🌎 ویژگی های بهترین دوست و بهترین انسان !
امام حسن علیه السلام:
ای مردم! من یکی از برادران خود را به شما معرفی میکنم که در نظر من از بزرگترین انسانها بود.
مهمترین چیزی که او را در نظرم بزرگ کرده بود خُردی و بی ارزشی دنیا در نگاه او بود، از سلطه شکم خود آزاد بود، بنا بر این آنچه را نداشت نمی خواست و هرگاه به آن دست مییافت، زیاده روی نمی کرد؛ محکوم شهوت خود نبود و لذا خرد و اندیشه ای سست نداشت؛ از سلطه نادانی به در بود، از این رو دستش را به سوی چیزی دراز نمی کرد مگر با اطمینان به این که فایده ای در بر دارد.
خواهشی نداشت، نه به خشم میآمد و نه دلتنگ و آزرده میشد.
بیشتر عمرش را خموش بود، ولی چون لب به سخن میگشود بر گویندگان چیره میشد. در هیچ مجادله و دعوایی وارد نمی شد و تا در حضور قاضی نبود دلیل نمی آورد. از برادران خود غافل نبود و چیزی را به خود اختصاص نمی داد و آنها را از آن محروم نمی کرد. ناتوان مینمود و دیگران نیز او را ناتوان میدیدند، اما به گاه کار و کوشش، شیر ژیان بود.
هیچ کس را برای کاری که میتوان برای آن عذر آورد، سرزنش نمی کرد، تا آن که عذر را میدید. به آنچه میگفت و نمی گفت عمل میکرد. هر گاه دو کار برایش پیش میآمد که نمی دانست کدام یک بهتر است، مینگریست که کدام یک به خواهش نفسانی نزدیکتر است، پس خلاف آن عمل میکرد. از دردی شکایت نمی کرد، مگر نزد کسی که امید داشت او را بهبود بخشد و جز با کسی که امید ارشاد و صداقت از او داشت مشورت نمی کرد.
دلتنگ و آزرده نمی شد، به خشم نمی آمد، لب به گله و شکایت نمی گشود و به هوسِ چیزی نمی افتاد، انتقام نمی کشید و از دشمن غافل نبود.
پس بر شما باد چنین خویهای پسندیده ای؛ اگر توان آنها را دارید. و اگر تاب همه آنها را ندارید، فراچنگ آوردن اندک، بهتر است از فرو گذاشتن بسیار است .
الکافی: ۲/۲۳۷/۲۶
(انظر) توضیح ابن أبی الحدید فی شرح نهج البلاغة: ۱۹/۱۸۴.
الإنسان: باب ۳۲۲. عنوان ۴۶۶ «الکمال».
🎤امام حسن(ع)
@tarighatezendegi
8.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ
گلوگاه ...
یعنی آن نقطه ای در زندگی که به بنبست رسیده اید نه راه پس دارید و نه راه پیش ...
حتما ببینید بهتون قول می دم پشیمون نمیشید ، کمترینش اینه که به یه آرامش خاص می رسید ... 👌❤️✅
@tarighatezendegi
🌎شکر گذاری
فرض کنید شما مهمان دعوت کرده اید و برای آنها سفره و طعامی آماده کرده اید .
مهمان ها پس از صرف غذا بدون تشکر و احترام به شما ، به گونه ای که انگار غذا دادن وظیفه شما بوده است محل را ترک می کنند .
واقعا چه حس و حالی به شما دست می دهد ؟
مسلما از اینکه بخواهید دفعه دیگر هم آن ها را به منزلتان برای صرف غذا دعوت کنید منصرف می شوید .
حال نگاه کنید شمایی که چیزی از خودتان ندارید و فقط مخلوق خدا هستید و خودتان هم محتاج نعمت های او هستید و هر آنچه به دستتان رسیده است فی نفسه مال خودتان نبوده است ، چگونه انقدر شما را ناراحت و دل آزرده می کند ، آن وقت خداوندی که خالق همه چیز است و همه نعمت ها از آن اوست ، وقتی بنده اش نعمت های او را می خورد و سپاسگذاری نمی کند و آنگونه وانمود می کند که تنها حقش را خورده است واقعا او چگونه ناراحت می شود و چگونه به خشم می آید !؟
@tarighatezendegi
3.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ_تصویری
✍️سخنرانی استاد الهی قمشهای
🎬موضوع: وقتی که شاد نیستی یعنی ناشکری
@tarighatezendegi
🌎 تنها روحانیت است که به انسان زیبایی می بخشد !
انسان وقتی متولد می شود ، خداوند سیما و سیرت او را زیبا می آفریند و این خلقت به این علت است که پدر و مادر و اطرافیان او ، از چهره معصوم و کوچکش به وجد بیایند و نیازات کودک را بدون هیچ چشم داشتی برآورده سازند .
اما یک وقت هم می رسد که انسان بزرگ می شود و آن سیمای کوچک و معصومانه اش از بین می رود و در این جاست که انسان باید خودش تلاش کند و تنها چیزی که دوباره می تواند برای دیگران جذابیت ایجاد کند و آن ها را به خود جلب کند آن روح سالم ، عقل کامل و در نهایت اخلاق زیبا است .
انسان وقتی می فهمد که تنها دارایی او روحانیت اوست که پیر شود ، زیبایی های جسمانیش را از دست بدهد ، دارایی های مادی اش به فنا رود ، از قدرت ها و اسم و رسم هایش بیفتد . بله وقتی انسان به چنین نقطه ای برسد می فهمد که منیتش دارایی های دنیویش نیستند ، بلکه او فقط خودش است و خود او هم تنها روحانیت اوست ، که اگر کامل و عاقل باشد ، این چنین انسانی برای همگان ارزشمند خواهد بود .
انسان ها فریب می خورند ، فریب دارایی هایی که جدن ، از آنها نیست را می خورند .
لذا وقتی دنیا همراه آنها باشد خودشان را بزرگ می بینند ، وقتی دنیا از آنها روی بگرداند خودشان را کوچک می پندارند .
جالب این جاست که قشر دنیا گرا و دنیا طلب کوردلانی هستند که معیار کوچکی و بزرگی انسان را به میزان دنیای او می سنجند چنین انسان هایی همدیگر را به این معیار کوچک و بزرگ می بینند .
البته که آنها نیز از انسان هایی با ارواح ضعیف و کوچک ، ضربه می خورند و عملا انتظار دارند که چنین انسان هایی که اهل دنیا هستند از اخلاق و انسانیت مطلوب نیز برخوردار باشند اما غافلند از آنکه انسان هایی که از روحانیت و عقلانیت بالا برخوردار باشند اگر کل دنیا هم همراه آن ها باشد ، آنها از دنیا و دنیا پرستان بیزارند و آنها را از خود دور می کنند .
و تنها دنیا طلبانند که ، هم دیگر را جذب هم می کنند ، یکی را طاغوت و دیگری را بنده و اسیر و دنباله رو او می بینید و هر دو نیز برای وجود به یکدیگر محتاجند ، و در یک جریانند و هر دو از عقلانیت و روحانیت ضعیفی برخوردارند .
✍علیرضا ساغندی
@tarighatezendegi
8.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ
پیام شیطان ...
با شما کار داره لطفا نگاه کنید (ترسناک نیست ) ⚠️✅👌
4.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌟امام صادق(ع):
در روز قیامت دستور داده میشود که افرادی را به جانب آتش ببرند و خداوند عز و جل به مالک (نگهبان جهنم) میفرماید:
به آتش بگو که پای آنها را نسوزاند که با آن به جانب مساجد میرفتند، و صورت آنها را نسوزاند که آنها خوب وضو میگرفتند، و دستهای آنان را نسوزاند که آن را برای دعا بلند میکردند، و زبان آنان را نسوزاند که بسیار قرآن تلاوت میکردند!
نگهبان جهنم بدانها گوید:
ای بدبختها! شما چه حالی داشتید [با این کارهای خوبی که میکردید، چرا جهنمی شدید]؟
میگویند: ما [این کارها را] برای
غیر خدا انجام میدادیم! پس به ما گفته شد: بروید پاداشتان را از همان کسی که برایش کار میکردید بگیرید!
📚ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص224
@tarighatezendegi
🌎 تلنگر
يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ
ای انسان چه چیز تو را در مقابل پروردگار کریمت مغرور و سرکش ساخته است ؟!(انفطار۶)
ای انسان خداوند تو را به درستی خلق کرد و به تو آسایش و مالکیت روی زمین داد .
وقتی سالم و سر حالی و عیب و نقصی در جان و مالت نیست ، ببین چگونه او را فراموش می کنی و آنگونه که بخواهی روی زمین حرکت می کنی !
اما امان از وقتی که نقصانی در وجودت پدید آید ، ببین چگونه مثل مار دور خودت می پیچی ، و از خداوند و از همه به خاطر اشتباهات کرده و نکرده ات طلب عفو و بخشش می کنی !
ای انسان برای خداوندی که تو را در غرق نعمت آفرید کاری ندارد تا اسباب آسایشت را دوباره بهم بزند تا شاید یاد او بیفتی و دست از کردار زشتت بکشی .
خداوندی که به تو قدرت ایستادن ، راه رفتن ، دیدن و چشیدن عطا کرد که اگر بخواهد با کوچکترین ایجاد بینظمی در وجودت می تواند تو را به خاک بزند .
آیا نمی بینی که یک گرفتگی ساده کمر می تواند تو را به زمین بیاندازد و خداوند می توانست از ابتدا تو را همراه درد رنجور و زمین گیر بیافریند چنانکه بعضی ها را به خاطر نشان دادن آیاتش اینگونه آفریده است .
ای انسان براستی به کدامین نعمت کریمانه پروردگارت مغرور شدی و بدون ترس و ابایی روی زمین گام بر می داری و از همه چیزو همه کس بیم داری الا خداوند متعال ؟
از این دنیای فریبنده که به ظاهر تو را مالک و قدرتمند قرار داده است بترس که این ها همه به خاطر حکمت و مشیت خداوند است روزی تمام این اراده ها تمام میشود و تو در مقابل خداوند با همه وجودت به اجبار تسلیم خواهی شد ... .
@tarighatezendegi
🌎 تنها راه رسیدن به آرامش و نشاط در دنیا !
مومن در دنیا بلاها و مصیبت های زیادی را تجربه می کند .
مشکلاتی مثل نقصان یا تباهی مال ، بیماری ها ، رنج های عاطفی ، از دست دادن عزیزان و ...
اگر بخواهد ، زندگی را ادامه بدهد و سعی کند با آرامش و نشاط آن را بگذراند ناچار است ، خاطرات بد را فراموش کند .
برای فراموش کردن باید دل بکند !
برای دل کندن باید خودش را توجیه کند و به داشته هایش امیدوار شود .
و یا اینکه نداشته هایش را به اینکه ممکن بود بدتر از این ها سرش بیاید برای خودش کوچک و ناچیز کند .
برای آرامش و نشاط در دنیا باید از امور فانی و زوال پذیر دل کند .
به هر چیز وابسته تر باشید به خاطر همان چیز حساسیت دارید و سطح انتظارتان بالاتر می رود .
از نشانه های دل کندن ، حساس نبودن ، انتظار نداشتن و به خاطر چیزی خود را ناراحت و یا شاد نکردن است .
چیزی که با بدست آوردنش شما را شاد کند مسلما با از دست رفتنش هم شما را غمناک خواهد کرد .
پس شاد شدن به امور فانی و دنیوی هم نشانه دلبستگی به آن است .
اگر انسان دوست واقعی اش خدا باشد ، رزق و روزیش را از خدا ببیند ، دارایی های مادی و معنوی اش را همه از خدا بشمارد ، خدا را خالق همه چیز ، ارباب ، مدبر ، حکیم ، حامی ، سرپرست و ولی خودش بداند ، مسلما دیگر اسباب ظاهری دنیا کم و زیادش همه و همه برای او فرقی نمی کند !
اگر به او بدهند یا از او بگیرند برایش اهمیت ندارد چون امید به فضل و عنایت خداوند دارد و مسلما خالقش او را تنها نخواهد گذاشت .
پس به طور خلاصه انسان در صورتی می تواند دل از دنیا و امور فانی بکند ، که دل را به تکیه گاهی امن گره زده باشد .
آن وقت است که انسان می تواند به داشته هایش شکر گذاری کند و نداشته هایش را از حکمت روزگار ببیند .
دلکندن از دنیا به معنای واقعی کلمه ، کار هر کسی نیست ! و کسانیکه توانستند این مسیر را کامل طی کنند هم به درجات رفیع الهی دست یافتند هم در دنیا به آرامش و نشاط واقعی دست یافتند ، اما نکته اصلی اینجاست که تمام انسان ها به نحوی این دل کندن را در زندگی تجربه کرده اند .
و برای فراموشی و ادامه زندگی چاره ای جز این حالت در انسان وجود ندارد .
اما دل کندن همراه دلبستگی به خداوند کار هر کسی نیست !
دل کندن همراه آرامش و نشاط راه هر انسانی نیست !
اما در آخر باید بگویم که ما بخواهیم یا نخواهیم روزی به زور ما را از این دنیا به همراه تعلقاتش می برند و بعد روحانی مان را جدا می سازند ، پس چه خوب است قبل از دل کندن اجباری ، ما خودمان را محیا کرده باشیم و با دلبستگی از خداوند رفته رفته دل از این دنیای مادی بکنیم !
✍علیرضا ساغندی
@tarighatezendegi
🌎 آیا کنترل اجباری در روابط بین دو نامحرم ، سبب انفجار مسائل جنسی در جامعه می شود ؟
حقیقتا با نبود امکانات و شرایط گناه ، مثل عوامل عادی سازی ، عوامل تحریک زا ، فرهنگ سازی غلط و همچنین بودن موانع آن ، مانند بد بودن روابط آزاد و بدون تعهد بین دو جنس در نگاه افراد جامعه ، و یا مجازات های سنگین برای چنین اقداماتی ، مسلما در چنین جامعه ای کسی به خودش جرئت انحراف و خواسته های غیر مشروع نمی دهد .
اصلا بساط گناهی باز نمی شود ، اگر هم بشود به سرعت به گونه ای عبرت زا ، بسته خواهد شد .
پس معلوم می شود اگر ما جامعه ، قوانین و مجریان درست داشته باشیم کسی به خودش جرئت زیاده خواهی را نمی دهد .
اما یک وقت هم می شود که ، جامعه ما عوامل مانع فحشا و خطوط قرمزش را از دست می دهد ، باب فرهنگ سازی غلط باز می شود ، مجریان و حاکمان کارشان را به درستی انجام نمی دهند ، اکثریت جامعه برایشان این مسائل عادی و جزء روابط صحیح و درست تلقی می شود .
خب مسلما در چنین روزگاری هر کس و ناکسی به خودش اجازه پا گذاشتن روی حدود الهی را می دهد ، وقتی شخص دانست که می تواند و این حق را دارد که خلاف قوانین بشری اقدام کند و جامعه هم او را آزاد گذاشت ، مسلما او به دنبال ارضای نیازات بی پایان حیوانی خود می دود ، برای خودش هر تصور خلاف انسانی را انجام می دهد و همه چیز ابتدائا در وجود خودش آغاز می شود .
او در وجود خودش ، جرئت هر کاری را به خود می دهد . مسلما از هر دری که بخواهد و بتواند وارد خواهد شد . کم کم باب حیا و غیرت بسته به میزان اجازه ای که به خودش می دهد از وجود این بشر باز می شود و از هر فکر و عملی به نفع خواستگاه های حیوانی و شهوانی خود فروگذار نخواهد بود .
اگر توجه کرده باشید در حین باز کردن مساله پاسخ نیز داده شد .
و پاسخ این است که اگر کسی در جامعه ای بنا به عللی بتواند به خودش اجازه انحراف بدهد ، به میزان این اجازه ، باب هرزگی و فحشا بالاتر می رود .
حالا به نظر شما در چه زمانی شخص به این اجازه دست پیدا می کند ؟ وقتی که او خودش را در انحراف جنسی آزاد تر ببیند !
چه وقت او آزادی بیشتر پیدا می کند ؟
وقتی موانع از جلوی او برداشته شود !
وقتی شرایط و امکانات بازتر باشد !
پس کاملا این فرضیه غلط است ، فرضیه ای که می گوید جوانان را آزاد بگذارید تا آزادانه در روابط دختر و پسر رفتار کنند که مبادا کار به تجاوز عنف و همجنس گرایی و روابط با محارم شکل بگیرد !
بلکه این اتفاقات در جامعه ای می افتد که روابط آزاد و بی قید و شرط باشد ...
انسان خاطی حس آزادی در این امور کثیف را پیدا کرده است که از او این اقدامات فجیع سر می زند !
اگر جامعه ، اطرافیان ، خانواده ، محیط ، حاکمیت ، مجریان قانون ، فرهنگ سازی درست و ... در جامعه به خوبی عمل می کرد مسلما او به خودش چنین اجازه ای نمی داد که وارد مقدماتش شود و انقدر خودش را ورزیده سازد که الان دست به چنین فجایع انسانی بزند ... !
پس آن کس که گفت روابط را آزاد بگذارید او جاهلی است که خائن به انسانیت است و خودش منحرف و اسیر حیوانیت و شهوات خانمان سوز شده است و جهلش به همین خاطر است .
✍ علیرضا ساغندی
@tarighatezendegi
🌎 آیا هدایت زورکی ممکن است ؟
حقیقت این است که تا انسان از چیزی نترسد به خاطر آن تن به فعالیت نمی دهد!
ترس بی پولی ، ترس بی کاری ، ترس از تنهایی
، ترس از عذاب وجدان ، ترس از خدا ، ترس از جریمه ، ترس از پلیس ، ترس از آبروریزی ، ترس از مرگ ، ترس از گرسنگی.
بله ترس است که انسان را مجبور به حرکت می کند.
اگر او نترسد ، کاری انجام نمی دهد .
گویند برای انجام کار نیاز به شوق است!
چیزی که شوق در آن باشد ، ترس از دست دادن هم خواهد داشت.
پس اولا فهمیدیم تا ترس نباشد اقدامی علیه آن صورت نمی گیرد!
اما مطلب بعدی این است که آیا همه انسان ها می توانند صلاح خودشان و جامعه را درک بکنند و مطابق آن عمل نمایند؟
مسلما عوامل متعددی وجود دارد که انسان ها راه غیر صواب را انتخاب کنند و کار خود را هم درست بپندارند .
ما دلایل زیادی داریم که انسان ها در بیشتر مواقع راه به ضرر خود و جامعه انتخاب می کنند و اصلا هم با زبان خوش راضی به تغییر مسیر خود نیستند !
خودخواهی ها ، شهوات ، هواهای نفسانی ، لقمه های حرام، نطفه های ناپاک ، رفیق ناباب ، گناهان، همه و همه باعث می شوند که شخص نتواند درست تصمیم بگیرد و راه و مسیر روشن عقل را انتخاب بکند .
حقیقت این است که خیلی از انسان ها به خاطر غرور و خودخواهی و خود نگری از بسیاری از حقوق غافلند.
و حق را فقط در براورده شدن خواسته های خود می بینند.
چنین انسان هایی دیگر ترسی از حقیقت ندارند ، بلکه آن ها تنها از زایل شدن منافع خودشان ، آن گونه که می خواهند ، می ترسند .
بله درست است باید اعتراف کرد که به زور کسی را نمی توان حقیقت بین نمود !
یا کسی را به واقع آدم کرد ، تا خود شخص نخواهد و طلب حقیقت نکند به حقیقت دست نخواهد یافت .
اما نکته اینجاست که با چنین شرایطی چه باید کرد ؟ آیا باید جامعه را فدای خودخواهی ها و بی سوادی های افراد نمود ؟
آیا حالا که آنها از خدا و حقیقت نمی ترسند ، نمی شود آن ها را به گونه ای فرمانبردار کرد تا جامعه در امنیت و سلامت بماند ؟
تجربه نشان داده است که افراد درست است که ترسی از خدا ندارند ، اما آنها از زایل شدن مال و جان ، آرامش ، آسایش و سعادتشان در دنیا می ترسند !
آنها از بی اعتبار شدن ، بی ابرو شدن و از دست دادن خدمات و منافع جامعه ، واهمه دارند !
بله با ترساندن از این طریق می توان آنها را مجبور و تسلیم نمود.
درست است که این اجبار و تسلیم در قلب آنها ثمره ای ندارد و به واقع به آنها شناخت را تزریق نمی کند، اما جامعه را از حرکات و ضربات جبران ناپذیر این افراد حفظ می نماید.
پس باید اعتراف کرد که برای حفظ و نجات یک ملت ، حاکمیت آن باید در مقابل افرادی که خواسته و ناخواسته قصد ضربه زدن به انسانیت را دارند بایستد و با زور و جبر آنها را به هر طریق است تسلیم نماید .
داستان این است که مردم همه به خوبی این قضایا را می دانند ، اما چرا نسبت به موضوعی انقدر سخت برخورد می کنند و نسبت به موضوعات دیگر مدام صحبت آزادی و هدایت با محبت و عشق و علاقه را می نمایند بحث جداگانه ای دارد .
انسان هایی که من دیدم به خاطر کرونا چگونه دو ماسکه ، از خانه های خود هم بیرون نمی آمدند و مدام از دولت درخواست داشتند که به زور محل های کسب و بازار را ببندد ، محل های رفت و امد افراد را سد کند و با افراد خاطی که نسبت به پروتکل های بهداشتی بی پروا بودند مجازات های سنگین ببندد . عجیب است که اینها در چنین مواقعی که پای جان در میان می آید چگونه انقدر می ترسند و تنها سخنشان استفاده از جبر و زور حاکمیت است ، اما مثلا در بحث حجاب و روابط دو جنس مخالف اینگونه بی ارزشانه خواستار عدم جبر و زور هستند و این اقدامات را خلاف انسانیت خطاب می کنند و می گویند که با زور چیزی درست نمی شود .
عجیب است چگونه در بحث مثلا کرونا با زور مساله حل می شود اما در بحث حجاب این مساله حل نشدنیست و انسان ها خودشان باید بفهمند که راهشان درست است یا خیر ؟
الایا ایحال ، پس فهمیدیم که با زور افراد خاطی تسلیم خواهند شد به شرط آنکه مدام بکش پسکش نداشته باشیم !
من از حکومت عربستان اعلام بیزاری می کنم اما به صراحت بیان می کنم،عربستان در سختگیری های شدید در روابط بین نامحرم و ایجاد جرایم سنگین مالی و جانی،خیلی توانسته بود در این حوزه دقیق کار بکند!
و مسلما او در ابتدا این زنجیر را باز و بست نکرد ، بلکه یک پا و یک نفس در راستای اجرایی شدن این قوانین ایستادگی نمود!
بله هدایت زورکی ممکن است ، شدنی هست و باید چنین اتفاقی پدید بیاید و این جبر هدایتی ، تنها در دستان حاکمیت های جوامع است .آنها با قدرتی که دارند همراه با فرهنگ سازی و ایجاد مانع و سد کردن خواسته ها می توانند با تشویق ها و هزینه کردن ها در جامعه قلب مردم را نیز همراه خود کنند و جامعه را یکصدا با هم در مسیر خواستگاه های عمومی و مورد صلاح مردم همراه خود نمایند .
✍ علیرضا ساغندی
@tarighatezendegi
🌎 علت امتحان حضرت آدم (ع) چه بود ؟
خداوند در ابتدا به آدم ع اسماء الله و یکسری از علوم الهی را به او آموخت و پس از آن ، آدم را در بهشت ساکن نمود .
و او روزهایی را در آنجا سپری کرد .
و پس از آن شیطان بر او داخل شد و او را فریفت .
حال به نظر شما چرا شیطان توانست انسان را بفریبد ؟ انسانی که اسماء الله و علومی را آموخته بود که فرشتگان هم از آن مطلع نبودند ؟
گویند شیطان به انسان وعده جاودانگی داد !
و گفت خداوند از این جهت گفته است از این درخت نخوری که تا مثل او ابدی نشوی !
و آدم ترسید . انسانی که در رفاه بود ، این حب ثروت و جاه و عظمت او را گرفته بود و پرده و حجابی شد بر چشمان آن ها که حقیقت را نبینند .
یعنی انسان به خاطر ابدیت ، خدای خودش را نافرمانی نمود و به خط قرمز الهی تجاوز نمود .
سوال ؟ آیا ادم خدا را نمی شناخت ؟
آیا علم به عظمت خداوند نداشت ؟
چرا داشت !
اما حب زندگی و حیات جاویدان با این همه احترام و عظمت برای او بت شد و این بزرگی با کمک وسواس شیطان و تشویق حوا همسرش، رشد یافت و در اخر آدم از ابدیت جاویدان با آن همه خدم و حشم به دنیای فانی پر از درد و ابتلا سقوط نمود .
بله ،طمع به ابدیت و حب به رفاه و ثروت ، سبب غفلت انسان از درگاه خداوند شد .
به عبارت واضح تر ، رفاه و آسایش انسان را از خداوند دور نمود و حکمت ها را از یاد او برد .
به عبارت دقیق تر ، حیوانیت و شهوت ، عقل آدم را زایل نمود .
و انسان فراموش کرد این نعمت ها از خداوند است و لذا اوست که باید فرمان بریش را کرد نه شیطان و موجودی که تنها مخلوق است .
پس علت امتحان انسان این بود که خداوند می دانست که یکسری ضعف ها و شرک های مخفی در وجود انسان است ، که با آموختن و سخن گفتن با او ، این مشکلات حل نخواهد شد .
به عبارتی انسان بی آنکه خودش بداند در وجودش نقص ها و انحرافاتی وجود دارد که تا در محل آزمایش قرار نگیرد این صفات پلید خودش را نمایان نمی کند .
انسان ذاتا چون از بعد جسمانی و شهوت برخوردار است ، فی نفسه ، این صفات خواهی نخواهی در وجود انسان موجود است .
و با سخن گفتن و کلاس درس هم این مشکلات حل نخواهد شد .
یعنی شاید انسان ، ادعای عالم شدن و یا خوب شدن را داشته باشد ، اما تا در سختی یا رفاه نیفتد آن ضمیر باطنش خودش را نشان نمی دهد . و خداوند هم عبد مخلص می خواهد !
کسی را می خواهد که به او قرب داشته باشد !
چنین انسانی اشرف مخلوقات می شود که کامل شود .
انسانی که فقط فکر کند به خدا قرب دارد در حالیکه در باطنش از خداوند نافرمان است چه نزدیکی می تواند به خداوند داشته باشد ؟
پس معلوم می شود که یکسری علوم ، تنها با سخن گفتن در انسان نهفته نمی شود !
بلکه انسان باید آزموده شود و در مسیر بالا و پایین زندگی قرار بگیرد تا مشکلاتش را ببیند و بفهمد و در آخر برای رفع آن تلاش کند .
و اینگونه بود که خداوند به آدم نشان داد که ای اشرف مخلوقات من !
تو و فرزندان تو ابتدائا صلاحیت زندگی پر از رفاه و آسایش را در بهشت من ندارید !
به زمین که دار بلا و امتحان است سقوط کنید و زندگی کنید و آزموده شوید و خودتان را رشد دهید تا لایق قرب الهی و زندگی ابدی در بهشت بشوید .
✍علیرضا ساغندی
@tarighatezendegi