eitaa logo
طریقت زندگی
835 دنبال‌کننده
360 عکس
1.5هزار ویدیو
7 فایل
مجموعه روش ها و برنامه های صحیح زندگی که انسان رابه کمال اخلاق فردی و اجتماعی خود نزدیکتر می کند . ارتباط با مدیر : https://eitaa.com/Eslamdinehagh
مشاهده در ایتا
دانلود
🌎 جمهوری اسلامی و اثبات حقانیت اسلام واقعا بعضی از اتفاقات هرچند دردناک است ، هر چند بسیار گران برای ملت ایران اتفاق افتاده است ، وقایعی مثل ۸ سال جنگ تحمیلی که چگونه مردم و مسئولین با لیاقت خودشان را در این جبهه و نبرد نشان دادند . چگونه ایستادگی کردند و به دنیا نشان دادند که شهامت ، شجاعت و ایثار دقیقا چه معنایی دارد . آری این اتفاقات لااقل بعد از ۴۰ سال ، پیام های سنگینی برای ملت های متفاوت دارد . کلی عجایب و معجزات الهی در این صحنه ها وجود دارد . واقعا اگر این سختی ها نبود و این رشادت ها نمایان نمی شد شاید الان فرق خوب از بد چندان معلوم نبود . خیلی گزاف و خنده دار است که بگوییم ، چون ما ایرانی بودیم توانستیم در مقابل دنیا ایستادگی کنیم ! یا چون نژادمان آریایی بود . یا چون دین ابا اجدادیمان زرتشت بود . یا ما چون حاکمانی چون داریوش داشتیم اینگونه رشادت و شجاعت در قلب های ما از قبل بوده است . تاریخ نشان داده است ، که همه این حرف ها غلو است ، ما در زمان رضا خان در جنگ جهانی اول و دوم همیشه هجوم بیگانگان را در کشورمان می دیدیم . در زمان یزدگرد سوم بود که چگونه لشکر اسلام توانست بر پادشاه ایرانی که از ابرقدرت های آن زمان ها پیروز شود . پس معلوم می شود ، این غیرت و شجاعت و شهامت و ایثار علتش جای دیگری است ... . این جریان ریشه در اسلام دارد و چون تنها حاکمیت اسلام از نگاه خداوند حق است ، لذا حکومت اسلامی مادامیکه در راس آن ولایت اسلامی خالصانه داشته باشد ، خداوند نیز نگهدار و نگهبان این پرچم خواهد بود . آری این قدرت اسلام و حکومت اسلامی است . ملتی که ۴۰ سال در مقابل سخت ترین تحریم ها و فتنه ها دوام آورد ... ملتی که در مقابل دنیا ایستادگی کرد ... . این پدیده ها و جریان ها واقعا معجزه و از عجایب است . ما ملت های متفاوتی را در همین عصر دیدیم ، با چشمانمان دیدیم که چگونه حکومت هایی مثل لیبی ، عراق ، مصر ، افغانستان ، اوکراین ، همین ایران خودمون در دوران پهلوی و ... با چشمانمان دیدیم چگونه رهبران و رییس جمهورهای آن ها با کوچکترین تهدید ها و یا تحریم ها چگونه سریع خود را باختند و یا زشت و ذلیلانه از مملکت گریختند و یا پنهان و مخفی شدند و دیدیم مردم آن ها را که یاری و همراهی نکردند و چگونه حکومت هایشان از هم متلاشی و نابود شد . آری این حرکت عظیم نه به خاطر نژاد است نه رنگ پوست نه بازو های بزرگ نه وراثت و نه اصل و نسب خاصی ... این قدرت و این حرکت عظیم انقلاب اسلامی به خاطر نیروی الهی است که در قلب انسان های پاک سرشت و مسلمان داخل می کند تا اینگونه از اسلام ، ملت و ناموس و کشورشان محافظت کنند . بله اگر این اتفاقات و مصیبت ها شکل نمی گرفت شاید برای خیلی ها این حقیقت نمایان نمی شد که دست حق با کدامین حکومت هاست ! با حکومت اسلامی است یا حکومت های طاغوتی ... به واقع کدامین اعتقاد ها و کدامین باور ها و کدامین آیین و مذهب ها به درد انسانیت و جوامع انسانی می خورد ؟ اسلام یا عقاید و باورهای الحادی و مشرکانه ؟ اسلام یا افکار شیطانی و انحرافی و دنیا گرایانه ؟ براستی کدامین اعتقاد است که این گونه انسان ها و ملت ها را در مواقع سخت کنار هم انجسام می بخشد ، آیا اعتقاد اسلامی اینگونه است یا ادیان تحریفی یا نگرش های اومانیستی و ماتریالیستی ؟ این ها همه سوال است ؟ جدن اگر کسی اندک بینا و شنوا باشد حقیقت را به راحتی خواهد دانست . اما آیا به راستی همه بینا و شنوا هستند ؟ یا با انواع گناهان و خیانت ها باب فهم و دانستن را سد کرده اند ؟ آیا دیگر قلوب سالم و نرمی برای خود گذاشته اند تا حقیقت را دریابند ؟ چگونه است که اکثریت نمی بینند و تنها کمند که این حقیقت را باور دارند و می توانند بدون انکار و عناد آن را به راحتی مشاهده کنند ؟ البته باور دارم بعضی ها هم هستند که واقعا کورند اما به خاطر منافعشان به دروغ می گویند که باور داریم و ماهم از شاهدین و صدیقین هستیم ! به راستی اگر می دیدند و می دانستند این گونه بر ضد اسلام و حکومت اسلامی گام بر نمی داشتند ... ✍علیرضا ساغندی @tarighatezendegi
6.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دکتر عباسی و فوتبال بسیار دیدنی و جنجالی @tarighatezendegi
🌎 فلسفه فوتبال حقیقت فوتبال یک ورزش است ورزش سالمی هم هست علاوه بر آن یک صنعت است که باعث درآمد زایی کشور می شود اضافه بر آن چون یک بازی جهانی شناخته شده است ، مسلما اگر تیم فوتبال ایران به بازی های جهانی یا قاره ای راه یابد ، و پیروز شود ، باعث افتخار و غرور برای یک ملت است از آن طرف چون حامی و خریدار زیاد این بازی در کشور وجود دارد لذا بها دادن به این ورزش پوچ و بیهوده نیست البته قبول دارم که فرهنگ فوتبال ، چه کسانی که آن را دارند در کشور اداره می کنند و چه کسانی که عاشقان و حامیان این ورزش هستند ، بسیار کم رنگ شده است قبول دارم که فوتبال هم مثل هر صنعتی داخل بازی های کثیف شده است. قبول دارم که فوتبال هم مثل خیلی صنعت های دیگر بخاطر مدیریت ضعیف و ناپسند ، به جای ثمرات مفید ، خسارت های زیادی را بر ملت ایران وارد کرده است. اما این را هم می دانم که همه این ها با هم دلیل نمی شود که از اصل صورت مساله فوتبال در مملکت پاک شود. بلکه باید مدیریت و نظارت صحیح بر این ورزش باشد. باید فرهنگ صحیح فوتبال دوستی در مملکت داخل شود. و اما در آخر باید عرض کنم ، که نمی توان انتظار داشت که همه ملت امام خمینی شوند ، امام خمینی ها کمند و ظرفیت وجودی آن ها متفاوت است.مسلما هیچ امام خمینی فوتبالیست نمی شود ، چون یا باید فوتبالیست شد و یا باید مجتهد ! از آن طرف هیچ تعمیرکاری هم امام خمینی نمی شود امام خمینی هم تعمیر کار نمی شود به خاطر همان استدلالی که عرض کردم. کار تخصصی هست ، روحیات انسان ها با هم متفاوت است مسلما اگر همه عاشق معارف قرآنی میشدند ، عاشق دین و روایات و حدیث می شدند همه ملت مجتهد و مرجع تقلید بودند در حالیکه مملکت هم نانوا نیاز دارد هم تعمیرکار نیاز دارد و هم به فوتبالیست همین فوتبال و سرگرمی های به ظاهر پوچ اگر نبود خیلی ها شاید افسرده دل و راهی تیمارستان ها می شدند لذا شاید خیلی چیز ها از نگاه امام خمینی ها لغو و بیهوده و از مصادیق غفلت باشد اما اگر این ها در جامعه نباشد اکثریت مردم که ظرفیت امام خمینی شدن را ندارند دیگر هیچ شوق و ذوقی برای زندگی نمی داشتند . درست است شاید بگویید باید عاقل شوند اما اگر به گفته شما عاقل می شدند که از فردا بازار اجتهاد و امامت و رهبری در مملکت داغ میشد که. البته باید این را هم اعتراف کرد که مساله برد و باخت در کشور بین تیم های داخلی و هیاهو و سرافکنده کردن تیم مخالف از نگاه اسلام حرام است. باید بازی ها به صورت مسالمت آمیز باشد . برد و باخت باید به معنای پیروزی یک ملت باشد.هیچ کدام نباید از باخت ناراحت شوند ، با بردن هم نباید مغرور شوند از آن طرف در کارنامه تیم های مختلف باید نشانه هایی باشد که بتوان تشخیص داد کدام تیم یا کدام اشخاص می توانند به رقابت های بین قاره ای یا جهانی راه یابند؟ لذا برد و باخت به این معنا مشکلی ندارد همچنانی که برد و باخت در شرکت های خصوصی هم که توفیق هم کاری با کارهای دولتی را پیدا می کنند این ها هم حرام نیست . بالاخره نوع روند کار هر شرکت خصوصی نوع رزومه آنها همه و همه بیان می کند که چه کسی لیاقت کمک به دستگاه های دولتی را دارد ، فوتبال هم دقیقا همین گونه است که چه کسی لایق وارد شدن به جام جهانی و بازی های قاره ای را دارد روحیه مردم و فوتبال دوستان هم باید این گونه باشد و آن ها هم باید اسیر برد و باخت نشوند چون همه مسلمانیم همه برادریم و این برتری جویی ها و رقابت ها با اسلام برابری ندارد نه اینکه مدام بر عکس با الفاظ زشت تیم مقابلشان را تحقیر و تضعیف کنند و اینها همان فرهنگ سازی فوتبال در کشور است که بیان کردیم که متاسفانه خیلی کم کار شده است مسلما بازی فوتبال به معنای تخریب تیم مقابل در کشور ، همراه غرور و حس بزرگی در جامعه در شان حکومت اسلامی نمی باشد . مسلما بازی فوتبال به معنای غافل کردن مردم از دین و عبادت و کار و تلاششان، این هم از خاصیت های حکومت اسلامی حساب نمی شود و در آخر اینکه چون به خاطر عدم فرهنگ سازی صحیح در جامعه از فوتبال استفاده نامطلوب صورت می گیرد ، دلیل بر حذف و پاک کردن آن از اساس نمی باشد پس به طور خلاصه فوتبال یک ورزش سالم و گروهی است که می توان در کنار سلامت تن به سلامت روح و جامعه هم کمک کرد (زیرا فوتبال بازی گروهی و اجتماعی است که در آن اتحاد و کمک و همراهی افراد رشد می کند) از آن طرف چون محبوب و خواهان زیاد دارد و چون می تواند برای کشور درامد زا باشد و در آخر هم با پیروزی های گسترده اش در سطح قاره ای و جهانی برای مردم غرور آفرین باشد لذا از نمره قبولی مطلوب برخوردار می شود اما اگر قرار باشد فرهنگ سازی نشود ، نظارت وجود نداشته باشد و فوتبال وارد بازی های کثیف شیطانی که برای مردم و کشور مضر است بشود مسلما به خاطر اجرای ناصحیح به نوع مدیریت و ناظرین این بخش نمره صفر داده خواهد شد ✍علیرضا ساغندی @tarighatezendegi
🌎 سخت ترین بلاها برای مومن رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله: إنَّ اللّهَ أخَذَ مِیثاقَ المؤمنِ علی بلایا أربَعٍ، أشَدُّها علَیهِ: مؤمنٌ یقولُ بقَولِهِ یَحسِدُهُ، أو منافقٌ یَقْفو أثَرَهُ، أو شَیطانٌ یُغوِیهِ، أو کافرٌ یری جِهادَهُ، فما بَقاءُ المؤمنِ بعدَ هذا؟! ترجمه پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند از مؤمن بر چهار بلا پیمان گرفته است : سخت ترین آنها برای او ۱ - وجود مؤمنی است که هم عقیده او باشد و با این حال بر وی حسادت ورزد ۲ - یا منافقی که ردّ پای او را دنبال کند ۳ - یا شیطانی که در صدد گمراه کردنش باشد ۴ - یا کافری که جهاد کردن با وی را بر خود لازم بداند [زیرا در این صورت آن کافر به هر طریقی سعی می‌کند به او آسیب برساند] ؛ حال با این همه بلا، بقای مؤمن چگونه [ممکن ]است؟! دلنوشته : دنیا همینجوریش سخته ، حالا پای ۴ مدل دشمن هم وسط بیاد دیگه چی میشه ، دشمن هایی که تو اونا رو نمیشناسی و اصلا شاید خبر از وجودشان هم نداشته باشی ولی اونا تو رو خوب می شناسن و تمام فکر و ذهنشان به تو زوم شده است آنها فقط به دنبال ضربه زدن به تو هستند ... خدایا کلهم مومنین و المومنات را به حق محمد آل محمد از شر تمام موجودات مخصوصا انسان دوپای کذاب و پنهان و هزارچهره و حسود و منافق محافظت بفرما🤲 ... ---------- منبع : بحار الأنوار ۶۸/۲۱۶/۶. @tarighatezendegi
🌎 امام باقر علیه السلام: هرگاه خداوند متعال بنایش این باشد که بنده ای را گرامی بدارد و آن بنده گناهی کرده باشد او را به بیماری مبتلا می‌گرداند، اگر چنین نکرد به فقر و نیازمندی دچارش می‌سازد و اگر این را هم نکرد هنگام جان کندن بر او سخت می‌گیرد. و اگر بنایش این باشد که بنده ای را خوار و بی مقدار سازد و او کاری نیک نزد خدا داشته باشد، تن سالم به او می‌دهد، اگر چنین نکرد زندگی اش را فراخ می‌گرداند و اگر این را هم نکرد مرگ را بر او آسان می‌سازد. منبع : أعلام الدین: ۴۳۳. @tarighatezendegi
✍بحار الأنوار به نقل از یونس بن یعقوب: 🌎از امام صادق علیه السلام شنیدم که می‌فرمود: ملعون است، ملعون آن بدنی که هر چهل روز بلایی به آن نرسد. عرض کردم: ملعون است؟! فرمود: ملعون است. چون آن حضرت دید این مطلب بر من گران آمده است فرمود: ای یونس! جراحت برداشتن، سیلی خوردن، لغزیدن، گرفتاری، از جا پریدن، پاره شدن بند کفش و امثال اینها، همه بلاست. ای یونس! مؤمن نزد خداوند متعال ارجمندتر از آن است که چهل روز بر او بگذرد و خداوند در آن مدّت گناهانش را پاک نکند، گر چه با رسیدن اندوهی به او، که خود نمی داند علّتش چیست. به خدا سوگند، فردی از شما درهمهایش را جلوی خود می‌گذارد و آنها را وزن می‌کند و می‌بیند کم است و غمگین می‌شود. دوباره آنها را وزن می‌کند و می‌بیند درست است. همین اندوه، برخی گناهان او را فرو می‌ریزد. بحار الأنوار: ۸۱/۱۹۱/۴۹ (انظر) الذنب: باب ۱۳۹۱. الحدود: باب ۷۵۱. @tarighatezendegi
🌎 بلا، نشانه محبّت خداوند سبحان پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: هرگاه خداوند بنده ای را دوست بدارد، مبتلایش می‌گرداند و چون فراوان دوستش بدارد او را به فنا می‌کشاند. عرض کردند: چگونه او را به فنا می‌کشاند؟ فرمود: مال و فرزندی برایش باقی نمی گذارد. ✍بحار الأنوار: ۸۱/۱۸۸/۴۵ @tarighatezendegi
امام باقر علیه السلام: هرگاه خداوند تبارک و تعالی بنده ای را دوست داشته باشد، او را در غرقاب بلا فرو می‌برد و باران بلا بر سر او فرو می‌ریزد و چون او خدا را بخواند، می‌فرماید: لبّیک بنده من ؛ اگر بخواهم خواسته ات را زود برآورده سازم می‌توانم، اما آن را برای تو می‌اندوزم و آنچه برایت بیندوزم، تو را بهتر است. امام صادق علیه السلام : در حضور سدیر فرمود: خداوند هرگاه بنده ای را دوست بدارد او را در بلا غوطه ور می‌سازد. ای سدیر! ما و شما روز و شبمان را با بلا سپری می‌کنیم. ✍بحار الأنوار: ۸۱/ ۱۹۶/ ۵۳. الکافی: ۲/۲۵۳/۶ @tarighatezendegi
🌎 آزار نرساندن خودش صدقه است پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: به مردم آزار نرسان، که بی آزاری صدقه ای است که برای خودت می‌پردازی. بحار الأنوار: ۷۵/ ۵۴/۱۹. تفسیر : از این حدیث اینگونه استفاده می شود که : ۱ - نفس و ذات عبودیت و بندگی خداوند خودش صدقه است . یعنی وقتی در روایات در باب خواص صدقه دادن بحث می شود ، کلا هر گونه کار خیری برای خدا حکم صدقه را دارد . البته دلیل نمی شود مثلا بگوییم من امروز نماز اول وقت خواندم ولی دست سائل و فقیر را نمی گیرم ، چون که من صدقه خودم را پرداخته ام ! خیر نمازی که انسان می خواند اگر مقبول خداوند قرار بگیرد ثمراتی دارد که انسان را تشویق به کارهای خیر و نهی از منکرات می کند . پس انسانی که اهل صدقه دادن شد ، تا نهایت توانش برای رضای خداوند تلاش می کند و مسلما دستگیری از فقیر و سائل هم در حد توان انسان از لزومات بندگی و همان کسب رضایت الهی است . ۲ - برداشت دیگری هم که از حدیث می شود این هست که صدقه این نیست که مثلا بیست تومان به فقیر بدهیم و عوضش مردم آزاری هم کنارش انجام بدهیم . مسلما اعمال بد ما اعمال خوبمان را تباه می کند و دیگر نباید انتظار داشته باشیم که آن تاثیرات مثبت صدقه در زندگی ما به جریان آید . ۳- و در آخر در کل بندگی و عبودیت خداوند است که زندگی دنیا و آخرت مومن را زیر و رو می کند و البته این هم نباید فراموش کنیم که گاهی اوقات ما گناهانی انجام می دهیم که عقوبت آن دامان ما را می گیرد و البته پس از توبه و انابه بعضی از اعمال هست که اثر بد و سوء این گناهان را از بین می برد ، مثل دستگیری و شاد کردن قلب مومن ! مسلما به خاطر رهایی از عقوبت الهی از این جهت است که می گویند صدقه بدهید تا خداوند گرفتاری ها و مشکلات شما را حل و فصل کند . و الا انسانی که دستش در کار خیر است و دائم با بندگی و عبودیت و دل شادکردن مومنین در حال پرداخت صدقات است ، این انسان عقوبت الهی شامل حال او نخواهد شد البته که به خاطر امتحانات الهی با کسب اذن از باری تعالی مسلما سختی های دنیا را خواهد کشید اما این سختی ها گذرا و تمام شدنی است و قلب مومن هم همیشه آرام و راضی خواهد بود و اما نهایت چیزی که باید گفت این سختی ها دیگر به خاطر عقوبت و عذاب و کفاره گناهان نیست . ✍علیرضا ساغندی @tarighatezendegi
4.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خدایا عاقبت هممون رو ختم به خیر بکن🤲❤️😔 @tarighatezendegi
🌎 فلسفه فقر و بینیازی انسان قسمت اول : وقتی خداوند و آن حقیقت اسلام در قلب مردم نباشد ۱ - فقیران و نداران جامعه : ناشکر ، افسرده ، مایوس و عصبانی و پرخاشگر می شوند . و ثروتمندان و کسانی که درهای دنیا به روی آن ها باز است : خودخواه ، مغرور ، مستکبر ، حریص و طمع کار می شوند . هر دو دسته شاید با هم در ظاهر تفاوتی آشکار داشته باشند اما به راستی چون خداوند در زندگی آنها نیست ، آنها فقیر و محتاج و مفلوک هستند . دسته اول که فقر و احتیاج آن علنی و آشکار است و ما می بینیم که چگونه به خاطر مال دو روزه دنیا و به خاطر نداری ، حقیقت را فراموش کردند و چگونه خودشان را باختند و چگونه دنیا توانست با روی برگرفتن از آن ها ، آنان را به ذلت و خواری بکشاند . دسته دوم هم که به ظاهر دارا هستند و دنیا روی خوش به آن ها نشان داده است ، را می بینیم که چگونه همین مال دو روزه دنیا که به هیچ کس وفا نکرد و برای هیچ کس هم نماند ، چگونه انسانیت ، عقلانیت و شرافت آن ها را گرفته است . بسیاری از عقلا ، انسان های به ظاهر بینیاز از نگاه مادی ، که خدا و عقلانیت اسلامی در زندگی آن ها وجود ندارد را به راستی فقیر می دانند . آن ها می گویند که با نبود خدا و فهم و درک صحیح از نظام عالم ، انسان آن تکیه گاه عظیم خودش را از دست می دهد ، دیگر خدایی وجود ندارد تا او را وکیل کارهای خودش بکند . اگر هم خدایی وجود داشته باشد آیا مسیر او و هدف او از زندگی با خداوند و حکمت خلقت او سازگار است ؟ چون این انسان خدای واقعی را از دست می دهد لذا چاره ای ندارد که در اوج نیازمندی و وابستگی الان باید به جای خداوند تکیه گاه جدیدی قرار دهد و این کسری و کمبود را جور دیگری جبران کند و لذا فلسفه و حکمت نویی را که مطابق امیال و خواسته هایش است را برای هستی خلق می نماید . این را من به شما قول می دهم که خدایی که آنها برای خودشان می سازند یا فلسفه فکری که برای خودشان در رویا می بافند ، همه این ها در راستای دنیا گری و دنیا نگری و دنیا خواهی آن ها خواهد بود . آن ها دنیا را می خواهند و به هر قیمتی آنها راضی نمی شوند که نقد را به نسیه بهشت بدهند . و برای این تفکر سراپا خودخواهانه و منیت طلبانه اشان چه تفکر ها و چه فلسفه ها را که نمی بافند . به راستی خدای واقعی در قلب های این ها محو شد و خدای دروغین که همان دنیا باشد قلب های آن ها را تیره و تار ساخت . آنها بنده دنیا شدند و به خاطر دنیا و مال دنیا هر حقی را ناحق کردند ... . فقر آنها وقتی ملموس و به ظهور خودش می رسد ، پستی و زشتی افکار آنها وقتی نما می کند که آن ها را از دنیایشان دور کنید و یا به آن ها بیم دوری آن را نوید دهید . آن وقت می بینید چگونه مثل حیوانات درنده ماهیت و باطن فقیر از انسانیت و روحانیتشان را نمایان می کنند . آن ها هر چه قدر در ظاهر دستانشان بیشتر به دنیا می رسد ، به همان مقدار هم فقیر تر می شوند . وابستگی آنها به دنیا بیشتر می شود و آنها هر لحظه بیشتر و بیشتر به دنیا محتاج تر و نیازمند تر می شوند . ✍ علیرضا ساغندی @tarighatezendegi
🌎 فلسفه فقر و بینیازی انسان قسمت دوم اگر تا دیروز ترس از دست رفتن اندکی از دنیا را داشتند و اگر تا دیروز حرص کمتری از دنیا را می خوردند امروز هم ترس از دست رفتن مال بیشتر را می خورند و هم حرص بیشتر برای دنیا آن ها را کاملا کور و کر کرده است . لذا برای یک فقیر و محتاج که پست و فرومایه است چه اوصافی زشت تر و مفلوک تر از اینکه انسان ترسوتر ، حریص تر و تشنه تر شود ؟ واقعا برای دنیای فانی که گفته اند همچون پیرزنی است که ظاهر خود را قشنگ و فریبنده کرده است و باطنی پوچ و توخالی دارد چه چیزی زشت تر و احمقانه تر است که انسان اینگونه بنده و محتاج او شود که هر مسیری را که او می رود انسان هم همراه او برود و هر شرافت و انسانیت و هر حق و حقوقی را به خاطر این دنیای پست زیر پا بگذارد ؟ براستی آیا زشت تر و فرومایه تر از این انسان ها وجود دارد که این گونه حقیقت و انسانیت را فدای این دنیای پوچ و توخالی کنند ؟ آیا احمق تر ، ابله تر و حیوان صفتانی بالاتر از این موجودات در عالم هستی وجود دارد ؟ آری عقلا فقر واقعی در انسان را که مسبب ذلت ، پستی ، فرومایگی و بیچارگی و حقارت و ذلت است تنها در نبود خداوند و عقلانیت در زندگی انسان ها می دانند . انسان هایی که به خاطر هیچ و پوچ چگونه بنده و اسیر هیچ و پوچ شده اند و به خاطر هیچ و پوچ دنیا چگونه خود را ذلیل و فرومایه ، حریص و محتاج و نیازمند و این قدر گرسنه و عطشان شده اند ... . در مقابل این انسان ها ، کسانی هستند که به دنبال خدای واقعی و اسلام حقیقی شتافتند و بر این سعی بودند که عقلانیت و حقانیت را در زندگیشان جاری سازند و در نهایت قلب هایشان را لبریز از خداوند کنند . این ها زندگی فانی دنیا را شناختند و با رویگرداندن و یا باز شدن در های دنیا نه با دارایی آن و نه با نداری آن ، تن به بندگی و بردگی این دنیا ندادند ، همیشه طالب حق و از کسانی بودند که خواهان احقاق حقوق روی زمین شدند . ظواهر فریبنده این دنیا در آنها اثر نکرد و در فقر و دارندگی بندگی خدا را کردند و خودشان را به دنیا و شیطان نفروختند . این ها به راستی با وجود قدرت خداوند در قلب ها و زندگی آن ها بود که توانستند در مقابل خواهش های دنیا ایستادگی کنند و حق را به خاطر حیوانیت و خواهش های نفسانی زیر پا نگذارند . وجود خداوند بینیاز در اعتقادات آن ها سبب شد تا به خواست و مشیت خداوند راضی شوند و دائم به خداوند توکل کنند پس در نهایت قناعت و اندازه خواهی در دنیا را سرلوحه کار خودشان قرار دادند و این گونه مانند کافران تشنه و گرسنه و حریص دنیا نشدند بلکه دنیا را فدای خداوند و راه او کردند . آنها به خاطر خدای بینیاز و اتصال آنهه به او ، ایشان نیز بینیاز شدند و با بندگی و تکامل روحانی خود بر خواهش های نفسانی و حیوانیشان فائق آمدند . لذا در اوج نیازمندی خود به خداوند بر دنیای فانی و وسوسه های آن بینیاز گشتند . و این گونه شد که خداوند به جهانیان نشان داد که چگونه بندگی و عبودیت او سبب بزرگی و سرفرازی انسان می شود و برعکس چگونه دوری از خداوند و بیگانگی از عقلانیت و روحانیت ، انسان را فقیر و پست و فرومایه می کند . و اینگونه است که انسان یا باید بر هواها و خواهش های حیوانی و نفسانی اش مسلط شود تا مسلمان و تسلیم حقیقت شود و یا اینکه با حماقت و جهالتش که از سر هواها و خواهش های نفسانیش زاییده شد حقیقت را فراموش کند و دنباله رو دنیای فریبنده و تو خالی رود که به خاطر این دنیای پست و پوچ اینگونه کوچک و ذلیل شود و تا کنه جهنم بشتابد . ✍علیرضا ساغندی @tarighatezendegi