هدایت شده از طریقت زندگی
🌎 چرا و به چه علت انسان ها را در سختی ها می توان شناخت ؟
انسان از دو بعد جسم و روح تشکیل شده است ، وقتی جسمانیت او قوی شود از روحانیت او کاسته می شود وقتی روحانیت او قوی تر شود از جسمانیت او کاسته می شود !
اگر روحانیت او قوی تر شود ، یعنی جسمانیت او بر عقلانیت او تاثیر کم تر و یا بالکل تاثیر نخواهد گذاشت .
در چنین مواقعی به طور مثال وقتی انسان گرسنه شد ، دیگر شدت گرسنگی در عقل و هوش او اثر ندارد ، یعنی چه این انسان گرسنه شود یا گرسنه نشود در تمام مراحل مهمانش را ، خانواده اش را ، دوستانش را به صرف غذا دعوت می کند و چنان نشان می دهد که اصلا گرسنگی سبب خودخواهی او نمی شود به گونه ای که همه را فراموش کند و اول خودش سیر بخورد وقتی شکمش اشباع از غذا شد حالا یاد دوستان نیز بکند ...
این یک مثال بارز در یک بعد از حیوانیت بود .
ابعاددیگر حیوانیت وجود دارد مثل قوه خشم و غضب ، قوه جنسی ، قوه منیت طلبی ، قوه خودخواهی یا برای خود خواهی و یا قوه خود بینی و حس تکبر و غرور و ...
این قوای نام برده همه خصلت های خوی حیوانی انسان هاست .
شما در حیوانات تمام این خصلت ها را مشاهده می کنید .
وقتی جسمانیت بر روحانیت اشرف و اولا باشد ، انسان ها صفات حیوانیشان پدیدار تر است .
حالا من از شما یک سوالی می پرسم خوی یک حیوان را در چه وقت می شناسید ؟
وقتی که او تشنه است ، وقتی که او گرسنه است ، وقتی که او رغیبی برای خودش می بیند ! وقتی نیروی جنسی بر او فشار اورده است ... در چنین شرایطی شاهد هستید که یک حیوان چگونه به خاطر غرایزش هر کاری را می کند و الا حیوانی که سیراب از هر چیزی شده است و در آرامش زیر سایه یک درخت نشسته است آیا او را می توان شناخت ؟
دقیقا انسان را وقتی که می گویند در سختی ها می توان شناخت به همین دلیل است .
اگر خوی حیوانی او قوی تر و اولاتر از عقلانیت و روحانیتش باشد ، شما خواهید دید چگونه انسانیت را فدای هوا و هوس و خواسته های حیوانیش می کند ... .
اصلا شرایط سخت مخصوص خوی حیوانی است .
و الا عقلانیت که شرایط بردار نیست !
در هر شرایطی عقل حکم خودش را دارد و احساس بردار نیست .
اما چون انسان موجود عجیب و غریبیست و از دو بعد عقل و احساس یا از دو بعد روحانیت و حیوانیت ساخته شده است ، لذا اگر در شرایط متفاوت عقلانیت او تغییر می کند این را بدانید که حکم عقل تغییر بردار نیست بلکه این حکم شهوت و حیوانیت انسان هاست که بر عقلانیت و روحانیتشان پرده و حجاب می افکند و آنها را در تصمیم و گزینش به اشتباه و خطا می اندازد ... .
گویند عقلانیت و روحانیت را با دو چیز بالا می برند !
هم با مطالعه ، و تفکر در آیات و نشانه های خداوند و زندگی و تاریخ انسان ها ...
و هم با عبادت و بندگی خداوند ...
عبادت و بندگی خداوند خودش ریاضتی دارد ، و انسان ها داوطلبانه سختی ها را متحمل می شوند !
اصلا مگر می شود انسانی در سختی ها خودش را رشد ندهد خودش را بزرگ نکند ، روحانیتش را بر حیوانیتش اشراف ندهد ، آن وقت بتواند در شرایط سخت ذات خودش را گونه ای نشان دهد که گویا روحانیت بر جسمانیت حاکم بوده است ؟
نخیر با تنبلی و تن پروری و گوش کردن و اطاعت بردن از هوا های نفسانی و ارضای شهوات ، تنها خوی حیوانی بزرگ تر می شود .
با بزرگ شدن این بعد انسانی ، شک نکنید که دیگر جایی برای عقلانیت و روحانیت نمی ماند .
با بزرگ شدن حیوانیت ، حتی اگر انسان ها بخواهند ادعای روشن فکری بکنند !
حتی اگر کل تاریخ و علوم را مطالعه کرده باشند .
حتی اگر با همه ایسم های فلسفی و همه زبان های دنیا آشناییت داشته باشند در آخر تز و حرفشان و نهایت سخنانشان نتیجه اش ، دنیاگرایی ، دنیا طلبی و آزادی در ارضای خوی حیوانی انسان هاست .
نهایت حرفشان مادیگرایی ، تک بعدی نگری حیوانی انسان است .
نهایت سخنشان همان تکامل داروینیسم و میمون بودن ذات انسانی است که تنها الان یاد گرفته است چگونه متمدنانه و با فریب و نیرنگ و خدعه و با ظاهر زیباتر ، همان شکم پرستی و قدرت طلبی و شهوت رانیش را به نمایش بگذارد .
آری آخر سخن ، انسان های زمینی و دنیایی ، و حیوانی ، همین است ... .
لذا به جد می گویم ، اگر انسانی می خواهد حقیقت عالم برایش مکشوف شود ، عقلانیت بر او ظاهر شود ، بتواند حق و باطل را درست تشخیص دهد ، به تواند در همه مراحل و موارد زندگی یک جور زندگی کند ، باید با بندگی و اطاعت خداوند ، روحانیتش را بزرگ تر کند . باید دست از صفات حیوانی اش بر دارد ، دست از غرورو تعصب و کبر و حسد و ... بردارد .
باید مثل آینه صاف و زلال شود .
اگر چنین انسانی روحانیت را بر جسمانیت حاکم کرد ، آن وقت این انسان ارزشمند و کمیاب می شود .
و خداوند نیز با ابتلا به بلا ها و مصیبت ها در دنیا انسان های خواب را چنان بیدار می کند که از توهم دینداری ، و خودکاملی بیرون آیند .
✍علیرضا ساغندی
@tarighatezendegi
🌎چه بکنیم تا خوش اخلاق باشیم ؟
در یک کلام هر چه خداشناس تر بشوید و این خداشناسی آنگونه باشد که رسول خدا آن را شناخت ، مسلما به اخلاق حسنه پیامبر نزدیکتر می شوید .
اما چه در خداشناسی وجود دارد که سبب می شود ، انسان خوش اخلاق گردد ، باید عرض کنم که انقدر خدا برایتان بزرگ می شود که دیگر جز خدا نمی بینید !
همه کاره عالم را ، رب الارباب واقعی اگر خدا باشد ، نظام خلقت هم اگر از او باشد ، خدا هم اگر بهتر و کامل تر از او نباشد ، دیگر چه انتظاری جز خدا در زندگیتان می توانید از کسی داشته باشید ؟
وقتی همه دست ها را دست او می بینید ، وقتی دنیا را محل امتحان انسان مشاهده می کنید ، وقتی همه چیز را به صلاح و خواسته خدا می بینید ، وقتی خودتان را ابدی تصور می کنید ، و این مشکلات و سختی ها را کوتاه و تمام شدنی می پندارید ، وقتی رحمت و برکت و انوار الهی در جلوی چشمانتان بزرگ می شود و خیلی از اتفاقات دیگر که باید در حد کتاب بنویسم ، آن وقت است که حس رضایت ، توکل ، تسلیم ، تواضع ، سرزندگی ، نشاط ، در شما پدید می آید .
آن وقت است که اهل گذشت و فراموشی می شوید ، آن وقت است که به جای دیدن خطاهای دیگران ، تنها اشتباهات خودتان را می بینید و مدام خودتان را کاملتر می کنید .
مسلما اگر انسان های خوش اخلاق ، دنیا و درد ها و مصیبت ها و یا حتی لذت های آن را برای خودشان بزرگ می کردند و از زمین و زمان شکایت داشتند ، و اهل کینه توزی و حسادت بودند ، و به هر کس و هر چیزی وابسته بودند جز خدا ، آنها هم از بداخلاق های عالم می شدند .
یادتان باشد فرق است انسانی که به خاطر خدا خوش اخلاق شود تا کسی که به خاطر ترس ، یا طمع دنیا ، یا لذت یا دارندگی و سرخوشی یا فریب ، تظاهر به خوش اخلاقی بکند !
انسان هایی که به خاطر خدا ، خوش اخلاق اند همیشه و همه جا این اخلاقشان پایدار خواهد بود .
چه دنیا را داشته باشند چه دنیا را از آنها بگیرند حالشان تغییر نخواهد کرد ... .
خانه و بیرون از منزل برایشان یکسان است .
در سختی ها و آرامش ها یک جور و یک حالتند ... .
خلاصه کنم خدمتتون که نهایت ایمان یک مومن در اخلاق او نمایان می شود !
چنان که در روایت است که خوش اخلاق ترین شما به من پیامبر ، به بهشت خدا هم نزدیک تر است .
تمام تلاشتان روی اخلاقتان باشد .
از خدا بخواهید به شما نعمت اخلاق بدهد ... .
انسان خوش اخلاق دین و ایمانش تمام است .
خوشا به حال کسی که تمام آرزو و دغدغه اش اخلاق درست و عملکرد مطابق با رضای خدا در زندگی باشد .
✍علیرضا ساغندی
@tarighatezendegi
4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ
🔴سخنان صریح شهید بهشتی در مورد مسیر انقلاب
@tarighatezendegi
14.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ
درخت تراریخته شده از آمریکا که سبب خانمانسوزی مردم ماست .
@tarighatezendegi
7.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ
آدم به کجا میرسه ، پول میده که فحش بشنوه ، افتخارم می کنن ...
@tarighatezendegi
هدایت شده از طریقت زندگی
🌎همیشه آرامش در صداقت خفته است
آرامش در کار درست است ، در کار حق است .
علت آن هم معلوم است زیرا همیشه پاکی و درستی است که ثابت و حقیقت است .
علت دیگر آن هم این است که رضایت خداوند را در بر دارد . زیرا خداوند حق است و هر کجا کار درست باشد همانجا هم قرب خداوند است .
خداوند مایه آرامش است ، پس کار درست و حق هم مایه ثبات و آرامش انسان است .
اما چه عاملی باعث تزلزل و ناارامی در انسان می شود ؟
مسلما ناحق و نادرست ، فریب و نیرنگ ، دروغ و خیانت این ها همه با حق و درستی ضدیت تام دارند . اگر آنجا یعنی در درست کاری آرامش باشد مسلما در اینجا که دروغ است ناآرامی موج می زند ... .
گاهی اوقات هم هست شخص کار درست انجام می دهد اما چون خبری از صداقت موضوع ندارد ، شناختی از خداوند و عالم وجود ندارد باز هم این تزلزل و ناارامی در آن شخص به وجود می آید ... .
گاهی اوقات هم بنا به فلسفه و نظام فکری ناصحیح شخص فکر می کند کار نادرستش ، درست است و فکر می کند با عمل به آن به آرامش رسیده است ، اما عالم وجود دیر یا زود آن ناآرامی و تلاطم ، آن لرزه اعمالش را به او نشان خواهد داد .
پس یادتان باشد همیشه در صداقت و درستکاری است که آرامش و ثبات خوابیده است ، اما اینکه کار ما یا عقاید ما واقعا درست و صادق باشد معلوم نیست و شخص باید خودش حقیقت را با تلاش و تکاپو کنکاش کند .
جالب اینجاست گاهی هم عقیده صادق است ، هم عمل ، اما چون شخص به یقین نرسیده است در او ناارامی موج میزند ، مثل سربازی که برای خدا به میدان جنگ می رود اما وقت شهادت دست و پایش می لرزد .
خب مسلم است این سرباز هنوز به یقین و درستی کارش نرسیده است .
برای به دست آوردن یقین باید آیات و نشانه های خداوند را مطالعه کرد ، باید تفکر و تدبر نمود ، باید تحقیق و بررسی و پژوهش کرد ...
زندگی پر از آرامش و قلبی با ضربان آرام و ملایم را از خداوند برای همه شما مومنین آرزومندم ...❤️
✍علیرضا ساغندی
@tarighatezendegi
هدایت شده از طریقت زندگی
🌎 سه چیز ناآرامی و تزلزل را در وجود انسان پدید می آورد و سه چیز هم باعث آرامش و ثبات روح و جان انسان است .
۱ عمل نادرست ۲ فکر ناسالم ۳ شک و تردید از عمل و فکر سالم شخص
اینها همگی با هم باعث ناآرامی و تزلزل در وجود انسان میشود 👆
اما ...
۱ درستکاری ۲ فلسفه و نظام فکری حق ۳ یقین در اعمال و و فکر مطابق با واقع
این ۳ چیز اگر با هم باشند شخص به اعلا درجه آرامش و ثبات خواهد رسید👆
راه بدست آوردن آرامش ، طالب بودن ، تفکر ، تدبر ، تفقه ، اجتهاد ، کنکاش و تحقیق در اصول اعتقادیه و احکام اجرایی و به دست آوردن نوع روش اخلاقی فرد در زندگی که مطابق واقع است باشد ...
اما راه سیاهی و تزلزل و ناآرامی ، که همان تاریکی و عدم نور و علم است ، این است که فرد کلا عقل را تعطیل کند و به هوا و هوس و خودخواهی هایش و سراب سازی و آنچه که دوست دارد از زندگی همان گونه عمل کند ...
✍ علیرضا ساغندی
@tarighatezendegi
هدایت شده از طریقت زندگی
🌎نماز بزرگترین معجزه اسلام و خداوند است !
قسمت اول
اگر توجه داشته باشید می فهمید کسانی که اهل دنیا هستند ، پیرو هوا و هوسند به عبارتی اهل حال و هولند ، این افراد اگر به آنها بگویید بروید کلیسا فلان خواننده خانم با دم و دستگاه جاز و راک برایتان هله لویا می خواند و شما دست میزنید و می رقصید و مثلا عبادت خداوند می کنید ، مخصوصا اگر مشروب هم سرو شود ، همه با سر می روند .
یا اگر بگویید بروید زرتشتکده کنار آتش یکم مدیتیشن کنید می روند ...
بگویند بروید به معبد هندو ها ، یا معبد چینی ها اونجا یکم تمرکز بگیرید می روند ...
بگویند بروید سیگاری بزنید و یکم عرفان اوشو کار کنید می کنند ...
بروید به اهرام ثلاثه سر بزنید و از بت کده ها دیدن کنید می روند .
اما عجیب است اگر به آنها بگویید نماز بخوانید ، انگار از آنها خواسته اید کوهی را بلند کنند !
هزار اما و اگر می آورند آخر هم نمازشان قضا می شود ...
واقعا جای تعجب و سوال است چرا ؟
این دورکعت نماز چه دارد که شخص گناهکار نمی خواهد بخواند ؟
من در اینجا پاسخ محکم دارم .
اول اینکه شخص با گناه از خدا دور می شود !
اما این دور شدن چگونه و به چه خاطر است ؟
همان طور که می دانید خداوند عین عقل است ، عین تجرد است .
در خداوند وجود هر گونه هوا و هوس و تخیل و خطا و اشتباه وجود ندارد ...
خداوند خود عقلانیت است .
مجرد از هر ماده و متعلقاتش ...
انسان گناه کار ، راه هوا و هوس و حیوانیت و خودخواهی را پیش می گیرد ...
راه جهالت و حماقت را ...
بدون تعقل و اندیشه از عاقبت اعمالش آنگونه که میلش می کشد رفتار می کند .
او با تعقل بیگانه است .
فلسفه فکری او کاملا مادی و متلاشی و درهم شده است .
از آن طرف در نماز هوا و هوس وجود ندارد ، میل و امیال وجود ندارد ، جسم حس رضایت در نماز ندارد ...
جسم آسودگی و راحتی را می خواهد ...
نماز کاملا عقلانی و به دستور عقل صورت می گیرد ...
حالا شما به من بگویید ، انسان اهل هوا و هوس که اصلا اندیشه نمی کند ، تعقل نمی کند و مدام به دنبال ارضای شهوات خودش است ، چگونه نمازی را که کاملا خشک بدون هرگونه غنا و موسیقی و لهو لعب و خانم و آقای جنتلمن و کراواتی و بزن و برقص است ، این انسان می خواهد آن را بخواند ؟
مسلما نمی خواند ...
او از مسیر خداوند و عقل محض دور شده است ...
تمایلات او جسمانی و حیوانی است ، در نماز هیچ یک از شهوات جسمانیش سیراب نمی شود ...
درک نماز ، درک عالم معناست ، درک عقلانیت است ، انسان اهل هوا و هوس چگونه می خواهد تن به نمازی دهد که عقلانیت محض است ؟ لذا میبینید که خسته و کوفته و نالان است و برای نماز ارزشی قائل نیست !
بله اگر می بینید انسان گناهکار وارد هر معبدو هر دین و آیینی جز اسلام میشود به خاطر این است که آن ادیان با اجرای موسیقی ها و خانم و شراب و قمار و مواد مخدر و سیگار و زرق و برق های مادی امیال و شهوات شخص گناه کار را تحریک می کنند و به راستی او برای عقل به این عبادت گاه ها و این ادیان ها رجوع نمی کند ! قصد او خدای عقل محض نیست ! براستی قصد او چیست جز ارضای شهوات خودش ؟ آیا براستی نماز عبادت واقعی خداوند است یا حضور در کلیسا و هل لویا با کف و دست و سوت و جمع مختلط ؟
آیا ما در نماز تسلیم محض عقلانیت صرف می شویم یا در کلیسا که همه اش ارضای شهوات خودمان است ؟ آیا عبادت واقعی باید برای خدا باشد یا برای ارضای شهوات خود انسان یا به عبارتی خودخواهی؟؟؟؟
از آن طرف عاشقان نماز را می بینید که چگونه علاقه شدید به اوقات نماز و قرائت و فهم قرآن دارند ! اینها اصلا اهل هوا و هوس نیستند لااقل در آن لحظه از هوا و هوس و تمایلات حیوانی کمی دور شده اند ...
جدا گناه و معصیت با عبادت خشک و بدون لهو و لعب همچون نماز سازگاری ندارد !
لذا می بینید عاشقان نماز اهل معصیت و گناه نیستند ...
از آن طرف کسانی که نماز را سبک می شمارند و به اوقات نماز پایبند نیستند و یا اهل تمسخر اسلام هستند همگی اهل دنیا و حیوانی گری هستند ...
و این معجزه نماز است .
من به شما قول می دهم گناهکار اگر خودش را ملزم به قرائت نماز کند حتی نماز زورکی ، کم کم به نماز علاقمند می شود و این علاقمندی او را از مسیر گناه و هواپرستی دور و دور تر می کند و این عین واقعیت است ...
✍علیرضا ساغندی
@tarighatezendegi
هدایت شده از طریقت زندگی
🌎 نماز بزرگترین معجزه اسلام و خداوند است!
قسمت دوم
کافیست گناهکاران عزیز یک مدت نماز را تحت شرایطی که به آنها گفته شده است بخوانند در آخر می فهمند چه قدر درک و فهم و نگاه آنها به هستی عوض می شود !
و این به عقیده من از بزرگترین معجزه های اسلام است .
این اکسیر و این حرز الهی یا این طلسم نماز را بی ارزش نبینید ، این نماز معجزه ها می کند ...
من ادم های زیادی را دیده ام ، حتی فلاسفه ای که که ادعای عقلانیت محض کرده اند ، اما نماز نمی خواندند ...
خدا را باور داشتند اما گناه می کردند گویا اصلا خدای واقعی را نشناخته اند ...
طبق آزمایشاتی که انجام دادم ، همه کسانیکه قبلا کافر بوده اند و الان از مریدان و مسلمانان واقعی شده اند همه اشان از نماز شروع کرده اند و اول نماز خوان شده اند ...
یعنی بعد از مدتی قرائت و اقامه نماز عقایدشان ۳۶۰ درجه چرخیده است و الان از مسلمانان دو آتیشه شده اند ...
گناه با نماز نمی سازد ...
گناه مثل جن است و بسم الله مثل نماز ...
شخص گناه کار اگر بخواهد نماز بخواند به سختی می خواند ، اما انسان مومن خواندن نماز و قران برایش عشق شده است ...
اگر نماز اول وقت نخواند سردرد میگیرد ، روح و روانش به آب و آتش می افتد ...
اگر یک روز قران نخواند انگار قران خونش کم شده است ...
همین انسان مومن اگر برایش موسیقی بذارید دیگر خوشش نمی آید !
به او بگویید بشین ۲ ساعت فیلم آمریکایی ببین نمی نشیند و از آن انزجار و حس نفرت دارد ...
و همین طور برعکس به شخص گناه کار بگویید بیا و دورکعت نماز بخوان او هم نمی تواند و نمی خواهد ...
آری معجزه نماز را جدی بگیرید ..
وقتی می گویند نماز ستون دین است دروغ نگفته اند ...
وقتی می گویند نماز شاخصه ایمان و اسلام شخص است مهمل نبافته اند ...
وقتی می گویند میزان نمازت اعمالت را مشخص می کند تمسخر نکرده اند !
وقتی می گویند شخص بی نماز نجس و کافر است ، قصد بازی نداشته اند ...
وقتی می گویند نکیرو منکر اول از نماز شخص می پرسند ، حرف بیهوده نزده اند ...
بله نماز خیلی چیز ها را نشان می دهد ...
و عجب معجزه ای دارد این نماز ...
من به شما قول می دهم که اگر از ۷۲ ملت بیسواد باشید هیچ مدرسه و مکتبی نرفته باشید ...
اما به معنای نماز واقف باشید و نماز را شده در ابتدا زورکی بخوانید اما بخوانید سر وقت وقت بخوانید ، کم کم این حس انزجار از شما دور می شود و در آخر کم کم و به مرور زمان پرده های جهالت از جلوی چشمانتان بیرون می رود و شما حقیقت را مثل آینه خواهید دید ... اری شما به علومی میرسید که آیت الله عظماها رسیده اند ...
گویا نور علم خداوند در قلب شما ریخته می شود ...
از آن طرف به شما یقین می دهم اگر اهل نمازید بروید و به زور اهل فحشا و منکر شوید به سرعت از نماز فاصله میگیرید ...
و پرده های حجاب و غفلت به سرعت جلوی چشمانتان ظاهر میشود ، قلب شما خواهد مرد و شما کورو نابینا می شوید ...
من این را ضمانت می کنم ...
حیثیتم را سر این قضیه می گذارم ...
سند و مدرک من هم علاوه بر تجربه و اثبات شهودی ، یک گزاره عقلی بیشتر نیست !
آن هم این است که آیا حقیقت و باطل یک جا با هم جمع میشوند ؟؟؟
اگر توانست سیاهی و سفیدی یک جا و در یک زمان کنار هم جمع شوند نماز و ارتباط با خدا با گناه و ارتباط با شیطان هم همزمان جمع خواهند شد .
✍علیرضا ساغندی
@tarighatezendegi
🌎آیا به صرف انکار و دشمنی با مقدسات دینی ، انسان ها ارزشمند می شوند ؟
یادتون باشه ، کسانیکه میگن خدا وجود نداره ، یا اسلام مسیر و طریقت اشباهی دارد ، یا کلا معاد و روحانیت رو زیر سوال می برند و در باورشان یک مادیگرا و دنیا پرست واقعی شده اند ، و در مسیر و راهشان پافشاری می کنند ، این ها چون انکار می کنند ، چون نمی فهمند و یا نمی خواهند بفهمند ، دلیل بر کمالگرایی و عقل بالایشان حساب نمی شود !
این ها موجوداتی هستند که به خاطر فرو رفتن در عالم پست ماده و شرکت شیطان در جان ها و اموال هایشان ، غوطه ور شدن و غرق شدن در حیوانیت و شهوت رانی ، دیگر رابطه اشان با عالم عقل کاملا بسته شده است .
یعنی اینها دیگر عاقل نیستند !
نفهمیدن و اصرار در نادانستن و تبلیغ این فلسفه غلط و باطل ، اسمش روی خودش است ، اینها توان درک ندارند ، و چگونه کسی که درک ندارد با کسی که درک دارد و می فهمد قابل مقایسه است !
این را گفتم که مثلا جایی ننشینید بگویید که الان دوره و زمونه متفاوت شده و عقل جوانان بالا رفته است و روحانیت و معلمین جامعه کارشان سخت تر شده است ، و چون شما جوان را نمی فهمی و نمی توانی به نیازاتش پاسخی درخور و قانع کننده بدهی پس تو بیسوادی !
بله قبول دارم کار سخت شده است چون فرهنگ غربی ، بعضی از مردم پیرو هوای نفس که پرچم دار و حامیان غرب هستند ، تا بدانجا پایین و پست و زمینی و دنیایی کرده است که دیگر کلا رابطه اشان با روحانیت و عقلانیت قطع کردیده است .
آنها به مانند حیوانات دوپایی هستند که فقط با هوش و مغز مادیشان ، خوردن ، و خوابیدن و خانه و سکسشان متفاوت از حیوانات شده است .
آنها به مانند همان میمون هایی هستند که داروین گفت این ها تکامل یاقتگان آن نژادند ... .
در حالیکه چیزی که اسلام به اسم عقل و روح می گوید را این ها نه اصلا می فهمند و نه خواهند فهمید و نه نسبت دادن آن به این جماعت جایز و حلال است .
کار سخت است چون با یک مشت زبان نفهم به تمام معنا که خود را روشنفکر و عاقل می پندارند در حالیکه با حیوان برابری می کنند و در مسیر و راهشان ایستاده اند و تنها مدام کارشان تمسخر و ناراحت کردن اذهان عقلای جامعه است ، باید سر کرد .
بله آن معلم عاقل است ، حیوانات تکامل یافته دوپایی که ادعای روشنفکری می کنند ، از عقل تهی هستند .
و براستی شنیدن توهین و ، تندی و بیسوادی ، و سرکردن با این آدم ها با عین حفظ ارامش و از کوره در نرفتن و همراهی ظاهری ، این خودش دانشی مافوق رسول الله می خواهد .
چون اگر رسول الله هم در کنار منافقین و کافران جامعه همراهی می کرد و یکی آنها می گفتند و رسول الله هم با لبخند همراهی می نمود که دیگر کاری به کار مسلمانان نداشتند و این قدر آن ها را آزار نمی دانند ، که رسول الله بخواهد هجرت کند که بعد لشکر جمع کند که بعد دوباره برود و جنگ کنند و مکه را فتح کند و کافران و مشرکان حربی را بکشد و ... !
جدن کافر با کافر چه فرقی دارد ؟
هر کدام رنگ و بویی خاص می دهند اما همگی در یک مسیر قرار دارند ... .
کافر ۱۴۰۰ ساله بت پرست با کافر قرن ۲۱ غرب پرست فرقش چیست ؟
آنها پیرو هوا و هوس و خودخواهی بودند این ها هم همین مسیر را دنبال می کنند !
چرا نمی خواهیم باور کنیم که این ها از همان قماشند ...
آن دوره زمانه قبل فتح مکه قدرت داشتند و پیامبر و مومنان را آشکارا با زبان و عمل می آزردند ، بعد فتح مکه که قدرتی نداشتند در لباس نفاق و ضربه زدن به اسلام و جامعه اسلامی کینه هایشان و عقده هایشان را زیرکانه و با هوش داروینی ، خالی می کردند .
الان در اخر می گویم کسانی که سوال دارند و خاضعانه و فروتنانه در خواست فهم و ادراک می کنند این ها برای جامعه اسلامی خیلی ارزشمندند و این افراد در مسیر رشد و کمال روحی قرار دارند .
اما انسان های کافر تندرو ، اینها دیگر سوال ندارند ، اینها به قصد جنگ و آسیب و بازی با روان مومنین وارد میدان می شوند ...
پیر و زن و جوان هم نمی شناسد ...
لباس و جایگاه و موقعیت هم نمی شناسد ...
لذا برای رویایی و حفظ آرامش با چنین انسان هایی در حد مطلوب ارواحی در حد انبیا و مرسلین نیاز است ... .
ارواحی در حد صحابه و همراهان پاک رسول خدا نیاز است ... .
اساسا همیشه بین جبهه حق و باطل جنگ بوده است و هیچ صلحی جز غلبه هر کسی بر دیگری امکان پذیر نیست !
جبهه هوا پرستی و دنیا گرایی با جبهه خداپرستی حق پرستی ...
اینها همیشه در طول تاریخ با هم می جنگیدند و اینکه خودمان را گول بزنیم که انشالله که خواهند فهمید این محال است .
چون کسی که مسیر ناحقش را حق می بیند و شمشیر را از رو بسته است باب فهم و درکش هم بسته است و دیگر هدایت پذیر نخواهد بود ... .
✍علیرضا ساغندی
@tarighatezendegi
🌎 فرق بت پرستان ۱۴۰۰ سال پیش با بت پرستان قرن ۲۱
قدیما یه سری سنگ و چوب که هیچ روحی نداشت رو می پرستیدند !
پیامبران به اینا می گفتن چرا یک مشت سنگ و چوب که هیچ درک و عقلی ندارند رو به خدایی می گیرید ؟
خداوند که عقل و مجرد از ماده است و مدرک تمام اشیا و هستی است او خدای به حق است !
خب اون زمونا به حرفا پیامبران گوش نمی دانند !
اما الان در قرن صنعتی و تکنولوژی !
در تکامل انسان داروینی ، همون بت پرستا ، آپدیت شدن !
می گن ماده یا همون اجزای همین سنگ ها و چوب ها این ها همون خدا هستند ، و خالق همه چیز ماده بی درک و شعور است !
الان هم عقلا باز همون حرفا رو به این بت پرستان تغییر یافته داروینی می زنند ، که بابا ، این ماده روح و درکی نداره ، چطور می تونه عالم و این بسازه !؟
تو هستی که این ماده را داری درک می کنی و بهش ارزش میدی !
خوب توجه کنید در گذشته هم به بت پرستان می گفتند شما هستید که دارید به این اشیا روح میدید و اونا رو با ارزش می کنید ، در حالیکه اونا خودشون هیچ ارزشی ندارن !
بله ای انسان مادیگرای بت پرست قرن ۲۱ ، تو هستی که خودت درک و شعور داری که ماده رو می فهمی ! و الا ماده که توان درک و شعور نداره که تو رو بفهمه !
یعنی تو خودت به خدایی خیلی نزدیکتری تا این ماده بیجان و بی ارزش !
خب قدیما یه عده ای بودن که آدما رو خدا می دونستن !
مثل فرعون های مصر !
فرعون ها و نمرود ها هم خودشون رو خدا می دیدند !
اون وقتا پیامبرا به این ها می گفتند که آی آدما ، آیا شما این عالم رو ساختید ؟ و خلق کردید ؟ یا اینکه قبل شما هم بود و خلق شده بود ؟
الان هم یه عده ای میگن انسان خود خداست !
و الان هم علمای ما به اینا میگن که تو اگه خدایی یعنی این عالم رو خودت ساختی ؟
اگه خودت ساختی چگونه بوده که خودت قبلش نبودی یهویی خودت تو این دنیا اومدی و یهویی خودتم همین دنیایی که توش بودی رو ساختی ؟
خب اینا نمی تونن جواب بدن میگن آدمای دیگه ساختن !
اه اونا هم که میان و میرن ! پس چه طور خودشون دنیا رو ساختن و خودشون تو همین دنیا مردند و خودشونم اطلاع نداشتند که ساختن یا نساختن ؟
پس ای انسان همه درک ها و عالم ماده کار دست یکیه اونم اسمش خداست !
اونم همیشه بوده و خواهد بود !
قبل تو و تمام ادمای دیگه و هر موجود ذی شعوری یک ، خدای عاقلی بوده که همه شما رو خلق کرده و درک می کرده !
حالا می خوای یک ماده بی روح یا خودت که روحتم عاریه ای و کرایه ای هست رو به خدای عالم نسبت بدی ؟
همه اینا به کنار ...
یه چیزی جالبه ...
که بت پرستی تمام نشده !
فقط رنگ و بوش عوض شده ...
دنیا با تکنولوژی و عصر صنعتی فقط این بت پرستی رو زیباتر نشون میده !
قرآن ما مال ۱۴۰۰ سال پیش نیست !
وقتی صحبت از مشرکان بت پرست می کنه انگار تا دنیا دنیاست این موجودات کافر همچنان هستند !
وقتی صحبت یهود و نصارا می کنه ...
انگار تا دنیا دنیاست این ادیان تحریف شده توی دنیا دارن برا خودشون ساز میزنن ...
یادتون باشه آدما همون آدما هستند !
صنعت و لباس و تکنولوژی و تیپ و لباس در تفکرات آدمیزاد تاثیری ندارد ...
این جنگ علیه حق و باطل همچنان ادامه دارد ...
✍علیرضا ساغندی
@tarighatezendegi
هدایت شده از طریقت زندگی
🌎 در نوع روابط و تعاملتان با انسان ها بسیار دقیق باشید
دیدن بعضی از انسان ها کراهت دارد ، آدم هایی که تنها از زندگی ، خوردن و خوابیدن و حیوانیت را آموختند .
کسانیکه ذوق روحانیتشان را با گناهان کور کردند .
انسان هایی که با خدا و آسمان بیگانه اند .
آدم زیاد حیوان می بیند ، حیوانات را هم دوست می دارد اما چرا انسان های حیوان صفت انقدر کریه و منزجر کننده هستند ، شاید علتش این است که آنها برای آسمان آفریده شدند اما راه زمین را در پیش گرفتند ، دنیا را به عقبا ترجیح دادند .
اما حیوان فطرتش زمینی و دنیاییست ، کمالش همین دنیاست ، لذا انسان با دیدنش لذت هم می برد .
اما این انسان ها قابل قیاس با حیوان هم نیستند .
خیلی حواستان به اطرافیانتان باشد ، با انسان هایی که پیرامون شما زندگی می کنند .
خیلی وقت ها راه شما با آنها متفاوت است .
آنها در زندگی شما تاثیرات سوء و منفی می گذارند . الان هم که فضای مجازی ایجاد شده است ، همه کس در این مکان رفت و آمد دارند .
دیدن شکل کافر هم کفاره دارد .
دیدن چهره نکبت بار صورت انسان های بی خدا هم شما را از خدا دور می کند .
رفت و آمد و خریدو فروش با چنین انسان هایی هم برایتان دردساز است .
چگونه است که انسان دوستان دوستش را دوست می دارد و از دشمنان دوستش متنفر هست در حالیکه خداوند که بهترین دوست اوست ، دشمنانش را به ذوق می نگرد و از دیدن آنها لذت هم می برد ، تنهایی هایش را هم با آن ها پر می کند ! ؟
آیا وقتی این انسان چشمان و گوش هایش را در اختیار مشرکان هدایت ناپذیر گذاشت ، آیا دیگر توفیق دیدن قرآن ، نماز با شوق و ذوق اول وقت و یا عبادت در وقت سحر نصیبش می شود ؟
اینها همه تلنگر این است که با کسانیکه با خدا و راه خدا در جنگند ، نباید تعامل کرد ، لقمه آنها ، نگاه آنها ، خمر دهان آنها همه و همه ، شما را به آتش نزدیک تر می کند .
زندگی و ریتم اسلامی شما را دگرگون می کند .
آیا حق و باطل یک جا می توانند همدیگر را تحمل کنند ؟ یا که حق باطل می شود و یا که باطل حق و یا اینکه هر دو از هم فرار می کنند ...
گاهی اوقات انسان خودش نمی فهمد اما اطرافیان این موضوع و این تغییر را کاملا درک می کنند .
این مطلب به معنایی نیست که از فردا با هر کس و ناکسی درگیر شویم !
باید همه را دوست داشت و به همه محبت کرد اما فقط حواستان به نوع روابطتان باشد ! بدانید و بفهمید چه کسانی را به زندگیتان نزدیک یا دور می کنید !
ببینید آیا آن شخص از مقربین و نزدیکان خدا هست یا از مشرکان و دور شوندگان رحمت او...
گاهی اوقات فقط انسان ها تاثیر نمی گذارند ، ادوات و آلات گمراه کننده زندگی انسان را به سیاهی می کشاند ...
من کمترین و کوچکترین گناه را مثال می زنم شما بزرگترین هایش را دیگر خودتان تصور کنید .
همین موسیقی ، آیا شخصی که به موسیقی گوش می کند در اوقات نماز می تواند شاداب و سرزنده با عشق به پای سجاده بیاید و یا اینکه نمازش را مدام به این وقت و آن وقت می اندازد ؟
و یا آیا انسانی که گوش هایش را به صداهای شیطان عادت داد ، آیا دیگر صدای خداوند ، کلام قرآن می تواند به او آرامش دهد ؟
آیا کلام خدا و آلات شیطان هر دو در وجود یک انسان با هم جمع می شوند ؟
آیا می شود هم راه میخانه را در پیش گرفت و هم به مسجد رفت ؟
اگر بشود بدانید نماز و مسجد این انسان به خاطر خداوند و مخلصانه نیست لذا به آسمان نمی رود چون این شخص بنده خداوند نیست و نماز او نهی کننده از منکر نمی باشد .
نماری درست است که او را از منکر و فحشا دور کند ... .
یادتان باشد حق و باطل یکجا جمع نمی شود !
این قانون عقل است ...
ویروس هم که در وجود یک انسان می آید یا او را کامل مریض می کند و یا باکتری ها بر ویروس غلبه می کنند و شخص سالم و سرحال می شود .
محال ممکن است هم بیماری باشد و هم سلامت باشد .
به خاطر همین شخصی از پیغمبر پرسید فلانی اهل گناه است ، چگونه است که نماز می خواند ؟
پیغمبر فرمود ، در آخر این شخص یا نماز را رها می کند و یا دست از گناهش می کشد ...
✍علیرضا ساغندی
@tarighatezendegi