3.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ
🔴 من غلط کردم و حسین درست بود!
توبه امام جماعت مسجد الاقصی
برای بیداری وجدانها
🔺خدا را شکر جنگ غزه و جنایت صهیونیستها و بی غیرتی حکام عرب ؛ چشم مسلمانان را باز کرد
✍ این پرچم و جبهه امام حسین و اسلام مهدویست است که دارد از فلسطین مظلوم دفاع می کند !
و الا فرقه ها و اسلام های دروغین دیگر ، یا خداوند به خاطر دوری از خاندان عصمت و طهارت به آنها قدرت نداده ، یا اگر قدرت داده آنها نخواسته اند کاری بکنند و یا اگر خواسته اند و در حال دفاعند به قدرت ایران اسلامی و شیعه ولایت فقیهی امروز زبان اعتراض و دفاع دارند ! و یا اصلا قدرت دارند ، اما قدرتشان به نفع دشمنان فلسطین تمام میشود ، و با دشمنان آنها دوستی می کنند و با دوستان فلسطین دشمنی ! به مانند آل سعود و امارات و کشورهای عربیه دیگر که به خاطر منافعشان دوستیشان با اسرائیل و آمریکا محرزو آشکار است و تنها هنرشان ضربه زدن و دشمنی کردن با نظام مقدس جمهوری است که امروز برای احقاق حق مظلومین در دنیا تلاش می کند ! و یا مانند داعش و فرقه های تندرو و تکفیری دیگر ، که نه تنها کاری از پیش نبرده اند که دنیا از قدرت رسیدن آنها ترس دارد که مبادا انسان ها را به بند و زنجیر بکشند و جز زشت نما دادن اسلام در سطح جهان و ضربه زدن به این دین کار دیگری انجام نداده اند و بلد هم نیستند انجام دهند ! چه برسد به دفتع از مظلوم ! خود ظلم نکنند ، دفاع از مظلوم پیش کش ...
و این داستان خودش بار دیگر حجتیست برای حقانیت شیعه امام حسینی و مهدوی و پیرو خط ولایت فقیهی !
@tarighatezendegi
5.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ
ملتی که از ریختن خون امام حسن و امام حسین ع دریغ نکرده اند در پوشاندن و کتمان علم آن ها هم دریغ نمی کند !
(ببینید و بشنوید از زبان شیخ صلاح الدین ابو عرفه ، عالم تواب اهل سنت !)
@tarighatezendegi
#خانواده
هیچگاه همسر خود را با کسی مقایسه نکنید.
چه آقا چه خانم
مقایسه کردن باعث سرد شدن روابط محبت آمیز شما نسبت به یکدیگر میگردد.
شما فقط از بیرون زندگی و ظاهر افراد را میبینید پس هیچوقت نمی توانید بگویید چه کسی از چه کسی بهتر یا سرتر است ، همیشه خوبی ها و صفت های خوب همدیگر را ببینید و از مقایسه باطن زندگیتان با ظاهر زندگی مردم جدن خودداری کنید و همیشه این را با خودتان تکرار کنید که انسان کامل وجود ندارد و هر کسی با داشتن خوبی های خاص مسلما بدی هایی هم دارد و من اگر با هر کس هم ازدواج می کردم ، به خاطر امتحانات دنیا و بالا و پایین شدن های زندگی تا اخلاق و سبک زندگی خودم را اصلاح نکنم باز وضعم همین خواهد بود و باز در زندگی دچار مشکلات دیگر می شدم و همین امر باعث میشد تا دوباره برای فرار از وضع موجود و فراموش کردن خود و در نهایت اصلاح خود ، در جستجوی مرد و یا زن دیگری به سر می بردم و مدام همسرم را با دیگران مقایسه می کردم ، این کار را بکنید تا از بودن در کنار همسرتان ناامید نشوید بلکه با تغییر در سبک زندگیتان به سبک زندگی اسلامی زندگی زناشوییتان را هر روز زیبا و زیباتر کنید❤️
@tarighatezendegi
2.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ
🎥فیلم جالب از پرونده شاه در CIA
🔹محمد رضا پهلوی: من آدم شما هستم. مأمور شما هستم و منافع شما را حفظ میکنم.
@tarighatezendegi
#حدیث
🌏 بیناترین مردم
الإمامُ علیٌّ علیه السلام: أبْصَرُ النّاسِ مَن أبْصَرَ عُیوبَهُ و أقْلَعَ عن ذُنوبِهِ. [۵]
عنه علیه السلام: ألاَ إنّ أبْصَرَ الأبْصارِ ما نَفَذَ فی الخیرِ طَرْفُهُ، ألاَ إنّ أسْمَعَ الأسْماعِ ما وَعی التَّذکیرَ و قَبِلَهُ. [۶]
امام علی علیه السلام: بیناترین مردم کسی است که عیبهای خود را ببیند و از گناهان خویش دست شوید.
امام علی علیه السلام: هان! بیناترین چشمها، چشمی است که نگاهش به سوی خوبی باشد. هان! شنواترین گوشها، گوشی است که پند را دریابد و آن را پذیرا شود.
----------
[۵]: غرر الحکم: ۳۰۶۱.
[۶]: نهج البلاغة: الخطبة ۱۰۵.
@tarighatezendegi
#حدیث
🌏 منفورترین انسان ها نزد خداوند
( گلچینی از روایات معصومین )
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند تبارک و تعالی از هر کس که به دنیا عالِم و به آخرت جاهل باشد نفرت دارد.
کنز العمّال: ۲۸۹۸۲.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند متعال نفرت دارد از هر درشت خوی متکبّر عربده جوی در کوچه و بازار که در شب مانند مرده میافتد و در روز مانند الاغ است و به کار دنیا آگاه است و به آخرت نادان.
کنز العمّال: ۴۳۶۷۹.
امام علی علیه السلام: خداوند سبحان از آدم وقیحِ گستاخ در گناهان نفرت دارد.
غرر الحکم: ۳۴۳۷.
امام علی علیه السلام: خداوند سبحان کسی را که آرزوی دراز دارد و بد کردار است دشمن میدارد.
غرر الحکم: ۳۴۵۵.
امام علی علیه السلام: پیامبر خدا صلی الله علیه و آله میفرمود: خداوند از کسی که به برادرانش رو ترش کند نفرت دارد.
مستدرک الوسائل: ۸ / ۳۲۱ / ۹۵۵۲.
امام زین العابدین علیه السلام: خداوند از آدم بخیل گدا صفت سمج نفرت دارد.
بحار الأنوار: ۷۸ / ۱۴۰ / ۲۷.
امام باقر علیه السلام: خداوند از آدم بد زبان دشنام گوی نفرت دارد.
بحار الأنوار: ۷۸ / ۱۷۶ /۳۳۸.
امام باقر علیه السلام: خداوند تبارک و تعالی از پیر مردِ نادان و توانگرِ ستمکار و تهیدستِ متکبّر نفرت دارد.
بحار الأنوار: ۷۵ / ۳۱۲ / ۱۷.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: سه کس نزد خدا از همه مبغوض ترند: کسی که روز زیاد میخوابد در حالی که شب اصلاً نمازی نخوانده است، و کسی که زیاد میخورد و هنگام غذا خوردن نام و حمد خدا نمی گوید، و کسی که بی دلیل زیاد میخندد.
کنز العمّال: ۲۱۴۳۱.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: در روز قیامت مبغوض ترین آفریدگان خدا نزد او دروغگویان و گردنفرازان و کسانی هستند که از برادران خود بسیار کینه به دل دارند ولی در هنگام رو به رو شدن با آنان خلافش را وانمود میکنند و کسانی که هرگاه به [راه] خدا و پیامبرش دعوت شوند، کُندی میورزند و چون به شیطان و فرمان او فرا خوانده شوند میشتابند.
کنز العمّال: ۴۳۹۷۵.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: منفورترین شما نزد خداوند کسانی هستند که سخن چینی میکنند، میان برادران جدایی میافکنند، و در پی یافتن خطا و لغزش برای افراد بی گناه هستند.
بحار الأنوار: ۷۱ / ۳۸۳ / ۱۷.
امام علی علیه السلام: منفورترینِ آفریدگان نزد خدا غیبت کننده است.
غرر الحکم: ۳۱۲۸.
امام علی علیه السلام: دورترین کس از خدا توانگر بخیل است.
غرر الحکم: ۳۱۶۲
امام علی علیه السلام: منفورترینِ مردمان نزد خداوند متعال شخص نابخرد است.
غرر الحکم: ۳۳۵۹
امام علی علیه السلام: منفورترین بندگان نزد خداوند سبحان دانشمند مغرور و متکبّر است.
غرر الحکم: ۳۱۶۴..
امام علی علیه السلام: همانا یکی از منفورترین کسان نزد خداوند متعال بنده ای است که خداوند او را به خود وا گذاشته است و او از راه راست منحرف گشته و بی راهنما حرکت میکند، اگر او را به آباد کردن دنیا فراخوانند، میکوشد و اگر به آباد کردن آخرت فرایش خوانند، سستی و کاهلی نشان میدهد.
نهج البلاغة: الخطبة ۱۰۳
امام علی علیه السلام: دشمن ترین بندگان نزد خداوند سبحان کسی است که همّ و غمش شکم بارگی و شهوترانی باشد.
غرر الحکم: ۳۲۹۴
امام زین العابدین علیه السلام: منفورترین فرد نزد خدا کسی است که در سنّت[ها] به امامی اقتدا کند، اما در عمل او را مقتدای خود نگیرد.
الکافی: ۸ / ۲۳۴ / ۳۱۲
امام باقر علیه السلام: موسی علیه السلام عرض کرد: پروردگار من! کدام یک از بندگانت نزد تو مبغوض تر است؟ فرمود: آن کس که در شب چون مرده میافتد و در روز بی کار میگردد.
بحار الأنوار: ۷۶ / ۱۸۰ / ۸.
امام صادق علیه السلام: مبغوض ترین خلق خدا بنده ای است که مردم از زبان او بترسند.
الکافی: ۲ / ۳۲۳ / ۴.
امام صادق علیه السلام: موسی علیه السلام عرض کرد: پروردگارا! کدامین آفریده نزد تو مبغوض تر است؟ فرمود: آن که مرا متّهم میکند. عرض کرد: آیا از بندگان تو، کسی هم تو را متّهم میکند؟! فرمود: آری، همان کسی که از من خیر میخواهد و من به او خیر میدهم و کسی که قضای خود را که به نفع اوست، برایش جاری میسازم ولی او [ندانسته] مرا متّهم میسازد.
بحار الأنوار: ۷۱ / ۱۴۲ / ۳۸.
امام علی علیه السلام: منفورترین مردمان نزد خداوند متعال دو کس است: کسی که خداوند او را به خود وا نهاده و او از راه راست به دور افتاده؛ دلداده بدعت است و فراخواننده به سوی گمراهی، پیروان خود را به فتنه و گمراهی درمی افکند......... و مردی که مشتی نادانی فراهم ساخته، در میان نادانان امّت جولان میدهد، در تاریکیهای فتنه میتازد، مزایای صلح و آرامش [در جامعه] را نمی بیند. آدمی نمایان او را دانا نامیده اند [ولی نیست! ].
نهج البلاغة: الخطبة ۱۷.
@tarighatezendegi
#شخصی
🌏 انسان ها در سختی ها و آسایش شناخته می شوند .
هر جور که حساب کنیم ، اگر دنیا محل آزمایش و خودسازی باشد که هست ، انسان ها در دوحالت یعنی سختی و وقت رفاه درون خودشان را نشان می دهند .
اگر به زبان باشد خیلی ها ادعای انسانیت می کنند ، ادعای بندگی خداوند را دارند !
دنیا بهترین محل است که انسان با زیاد داشتن چیزی یا اصلا نداشتن چیز دیگر ، خودش را در قالب ترازو قرار دهد و بفهمد چقدر به خدا ایمان دارد و می تواند به خاطر خدا صبر کند و آن مقدار را که کم دارد با تلاش و کوشش به دست آورد ...
این دنیا بی نظم نیست ، نظم دارد ! اما نظمش با فلسفه اسلامی قابل فهم است .
و الا اگر بخواهیم با تفکرات دنیاگرایانه و بت پرستانه آن را بسنجیم ، هیچ گاه معنای نظم و ناظم را از آن نخواهیم فهمید ، چرا که معلوم است این دنیا به توازن بین مردم تقسیم نشده است ! نه فرقی بین خوب و بد در نظر گرفته شده است ، نه فرقی بین زشت و زیبا ، نه فرقی بین تنبل و توانمند ، نه جاهل و عالم و نه زن و مرد و نه بچه و بزرگ و نه هر چیز دیگری ! هیچ معیار روشنی برای تقسیم دنیا بین انسان ها وجود ندارد ! پس اگر بنا به تفکر ماده گرایان همه چیز فقط همین دنیا و عالم ماده باشد ، معلوم است که یا خدایی نباید باشد ، یا اگر هم خدایی باشد ، خدای بسیار جاهل و یا بسیار ظالمی خواهد بود ... .
پس بودن خدای عالم و حکیم و قادر و عادل و رحمن و رحیم ، شرطش این است که معادی هم در کار باشد !
و چون خداوند عالم و عادل است ، و ما دنیای به ظاهر ناعادلانه را بین مردم مشاهده می کنیم و همچنین با آمدن پیامبران الهی و هدایت آنها و باخبر نمودن خلق از بهشت و جهنم و تاکید بر اینکه دنیا محل رنج و آزمایش و ساخته شدن است ، چاره ای نداریم که قبول کنیم که بی عدالتی های ظاهر گونه در دنیا ، العیاذ بالله نشان از بی عدالتی خداوند نیست ، بلکه نشان از حکمت و علم خداوند است ! چرا که انسان که از دو بعد جسم و روح است ، اگر از نابرابری های دنیا استفاده درست نمود و در هر حال سختی و آسایش صبر نمود و توانست تعلقات دنیوی و حیوانی خود را در جهت خواسته های خداوند قرار دهد و عقل خداوندی و اسلامی را امیر بر شهوات و جسم و امیالش نماید ، اینجاست که بهشت که جایگاه خوبان و باتقوایان است نصیبش می شود و مستحق آن می گردد ! اما اگر از حکمت خدا فرار کرد و نخواست و خدا را به دنیای زود گذر فروخت و او را فراموش نمود و با شهوت رانی ها و دنیا پرستی ها از او دور شد ، جهنم جایگاه او خواهد بود و این کاملا منطقیست که بهشت ثمره سختی و رنج و تلاش و مجاهدت مومن است !
و این هم کاملا روشن است تا جهنمی نباشد بهشت معنا پیدا نمی کند ! و این هم کاملا قطعیست که اگر انسان ها همه بالفطره مستحق بهشت بودند و همه به مانند مومنین زندگی می کردند ، دیگر دنیا محل رنج نمی شد ، چرا که همه به هم در دنیا خوبی می کردند و دست یکدیگر را می گرفتند و مرهم درد های هم می شدند و دنیا به بهشت کوچک تبدیل می شد ... .
پس افتراق و اختلاف بین مومن و کافر قطعیت ! و علت رنج های مضاعف مومن در دنیا کافر و منافق و شیاطین بوده اند .
و معلوم است که این ها اگر در بهشت هم در کنار مومنین قرار گیرند آنجا را هم به جهنم برای خودشان و دیگران تبدیل می کنند ! و اگر اصلا قصد بود که هر دو فرقه یکجا جمع گردد و به یک طریق ارتزاق یابند ، پس چرا دیگر دنیایی آفریده شد که داستان بهشت و جهنم در آید !
اگر انسان در یک قلب توانست دوست و دشمن را با هم دوست جای دهد ، خداوند هم دشمنان خودش و دشمنان مومنین و مومنات را با نیکوکاران فرق نمی نهد ! که اگر فرق نمی گذاشت ، پس حکمت آفرینش دنیا چه بود ؟
اگر علتش این بود که همه در دنیا آدم شوند ، پس مشاهده مردن این همه اشقیا و ظالمان چیست ؟ اگر این ها قرار بود آدم شوند پس چرا در دنیا آدم نشدند ؟ اگر ادم شدن در روز قیامت سند بود که همه با چشم آشکار همه چیز را می دیدند پس دیگر حکمت آزمایش دنیا به چه خاطر بود ؟ و خدا چرا با آزمایش مومنین در دنیا به آنها این همه سختی داد که در آخر دشمنان آنها با هم در بهشت در کنار هم قرار بگیرند ؟ خداوند چگونه زخم ها و درد های مومنین را که ظالمان بر آنها زده اند ، جبران می کند ؟
اینجا که فقط دنیا جای رنج و عذاب مظلوم و مومن شد ، و بهشت کافران و منافقان ! این چه عدالتیست واقعا که باید مومنین از همه بیشتر درد بکشند و در اخر در کنار کسانی که آنها را عذاب داده اند تا ابد یکجا در بهشت بمانند ؟ این با کدام حکمت و عقل و عدالتی میسازد !
اگر خداوند دنیا را نمی افرید و همه از اول در بهشت می رفتیم که بیشتر به عدالت نزدیک تر می شد ، لااقل انجا اشقیا از ترس ملائکه و خدا هم که میشد به مومنین کمتر ظلم می کردند !
✍ علیرضا ساغندی
@tarighatezendegi
#حدیث
🌏 اهمیت ، فضیت و ثواب تبلیغ اسلام
(از روایات معصومین و آیات قرآن )
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ای علی! اگر خداوند به دستان تو انسانی را هدایت کند، از آنچه خورشید بر آن تابیده برای تو بهتر است.
المستدرک علی الصحیحین: ۳/۶۹۱/۶۵۳۷
امام علی علیه السلام: پند دهی بهترین هدیه است.
غرر الحکم: ۹۸۸۴
امام علی علیه السلام: هر کس تو را موعظه کند، به تو نیکی کرده است.
غرر الحکم: ۷۹۲۴.
«وَ مَنْ أَحْسَنُ قَوْلاً مِّمَّن دَعَآ إِلَی اللَّهِ وَ عَمِلَ صالِحًا وَ قَالَ إِنَّنِی مِنَ الْمُسْلِمِینَ».
فصّلت: ۳۳.
«و کیست خوش گفتارتر از آن کس که به سوی خدا دعوت نماید و کار نیک کند و گوید: من از تسلیم شدگانم؟ ».
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند، شاد گردانَد آن کس را که سخنم را بشنود، بفهمد و حفظ کند و به کسی که آن را
نشنیده، برساند.
الکافی: ۱/ ۴۰۳/ ۱.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: بهترین امّت من کسی است که به سوی خداوند متعال فرا خوانَد و بندگانش را با او دوست سازد .
کنز العمّال: ۲۸۷۷۹.
امام علی علیه السلام: رسول خدا سه بار فرمود: «خداوندا! به جانشینانم رحم کن! ». گفته شد: ای رسول خدا! جانشینان شما کیان اند؟ فرمود: «آنان که حدیث و سنّت مرا تبلیغ میکنند و آنها را به امّت من میآموزند».
الأمالی للصدوق: ۲۴۷/ ۲۶۶.
امام علی علیه السلام: فرستادگان خداوند سبحان، مترجمان حق و سفیران میان آفریدگار و آفریدگان هستند.
غرر الحکم: ۵۴۳۳
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خدا را برای مردم محبوب سازید تا خداوند، شما را دوست داشته باشد.
المعجم الکبیر: ۸/ ۹۱/ ۷۴۶۱.
رسول خدا فرمود: «آیا برای شما از اقوامی بگویم که با آن که پیامبر و یا شهید نبودند، اما در روز قیامت، به خاطر مقامی که نزد خداوند دارند و بر روی منبرهایی از نورند، پیامبران و شهیدان، به آنان غبطه میخورند؟ ». گفته شد: ای رسول خدا! آنان کیان اند؟ فرمود: «آنان، کسانی هستند که خدا را در نظر مردم و مردم را در نظر خداوند، محبوب میسازند». گفتیم: این که خداوند را در نظر بندگان محبوب میسازند، روشن است ؛ اما چگونه بندگان خدا را در نظر خداوند، محبوب میسازند؟ فرمود: «آنان را بدانچه خداوند دوست میدارد، فرمان میدهند و از آنچه خداوند ناپسند میشمارد، نهی شان میکنند. وقتی مردم از آنان اطاعت کنند، خداوند ایشان را دوست خواهد داشت».
مشکاة الأنوار: ۲۴۰/ ۶۹۲.
امام صادق علیه السلام: شخصی سخنی بر لب جاری میکند و خداوند به یُمن آن، ایمان را در قلب شخصی دیگر ثبت میکند و در پی آن، هر دو را با هم میبخشد.
المحاسن: ۱/ ۳۶۱/ ۷۷۸.
از امام رضا علیه السلام شنیدم که میفرمود: «خداوند، رحمت کند آن بنده ای را که امر ما را زنده کند! ». گفتم: چگونه امر شما را زنده کند؟ فرمود: «علوم ما را فراگیرد و به مردم بیاموزد، که اگر مردمْ زیباییهای گفتار ما را میدانستند، از ما پیروی میکردند».
معانی الأخبار: ۱۸۰/ ۱.
«وَ مَا کَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنفِرُوا کَافَّةً فَلَوْلاَ نَفَرَ مِن کُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَائفَةٌ لِّیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَ لِیُنذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ».
التوبة: ۱۲۲.
«و شایسته نیست که مؤمنان، همگی [برای جهاد ]کوچ کنند. پس چرا از هر فرقه ای از آنان، دسته ای کوچ نمی کنند تا [دسته ای بمانند و] در دین، آگاهی پیدا کنند و قوم خود را وقتی به سوی آنان بازگشتند، بیم دهند، باشد که آنان [از کیفر الهی ]بترسند؟ ».
@tarighatezendegi
#حدیث
🌏 خصوصیات مبلغ کامل دین
الإمامُ علیٌّ علیه السلام فی صِفَةِ المُبَلِّغِ الکامِلِ: قَد خَلَعَ سَرابیلَ الشَّهَواتِ، و تَخَلّی مِنَ الهُمومِ إلاّ هَمّا واحِدا انفَرَدَ بِهِ. فَخَرَجَ مِن صِفَةِ العَمی و مُشارَکَةِ أهلِ الهَوی، و صارَ مِن مَفاتیحِ أبوابِ الهُدی و مَغالیقِ أبوابِ الرَّدی. قَد أبصَرَ طَریقَهُ، و سَلَکَ سَبیلَهُ، و عَرَفَ مَنارَهُ، و قَطَعَ غِمارَهُ، وَ استَمسَکَ مِنَ العُری بِأَوثَقِها، و مِنَ الحِبالِ بِأَمتَنِها، فَهُوَ مِنَ الیَقینِ عَلی مِثلِ ضَوءِ الشَّمسِ.
قَد نَصَبَ نَفسَهُ للّهِِ سُبحانَهُ فی أرفَعِ الاُمورِ ؛ مِن إصدارِ کُلِّ وارِدٍ عَلَیهِ، و تَصییرِ کُلِّ فَرعٍ إلی أصلِهِ. مِصباحُ ظُلُماتٍ، کَشّافُ عَشَواتٍ، مِفتاحُ مُبهَماتٍ، دَفّاعُ مُعضِلاتٍ، دَلیلُ فَلَواتٍ. یَقولُ فَیُفهِمُ و یَسکُتُ فَیَسلَمُ. قَد أخلَصَ للّهِِ فَاستَخلَصَهُ، فَهُوَ مِن مَعادِنِ دینِهِ و أوتادِ أرضِهِ. قَد ألزَمَ نَفسَهُ العَدلَ. فَکانَ أوَّلَ عَدلِهِ نَفیُ الهَوی عَن نَفسِهِ. یَصِفُ الحَقَّ و یَعمَلُ بِهِ. [۱]
امام علی علیه السلام در توصیف مبلّغ کامل فرمود: جامههای شهوات را از خود برکَنده، و از تمام اندوهها خود را رهانیده، جز یک اندوه که خود را تنها به آن مشغول ساخته است. بدین ترتیب، از صفت کوردلی و شریک بودن با هواپرستان، فاصله گرفته است، و به کلیدهای باب هدایت، و قفلهای باب تباهی مبدّل شده است. راه خود را با بینش دریافته و در راهش گام برداشته و چراغ فراسوی راهش را شناخته و امواجش را درنوردیده و از میان دستاویزها، به استوارترین، و از میان ریسمانها به محکم ترین آنها چنگ زده و در یقین، به مانند تابناکی خورشید است.
در کارها خداوند سبحان را در جانش در بالاترین جایگاه نهاده، به گونه ای که هر چه در آید بر او عرضه میکند، و هر فرع را به ریشه و اصل آن باز میگرداند. او چراغ تاریکیها و برگیرنده پرده از شبهات، کلید ابهام ها، پاسخ دهنده پرسشهای پیچیده، و راهنمای بیابان هاست. وقتی سخن میگوید، میفهمانَد، و وقتی سکوت میکند، به سلامت میرَهَد.
خود را برای خدا خالص کرده و خدا نیز او را برای خود خالص ساخته است. پس او از معادن دین و میخهای زمین خداست. نیز جانش را به عدل پایبند ساخته است و نخستین عدالت او این است که خواهش نفس را از خود دور ساخته است، و حق را توصیف میکند و بدان عمل مینماید.
الإمامُ الصّادقُ علیه السلام: کونوا دُعاةً لِلنّاسِ بِالخَیرِ بِغَیرِ ألسِنَتِکُم ؛ لِیَرَوا مِنکُمُ الاِجتِهادَ وَ الصِّدقَ وَ الوَرَعَ. [۲]
امام صادق علیه السلام: مردم را به غیر از زبانتان هم به خوبی فرا خوانید، باید در شما کوشش و راستی و پارسایی ببینند.
[۱]: نهج البلاغة: الخطبة ۸۷.
[۲]: الکافی: ۲/۱۰۵/۱۰.
@tarighatezendegi
#شخصی
🌏 چرا باید نماز بخوانیم ؟
(دلیل عقلی بر خواندن نماز)
قسمت اول
علت آن این است که باید بندگی خدا را بکنیم ! انسان موجود نیازمندی است ، راه گریزی از بندگی ندارد ، اگر بندگی خدا را نکنیم باید بندگی دنیا و متعلقاتش و به تبع آن بندگی هوا و هوسمان را داشته باشیم و بندگی خدا صورت نمی گیرد مگر به شناخت خدا و اطاعت از او! و اطاعت از خداوند صورت نمی گیرد مگر به صدور اوامر و نواهی از ناحیه او ،و اوامر و نواهی صادر شده از او اطاعت نمی شود، مگر به وعده آخرت و زندگی جاودان و بهشت ابدی انسان ! چرا که اگر ابدیتی برای انسان درکار نباشد ،عبادت خدا بی ثمر می شود ، زیرا عبادت خدا در گرو تسلیم و سرکوبی خواهش های نفسانی است که اگر آخرت نباشد ، این مجاهدت و از خودگذشتگی غیر معقول می شود چرا که انسان در دنیا به بندگی مختار است و نه مجبور! و انسان مختار ،عمر کوتاه و لذات آن را فدای عبادت بی اجرو مزد نمی کند!
و وعده آخرت داده نمی شود ، مگر با ارسال وحی و ارتباط با بشر ! تا خداوند وعده آخرت ندهد ما از کجا باید بفهمیم که آخرتی هست ؟ اگر هم حتی ظن و گمان به آخرت ببریم ، چگونه قاطعانه به آن علم پیدا کنیم ! اگر هم حتی علم پیدا کنیم ، راه رسیدن به آن چگونه خواهد بود ؟ اگر ما با عقل خودمان یکسری کارها را به خواست خدا نسبت دادیم ، چرا دیگری با عقل خودش ، خواسته های متفاوتی نسبت به ما به خدا نسبت ندهد ؟ و واقعا ما چگونه علم پیدا می کنیم که سیره انسان کامل و اهل بهشت ، دقیقا چگونه باید باشد ؟ الان که ما این حرف ها را می زنیم به خاطر علم به وجود آخرت از زبان ادیان الهی است ، واقعا اگر ادیان الهی نبودند ، پیامبری نبود ، هدایتی نبود ، و فرض کنید مثلا یک انسانی بلند میشد و می گفت من با عقل خودم یافتم که بهشت و جهنمی هست و باید اینگونه عمل کرد ، جدن چرا باید به او اقتدا کنیم ؟ چه جبری وجود دارد که او راه حق را یافته است ؟ چه الزامی وجود دارد که خداوند او را هدایت و رهبری کند و کارش را بتواند به سرانجام برساند ، اصلا چگونه جبهه شر و منفی می گذاشتند چنین انسانی اگر واقعا راهش حق بود رشد کند و چگونه او با چنین عزم و اراده ای تنها بر پایه یکسری اوهام و خیالات که فکر می کند از ناحیه خداوند ماموریت دارد می تواند برای خدا مبارزه کند و در آخر پیروز هم بشود ؟ واقعا هدایت خدا این شکلی اصلا ممکن نیست ! چرا که به کوچکترین اتفاق و حادثه ای تزلزل و یاس و ناامیدی در شخص مدعی هدایت پیدا می شود و این عزم و اراده ، و این قاطعیت در امر هدایت ، برای کسی اتفاق نمی افتد مگر اینکه خداوند واقعا به او وحی کند و حقیقت را به او الهام کند !
و الا تنها با تکیه بر عقل خودش ، اگر هم حتی علم به آخرت پیدا کند ، جدن این سوال پیش می آید چگونه است که خداوند انسان ها را در دنیا در امتحان قرار داده باشد و آخرتی هم در کار باشد ، اما آنها را به بهشت و جهنم نوید نداده باشد !؟ آیا روز قیامت نمی شود یک عده ای بلند شوند و بگویند خدایا تو که به ما حرفی نزده بودی ! و فلانی تنها با حدس و گمان خودش ادعای بهشت و جهنم کرد ، حال آنکه باز با حدس و گمان خویش راه سلوک و هدایت را برای ما نشان داد ، و وقتی از او پرسیدیم این راه را از کجا اوردی گفت با عقل خودم رسیدم ! تازه چون با عقل خودش اراده کرد ، عزم و تصمیمش او را سودی نبرد و نتوانست صدایش را جز خودش و دو نفر کناریش به بقیه هم برساند و خیلی ها سخن او را نشنیدند و حرف و گام اندک او هم جز زمان کوتاهی ماندگار نبود و جدن این چگونه هدایتی است ؟ خدایا آیا ممکن است از ما انتظار داشته باشی که چون یک انسان با عقل خودش احتمال بهشت و جهنم داده و با عقل خودش برای ما دستور زندگی بافته است و اصلا نتوانسته صدایش را هم به ما برساند و باز نتوانسته در مقابل جبهه شیطان دوام بیاورد و یک زمان در کل این دوران انسانیت ،تنها او به عقلش چنین رسید و دیگر زمان ها بدون هدایت بودند و یا اینکه در هر زمانی هر کسی بلند شد و با عقل خودش گفت راه من درست است و هر کسی را دیگری را در زمان های دیگر یا نشنید یا ندید یا انکار کرد و یا تایید نمود و اگر تایید نمود بخشی از آن را پذیرفت آن هم باز با عقل خویش ، حال چگونه راضی میشوی ما او را اطاعت می کردیم و او را جانشین شما روی زمین قرار می دادیم ، در حالی که هیچ سند و امضایی از شما درباره او و سیره او و وعده اش به ما نرسیده است ؟ و او نیز حتی خودش هم اعتراف می کند که تنها در اوهام و خیالاتش جانشین شما روی زمین است ! و باز در حالیکه خدایا ما هم عقل و سری داشتیم و با عقل و سرمان یقین داشتیم که او جز یکسری چرندیات چیز دیگری نمی گوید ،و اگر باید به حرف های مفت همدیگر عمل می کردیم پس چرا او به حرف ما بلند نشد و آخرت و گفتارش را کتمان ننمود؟و ما را به پیامبری تو برنگزید؟ و تو ما و دیگر یارانمان را اهل بهشت نکنی؟
🌏 علیرضا ساغندی
@tarighatezendegi
#شخصی
🌏 چرا باید نماز بخوانیم ؟
(دلیل عقلی بر خواندن نماز)
قسمت دوم
پس وقتی وعده بهشت وجهنم برای اطاعت و بندگی خدا لازم است، این وعده با فکر و عقل و گمان و حدس ،به اجرا در نمی آید ! و باید خدا با بشر ارتباط برقرار کند ، که ما این ارتباط را در قالب پیامبران الهی یافته ایم ! و این هم خلاف واقع نیست که وقتی وعده آخرت از ناحیه پیامبران الهی به ما می رسد ، راه و روش و اطاعت و بندگی خدا هم از آن طریق به ما می رسید ! و ما نمی توانیم وعده بهشت و جهنم را از پیامبران بگیریم بعد بگوییم دیگر کار به سخنان و اوامرو نواهی آنان نداریم ، هر چه عقلمان گفت عمل می کنیم تا به بهشت برسیم ! نخیر نمی شود ، زیرا بهشت و جهنمی که خدا به آن وعده می دهد در گرو عمل به دستورات خودش است ! بله اگر بهشت و جهنم را خودمان می ساختیم ، خودمان هم به خودمان وعده می دادیم و خودمان هم طبق آن عمل می کردیم چنانچه در شرح خصوصیات پیامبر خود نصب شده و خود مختار و دین من دراوردنی اش و چسباندن آن به خدا که شرحش کامل بیان شد ، این امر ممکن است و شدنی خواهد بود ! اما وعده الهی صادقانه و بدون هرگونه ابهام را پیامبران واقعی داده اند ، راه و روش رسیدن به آن را هم گفته اند ، پس اگر ما غیر از خواسته الهی عمل کردیم و مثلا راهی را جز راه خداوند به اسم عقل خودمان برگزیدیم این معنایش این است که ما بندگی خداوند را نکرده ایم ، بلکه باز اطاعت از هوا و هوس و شهواتمان داشته ایم ! چرا ؟ چون عقل خود و به عبارت قشنگ تر، حرف دل و هوا را بر حرف خدا ترجیح داده ایم و تنها گمان کرده ایم که بندگی خدا را انجام داده ایم ! عقلی که خارج از دستورات الهی و جدا از فرمان های آسمانی سخن بگوید ، این عقل چون فرمان بردار نیست همان عقل زمینی و مادی و تابع بندگی امیال و در حیطه دنیا پرستی می چرخد نه بندگی خدا.
نماز و روزه هم آن گونه که به ما آمده است ،انجام آن مصداق بارز بندگی خداوند است و اگر ما طالب زندگی اخروی هستیم و جهان را بدون خدای حکیم نمی بینیم و خلقتمان را پوچ و عبث و بیهوده نمی خوانیم ! چاره ای نداریم برای اینکه نشان دهیم به خداوند هادی و حکیم ایمان داریم و زندگی انسان را فقط در حد همین دنیای فانی نمی بینیم ، باید به انبیای الهی ایمان بیاوریم و آنها آنچه از ما خواسته اند را انجام بدهیم ! غیر از این باشد بندگی خدا را نکرده ایم و راه دنیا پرستان را رفته ایم و فراموشی خدا و دین خدا ، به معنای انکار خدای واقعی و بندگی او و پیامبران الهی و آخرت بوده است ! که اگر ایمان می داشتیم به حده اقل فرمان آنها به مانند نماز تسلیم می شدیم و آن را انجام می دادیم!و واقعا فرق انسان بی دین و بی خدا با انسان با دین و با خدا در چیست؟آیا جز نماز و حجاب و روزه چیز دیگری هست؟اگر ما این ۳ چیز را کنار بگذاریم،دیگر چه شباهتی به مسلمانان می توانیم داشته باشیم؟
اگر ما نماز را برای خدا نخوانیم ، چگونه می توانیم بگوییم دیگر کارهایمان را برای خدا کرده ایم ؟ خدایی که از زبان پیامبران کارهای صالح و نیک را بیان کرده ،همان خدا هم نمازو روزه و حجاب را اعلام کرده است ! آیا غیر این است که با نخواندن نمازو روزه و داشتن حجاب و پوشش اسلامی ، به حرف دلمان گوش کرده ایم و دیگر کارهای صالح و نیک را هم ،آن اندازه که انجام داده ایم باز به خاطر قلب و دل خودمان بوده است ! و چگونه می توانیم روز قیامت از خدا انتظار داشته باشیم ، که چون به خاطر دل و هوس خودمان کار خوبی کرده ایم ،بهشت و جهنمی که تو ما را امر کرده ای و نوید داده ای ، ما را هم اهل همان بهشت کن ؟!آیا خدا نمی گوید بهشت و جهنم نوید انسانی بود که به خاطر من خدا کار صالح انجام داد و انسانی که می خواهد بگوید به خاطر خدا اعمال نیک انجام می دهد ،نماز و روزه و حجاب و پوشش اسلامی اش را هم بر می گزیند نه آنکه آن ها را رها کند ! آری بهشت و جهنم نوید بندگی خداست !و الا گوش دادن به عقل و قلب و دل خودمان و فراموشی اوامر و نواهی خداوند حتی به بهانه انجام کار نیک و صالح مصداق عمل و اطاعت به هوای نفس و امیال و شهوات انسانیست و نتیجه اش جهنم و عذاب الهی را دربر دارد و دقیقا به خاطر همین است که در روایات ما یکی از شروط ایمان اعتقاد به نماز و روزه و واجبات الهی می باشد ،که اگر کسی آن ها را انکار کند حتی اگر خدا و پیامبر و امام را هم قبول داشته باشد ، کافر خطاب می شود.کاملا عاقلانه است که انسانی که خدای بدون پیامبر را می پذیرد،یا پیامبر بدون دین را و یا امام بدون نماز و واجبات دیگر اسلام را ،گویا خدای واقعی که هم پیامبران را فرستاده هم قران هم امام و هم نماز و روزه را،او این خدا را پرستش نمی کند وتنها خدای ساخته ذهنش را آنگونه که دوست دارد و با آن عشق می کند باور دارد.پس لا اله الا الله او با لااله الا الله دیگری کاملا متفاوت است و نمی توان هر دو را از یک نوع دانست!
✍ علیرضا ساغندی
@tarighatezendegi
#شخصی
🌏 چرایی وجوب ارسال دین از ناحیه خداوند توسط پیامبران الهی ؟
(چرا با اکتفا به عقل خودم در دنیا زندگی نکنم)
قسمت اول
از خداوند کار بی حکمت سر نمی زند و چون خداوند بی نیاز است و نیازی به خلقت انسان و دیگر موجودات ندارد ، پس باید گفت خداوند به خاطر همان خلقت است که آنها را پدید اورده است ! پس نفع و منفعتش را همان موجودات خواهند برد و دیگر اینکه چون تنها صاحبان خرد چرایی خلقت از منظرشان گذر می کند ، پس جواب سوال هم مخصوص همان آنها خواهد بود و نفع و خیرش را همان آنها خواهند برد ! و دیگر حیوانات و گیاهان این دغدغه در وجود آنها نیست که مثلا گاو بگوید خلقت خدا به نفع گاو ها تمام می شود و یا به نفع مثلا الاغ ها ! اما انسان چون می پرسد و برای او هدف خلقتش مهم است و این دغدغه برای او نشان از ترس او در امر هدایتش است ، و به خاطر همین فرقش یعنی داشتن عقل نسبت به حیوان است که باید به او گفت که خداوند تنها برای فیض رسانی و نعمت دادن به انسان او را آفریده است ! و الا براای حیوانات حیوانات دیگر همچون گاو فرقی نمی کند که باشد یا نباشد ، او مدتی آنگونه که خداوند به او فرمان زندگی داده است را بنا به فطرتش زندگی می کند و چه دوباره بازگردانده شود چه نشود هیچ گاه برای او این پرسش و سوال و اینکه چرا کم است یا زیاد به وجود نمی آید . و چون روی سخن ما انسان است و او همچون گاو نیست که پرسش نداشته باشد و همچنین دانستیم که انسان نیامده که رنج ببیند و در آخر در دنیای فانی تباه شود و دیگر نیز موجود نشود .بلکه اگر خداوند انسان را برای رفع نیاز خودش نیافریند که نیافریده است و همچنین فکر نیاز و درد و آرامشس او هم نباشد که این هم ممکن نیست و ما می بینیم که مدام به انسان در دنیا رنج و زحمت می رسد پس اگر بی حاصل باشد و بعدش هم انسان با مرگ دنیایی به فنا و نیستی برود ، آیا اینکار برای خداوند جز کار عبث و بیهوده و ظلم به انسان چیز دیگری هم خواهد بود ؟ یا این خدا ، خدا نیست ! یا طریقه خدایی کردن را نمی داند و عجب خدای جاهلی است ! در حالیکه همه این سخن ها و حرف و حدیث ها به خدای سبحان واقعی نمی نشیند و خداوند بینیاز و حکیم است .
پس وقتی خلقت انسان در این دنیا بدون حکمت نباشد و حکمتش هم جز فیض رسانی برای انسان نباشد و وقتی این دنیا با شرایطی که دارد محل مناسبی برای فیض رسانی دائمی او نمی باشد ، و وقتی این دنیا به پایان رسید ، گویا هیچ وقت نبوده که اصلا فیضی به او برسد ، پس چاره ای نیست که انسان را جاودانه بخوانیم و او را برای دنیای دیگر تصور کنیم ! اما سوال اینجاست ، پس این دنیای پر از رنج و درد برای انسانی که خداوند او را برای فیض رساندن و رحمت دادن آفریده است ، به خاطر چیست ؟ اینجاست که هدایت خداوند برای انسان قطعی میشود ! البته هدایتی به غیر هدایت گاو و الاغ ، چون آنها عقلی ندارند و هدایتشان در سرشت و فطرتشان و در ذاتشان به آنها الهام شده است و ناچارند آنگونه بخواهند و انحام دهند که خدا می خواهد اما انسان چون عقل دارد و مختار به بندگی خدا و بندگی شهوت و هوای نفس است و می تواند راه سلامت را برگزیند و یا شقاوت را اینجاست که بر خداوند است که او را مطابق با انسانیتش متفاوت با حیوان هدایت کند و مثلا با سخن و معنا بگوید چرا تو را در دنیا جای داده ام هدفم از این کار چه بود ؟ و همچنین بگوید حال باید در این دنیا چه کار بکنی ! و دنیای دیگر به چه شکل است و چگونه به آن خواهی رسید ! خب همه این ها نیازمند هدایت انسان است برای رسیدن به آن فیض اکبر ... اگر خدا انسان را تنها بگذارد و هر کس طبق عقل خودش زندگی بکند ، عقل زمینی که عجین شده است به حب دنیای فانی و تنها راه سود و زیان دنیا را می داند و جز خیانت به یکدیگر و ظلم به دیگران برای رسیدن به مقدار دنیای ناچیز ، چیز دیگری نمی داند و انجام نمی دهد ، این خدا انسانیت را تباه کرده است ! و در زمین ظلم و فساد همه جا را خواهد گرفت و راهی برای هدایت هیچ انسانی باقی نخواهد ماند ! آیا حکمت خداوند برای بهشت دیگر این است که ملت ها به هم ظلم کنند و یکدیگر را بکشند تا به آن بهشت برسند ؟ این حرف خلاف واقع و عدالت خداوند است ...
✍ علیرضا ساغندی
@tarighatezendegi