#شخصی
🌏 چرا باید نماز بخوانیم ؟
(دلیل عقلی بر خواندن نماز)
قسمت اول
علت آن این است که باید بندگی خدا را بکنیم ! انسان موجود نیازمندی است ، راه گریزی از بندگی ندارد ، اگر بندگی خدا را نکنیم باید بندگی دنیا و متعلقاتش و به تبع آن بندگی هوا و هوسمان را داشته باشیم و بندگی خدا صورت نمی گیرد مگر به شناخت خدا و اطاعت از او! و اطاعت از خداوند صورت نمی گیرد مگر به صدور اوامر و نواهی از ناحیه او ،و اوامر و نواهی صادر شده از او اطاعت نمی شود، مگر به وعده آخرت و زندگی جاودان و بهشت ابدی انسان ! چرا که اگر ابدیتی برای انسان درکار نباشد ،عبادت خدا بی ثمر می شود ، زیرا عبادت خدا در گرو تسلیم و سرکوبی خواهش های نفسانی است که اگر آخرت نباشد ، این مجاهدت و از خودگذشتگی غیر معقول می شود چرا که انسان در دنیا به بندگی مختار است و نه مجبور! و انسان مختار ،عمر کوتاه و لذات آن را فدای عبادت بی اجرو مزد نمی کند!
و وعده آخرت داده نمی شود ، مگر با ارسال وحی و ارتباط با بشر ! تا خداوند وعده آخرت ندهد ما از کجا باید بفهمیم که آخرتی هست ؟ اگر هم حتی ظن و گمان به آخرت ببریم ، چگونه قاطعانه به آن علم پیدا کنیم ! اگر هم حتی علم پیدا کنیم ، راه رسیدن به آن چگونه خواهد بود ؟ اگر ما با عقل خودمان یکسری کارها را به خواست خدا نسبت دادیم ، چرا دیگری با عقل خودش ، خواسته های متفاوتی نسبت به ما به خدا نسبت ندهد ؟ و واقعا ما چگونه علم پیدا می کنیم که سیره انسان کامل و اهل بهشت ، دقیقا چگونه باید باشد ؟ الان که ما این حرف ها را می زنیم به خاطر علم به وجود آخرت از زبان ادیان الهی است ، واقعا اگر ادیان الهی نبودند ، پیامبری نبود ، هدایتی نبود ، و فرض کنید مثلا یک انسانی بلند میشد و می گفت من با عقل خودم یافتم که بهشت و جهنمی هست و باید اینگونه عمل کرد ، جدن چرا باید به او اقتدا کنیم ؟ چه جبری وجود دارد که او راه حق را یافته است ؟ چه الزامی وجود دارد که خداوند او را هدایت و رهبری کند و کارش را بتواند به سرانجام برساند ، اصلا چگونه جبهه شر و منفی می گذاشتند چنین انسانی اگر واقعا راهش حق بود رشد کند و چگونه او با چنین عزم و اراده ای تنها بر پایه یکسری اوهام و خیالات که فکر می کند از ناحیه خداوند ماموریت دارد می تواند برای خدا مبارزه کند و در آخر پیروز هم بشود ؟ واقعا هدایت خدا این شکلی اصلا ممکن نیست ! چرا که به کوچکترین اتفاق و حادثه ای تزلزل و یاس و ناامیدی در شخص مدعی هدایت پیدا می شود و این عزم و اراده ، و این قاطعیت در امر هدایت ، برای کسی اتفاق نمی افتد مگر اینکه خداوند واقعا به او وحی کند و حقیقت را به او الهام کند !
و الا تنها با تکیه بر عقل خودش ، اگر هم حتی علم به آخرت پیدا کند ، جدن این سوال پیش می آید چگونه است که خداوند انسان ها را در دنیا در امتحان قرار داده باشد و آخرتی هم در کار باشد ، اما آنها را به بهشت و جهنم نوید نداده باشد !؟ آیا روز قیامت نمی شود یک عده ای بلند شوند و بگویند خدایا تو که به ما حرفی نزده بودی ! و فلانی تنها با حدس و گمان خودش ادعای بهشت و جهنم کرد ، حال آنکه باز با حدس و گمان خویش راه سلوک و هدایت را برای ما نشان داد ، و وقتی از او پرسیدیم این راه را از کجا اوردی گفت با عقل خودم رسیدم ! تازه چون با عقل خودش اراده کرد ، عزم و تصمیمش او را سودی نبرد و نتوانست صدایش را جز خودش و دو نفر کناریش به بقیه هم برساند و خیلی ها سخن او را نشنیدند و حرف و گام اندک او هم جز زمان کوتاهی ماندگار نبود و جدن این چگونه هدایتی است ؟ خدایا آیا ممکن است از ما انتظار داشته باشی که چون یک انسان با عقل خودش احتمال بهشت و جهنم داده و با عقل خودش برای ما دستور زندگی بافته است و اصلا نتوانسته صدایش را هم به ما برساند و باز نتوانسته در مقابل جبهه شیطان دوام بیاورد و یک زمان در کل این دوران انسانیت ،تنها او به عقلش چنین رسید و دیگر زمان ها بدون هدایت بودند و یا اینکه در هر زمانی هر کسی بلند شد و با عقل خودش گفت راه من درست است و هر کسی را دیگری را در زمان های دیگر یا نشنید یا ندید یا انکار کرد و یا تایید نمود و اگر تایید نمود بخشی از آن را پذیرفت آن هم باز با عقل خویش ، حال چگونه راضی میشوی ما او را اطاعت می کردیم و او را جانشین شما روی زمین قرار می دادیم ، در حالی که هیچ سند و امضایی از شما درباره او و سیره او و وعده اش به ما نرسیده است ؟ و او نیز حتی خودش هم اعتراف می کند که تنها در اوهام و خیالاتش جانشین شما روی زمین است ! و باز در حالیکه خدایا ما هم عقل و سری داشتیم و با عقل و سرمان یقین داشتیم که او جز یکسری چرندیات چیز دیگری نمی گوید ،و اگر باید به حرف های مفت همدیگر عمل می کردیم پس چرا او به حرف ما بلند نشد و آخرت و گفتارش را کتمان ننمود؟و ما را به پیامبری تو برنگزید؟ و تو ما و دیگر یارانمان را اهل بهشت نکنی؟
🌏 علیرضا ساغندی
@tarighatezendegi
#شخصی
🌏 چرا باید نماز بخوانیم ؟
(دلیل عقلی بر خواندن نماز)
قسمت دوم
پس وقتی وعده بهشت وجهنم برای اطاعت و بندگی خدا لازم است، این وعده با فکر و عقل و گمان و حدس ،به اجرا در نمی آید ! و باید خدا با بشر ارتباط برقرار کند ، که ما این ارتباط را در قالب پیامبران الهی یافته ایم ! و این هم خلاف واقع نیست که وقتی وعده آخرت از ناحیه پیامبران الهی به ما می رسد ، راه و روش و اطاعت و بندگی خدا هم از آن طریق به ما می رسید ! و ما نمی توانیم وعده بهشت و جهنم را از پیامبران بگیریم بعد بگوییم دیگر کار به سخنان و اوامرو نواهی آنان نداریم ، هر چه عقلمان گفت عمل می کنیم تا به بهشت برسیم ! نخیر نمی شود ، زیرا بهشت و جهنمی که خدا به آن وعده می دهد در گرو عمل به دستورات خودش است ! بله اگر بهشت و جهنم را خودمان می ساختیم ، خودمان هم به خودمان وعده می دادیم و خودمان هم طبق آن عمل می کردیم چنانچه در شرح خصوصیات پیامبر خود نصب شده و خود مختار و دین من دراوردنی اش و چسباندن آن به خدا که شرحش کامل بیان شد ، این امر ممکن است و شدنی خواهد بود ! اما وعده الهی صادقانه و بدون هرگونه ابهام را پیامبران واقعی داده اند ، راه و روش رسیدن به آن را هم گفته اند ، پس اگر ما غیر از خواسته الهی عمل کردیم و مثلا راهی را جز راه خداوند به اسم عقل خودمان برگزیدیم این معنایش این است که ما بندگی خداوند را نکرده ایم ، بلکه باز اطاعت از هوا و هوس و شهواتمان داشته ایم ! چرا ؟ چون عقل خود و به عبارت قشنگ تر، حرف دل و هوا را بر حرف خدا ترجیح داده ایم و تنها گمان کرده ایم که بندگی خدا را انجام داده ایم ! عقلی که خارج از دستورات الهی و جدا از فرمان های آسمانی سخن بگوید ، این عقل چون فرمان بردار نیست همان عقل زمینی و مادی و تابع بندگی امیال و در حیطه دنیا پرستی می چرخد نه بندگی خدا.
نماز و روزه هم آن گونه که به ما آمده است ،انجام آن مصداق بارز بندگی خداوند است و اگر ما طالب زندگی اخروی هستیم و جهان را بدون خدای حکیم نمی بینیم و خلقتمان را پوچ و عبث و بیهوده نمی خوانیم ! چاره ای نداریم برای اینکه نشان دهیم به خداوند هادی و حکیم ایمان داریم و زندگی انسان را فقط در حد همین دنیای فانی نمی بینیم ، باید به انبیای الهی ایمان بیاوریم و آنها آنچه از ما خواسته اند را انجام بدهیم ! غیر از این باشد بندگی خدا را نکرده ایم و راه دنیا پرستان را رفته ایم و فراموشی خدا و دین خدا ، به معنای انکار خدای واقعی و بندگی او و پیامبران الهی و آخرت بوده است ! که اگر ایمان می داشتیم به حده اقل فرمان آنها به مانند نماز تسلیم می شدیم و آن را انجام می دادیم!و واقعا فرق انسان بی دین و بی خدا با انسان با دین و با خدا در چیست؟آیا جز نماز و حجاب و روزه چیز دیگری هست؟اگر ما این ۳ چیز را کنار بگذاریم،دیگر چه شباهتی به مسلمانان می توانیم داشته باشیم؟
اگر ما نماز را برای خدا نخوانیم ، چگونه می توانیم بگوییم دیگر کارهایمان را برای خدا کرده ایم ؟ خدایی که از زبان پیامبران کارهای صالح و نیک را بیان کرده ،همان خدا هم نمازو روزه و حجاب را اعلام کرده است ! آیا غیر این است که با نخواندن نمازو روزه و داشتن حجاب و پوشش اسلامی ، به حرف دلمان گوش کرده ایم و دیگر کارهای صالح و نیک را هم ،آن اندازه که انجام داده ایم باز به خاطر قلب و دل خودمان بوده است ! و چگونه می توانیم روز قیامت از خدا انتظار داشته باشیم ، که چون به خاطر دل و هوس خودمان کار خوبی کرده ایم ،بهشت و جهنمی که تو ما را امر کرده ای و نوید داده ای ، ما را هم اهل همان بهشت کن ؟!آیا خدا نمی گوید بهشت و جهنم نوید انسانی بود که به خاطر من خدا کار صالح انجام داد و انسانی که می خواهد بگوید به خاطر خدا اعمال نیک انجام می دهد ،نماز و روزه و حجاب و پوشش اسلامی اش را هم بر می گزیند نه آنکه آن ها را رها کند ! آری بهشت و جهنم نوید بندگی خداست !و الا گوش دادن به عقل و قلب و دل خودمان و فراموشی اوامر و نواهی خداوند حتی به بهانه انجام کار نیک و صالح مصداق عمل و اطاعت به هوای نفس و امیال و شهوات انسانیست و نتیجه اش جهنم و عذاب الهی را دربر دارد و دقیقا به خاطر همین است که در روایات ما یکی از شروط ایمان اعتقاد به نماز و روزه و واجبات الهی می باشد ،که اگر کسی آن ها را انکار کند حتی اگر خدا و پیامبر و امام را هم قبول داشته باشد ، کافر خطاب می شود.کاملا عاقلانه است که انسانی که خدای بدون پیامبر را می پذیرد،یا پیامبر بدون دین را و یا امام بدون نماز و واجبات دیگر اسلام را ،گویا خدای واقعی که هم پیامبران را فرستاده هم قران هم امام و هم نماز و روزه را،او این خدا را پرستش نمی کند وتنها خدای ساخته ذهنش را آنگونه که دوست دارد و با آن عشق می کند باور دارد.پس لا اله الا الله او با لااله الا الله دیگری کاملا متفاوت است و نمی توان هر دو را از یک نوع دانست!
✍ علیرضا ساغندی
@tarighatezendegi
#شخصی
🌏 چرایی وجوب ارسال دین از ناحیه خداوند توسط پیامبران الهی ؟
(چرا با اکتفا به عقل خودم در دنیا زندگی نکنم)
قسمت اول
از خداوند کار بی حکمت سر نمی زند و چون خداوند بی نیاز است و نیازی به خلقت انسان و دیگر موجودات ندارد ، پس باید گفت خداوند به خاطر همان خلقت است که آنها را پدید اورده است ! پس نفع و منفعتش را همان موجودات خواهند برد و دیگر اینکه چون تنها صاحبان خرد چرایی خلقت از منظرشان گذر می کند ، پس جواب سوال هم مخصوص همان آنها خواهد بود و نفع و خیرش را همان آنها خواهند برد ! و دیگر حیوانات و گیاهان این دغدغه در وجود آنها نیست که مثلا گاو بگوید خلقت خدا به نفع گاو ها تمام می شود و یا به نفع مثلا الاغ ها ! اما انسان چون می پرسد و برای او هدف خلقتش مهم است و این دغدغه برای او نشان از ترس او در امر هدایتش است ، و به خاطر همین فرقش یعنی داشتن عقل نسبت به حیوان است که باید به او گفت که خداوند تنها برای فیض رسانی و نعمت دادن به انسان او را آفریده است ! و الا براای حیوانات حیوانات دیگر همچون گاو فرقی نمی کند که باشد یا نباشد ، او مدتی آنگونه که خداوند به او فرمان زندگی داده است را بنا به فطرتش زندگی می کند و چه دوباره بازگردانده شود چه نشود هیچ گاه برای او این پرسش و سوال و اینکه چرا کم است یا زیاد به وجود نمی آید . و چون روی سخن ما انسان است و او همچون گاو نیست که پرسش نداشته باشد و همچنین دانستیم که انسان نیامده که رنج ببیند و در آخر در دنیای فانی تباه شود و دیگر نیز موجود نشود .بلکه اگر خداوند انسان را برای رفع نیاز خودش نیافریند که نیافریده است و همچنین فکر نیاز و درد و آرامشس او هم نباشد که این هم ممکن نیست و ما می بینیم که مدام به انسان در دنیا رنج و زحمت می رسد پس اگر بی حاصل باشد و بعدش هم انسان با مرگ دنیایی به فنا و نیستی برود ، آیا اینکار برای خداوند جز کار عبث و بیهوده و ظلم به انسان چیز دیگری هم خواهد بود ؟ یا این خدا ، خدا نیست ! یا طریقه خدایی کردن را نمی داند و عجب خدای جاهلی است ! در حالیکه همه این سخن ها و حرف و حدیث ها به خدای سبحان واقعی نمی نشیند و خداوند بینیاز و حکیم است .
پس وقتی خلقت انسان در این دنیا بدون حکمت نباشد و حکمتش هم جز فیض رسانی برای انسان نباشد و وقتی این دنیا با شرایطی که دارد محل مناسبی برای فیض رسانی دائمی او نمی باشد ، و وقتی این دنیا به پایان رسید ، گویا هیچ وقت نبوده که اصلا فیضی به او برسد ، پس چاره ای نیست که انسان را جاودانه بخوانیم و او را برای دنیای دیگر تصور کنیم ! اما سوال اینجاست ، پس این دنیای پر از رنج و درد برای انسانی که خداوند او را برای فیض رساندن و رحمت دادن آفریده است ، به خاطر چیست ؟ اینجاست که هدایت خداوند برای انسان قطعی میشود ! البته هدایتی به غیر هدایت گاو و الاغ ، چون آنها عقلی ندارند و هدایتشان در سرشت و فطرتشان و در ذاتشان به آنها الهام شده است و ناچارند آنگونه بخواهند و انحام دهند که خدا می خواهد اما انسان چون عقل دارد و مختار به بندگی خدا و بندگی شهوت و هوای نفس است و می تواند راه سلامت را برگزیند و یا شقاوت را اینجاست که بر خداوند است که او را مطابق با انسانیتش متفاوت با حیوان هدایت کند و مثلا با سخن و معنا بگوید چرا تو را در دنیا جای داده ام هدفم از این کار چه بود ؟ و همچنین بگوید حال باید در این دنیا چه کار بکنی ! و دنیای دیگر به چه شکل است و چگونه به آن خواهی رسید ! خب همه این ها نیازمند هدایت انسان است برای رسیدن به آن فیض اکبر ... اگر خدا انسان را تنها بگذارد و هر کس طبق عقل خودش زندگی بکند ، عقل زمینی که عجین شده است به حب دنیای فانی و تنها راه سود و زیان دنیا را می داند و جز خیانت به یکدیگر و ظلم به دیگران برای رسیدن به مقدار دنیای ناچیز ، چیز دیگری نمی داند و انجام نمی دهد ، این خدا انسانیت را تباه کرده است ! و در زمین ظلم و فساد همه جا را خواهد گرفت و راهی برای هدایت هیچ انسانی باقی نخواهد ماند ! آیا حکمت خداوند برای بهشت دیگر این است که ملت ها به هم ظلم کنند و یکدیگر را بکشند تا به آن بهشت برسند ؟ این حرف خلاف واقع و عدالت خداوند است ...
✍ علیرضا ساغندی
@tarighatezendegi
#شخصی
🌏 چرایی وجوب ارسال دین از ناحیه خداوند توسط پیامبران الهی ؟
(چرا با اکتفا به عقل خودم در دنیا زندگی نکنم ؟)
قسمت دوم
الحمدلله خداوند حکیم پیامبران متعدد برای انسان ها فرستاده است و این خط هدایت از زمان اولین انسان تا الان به صورت مستییم و یکپارچه ما را هم دربر گرفته است و دیگر کسی نمی تواند بگوید حال که پیامبران آمده اند ، من با عقل خویش راه خداوند را بر می گزینم ، چرا که او هدایت خدا را که توسط انبیا به او رسیده است را نادیده میگیرد و چنانچه گذشت گفتیم عقل منهای وحی ، آن بعد زمینی و خاکی و دنیایی و حیوانی انسان را در بردارد و چنان دستور می دهد که نفس انسان خوشش بیاید و بر غرورو منیت و خودخواهی انسان می افزاید ! و انسان را در دنیا دو خط و راه نباشد ، یا پرستش دنیا و هوا و هوسش و در نتیجه رسیدن به خودخواهی و کبر و غرور و یا پرستش و بندگی خدا و اطاعت از اوامر او و در نتیجه تسلیم محض خداوند بودن ! اما اگر انسان با خودخواهی و دنیاپرستی بهشت برین برایش بود ، پس دیگر امتحان در دنیای فانی چه حاصل بود ؟ امتحان بر سر این میشود که چه کسی پیروی از خداوند می کند و چه کسی پیروی از آنچه که خودش فهمید . اینجاست که بهشت و جهنم مفهوم می گیرد ! و الا انسان ها به دنیا بیایند و هر کاری خواستند بکنند و در آخر به دیار دیگر هم بروند و همه یا در بهشت روند که امری غیر معقول است و یا یک عده به جهنم و دیگری به بهشت ، آخر به کدامین میزان و سنجشی از سوی خداوند اینگونه صورت می پذیرد ؟
پس راه برای انسان در دنیا دوچیز است !
اول را خداخواهی و حق خواهی ، دوم راه خودخواهی و خودبینی !
برای رسیدن خداوند به مقصودش و شناسایی افراد با خدا ، باید خداوند یک سری اوامر و نواهی از سوی خودش بیرون دهد تا انسان ها آن را بشنوند و عمل کنند ! اگر اینگونه نباشد و هر کس با عقل خودش حکمت دنیایش را بفهمد و بر فرض حکمت دنیا هم بهشت و جهنم باشد و انسان با عقل خودش بخواهد که چگونه به آن برسد یا نرسد ، این رویه جز ادامه دهنده راه خودخواهان راه دیگری نخواهد بود !
پس بر خداوند واجب است ، برای هدایت انسان ، اولا حکمت آفرینش او را بیان کند ، ثانیا برای رسیدن به بهشت و دوری او از جهنم راه و روشش را به او بگوید ! و راه و روش رسیدن به بهشت از ناحیه خداوند جز صدور اوامر و نواحی از ناحیه او راهی را به دنبال ندارد ! تا انسان با عمل به آن اوامر و نواهی فرقش با دیگر انسان هایی که راه خودخواهی را که آن بود که آنچه خودشان فهمیدند عمل نمودند ، متمایز گردد و اهل دوزخ و بهشت شناسایی شوند .
و اینجاست که وجوب اعمالی همچون نمازو روزه و اطاعت از آن آنگونه که توسط پیامبر به ما رسیده است ، قطعیست و نمی توانیم اوامر و نواهی الهی را کتمان کنیم و مثلا بگوییم من دوست دارم طبق عقل خودم مثلا جور دیگدی نماز بخوانم ! یا مثلا خوابیده با خدا دردو دل کنم ! یا مثلا نماز را فارسی بخوانم چون عقلم می گوید من فارس زبان هستم ! یا مثلا عقلم می گوید نماز صبح چون حال بسیاری دارم می توانم نماز صبح را ۴ رکعت بخوانم و یا مورد های دیگر ...
پس نه تنها نمی توان اوامر و نواهی خداوند را کتمان نمود ، حتی نمی توان آن را به نفع خود و طبق عقل خود تغییر داد !
و اینجاست که بار دیگر حقانیت آیین اسلام برای همگان هویدا میشود و میبینیم که خداوند چگونه برای هدایت انسان ها همه چیز را بدرستی سر جای خود قرار داده است ! ...
✍ علیرضا ساغندی
@tarighatezendegi
#حرف_حق
🌏 هشدار و زنگ خطر !❌
(نماز و فروع دین را جدی بگیرید !)
ای کسانی که دوست دارید بعد از مرگتان ،اگر بهشتی بود ، شما نیز در آن درآیید ، یادتان باشد کسی که وعده بهشت و دوزخ را می دهد ، همان هم از شما اطاعت از دستورات دین همچون نمازو روزه هم خواسته است ! شرط بهشت رفتن را بندگی و اطاعت بی چون و چرای خودش می داند ! روز قیامت که شد نیایید بگویید خداوندا ما کار نیک و صالح بسیار انجام دادیم ، که به شما می گویند نماز چه ، آیا آن را خواندید ؟ و شما می گویید نه آن را چون به زحمت می افتادیم و باب میلمان نبود انکارش کردیم ، پس به شما خواهند گفت دیگر اعمالتان را هم حتی اگر صالح باشد به خاطر دل و دوست داشتن و هوای نفستان انجام دادید نه برای رضای خدا ! اگر راست می گفتید که برای خدا انجام داده اید پس باید نماز و روزه و دیگر اعمالی هم که برایتان آمده بود انجام می دادید !
و شما دروغ می گویید و اعمالتان مورد قبول نیست و در دنیا از اسلام و خدای اسلام فراری بودید ، بهشت واقعی از آن بندگان حقیقی خداست کسانی که در دنیا دعوت اسلام را شنیدند و آنچه به آنان گفته شد بدون چون و چرا انجام دادند و شما که پیروری و اطاعت از هوای نفس می کردید و مدام به جای دلبستگی به آخرت و دوستی با مومنین و همراهی و همکاری با آنان در امور دین ، با دشمنان آنها همراه شدید و آنان را یاری دادید و به دنیا دلبسته شدید و آن را به جای خدا ستایش می کردید پس دوزخ برای شما محیا شده است از آن بچشید که تا ابد در آن جاودانه خواهید ماند !
اما بهشت توهمی و دروغین شما که در دنیا به آن گرایش داشتید و آن را به خدای ساختنی و باب میلتان و آنگونه که شهواتتان می خواست نسبت می دادید ، می توانید در جهنم سوزان خدای واقعی اگر قدرتی داشتید و توانستید از شدت دردو زجر و شنکجه و عذاب الهی ، آن را باز تجسم کنید ، استفاده از آن در تخیلاتتان و رویاهایتان بلامانع خواهد بود و شما آزادید در فکرتان هر جور خواستید برای خودتان خیال پردازی کنید و بهشتتان را با هر میزان و معیاری که می شناسید طراحی و مهندسی نمایید و اهل دوزخ را از مومنین قرار دهید !
@tarighatezendegi
40.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ
حاج آقا عالی
منتظر ظهور دجال نباشید
دجال خیلی وقته که ظهور کرده
@tarighatezendegi
#تلنگر
🌏 خوارج عصر غیبت را بشناسیم !
خوارج نماز می خواندند ، روزه می گرفتند و نسبت به واجبات و محرمات از دیگران حساس تر بودند ، جالب است با معاویه و شیطان زمان هم که سلطنت به سبک پادشاهان روم و ایران درست کرده بود و جامعه را دچار تبعیض نابرابری و ناعدالتی قرار می داد با آن هم به عداوت و دشمنی برخواسته بودند تنها فرقشان که باعث شد تمام عباداتشان زایل شود و از اسلام خارج شوند و به کفار و منافقین بپیوندند ، گم کردن خط ولایت و امامت بود آنها خواست و آنچه را که عقل واهی و تهی خودشان به آنان تلقین می شد را بر امر امامشان مقدم می کردند ، لذا آنگونه شدند که در طول تاریخ به جای تعریف و تمجید از عبادات و سجود و رکوع های طویل و درازشان ، آنها را به دشمنان و ضربه زنن ها در لباس و ظاهر دین و همچنین خشک مقدس ها و جانماز آبکش هایی که خالی از بصیرت و معرفت بودند و مسیر جامعه اسلامی را به انحطاط و انحراف کشیدند ، یاد می شود !
با این تفاسیر باید از نماز خوان ها و کسانی که فروع دین را مو به مو انجام می دهند ، اما خط امامت و رهبری را گم کرده اند ، خط اسلام خط هدایت و خط اولین پیامبر تا خاتم انبیا محمد مصطفی و خط و خط امام اول و خط امام حسین را تا امام زمان ارواحنافداه و خطی که دوستان و دشمنان اهلبیت را در عصر غیبت مشخص می کند ، باید به آنها گفت از داستان خوارج عبرت بگیرند مبادا آنها در روز قیامت در صف اشقیا و در صف بی معرفتان و بی بصیرتانی که امامشان را نشناختند و یاری اش نکردند قرار بگیرند . متاسفانه یک عده امروز هستند که فروع دین و ظواهر اسلام و تشیع را بهتر از بقیه انجام می دهند اما آنان در خط انحرافی کسانی هستند که می خواهند دین از سیاست جدا شود ! در حالی که اسلام ، همیشه سیاسی بوده است و همیشه مخالفان این دین حق ، اصرار داشتند که رهبران و امامان او باید از سیاست کنار بروند ، و سیاست را از دین بگیرند ! نکته جالب اینکه آیا ابوسفیان کار به نماز خواندن پیامبر داشت و آیا امامت امیرالمومنین را از او گرفتند ؟ آیا اسلامش را و یا نمازش را ؟ خیر آنها تنها خلافت و سیاست را از علی ع غصب کردند ! به او گفتند کار سیاست را به ما واگذار و خود درخانه به عبادتت برس !
امروز هم خیلی ها همان اشتباهی را دنبال می کنند ، که گذشتگان آن را انجام دادند ، با ولایت و مرجعیت و رهبری شیعه ، دشمنی می ورزیدند و به نفع جبهه طاغوت با هر توانی که در دست دارند به این خط امام زمانی ضربه می زدند . ولایت و رهبری که امروز احیا کننده اسلام ناب محمدی است و شیوع و گسترس اسلام و تشیع را و مبارزه با ادیان و فرقه های انحرافی و فلسفه ها و تفکرات باطل و غیر اسلامی را در ملل مختلف دنیا در دست دارد و همچنین داعیه گر احقاق حقوق مظلوم در عالم است و اگر امروز مسلمانان مظلوم دنیا توان ایستادگی در مقابل طاغوت و مستکبران زمان را دارند به برکت و همت همین خط ولایت و رهبری و همین پرچم امام حسین و اقتدار حکومت امام زمانی است !
و الا شما این پرچم و علم هدایت امام زمان را ، این هدایت خدا و امام غائب را در دست چه کسانی جز این اشخاص می بینید ، رهبران و امامانی که در کشورهای مختلف همه با هم یک دل و متحدند و همه با هم زیر اقتدار و رهبری و ولایت امام خامنه ای قرار دارند ، ولایتی که ولایتش را زیر الطاف امام زمان می داند ! جداً اگر ولایت و خط رهبری و هدایت و اسلام دست این ها نباشد ، حتما ولایت در دست دشمنان آنها همچون آمریکا و اسرائیل و آل سعود و یا حامیان و دوستاران آنها است !؟ آیا واقعا دشمن امام زمان و یزید زمان می تواند همین خط ولایت فقیه و رهبران و مراجع عظام تقلید در دنیا باشد که الان مدافع اسلام و حقوق مسلمانان هستند ، یا دشمن امام زمان کسانی هستند که علنا و عملا با اسلام و مسلمانان و سیره و سبک زندگی اسلامی آنها به مبارزه برخواسته است ؟
جداً با کدام معیار و میزانی این جماعت اشبه به خوارج می خواهند حق و باطل را مشخص کنند ؟
✍ علیرضا ساغندی
@tarighatezendegi
#حدیث
🌏 حکمت امتحان و آزمایش در دنیا
(از آیات قرآن و روایات معصومین)
قسمت اول
«و شما را با آزمون بد و خوب میآزماییم».
الأنبیاء: ۳۵.
امام علی علیه السلام: ای مردم! خداوند شما را پناه داده است که بر شما ستم روا ندارد اما پناه نداده است که آزمایشتان نکند. خداوند عظیم الشأن فرموده است: «براستی در این [داستان] نشانههایی است و ما بی گمان آزمایش کننده بودیم».
نهج البلاغة: الخطبة ۱۰۳.
امام صادق علیه السلام: هیچ گرفتاری و گشایشی نیست، مگر این که خدا را در آن، خواست و قضا و آزمایشی است.
التوحید: ۳۵۴/۲
امام صادق علیه السلام: امیر المؤمنین علیه السلام بیمار شد و گروهی به عیادت آن حضرت رفتند و عرض کردند: چگونه اید ای امیر المؤمنین؟ فرمود: بد. عرض کردند: سبحان اللّه! چنین سخنی از چون شمایی؟! فرمود: خداوند متعال میفرماید: «و شما را با بد و خوب میآزماییم». خوبی، همان تندرستی و توانگری است و بدی، همان بیماری و ناداری. و این هر دو برای آزمایش و امتحان است.
بحار الأنوار: ۸۱/۲۰۹/۲۵
«خدا بر آن نیست که شما مؤمنان را بدین حال که اکنون دارید رها کند [بلکه میآزماید] تا ناپاک را از پاک جدا سازد».
آل عمران: ۱۷۹.
«اگر بر شما زخمی رسید به آن قوم نیز همچنان زخمی رسیده است. و این روزگار را ما میان مردم به نوبت میگردانیم تا خدا کسانی را که ایمان آورده اند معلوم دارد و از شما گواهانی گیرد و خدا ستمکاران را دوست ندارد و تا خدا کسانی را که ایمان آورده اند پاک و ناب گرداند و کافران را نابود سازد. آیا میپندارید که به بهشت میروید حال آن که هنوز خدا معلوم نساخته که از میان شما چه کسانی جهاد میکنند و چه کسانی پایداری میورزند؟ ».
آل عمران: ۱۴۰ ۱۴۲.
«برای این است که خدا آنچه را در سینه هایتان دارید بیازماید و آنچه را در سینه هایتان است پاک و خالص گرداند و خدا به راز سینهها آگاه است».
آل عمران: ۱۵۴.
«آیا پنداشته اید که به خود وا گذار میشوید بی آن که خدا کسانی از شما را که جهاد میکنند و جز خدا و پیامبرش و مؤمنان همدمی نمی گیرند، معلوم دارد؟ و خدا به آنچه میکنید آگاه است».
التوبة: ۱۶.
«و البته شما را میآزماییم تا مجاهدان و صابرانتان را بشناسیم و گزارشهای [ مربوط به ] شما را بررسی کنیم».
محمّد: ۳۱.
«اگر خدا میخواست هر آینه از آنان انتقام میگرفت ولی خواست تا شما را به وسیله یکدیگر بیازماید».
محمّد: ۴.
«همان که مرگ و زندگی را بیافرید تا شما را بیازماید که کدامتان نکو کارترید و اوست شکست نا پذیر و آمرزنده».
الملک: ۲
«ما هر چه را بر روی زمین است زینت آن قرار دادیم تا آنان را بیازماییم که کدامشان نیکو کارترند».
الکهف: ۷.
«اوست آن که آسمانها و زمین را در شش روز بیافرید و عرشش بر آب بود، تا شما را بیازماید که کدام یک از شما نیکوکارتر است».
هود: ۷
اموال و فرزندانتان فقط وسيلۀ آزمايش شما هستند؛ و خداست كه پاداش عظيم نزد اوست!
تغابن ۱۵
قطعاً همۀ شما را با چيزى از ترس، گرسنگى، و كاهش در مالها و جانها و ثمرات و محصولات ، آزمايش مى كنيم؛ و بشارت ده به استقامت كنندگان!
بقره ۱۵۵
@tarighatezendegi
#حدیث
🌏 حکمت امتحان و آزمایش در دنیا
(از آیات قرآن و روایات معصومین )
قسمت دوم
امام علی علیه السلام درباره آیه «همانا داراییها و فرزندانتان مایه آزمایشند» فرمود: معنایش این است که خداوند سبحان بندگان خود را به وسیله ثروت و فرزند میآزماید تا معلوم شود چه کسی از روزی خود ناخشنود است و چه کسی به بهره خود راضی. گر چه خداوند سبحان بندگان را بهتر از خود آنان میشناسد، اما [می آزماید ]تا کردارهایی که پاداش و کیفر سزاوار آن است، پدیدار شود.
نهج البلاغة: الحکمة ۹۳
امام علی علیه السلام: در دگرگونیهای احوال و زمانه است که گوهر مردان شناخته میشود، و روزگار نیّتهای پنهان را برای تو آشکار میسازد.
بحار الأنوار: ۷۷/۲۸۶/۱
امام علی علیه السلام درباره آزمودن فرشتگان با سجده کردن بر آدم فرمود: اگر خدا میخواست آدم را از نوری خیره کننده......... بیافریند بی گمان میتوانست چنین کند و اگر چنین میکرد، گردنها در برابر او فرود میآمد و کار آزمایش بر فرشتگان آسان میشد، لیک خداوند سبحان، آفریدگان خود را به چیزهایی که اصل آن را نمی دانند میآزماید، تا با امتحان [فرمانبر و نافرمان ]ایشان را جدا سازد و خصلتِ خودْ بزرگ بینی را از آنان بزداید و تکبّر را از ایشان دور سازد.
نهج البلاغة: الخطبة ۱۹۲.
امام علی علیه السلام: هر چه امتحان و آزمایش بزرگتر باشد ثواب و پاداش فراوانتر است. مگر نمی بینید که خداوند سبحان پیشینیان را، از زمان آدم صلوات اللّه علیه تا آخرین نفر از مردم این جهان، با سنگهایی که زیان و سودی نمی رسانند و نمی توانند ببینند و بشنوند ، آزمود( منظور همان بت هاست که یک عده آن ها را به خدایی گرفته بودند ) و آن سنگها را خانه با حرمت خود ساخت؛ خانه ای که برای مردم بر پا گردانید( منظور همان کعبه است ) ؟!
اما خداوند بندگانش را با انواع سختیها میآزماید و با رنج و کوششهای گوناگون به بندگی وادارشان میکند و با انواع ناخوشایندها امتحانشان میکند تا خود بزرگ بینی را از دلهایشان بیرون کند و فروتنی را در جانهاشان جای دهد و این را درهایی قرار دهد گشوده به سوی فضل و بخشش خود و وسایلی آماده برای گذشت و آمرزش خویش.
نهج البلاغة: الخطبة ۱۹۲.
امام علی علیه السلام: همانا شما درهم آمیخته و غربال خواهید شد تا آن که پایین است به رو آید و آن که بالاست به زیر رود و آنان که وا پس مانده اند پیش برانند و آنان که پیش افتاده اند وا پس مانند.
بحار الأنوار: ۵/۲۱۸/۱۲
امام علی علیه السلام: به ثروت و رفاه، دل شاد مشو و از تهیدستی و گرفتاری، اندوه به دل راه مده؛ زیرا طلا با آتش گداخته و ناب میشود و مؤمن با بلا و گرفتاری.
. غرر الحکم: ۱۰۳۹۴.
امام حسین علیه السلام در راهِ رفتن به کربلا فرمود: براستی که مردم، بندگان دنیا هستند و دین [فقط] بر سر زبان آنهاست و آن را تا زمانی که برای آنها آب و نان دارد، میچرخانند و چون در بوته آزمایش گذاشته شوند، آن گاه دین دارانْ اندکند.
تحف العقول: ۲۴۵.
@tarighatezendegi
#حدیث
🌏 آزمایش سخت مومن به انواع بلاهای دنیا
(از آیات قرآن و روایات معصومین)
«آیا پنداشتید که به بهشت خواهید رفت، حال آن که هنوز مانند آنچه بر سر پیشینیان شما آمده بر شما نگذشته است؟ به ایشان سختی و زیان رسید و به لرزه آمدند تا آن جا که پیامبر و مؤمنانی که با او بودند گفتند: پس کمک خدا کِی خواهد رسید؟ هشدار، که کمک خدا نزدیک است».
البقرة: ۲۱۴.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: مؤمن، با پنج سختی دست به گریبان است: مؤمنی دیگر که به او حسادت میورزد، منافقی که او را دشمن میدارد، کافری که با او میجنگد، نفْسی که با او کشمکش میکند و شیطانی که در صدد گمراه کردن اوست.
کنز العمّال: ۸۰۹.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: [در دورانهای] پیش از شما، مرد [مؤمن] را میگرفتند و زمین را میکندند و او را در گودال میگذاشتند و با ارّه، از فرق سر، به دو نیمش میکردند و با این همه، از دین خود دست بر نمی داشت. با شانههای آهنین، گوشت بدنش را تا استخوان و عصب میکندند و این همه او را از دینش باز نمی داشت.
کنز العمّال: ۱۳۲۰.
امام علی علیه السلام: شتاب بلا به سوی مؤمنِ پرهیزگار بیشتر از شتاب باران به سوی زمین گود است.
بحار الأنوار: ۶۷/۲۲۲/۲۹.
امام زین العابدین علیه السلام: هیچ مؤمنی نیست که در دولت باطل، رفاه و آسایشی به او رسد، مگر آن که پیش از مردن، در بدن یا دارایی اش گرفتاری ای پیش آید تا بهره او در دولت حقّ بیشتر فراهم آید.
بحار الأنوار: ۶/۵۷/۹
الخرائج و الجرائح به نقل از امام زین العابدین علیه السلام: چرا [به رفاه دیگران ]چشم میدوزید؟! آیا در امان نیستید؟! پیش از شما کسانی بودند که حال و روز شما را داشتند؛ دستگیر میشدند و دست و پایشان قطع میشد و به دار آویخته میگشتند. آن گاه حضرت این آیه را تلاوت کرد: «آیا میپندارید که وارد بهشت میشوید، حالْ آن که هنوز مانند آنچه بر سر پیشینیان شما آمده، بر شما نگذشته است؟! ».
الخرائج و الجرائح: ۳/۱۱۵۵/۶۱.
امام باقر علیه السلام: خداوند پیامبری حبشی برای قوم خودش برانگیخت. او با آنان جنگید و یارانش کشته و اسیر گشتند. آنان شیارهایی در زمین کندند و در آنها آتش افروختند و آن گاه [خطاب به پیروان اسیر آن پیامبر ]فریاد زدند: هر که بر آیین ماست به کناری رود و هر که پیرو دین این پیامبر است خود را به آتش زند. آنان خود را به دل آتش میزدند. زنی همراه کودک خود جلو آمد، اما از آتش ترسید. کودکش به او گفت: درون آتش رو و مادر خود را در دل آتش افکند. و اینان، همان اصحاب اُخدودند.
الثقلین: ۵/۵۴۴/۲۴
امام صادق علیه السلام: سخت ترین بلاها و آزمایشها را پیامبران از سر میگذرانند، پس از آنها جانشینان و پیروانشان و سپس به ترتیب، کسانی که نزد خدا مقامی ارجمندتر دارند.
الکافی: ۲/۲۵۲/۱
امام صادق علیه السلام: دنیا، زندان مؤمن است؛ کدام زندان است که از آن خیری رسد؟!
بحار الأنوار: ۶۸/۲۲۱/۱۱
امام صادق علیه السلام: اهل حق تا بوده اند همیشه در سختی قرار داشته اند؛ اما بدانید که [دوره ]این سختی، کوتاه است، ولی آسایشی طولانی [در پی] دارد.
بحار الأنوار: ۶۷/۲۱۳/۱۸.
امام صادق علیه السلام: پیش از شما مردمی بودند که کشته میشدند، سوخته میشدند، با ارّه قطعه قطعه میشدند و زمین با همه فراخی بر آنان تنگ میگشت، ولی هیچ یک از اینها، آنان را از دین حق و عقیده شان، روی گردان نمی کرد. آنان نه ستمی کرده و نه آزاری رسانده بودند که سزاوار این کیفرها باشند، بلکه تنها بدین سبب از آنان انتقام میکشیدند که به خدای توانا و ستوده ایمان داشتند. از خدا بخواهید که درجات آنان را به شما عطا فرماید. بر سختیها و گرفتاریهای زمان خود صبوری ورزید، تا به پای تلاش آنها برسید.
الکافی: ۸/۲۴۸/۳۴۷
امام صادق علیه السلام وقتی از ایشان پرسیده شد: آیا مؤمن به جذام و پیسی و امثال آن مبتلا میشود؟ فرمود: مگر بلا جز برای مؤمن نوشته شده است؟!
بحار الأنوار: ۶۷/۲۲۱/۲۷.
امام باقر علیه السلام: مؤمن به هر بلایی گرفتار میشود و به هر مرگی میمیرد، امّا خود کشی نمی کند.
بحار الأنوار: ۸۱/۱۹۶/۵۳.
به امام باقر علیه السلام عرض کردم: آیا خداوند مؤمن را مبتلا میکند؟ فرمود: مگر کسی جز مؤمن دچار بلا میشود؟ حتّی صاحب یاسین [۷] که گفت: «کاش قوم من بدانند»، مکنّع بود. عرض کردم: مکنّع چیست؟ فرمود: جذام داشت.
----------
[۷]: منظور، حبیب نجّار است که داستانش در سوره یاسین آمده است .
بحار الأنوار: ۶۷/۲۴۱/۷۲.
@tarighatezendegi
#شخصی
🌏 فاطمه (س) شاه کلید کشف حقیقت است !
ما به عنوان یک شیعه اعتقاد داریم که بعد از رسول خدا باب وحی و ارسال نبی بسته شده است ، اما باب هدایت و امامت و رهبری دین تا زمانیکه آخرین انسان روی زمین باقی باشد همچنان ادامه دار خواهد بود و نیز اعتقاد داریم ، امام را همچون انبیا خدا باید تعیین کند چرا که تنها اوست که به فطرت انسان ها ، اسلام ، تقوا و ایمان افراد از هر کسی با خبر تر است ! و چون پای ایمان و هدایت این همه انسان در میان است لذا حساسیت وجود امام و رهبر و مساله عصمت و دوری از خطا و اشتباه او ، بیشتر به میان می آید !
کسی باید راه پیامبر را ادامه دهد ، که از هر نظر و هر جهت شبیه تر به پیامبر باشد! و ما با این دیدگاه و روایات رسیده در خصوص تعیین امامان بعد از پیامبر توسط خداوند و بیان آن از زبان خود رسول خدا ، در میابیم که امام اول امیرالمومنین علی ع بوده است ! و با این دیدگاه و تفکر وقتی به تاریخ نگاه می کنیم ، غصب خلافت اهلبیت توسط ابوبکر و به تبع آن عمر و عثمان برایمان محرز میشود ! حضرت زهرا س بلا تشبیه اگر به مانند عایشه و حفصه ، دستور پیامبر را در اطاعت و یاری رساندن از امام بعدی نادیده می گرفتند ، هیچ گاه به شهادت نمی رسیدند ...!
و شهادت زود هنگام آن حضرت در سن ۱۸ سالگی در همان روزهای ابتدایی خلافت خلیفه اول و وصیت ایشان در مورد تشییع جنازه و دفن شبانه پنهانی و مخفی ماندن قبر مطهر ایشان تا الان ، همه دال و نشان بر یاری رساندن آن حضرت به محضر امامت و رسالت و جبهه حق و از آن طرف حس انزجار و بغض و قطع رابطه کامل با غاصبان خلافت و جبهه باطل را دارد ! اگر غیر از این باشد برای شیعه باید سوال می شود ، که چگونه یک عده خائن و دشمن امامت ، بر مسند قدرت بنشینند و دختر پیامبر ، همسر امیرالمومنین ، نزدیک ترین شخص به امامت و رسالت ، سکوت کند و چیزی نگوید و حقی را طلب نکند و کسی هم با او کاری نداشته باشد ! بله اگر ما بگوییم ، بعد از پیامبر ابوبکر با رضایت امیرالمومنین به خلافت نشست ، یا اینکه نه دختر پیامبر به خلفا اعتراض داشت و نه خلفا به دختر پیامبر اعتراضی داشتند و یا اینکه همه این اتفاقات و بدنامی خلفا دسیسه های یک عده در طول تاریخ بوده است و یا اینکه بعد از پیامبر همین قران برای ما کافیست و نه پیامبر به دنبال حکومت بوده و نه مومنان به حکومت الهی نیاز دارند و ما فقط باید دورکعت نماز بخوانیم و یک روزه ای بگیریم و دیگر کار به خیرو شر هیچ خلیفه و پادشاهی نداشته باشیم و یا اینکه دین باید جدای از سیاست باشد و سیاست را نباید با دین مخلوط کرد ، نه پیامبر ما سیاسی بود نه اهل بیت ما ! بله اگر هر یک از ما چنین اعتقاداتی داشته باشیم ما دیگر جزء شیعیان قرار نمی گیریم ! چون همه این حرف ها ، همان بیانات اهل سنت است ! بله اگر خیلی اصرار بر مسلمان بودن داریم باید قبول کنیم ما یک سنی هستیم ، نه یک شیعه امیرالمومنین ، چون شیعه مرتضی علی دقیقا عکس این مطالب سخن می گوید ، پس روز قیامت دیگر از اهلبیت شفاعت نخواهیم ، چون ابوبکر و عثمان و عمر ، آنها به خلافت و امامت نزدیک تر بودند و ما با خلافت آنها کاری نداشتیم و به اعمال آن ها راضی بودیم ! باید شفاعت را سوی این سه تن ببریم نه اهل بیت مظلوم ! چون دیگر با این اعتقادات و تفکرات اهلبیت مظلوم نیستند ، مظلوم خلفای سه گانه اند که شیعه ۱۴۰۰ سال آنها را باطل می نامید !
موقع نذرو نیاز خلفا را یاد کنید و به آنها توسل بجویید ! حتی از پیامبر هم یاری نجویید ، چون پیامبر هم اسلام را سیاسی می دانست ! ابوسفیان با نماز خواندن پیامبر کار نداشت ، سران مکه با سیاست اسلامی مشکل داشتند ... و بیچاره ابوسفیان که چه قدر پیامبر او را آزار داد ... ابوسفیان را هم در توسلاتتان از یاد نبرید ، همچنین رضا شاه و محمد رضا و سران آمریکا و اسرائیل که به آنها عشق می ورزید و آن حکومت ها را تایید و مورد قبول دارید آنها را نیز فراموش نکنید! بله شمایی که این اعتقادات را دارید خودتان را شیعه نخوانید ! شما از همان دسته آل ابوسفیان و آل مروان و آل معاویه هستید . شما همان اهل سنتید شما شیعه و محب علی نیستید!
در عجبم از انسان هایی که اسم فاطمه س اسم اهلبیت اسم شیعه را یدک می کشند ، اما عقایدشان با اهل سنت و دشمنان اهل بیت مو نمی زند!
اهل بیت را دوست دارند ، اما از شنیدن مرام و معرفت و حکمت و طریقتشان بیزاری می جویند!امام حسین را هر سال می کشند ، قیمه اش هم می خورند، اما معرفتی به امام حسین و چرایی شهادت و مظلومیت اهل بیت ندارند .
مشهد می روند توسل می جویند، سفره نذری پهن می کنند اما قلبشان از حکومت های اسلامی نفرت دارد و قلب و نگاهشان مدام به حکومت های کفر و طاغوتی می گردد! همان حکومت هایی که روزگاری امامان ما و انبیا گذشته و مومنین و مومنات آن زمان ها را مورد رنج و آزار بسیار قرار می داده اند!
✍ علیرضا ساغندی
@tarighatezendegi
هدایت شده از طریقت زندگی
5.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ
کدام اسلام ؟
یزیدی یا حسینی ؟؟؟
بشنوید از رائفی پور
@tarighatezendegi