eitaa logo
طریقت زندگی
839 دنبال‌کننده
358 عکس
1.5هزار ویدیو
7 فایل
مجموعه روش ها و برنامه های صحیح زندگی که انسان رابه کمال اخلاق فردی و اجتماعی خود نزدیکتر می کند . ارتباط با مدیر : https://eitaa.com/Eslamdinehagh
مشاهده در ایتا
دانلود
🌎 تنها عامل جهالت غرور است علت این مساله هم روشن است ، زیرا انسان اگر بداند که نمی داند ، در پی دانستن می رود و به هر ترتیب شده است به این درو آن در می زند تا عالم شود . اما انسانی که بگوید من عالمم و همه چیز را می دانم ، اوست که در وجودش احساس سیری می کند و لذا اگر دریای علم هم کنار او باشد دیگر عطشی ندارد تا از آن سیراب شود ... حال شما بگویید چه عاملی باعث می شود که انسان متوجه نشود که نمی داند ؟ جز آنکه وجود خودش برایش انقدر بزرگ شده است که دیگر چیزی را جز بزرگی خود در نمیابد ؟ یا به راستی مصداق انسان مغرور چیست ؟ آیا غیر از آن است که در وجود او کمبود است ، اما او خودش را بینیاز و کامل می بیند ؟ البته این علم که من می گویم از نوع علومیست ، که اگر به کسی بگویی ، علمت یا عقلت کم است ناراحت می شود است . یعنی کمبود این علم به معنای کمبود عقل است . و لذا انسان هایی که نسبت به همه چیزو همه کس اعلام نیازمندی می کنند اما خودشان را در عقل بینیاز می پندارند ، این انسان مغرور و متکبر خوانده می شود . تنها انسان های فروتن و خاکی ، درک می کنند که چه قدر در مقابل این عظمت علم ( خداوند متعال) جاهل هستند و هر چه قدر هم در دریای علم شنا نکنند باز هم عقلشان عاریه ایست باز هم نسبت به عاقل اصلی هیچند ... آنها چون به واقع عالم حقیقیند و خدا را در راس امور حضورش را درک می کنند ، لذا همیشه خودشان را مواخذه می کنند و از خودشان حساب می کشند و همیشه اول از خودشان شروع می کنند . اما انسان های مغرور و خودخواه هستند که عمدتا دیگران را متهم می دانند و خودشان را از هر عیب و نقصی مبرا می کنند ، گویا که همه نادانند و تنها آن ها هستند که همه چیز را می فهمند و درست هم عمل می کنند . اما به واقع آنها هیچ درکی ندارند ، چون خدا را نمی بینند ، حقیقت را نمی فهمند ، زیرا انقدر خودشان و دنیایشان را بزرگ کرده اند که دیگر جایی برای فهم و عقل و علم باقی نمی ماند و به راستی خائنین ، ناکسین ظالمین ، کافرین ، مشرکین ، فاسقین ، جزء همین دسته هستند ، زیرا آنها جاهلند و چگونه یک جاهلی که کور است و نور را نمی بیند ، حق را نمی فهمد می تواند عدالت ، برادری و برابری را درک کند ؟ ✍علیرضا ساغندی @tarighatezendegi
🌎 فلسفه غرور غرور به معنای ، فریب ، طغیان ، سرکشی ، انحراف از مسیر حق است ، ناسپاسی ، طاغوت، کبر ، باطل ، گمراهی ،است . همان طور که می بینید واژه های بالا تماما در معنا و مفهوم غرور با یکدیگر متحدند . زیرا به راستی راه درست اطاعت از خداوند است . وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ(۵۶ذاریات) پس کسی که اطاعت از خدا نکند ، خدایی که همه آسمان ها و زمین و کل هستی همه اش در تحت تملک و اسارت اوست ، یک معنا را می رساند که او سرکش ، مغرور ، متکبر ، منحرف ، ناسپاس و قدر نشناس است . راه حق اطاعت از خداست و راه ناحق سرپیچی از اوامر اوست . چه عواملی باعث غرور انسان می شود . ثروت ، قدرت ، طاغوت ، مردم ، زن ، مرد ، صندلی و پست و جایگاه ، شهرت ، غذا ، مسکن ، لباس ، رفاه ، آرامش ، شادی ، تنبلی ، زیبایی و نژاد ، قوم و قبیله ... همه ، عوامل تحریک زایی هستند که به طور کلی آن را دنیا می نامند که انسان یا جن توسط آنها گمراه می شود . يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَلَا يَغُرَّنَّكُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ ﻣﺮﺩم! ﻭﻋﺪﮤ ﺧﺪﺍ ﺣﻖ ﺍﺳﺖ. ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺩﻧﻴﺎ ﻭ ﺯﺭﻕ‌ﻭ‌ﺑﺮﻗﺶ ﮔﻮﻟﺘﺎﻥ ﺑﺰﻧﺪ. ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﺑﺎ ﻭﻋﺪﮤ ﺁﻣﺮﺯﺵ ﺍﻟﻬﻲ ﮔﻮﻟﺘﺎﻥ ﺑﺰﻧﺪ! (٥) بله درست است تمام عواملی که باعث گناه می شوند همه آن ها هم مسبب غرور و کبر می شوند . پس می توان گفت هر انسان گناه کار و خطا کاری مغرور و متکبر است . زیرا او در مملکت خداوند با ارزاق او متنعم می شود اما به جای اطاعت کردن و فرمانبری از او ، چه کسی را اطاعت می کند ؟ بله درست است خودش و هوای نفسش را اطاعت می کند ؟ بله عوامل بالا مثل ، مال و مسکن ، چه چیزی را تحریک می کنند ؟ نفس انسان را ! خب نفس انسان آیا چیزی جز خودش است ؟ خیر نفس انسان دقیقا خود اوست . پس انسان به خاطر خودش و نیازات و خواسته های خودش ، نافرمانی خداوند را می کند . در حالی که ای انسان تو فقیر مطلقی و چیزی از خودت نداری و آنچه که تو را مغرور ساخته یا فریب داده آن مال تو نیست ! بلکه همه اش از خداست ! ای انسان اگر خداوند همه چیز را از تو بگیرد جز آن است که به دست و پا میزنی و به خاک می افتی و گناهان کرده و نکرده ات را اعتراف می کنی و از خداوند طلب عفو و عافیت می نمایی ؟ ای انسان این دنیای فانی ، تو را فریب ندهد ، که فراموش کنی پروردگاری داری و فراموش کنی که تو کسی نیستی جز خدمتگذار حقیقت و وظیفه ای جز اطاعت از فرمان حق نداری ! پس می توان گفت انسانی که گناه می کند ، مغرور و متکبر است و گویا چنین تصور می کند که او خالق هستی و رب و گرداننده عالم است . شاید خود انسان انقدر پست و ناشکر شده باشد که دیگر متوجه نباشد که با فعل ناحقش چه معنایی را به عالم مخابره می کند و چگونه خدای خودش را با اعمالش انکار و کتمان می کند و چگونه به خدا می گوید این تو نیستی که خدایی بلکه من خدا هستم ! و چه تکبر و غروری بالاتر از ادعایی خداوندگاری انسان ... ! و در ادامه باید گفت چه عواملی مانع عقلانیت و درست اندیشیدن انسان است ؟ همین خودبینی و خودخواهی ، چون با گناهان ما آن را بزرگ و بزرگ تر می کنیم و آیا دیگر چیزی جز خودمان می بینیم تا بدان عمل کنیم؟ جاهل همان احمق و کودنیست ، که گناهانش سبب حجاب و دوری از خداوند و عقل شده است و او لحظه به لحظه با طغیانش به خودش و جهان هستی مخابره می کند که من خدا هستم و من می دانم و من می فهمم و لذا می بینید که کافران و گناهکاران چنان در دنیا زندگی می کنند و روی زمین راه می روند که انگار کل هستی ارث پدرشان است . و این است حقیقت و انتهای غرور... ✍علیرضا ساغندی @tarighatezendegi
مردي از امام باقرعليه السلام پرسيد: چگونه بفهمیم که خداوند ما را دوست دارد ؟ امام در پاسخ فرمود: به قلبت رجوع كن و ببين كه آيا دوستان خدا را در دل دوست داري يا خير؟ اگر چنين محبتي را در خويش يافتي بدان كه پروردگار نيز تو را دوست ميدارد. ✍️اصول كافي، ج 2، ص 126، باب حُبّ الله. @tarighatezendegi
🌎 چه کار کنیم که غرور ما را نگیرد ؟ به طور کلی گناه نکردن خودش با غرور مانعیت دارد ، یعنی وقتی انسان خدا را بزرگ ببیند و از او شرم و حیا کند که چگونه نعمت های او را می خورد و بتواند در مقابل اطاعت او هم بایستد ، این چنین انسانی سعی می کند اعمال و رفتارش را مطابق خواست حضرت حق قرار بدهد . خب وقتی این تمرین در انسان صورت بگیرد کم کم خدا بزرگ تر از هر چیز برای انسان می شود ! و غرور که معنایش خودخواهی و ادعای بزرگی است ، کم کم در وجود انسان ناپدید می گردد . انسان های مغرور کسانیند که عظمت خدا را یا فراموش کرده اند یا برایشان کمرنگ شده است و تنها چیزی که انسان را از خدا دور می کند عدم توجه به عظمت او و اطاعت مستقیم خداوند است . بندگی ، عبادت و اطاعت خداوند ، خشوع و خضوع را برای انسان به ارمغان می آورد . الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ ﻫﻤﺎﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻧﻤﺎﺯﺷﺎﻥ ﺑﺎ ﺣﻀﻮﺭ ﻗﻠﺐ‌ﺍﻧﺪ. (٢) همان طور که در آیه فوق مشاهده می کنید نماز برای خدا خضوع و خشوع و خاکی بودن را برای انسان به ارمغان می آورد . برای همین خداوند مومنان واقعی که اهل نماز و عبادت برای خدا هستند را می گوید که اینها در نمازشان خاشعند . یعنی اگر در نماز و بندگی او خاشع نبودند بدانید که به خاطر خدا نماز نخوانده اند بلکه از روی اکراه و زور و ریا و فریب نماز می خوانند . مسلما با آمدن خشوع غرور هم از بین می رود . اصلا محال است غرور و خشوع همزمان در وجود انسان پیدا شود . به عبارتی غرور با خشوع ضدیت دارند . البته متاسفانه در بیشتر اوقات انسان ها وقتی روی به عبادت و بندگی خداوند می آورند ، از طریق خود عبادت یا حتی همین علم ، مغرور می شوند . یعنی به جای اینکه عبادت و علم بتواند این آقا را خاشع و خاضع کند می بینیم که نتیجه عکس داده است و این نشان از مکر شیطان و غفلت انسان است . اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطَانُ فَأَنسَاهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ أُولَٰئِكَ حِزْبُ الشَّيْطَانِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطَانِ هُمُ الْخَاسِرُونَ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﺑﺮ ﺁﻥ‌ﻫﺎ ﭼﻴﺮﻩ ﺷﺪﻩ ﻭ ﻳﺎﺩ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﻝ‌ﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺑﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺁﻥ‌ﻫﺎ ﺣﺰﺏ ﺷﻴﻄﺎﻥ‌ﺍﻧﺪ! ﺑﺪﺍﻧﻴﺪ ﺣﺰﺏ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﺳﺮﻣﺎﻳﮥ ﻋﻤﺮﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﺧﺘﻪ‌ﺍﻧﺪ! (١٩مجادله) برای اینکه از این آفات به دور باشید همیشه به خودتان تذکر و یادآوری کنید که شما فقیر هستید و هیچی از خودتان ندارید ، عبادت اگر توفیقش را خدا نمی داد شما این عمل خیر را نمی کردید . شما با قدرت و نعمت ها و توفیقات الهی است که الان توانایی انجام آن عبادت را پیدا کرده اید یا اگر عالم شده اید این علم ناچیز قبل از آنکه به شما داده شود خداوند که خود علم است و قبل از هر کس و هر چیز ، عالم مطلق هستی خداوند است . شما علمتان هم عاریه ای و قرضی از خداست . شما تنها چیزی که از خودتان دارید آن فقر مطلق است . يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ ﻣﺮﺩم! ﺷﻤﺎ ﻧﻴﺎﺯﻣﻨﺪِ ﺧﺪﺍﻳﻴﺪ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﺧﺪﺍ ﺑﻲ‌ﻧﻴﺎﺯِ ﺳﺘﻮﺩﻧﻲ ﺍﺳﺖ(١٥ فاطر ) خلاصه کلام : با اطاعت و بندگی خداوند به خشوع برسید ، با آمدن خشوع ، غرور از بین می رود . برای اطاعت و بندگی نیازمند تذکر و توجه همیشگی دارید . بهترین ذکر قرآن و نگاه به سیره اهل بیت و تفکر و سیر در آفاق و انفس است . يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ! ﺧﻴﻠﻲ ﺑﻪ‌ﻳﺎﺩ ﺧﺪﺍ ﺑﺎﺷﻴﺪ (٤١احزاب) یادتان باشد علم و عبادت واقعی باید شما را خاشع و فروتن کند و الا آنچه که غرور آفرین است بندگی شیطان است . يَعِدُهُمْ وَيُمَنِّيهِمْ وَمَا يَعِدُهُمُ الشَّيْطَانُ إِلَّا غُرُورًا ﺯﻳﺮﺍ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﻭﻋﺪﮤ ﭘﻮﭺ ﺑﻪ ﺁﻥ‌ﻫﺎ ﻣﻲ‌ﺩﻫﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺩﺍم ﺁﺭﺯﻭ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﺷﺎﻥ ﻣﻲ‌ﻛﻨﺪ؛ ﺣﺎﻝ ﺁﻧﻜﻪ ﻭﻋﺪﻩ‌ﻫﺎﻳﺶ ﻫﻤﻪ گمراهی و غرور کاذب است.(١٢٠نساء) ✍علیرضا ساغندی @tarighatezendegi
5.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دل ندارید نگاه نکنید ! رائفی پور @tarighatezendegi
🌎 عشق قلابی عشق خیلی از ما ها به خدا مثل اون عشق به دختریه ، که به خاطر یک شب هوس ، بهش پیشنهاد ازدواج میدیم و وقتی فریبش دادیم و کارمون تمام شد ، اونو با تمام خواسته هایی که حقش بود ، رها می کنیم و بهش میگیم اون شب من داغ بودم یه چیزی گفتم برو خدا روزیتو یه جای دیگه بده ... بعدش دوباره وقتی اون هوس ناغافل اومد ، دوباره بهش میگیم راستی من اون روز یه چیزی گفتم خواستم امتحانت کنم ، من باهاتم امروز فردا حتما میام خاستگاریت و خلاصه انقدر اون دخترو به خاطر خودخواهی هامون دور خودمون می چرخونیم تا همه آرزوهاش پرپر بشه ... . یا مثلا عشق ما به خدا مثل عشق اون همسریه ، که مالشو بالا کشیدیم ، سرشم هوو آوردیم ، شبم ناحق ، سر یه جریانی ، سیر کتکش زده ، حالا شب به زور تو بغلش می خواد بگیره و میگه زن جان من عاشقتم 😳 واقعا اون زن چه احساسی می تونه به اون مرد داشته باشه و چگونه می تونه دروغ های بزرگشو باور کنه ؟ خدا هم می دونه که تو در وقت نیازته که فقط بهش سر می زنی ! ولی تو واقعا به خدا سر نمیزنی بلکه فقط به عروسک دست سازته که سرش میری ! خدای عروسکی ای که بیزبونه ، کاری ازش بر نمیاد ، کاری به کار کارای اشتباهت نداره و گناهان و نافرمانی هاتو نمی بینه و منتظر میشینه تا تو فقط بری خواسته هاتو بهش بگی و اونم یه دفعه ای تو رو بهترین بنده خودش قرار بده، خدای واقعی خوب می داند که تو اونو صدا نمی زنی ، خدایی که تو صداش میزنی از یه دختر ساده لوح ، جاهل تره ...لذا تو نمی تونی خدای واقعی رو گول بزنی ، بلکه فقط تو خودتو داری فریب میدی که بهترین دوست واقعیتو در زندگی از دست می دهی ! وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ ﻭﻗﺘﻲ ﺑﻨﺪﮔﺎﻧﻢ، ﺑﻪ‌ﻭﻳﮋﻩ ﺭﻭﺯﻩ‌ﺩﺍﺭﺍﻥ ﺩﺭﺑﺎﺭﮤ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺗﻮ ﻣﻲ‌ﭘﺮﺳﻨﺪ، ﺍﺯ ﻗﻮﻝ ﻣﻦ ﺑﮕﻮ: «ﻧﺰﺩﻳﻜﻢ ﻣﻦ!* ﻫﻤﻴﺸﻪ ﻫﻢ، ﺩﻋﺎی ﺩﻋﺎﻛﻨﻨﺪﻩ ﺭﺍ ﻭﻗﺘﻲ ﻓﻘﻂ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ، ﺳﺮﻳﻊ ﺟﻮﺍﺏ ﻣﻲ‌ﺩﻫﻢ. ﭘﺲ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ، ﺁﻧﺎﻥ ﻫﻢ ﺩﻋﻮﺗﻢ ﺭﺍ ﺑﭙﺬﻳﺮﻧﺪ ﻭ ﻣﺮﺍ ﺑﺎﻭﺭ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ( و اطاعتم کنند ) ﺗﺎ ﺩﺭ ﻣﺴﻴﺮ ﺭﺷﺪ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﮕﻴﺮﻧﺪ.»(١٨٦ بقره) بله خداوند می گوید من جوابتو می دهم و خواسته هاتو اونجوری که به صلاحته برآورده می کنم اما به شرط اینکه تو هم تسلیم من باشی ، و منه واقعی رو بهم ایمان بیاری و اطاعتم کنی ! ✍علیرضا ساغندی @tarighatezendegi
7.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
داستان کوتاه از نحوه شهادت عجیب شهید سید مسعود رشیدی 😢 @tarighatezendegi
7.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سه چیز هست که آدم را بیچاره می کند ! مرحوم کافی @tarighatezendegi
9.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام تنهاچیزی که ازآن غافل هستیم مرگ است که بزرگترین راز است 😟 ببینید چگونه عزرائیل حتی نمی گذارد امام جماعت نمازش را کامل کند 😔 برای بیدارشدنمان خوب است این کلیپ را ببینید . @tarighatezendegi
🌎 فلسفه یاد مرگ مرگ یعنی جداشدن بعد نفسانی و ابدیمان از این کالبد جسمانی و فانی و رهایی از این دنیای تمام شدنی ... فکر مرگ برای انسان هایی که به آخرت و معاد ایمان دارند و در دنیا سعی کرده اند که مطابق خواسته های خداوند عمل کنند ، زیبا ، سرشار از آرامش و امید بخش است . زیرا آنها در دنیا با سختی های زیادی روبرو بوده اند ، و تمام هم و غمشان این بوده است که بندگی خداوند را بکنند . زیبایی های فریبنده و هوس آلود دنیا را ببینند و به خاطر خدا از آنها دوری کنند . آنها با مرگ از این زندان دنیا رها می شوند و چه آزادی زیباتر و قشنگتر از رهایی از این دنیای پر از درد و رنج ؟ آنها که به خاطر بهشت پر از لذت و سراپا زیبایی ، دست از لذات و احساساتشان کشیدند ، واقعا چه نعمتی بالاتر از مرگ می تواند آزادی بخش تر باشد و آنها را به بهشتشان نزدیک تر کند ؟ عده ی دیگری از مومنین هم هستند که دنیا گاهی آنها را غافل از زندگی حقیقی و ابدی آنها می کند لذا یاد مرگ ، باعث میشود تا دوباره برایشان فانی بودن و هیچ بودن این دنیا تداعی شود و دوباره به راه راست کشیده شوند این یاد مرگ سبب می شود که دیگر به خاطر این دنیایی که ارزش هیچ چیزی را ندارد ، همدیگر را آزار ندهند و دستورات خداوند را بدون کم و زیاد کردن اطاعت کنند . عده ای هم هستند که از مرگ می ترسند و یاد مرگ خاطر آنها را کدر می کند . این ها رابطه خوبی با خداوند ندارند ، اسیر هواها و تمایلات نفسانیشان شده اند . انقدر در دنیا فرو رفته اند ، که نمی خواهند باور کنند که این دنیای پر از زرق و برق ، روزی تمام می شود . آنها بنده دنیا شده اند و به خاطر دنیا زندگی می کنند . به عبارتی در بازی دنیا گم شده اند و این سراب را زندگی حقیقی و دائمی خود می پندارند . آنها به خاطر فرو رفتن در بالا و پایین های دنیا از یاد خدا و معاد غافل شده اند و لذا نتوانسته اند باور کنند که قیامت و بهشت و جهنمی هم وجود دارد . شاید به زبان اعتراف کنند اما عملکرد و باطنشان چیز دیگری را نشان می دهد. در کل این را بدانید که ، عدم ارتباط درست انسان با خداوند و فرورفتگی در دنیا ، فراموشی او و وجود گناهان در زندگی انسان ، سبب می شود که آدم از مرگ و یاد آن هراس داشته باشد . گویا که یاد مرگ به یکباره جهنم و عذاب الهی را به آنها هشدار می دهد . هرچندکه آنها از حقیق فرار می کنند و سعی می کنند در رویاهای خودشان زندگی کنند اما این حقیقت دیر یا زود آنها را به همان عذاب هدایت می کند ... . عده ای هم هستند که می گویند ما نه خدا را قبول داریم و نه معاد را و از یاد مرگ هم نمی ترسیم . یک روز همه چیز تمام می شود و ما نیست می شویم . این نترسیدن ، نشانه اوج جسارت ، تکبر و غرور یک انسان است . آدمی که کلا خدا را فراموش کرده است و با گناهان زیاد دیگر رابطه ای بین خودش و خدا باقی نگذاشته است . اینها دیگر حقیقت را نمی بینند و از کسانی هستند که قرآن آنها را صم بکم عمی فهم لایعلمون خوانده است . الایاایحال در اسلام یاد مرگ بهترین تذکر هست و هر مومن باید هر روزو شبش به یاد مرگ و سفر آخرتش باشد . با چنین تفکر و فلسفه فکری ، یعنی ایمان به معاد و یاداوری مرگ ، انسان ها سعی می کنند که از وابستگی ها و تعلقات دنیوی بکاهند و رابطه محکمتری را با خدا برقرار کنند تا بتوانند در طول زندگی درست زندگی کنند و سعی در اصلاح روح و اخلاقیاتشان داشته باشند . و همین رویه سبب می شود که انسان ها در دنیا به درستی زندگی کنند ، ظلم نکنند و همدیگر را نیازارند و لیاقت بهشت ابدی خداوند هم پیدا بکنند . برای همین اسلام یاد مرگ را سازنده و مفید برای انسان می داند زیرا یاد مرگ باعث رشد و کمال عقلی انسان می شود ، انسانی هم که عاقل شود ، دنیا و آخرت خوب و سالم را برای خودش می آفریند . آنهایی هم که مخالف این دستور هستند ، آنها اسیر بازی های دنیا شده اند و این بازی های زودگذر و فریبنده را دوست می دارند ، نمی خواهند خاطرشان را با یاد مرگ که حقیقت زندگیست بیازارند و این ها همین دسته از کسانیند که به خودشان و خدا و انسانیت ظلم می کنند . زیرا کسی که مرگ را فراموش کند ، و دنیا را همه چیز ببیند ، به خاطر دنیا هر حقی را ناحق می کند . لذا به این خاطر است که گناهکاران مرگ را فراموش می کنند . كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَإِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَمَن زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ ﺑﺎﻟﺎﺧﺮﻩ ﻫﺮﻛﺴﻲ ﻃﻌﻢ ﻣﺮﮒ ﺭﺍ ﻣﻲ‌ﭼﺸﺪ ﻭ ﻓﻘﻂ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻗﻴﺎﻣﺖ، ﺑﻪ‌ﻃﻮﺭ ﻛﺎﻣﻞ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﺩﺍﺩﻩ ﻣﻲ‌ﺷﻮﻳﺪ. ﻫﺮﻛﻪ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﺗﺶ ﺟﻬﻨﻢ ﺩﻭﺭ ﺳﺎﺯﻧﺪ ﻭ ﺩﺍﺧﻞ ﺑﻬﺸﺘﺶ ﻛﻨﻨﺪ، ﻛﺎﻣﻴﺎﺏ‌ﺍﺳﺖ. ﺑﻠﻪ، ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺩﻧﻴﺎ ﻓﻘﻂ ﻭﺳﻴﻠﮥ ﮔﻮﻝ‌ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺍﺳﺖ. (١٨٥ آل عمران) ✍علیرضا ساغندی @tarighatezendegi
🌎 آیا یاد مرگ منجر به یاس و ناامیدی و افسردگی نمی شود ؟ یاس و ناامیدی و افسردگی ، برای انسانی است ، که از خدا دور شده است . انسانی که خدا را ندارد ، چاره ای جز دلبستگی به دنیا ندارد . مسلما دنیا اگر به کام او نباشد ثمره اش یاس و ناامیدی و افسردگی است . مسلم است که یاد مرگ او را از دنیا دور می کند و دوری از دنیا برای کسی که دلبسته آن شده است خیلی گران تمام می شود . در کل مختص به یاد مرگ نیست ، بلکه هر چیزی که او را از خواسته های دنیویش دور کند ، این حس یاس و ناامیدی در او پدید می آید. حتی دیده شده ، کسانی هم بوده اند که هر چه شما در دنیا آرزویش را دارید ، آنها داشته اند اما باز دوباره دچار حس پوچی شده اند ... . همه و همه این اتفاقات به خاطر دنیاگرایی و دور شدن از خداوند است . همه این اتفاقات به این دلیل است که دنیا علاوه برآنکه زوال پذیر و متغیر است ، و پستی و بلندی زیاد دارد ، نمی تواند آن روحانیت انسان که میل ابدی دارد را سیراب و اشباع کند . اما در این دنیا انسان هایی هم هستند که خدا در زندگیشان جریان دارد ، دلبسته و امید به حکمت ها و مدیریت های او می شوند. به خدا ایمان دارند و به خاطر او زندگی می کنند ، این انسان ها ، بالا و پایینی های دنیا نمی تواند آنها را زمین بزند ، آنها فلسفه فکریشان به غیر از دنیاگرایان که لذت طلبیست ، اطاعت پذیری از خداوند است . آنها این حقیقت را باور دارند که دنیا محل رشد ، امتحان و آزمایش انسان است ، اینجا فقط محل کاشت برای آخرتشان است لذا از بی وفایی های دنیا دلسرد نمی شوند . آنها چون امید به خدا دارند و می دانند این دنیا همه اش بازی تو خالی است که بنا بر حکمت الهی پدید آمده است ، و حقیقت آنها مال این دنیا و جسم دنیایی نیست ، بلکه آنها برای عالمی بالا و حقیقی ساخته شده اند ، لذا به خدا اعتماد دارند و تمام زندگیشان را به ریسمان الهی چنگ زده اند و آن را هرگز رها نمی کنند . این چنین باوری که شخص، خدا را در زندگیش بزرگ کرده باشد و به خاطر او زندگی کند و تنها او را وکیل کارهایش قرار دهد ، سبب می شود که شخص از مرگ هم نهراسد زیرا او به خدایی ایمان دارد که وقتی خودش اصلا وجود نداشت ، او را در این دنیا در بهترین مکان یعنی رحم مادر قرار داد و برایش اسباب امنیت و آرامشش را فراهم نمود و همچین خدایی مسلما فکر مرگ و زندگی پس از مرگ ما هم هست و ما را تنها رها نخواهد کرد . تنها انسانی که تمام وابستگی ها و علایق دنیویش را قطع کرده باشد می تواند فقط و فقط به خدا تکیه کند و از هیچ چیزی هراس نداشته باشد . پس با نوع فلسفه فکری شخص مسلمان و خداباور ، و طریقه زندگی او که همه نشان دهنده اخلاص و تقوا در اوست ، تماما سبب می شود که فکر مرگ ، نه تنها در او یاس و ناامیدی و افسردگی را ایجاد نکند بلکه اثر سازندگی و همچنین مایه آرامش و نشاط او را هم فراهم می سازد . زیرا با مرگ است که چنین انسانی به بهشتی که خدایش به او وعده داده بود می رسد . بار دیگر عرض می کنم انسان ها ، هر چند اگر خودشان را مسلمان بپندارند ، چون با اعمال و رفتارشان مسیر دنیاگرایان را طی می کنند ، لذا لحطه به لحظه از این فلسفه اسلامی و آخرت گرایی دور می شوند . این دوری آنها از این نظام اندیشه سلیم ، سبب می شود که در سراب و تاریکی و اوهامی قرار گیرند که خودشان عامل آن بوده اند . لذا وابستگی و تعلقات مادی زیاد می شود، دنیا در چشمان آنها بزرگ می شود و یاد مرگ و هر آنچیزی که آنها را از دنیایشان دور کند برایشان جهنم و عذاب آور خواهد بود . زیرا آنها با قطع علایق دنیویشان چیز دیگری برای خودشان ندارند ، خدایی را نمی بینند و نمی شناسند که بخواهند به او تکیه کنند . بخاطر همین همه چیز برای آنها تاریک و سیاه و ترس آسا می شود . انسان هایی که یک عمر خودشان را به فراموشی زده اند و با خدا رابطه ای ندارند و به جای خدا دنیا را تکیه گاه آسایش و آرامششان قرار داده اند چگونه می توانند در مواقع سخت یا موقع جان دادن ، یک آن خدا شناس شوند و با آرامش این حقیقت را بپذیرند و رستگار شوند ؟ قُلْ إِن كَانَتْ لَكُمُ الدَّارُ الْآخِرَةُ عِندَ اللَّهِ خَالِصَةً مِّن دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ! ﺑﻪ ﻳﻬﻮﺩی‌ﻫﺎ ﺑﮕﻮ: «ﺍﮔﺮ ﻭﺍﻗﻌﺎً ﻋﻘﻴﺪﻩ ﺩﺍﺭﻳﺪ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺧﺪﺍ ﺑﻬﺸﺖ ﻓﻘﻂ ﻭ ﻓﻘﻂ ﻣﺎﻝِ ﺷﻤﺎﺳﺖ ﻭ ﻧﻪ ﻣﺮﺩم ﺩﻳﮕﺮ، ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﻣﻌﻄّﻠﻴﺪ؟! ﺍﮔﺮ ﺭﺍﺳﺖ ﻣﻲ‌ﮔﻮﻳﻴﺪ، ﺁﺭﺯﻭی ﻣﺮﮒ ﻛﻨﻴﺪ ﺗﺎ ﻳﮏ‌ﺭﺍﺳﺖ ﺑﺮﻭﻳﺪ ﺗﻮی ﺑﻬﺸﺖ!»(٩٤بقره) وَلَن يَتَمَنَّوْهُ أَبَدًا بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ ﻭﻟﻲ ﺑﺎ ﻛﺎﺭﻫﺎی ﺯﺷﺘﻲ ﻛﻪ ﻛﺮﺩﻩ‌ﺍﻧﺪ، ﺍﺑﺪﺍً ﺁﺭﺯﻭی ﻣﺮﮒ ﻧﻤﻲ‌ﻛﻨﻨﺪ. ﺧﺪﺍ ﺣﺎﻝ ﭼﻨﻴﻦ ﺑﺪﻛﺎﺭﻫﺎﻳﻲ ﺭﺍ ﺧﻮﺏ ﻣﻲ‌ﺩﺍﻧﺪ. (٩٥بقره) (لطفا آیه ۹۶ بقره هم حتما مطالعه کنید !) ✍ علیرضا ساغندی @tarighatezendegi
🌎ثمرات و فواید یاد مرگ : اولا باید این را خاطر نشان داشته باشید که مرگ به معنای قطع رابطه وجود شما از این دنیای فانی و زوال پذیر و ورود به یک دنیای حقیقی و ابدی و بینهایت است . پس مردن به معنای نیستی شما نیست ! اینکه شما مردن انسان ها را می بینید ، و تنها جسم بی جانشان را مشاهده می کنید ، دلیل نمی شود که خود واقعی آن شخص همان مرده باشد ! خیر خود واقعی او وارد دنیای دیگری شده است او زنده است و در حیات خودش به سر می برد . آن مرده ، فقط جسد بی جان و خاکی اوست که متعلق به او نه بوده و نیست و تنها آن جسد وارد قبر می شود و دفن می گردد . مردن در اصل به مانند خواب است ! فقط در خواب روح به این دنیا باز می گردد اما در مردن روح دیگر باز نمی گردد و جسد را تنها می گذارد . همان طور که می بینید مرگ فی نفسه ترسناک نیست . وَهُوَ الَّذِي يَتَوَفَّاكُم بِاللَّيْلِ وَيَعْلَمُ مَا جَرَحْتُم بِالنَّهَارِ ثُمَّ يَبْعَثُكُمْ فِيهِ لِيُقْضَىٰ أَجَلٌ مُّسَمًّى ثُمَّ إِلَيْهِ مَرْجِعُكُمْ ثُمَّ يُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﺍﻭﺳﺖ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺷﺐ‌ﻫﺎ ﻭﻗﺖ ﺧﻮﺍﺑﻴﺪﻥ، ﺟﺎﻧﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﻲ‌ﮔﻴﺮﺩ؛ ﺩﺭﺣﺎﻟﻲ‌ﻛﻪ ﻛﺎﺭﻫﺎی ﺩﺭ ﻃﻮﻝِ ﺭﻭﺯﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﻲ‌ﺩﺍﻧﺪ. ﺭﻭﺯ ﻛﻪ ﺷﺪ، ﻭﻗﺖ ﺑﻴﺪﺍﺭﺷﺪﻥ ﺟﺎﻧﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﻣﻲ‌ﮔﺮﺩﺍﻧﺪ ﺗﺎ... ﺁﻥ‌ﻫﻨﮕﺎم ﻛﻪ ﻣﺮﮒ ﺣﺘﻤﻲ‌ﺗﺎﻥ ﺑﺮﺳﺪ. ﺩﺳﺖ‌ﺁﺧﺮ، ﺑﻪ‌ﺳﻮی ﺍﻭﺳﺖ ﺑﺮﮔﺸﺘﻨﺘﺎﻥ. ﺑﻌﺪ، ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻛﺎﺭﻫﺎﻳﺘﺎﻥ ﺑﺎﺧﺒﺮ ﻣﻲ‌ﻛﻨﺪ.*(٦٠انعام) اما از همه این ها که بگذریم یاد مرگ در یک کلمه ما را خداشناس تر می کند . انسان خدا شناس هم تکلیفش معلوم است . کسی که عالم و عاقل باشد و به همه جهات زندگی فکر بکند مسلما هم دنیای خوبی برای خودش فراهم می کند و هم آخرتش سعادتمند می شود . انسان با یاد مرگ می فهمد که دنیا و متعلقات آن ، جا و مکانی نیستند که بتوان به آنها تکیه کرد ، لذا تکیه به خدایی می کند که هم ابدی و هم همیشه حی و همیشه قیوم است . با تکیه کردن به خدا ، انسان دیگر وابستگی و انتظار از دنیا و آنچه که در آن است را ندارد و چون دنیا ثابت نیست و یک روز یک چیزی می دهد و یک روز می گیرد ، لذا انسانی که همه عشق و دارایی اش خداوند شده است ، دیگر ناراحت و ناامید از چیزی نمی شود ، دیگر اضطراب و پشیمانی برایش رقم نمی خورد. با بزرگ شدن خدا و صفات او همچون قادر و عالم بودن ، حکیم بودن ، رب و گرداننده جهان بودن ، دیگر انسان می فهمد که این دنیا و اتفاقات خوب و بدش بدون حکمت نیست و همه این ها شادی و نشاط و آرامش را در زندگی انسان پدید می آورد . صفات زشتی مثل حرص و طمع و جمع کردن مال و اموال زیاد ، حسادت و کینه ، خشم و غضب دیگر ندارد . از آن طرف صفات خوبی مانند ، آرامش و نشاط و خوش اخلاقی ، دست و دلبازی ، کمک به فقرا و کارهای خیر ، در او پدید می آید . او دیگر از مرگ نمی ترسد و قبل از آنکه مرگ به سوی او بیاید او خودش را آماده همه چیز می کند . دیگر غصه فردا را نمی خورد ، غصه مال های از دست رفته او را اذیت نمی کند . چون او نمی داند که آیا فردا زنده هست یا نه و اینکه مال می آید و می رود، و او نباید دلخوشی و تکیه اش مال این دنیا باشد بلکه تکیه گاه واقعی او حکیم است و او می داند که چه چگونه دنیا را برنامه ریزی کرده است. با به وجود آمدن حس آرامش و خلق نیکو ، تاثیر مثبت در خانواده ، اطرافیان و جامعه خواهیم گذاشت. وقتی انسان با عشق و شور خدا کار کند و دیگر عوامل ناامید کننده دنیا نتواند در او اثر بگذارد مسلما می تواند بهتر برای انسانیت کارو تلاش کند و نتیجه های بهتری بگیرد. دست همیاری و همکاری و کار خیر در او باز می شود و او دیگر نگاه خودخواهانه به قضایا ندارد . بلکه برای خدا تلاش می کند و روزیش را نیز از خدا می خواهد . و انسانی که برای خدا کار کند مسلما کار را در هرصورت درست انجام می دهد و نمی گوید چون مشکلات اقتصادی دارم پس کار مردم را مثلا عجله ای انجام دهم تا به کار بعدی برسم . انسانی هم که مثبت اندیش و خداباور باشد و کارهایش را درست انجام دهد مسلما زندگی بسیار خوب و موفقی برای خود و دیگران فراهم می کند. البته باید بگویم انسان باید با یاد مرگ به خدانزدیکتر شود ، اما انسان هایی هم هستند که یاد مرگ نه تنها آنها را به خدا نمی رساند بلکه حس پوچی و نیستی هم در آنها پدید می آورد ، این انسان ها به خاطر لقمه های حرام نطفه های ناپاک ، گناهانی که انجام داده اند ، گوش و چشم ها و عقل های آنها دیگر کار نمی کند ، بلکه هر چه که شیطان و هوای نفسشان بخواهد را می بینند و می شنوند . [ترجمه آیات ۷ تا ۹ یس👇] (ﻭﻋﺪﮤ ﻋﺬﺍﺏ ﺑﺮ ﺑﻴﺸﺘﺮﺷﺎﻥ ﺣﺘﻤﻲ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺁﻥ‌ﻫﺎ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻧﻤﻲ‌ﺁﻭﺭﻧﺪ؛ ﭼﻮﻥ ﺩﺭ ﻗﻴﺪﻭﺑﻨﺪِ ﺷﻬﻮﺕ‌ﻫﺎ ﺁﻥ‌ﻗﺪﺭ ﺍﺳﻴﺮﺷﺎﻥ ﻛﺮﺩﻩ‌ﺍﻳﻢ ﻛﻪ ﺳﺮﺑﻪ‌ﻫﻮﺍ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﻏﺎﻓﻞ ﻣﺎﻧﺪﻩ‌ﺍﻧﺪ. ﭘﻴﺶِ ﺭﻭ ﻭ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﺷﺎﻥ ﻫﻢ، ﭼﻨﺎﻥ ﺩﻳﻮﺍﺭ ﺟﻬﻞ ﻭ ﺧﺮﺍﻓﺎﺕ ﻛﺸﻴﺪﻩ‌ﺍﻳﻢ ﻭ ﭼﻨﺎﻥ ﭘﺮﺩﮤ ﻏﻔﻠﺖ ﺑﺮ ﺳﺮﺷﺎﻥ ﺍﻧداختیم که دیگر چشم بصیرت ندارند .) ✍علیرضا ساغندی @tarighatezendegi