جوانی را.»
🔺حسین مجرد🔺
طنزیم| @tanzym_ir