eitaa logo
طریقت زندگی
839 دنبال‌کننده
358 عکس
1.5هزار ویدیو
7 فایل
مجموعه روش ها و برنامه های صحیح زندگی که انسان رابه کمال اخلاق فردی و اجتماعی خود نزدیکتر می کند . ارتباط با مدیر : https://eitaa.com/Eslamdinehagh
مشاهده در ایتا
دانلود
🌎 تنها عوامل موفقیت در زندگی زناشویی و خانوادگی ! قسمت اول حقیقتا انسان مومن و دین دار است که می تواند خانواده و حرمت های آن را حفظ کند . شخص مومن و با خدا ، به خاطر بندگی خدا دست از امیال و خواسته ها و خودخواهی های خود می کشد ، و سعی دارد تا به خاطر خدا و رضایت او زندگی کند . او شاید در زندگی خانوادگی اش ، دچار دلسردی ها ، و دلشکستن ها و مشکلات عاطفی قرار بگیرد ، اما به خاطر دل سپردن به خدا و بزرگی او در زندگیش در این امتحانات الهی مقاومت می کند . و این مقاومت که ثمره اش از خودگذشتگی و ایثار است سبب می شود تا مانند دژی محکم در مقابل طوفان های محکم زندگی قرار بگیرد اما به خاطر حرمت ها و ارزش های خانواده باعدالت و رئفت کارهای درست را انجام دهد . علت این که بعضی از خانواده ها به دنبال شخص مومن برای دختر یا فرزند خود می گیرند همین است ! تا در کوچکترین مشکلات و اتفاقات خانوادگی ، دختر یا پسرشان را در سردرگمی و تنهایب رها نکنند ، بلکه ایستادگی کنند و زندگی را به کمک هم ادامه بدهند . آدم های بی خدا ، خداناباور یا خدانشناس ، انسان هایی که اهل نماز و روزه نیستند و هیچ قید و بند الهی در زندگی ندارند ، اینها بسیار خودخواه و خودبین اند ! محبت و عشقشان هم خودخواهانه است ... چون اگر این ها حق خواه و خداخواه بودند ، الان مومن اهل عبادت بودند و از خدا به خاطر گناهان می ترسیدند . انسان های خداترس هیچ گاه حق و حقوق دیگران را نادیده نمی گیرند . اما انسان هایی که فقط خودشان و نیازاتشان را می بینند این ها چگونه می توانند خدا و حقوق دیگران هم ببینند ؟ لذا این خانواده ها که در جستجوی انسان مومن هستند و مادیات و رفاه برایشان اهمیت ندارد بلکه دنیای کوچک را برای فرزندشان به دنیایی بزرگ اما پر از اختلافات و تشنجات می پسندند خیلی زرنگ و از درک و عقل بالا برخوردارند . همینجا به صورت کوبنده بیان می کنم ، که علت اختلافات بزرگ و بسیاری از طلاق ها در خانواده ها از سر کم ایمانی ، جهالت و خدانشناسی زوجین است . زیرا اگر این ها به واقع مومن بودند و زندگی را به خاطر خدا ادامه می دادند ، انقدر با خودخواهی ها و خود بینی هایشان انتظارات گوناگون از یکدیگر نمی داشتند . انقدر با وابستگی و تکیه به محبت یکدیگر زندگی نمی کردند که الان ، کوهی از داشستگی و بی عاطفگی را همراه خود داشته باشند . بلکه با تکیه و وابستگی به خدا و عشق به او به هم کمک می کردند تا در مسیر دینداری و خداشناسی رشد کنند . پس خود خواهی یکی از عوامل مهم در تزلزل و ناپایداری خانواده هاست . که خداخواهی و حق خواهی که از قلب اسلام بیرون می آید عامل استحکام خانواده هاست . مشکل بعدی که این هم از خدانشناسی و جهالت انسان ها شکل می گیرد این است که زن و شوهر انتظار دارند که خانواده محل آرامش و سکون و رسیدن به لذت ها و خواسته های دنیویشان باشد. لذا انتظار زن و شوهر از هم بالا می رود ... در حالیکه اگر فلسفه درست عالم خلقت را می شناختند و درکی از آن داشتند ، در می یافتند که در دنیا کم و کاستی زیاد است و شرایط به گونه ای هست که انسان ها رفتارهای درست نخواهند داشت . و در چنین شرایطی نمی توان از آنها انتظار داشت که مطابق میل شما رفتار کنند . و دنیا به جد با سختی ها و کم و کاستی هایش وسیله رشد و امتحان انسان است . مسلما خانواده هم از این دایره مستثنی نیست ! در خانواده انسان می فهمد که نباید به محبت های یکدیگر تکیه کرد ، نباید به بودن ها و نبودن های هم امید بست . بلکه تکیه گاه فقط خداست و باید به خاطر خدا به یکدیگر محبت نمود . و انتظار از یکدیگر ، و وابستگی های محبتی و عاطفی ، خودش از شرک های مخفی و عوامل دوری از خداوند است . انسان اگر در خانواده نتواند درست شود نتواند خداباور شود و بخواهد مدام از مهلکه فرار کند ، او هیچ گاه درست نخواهد شد . پس نباید گول رسانه ها و فیلم ها و کتاب های داستان را خورد و اسیر تفکرات عشق های مجازی و انسانی شد . بلکه باید بدانید خانواده محل امتحان و رشد اصلی شماست ، نه محل بهشت و آسایش و راحتی ! و در اسلام خانواده از مهمترین جایگاه برخوردار است ‌و وقتی این جایگاه مهمترین مکان باشد ، یعنی بهترین مکان رشد و تربیت همین جاست ! و رشد و تربیت هم وقتی اتفاق می افتد ، که سختی ها و ناملایمت ها هم بیشتر باشد . و الا شما بگویید جایی که بهشت باشد و همه چیز وفق مرادتان گردد دیگر مکان حرکت ، رشد و هدایت روحی خواهد بود ؟ پس مشکل بعدی این است که زن و شوهر خانواده را محل آرامش خودشان می بینند و لذا انتظارات و سطح توقعاتشان هم بالا میرود . اما اگر خانواده را محل رشد و آزمایش الهی می دیدند ، خودشان را برای سخت ترین امتحانات الهی آماده می کردند و این آمادگی سبب می شد تا دیگر انتظار و توقعاتشان را در حد زیادی پایین می آوردند . ✍علیرضا ساغندی @tarighatezendegi
🌎 تنها عوامل موفقیت در زندگی زناشویی و خانوادگی ! قسمت دوم نکته دیگر که سبب ناپایداری خانواده ها می شود این است که به حق خودشان قانع نیستند ، مدام با چشم ها و گوش هایشان زندگی ها و آدم های دیگر را با زندگی خودشان و همسرشان قیاس می کنند . به دلیل کمالگرایی زیاد ، از زندگیشان دلسرد می شوند و مدام حسرت زندگی این و آن را می خورند . این ها که تماما از خودخواهی نشات می گیرد ، سبب می شود که با رویابافی و تخیل گرایی ، دیگر حقوق طرف مقابلشان را نبینند و رفته رفته با بدخلقی ها و بی محلی ها تا روابط پنهانی با کسانیکه فکر می کنند با آنها زندگیشان زیباتر می شود به یکدیگر خیانت می کنند . من برای زندگی خوب و ایده آل زن و شوهر ها به انها می گویم که ‌به همسرتان قناعت کنید و برای خودتان حد و مرزی داشته باشید ! چشم ها و گوش هایتان را کنترل کنید تا نبینند و نشنوند ... باور کنید که یک همسر دارید و آن هم طرف مقابلتان هست . هیچ راه در رویی وجود ندارد ... برای رسیدن به نیازات و خاستگاه های روحانی و جسمانیتان فقط باید طرف مقابلتان باشد و راه دیگری ندارید . اگر به این نتیجه رسیدید و حدود الهی پایبند شدید ، آن وقت به جای خیانت و دور شدن از یکدیگر ، وقتتان را سر اصلاح خود و همسرتان می گذارید . به دنبال آموزش برای چگونگی اصلاح زندگیتان می روید و رفته رفته هم به حقوق طرف مقابلتان می رسید و هم نیازات جسمی و روحیتان را حل و فصل می کنید . متاسفانه در این قرن رسانه ها ... شیطان های جنی و انسانی دست به دست هم می دهند تا با رویا بافی و تخیلگرایی شما را از زندگی زناشویی تان دور کنند تا در حق هم خیانت کنید . در مسائل جنسی هم همینگونه است ! آقا و خانم وقتی چشم ها و گوش هایشان را آلوده به نگاه های جنسی دیگران کرده اند ، دیگر چگونه می توانند با نگاه به همدیگر به هم قناعت کنند و لذت ببرند . و لذا سطح توقعات بالا و بالاتر می رود ... در مسائل جنسی همینگونه است ، عاطفی و محبتی همین است ، دنیایی و اقتصادی همین شکل است و دیگر مسائل هم این چنین است ... با سرک کشیدن و نگاه کردن به زندگی دیگران و یا رویابافی و تخیل گرایی توسط دیدن فیلم ها و شنیدن موسیقی ها یا خواندن کتاب های داستانی ، جز آنکه بر خودخواهی های خود بیافزایید و آن را بزرگ کنید و حقوق یکدیگر را پایمال کنید کار دیگری نمی کنید . به جای بزرگ کردن خواهش ها و تمایلات حیوانی و نفسانیتان ... به دنبال حقیقت بروید ، به دنبال روحانیت و عقلانیت بروید ... به دنبال نگریستن به حقوق همدیگر باشید خودتان را جای طرف مقابل بگذارید ... و در آخر باز می گویم علت تمام اختلافات خانوادگی ، خودخواهی و خدانشناسی است ... و علت تمام زندگی ها و خانواده های موفق ، خداباوری ، دینداری و خداترسی زوجین است . البته عوامل غیر مادی را هم نباید نادیده گرفت . در خانواده هایی که با رعایت حقوق همدیگر با تلاوت قران و رعایت امور عبادی ، فرشته ها را به خانه هایشان راه می دهند ، آن ها خیلی خوب به شما کمک می کنند تا در پایداری و استحکام بیشتر زندگیتان کوشاتر بشوید . و خانواده هایی هم که در آن مسیر خودخواهی و حق الناس و گناه زیاد است ، شیاطینی که در آنجا پرسه می زنند روز به روز زندگی هایشان را نحس تر و پست تر می کنند ... . نارضایتی ها ، بزرگ کردن مشکلات برای همدیگر ، افسردگی ها ، کینه ها و عداوت ها ، خیانت ها ، همه به خاطر وسوسه های شیاطین دور و بر آن ها هستند که روزو شب در گوششان یاس و ناامیدی و دشمنی را زمزمه می کنند ... . پس برای داشتن دنیایی پاک و پر از نور ،خودتان را اصلاح کنید ، خداترس شوید تا گناه نکنید ... برای خداترس شدن ، خداشناس بشوید ! و برای خدا شناس شدن مطالعه کنید ، فکر کنید ، بپرسید ، مشورت کنید... و برای مطالعه کردن و فکر کردن ، باید از دنیا طلبی و خودخواهی هایتان بکاهید ... جدن چگونه می شود همه فکر و ذهنتان دنیا و جسمتان باشد و از آن طرف به روح و عقلتان هم توجه کنید ؟ به دنبال شناخت و بزرگ کردن آنها حرکت کنید ؟ ✍ علیرضا ساغندی @tarighatezendegi
🌎🌎🌎 *آیا ما انسان خوب و به درد بخوری هستیم؟ امام باقر علیه السلام. پاسخ میدهد.* 💚💚💚 *خودمان را صادقانه محک بزنیم. آیا در ما خیری هست؟؟؟؟؟* 💜💜💜 *💠 امام باقر (علیه‌ السلام) فرمودند اگر خواستی بدانی که در تو خیری هست یا نه، به دلت بنگر.* *اگر در دلت انسانهای اهل طاعت خدا را دوست داری و از مردم اهل گناه بدت می‌ آید، در تو خیری هست و خداوند هم تو را دوست دارد؛ اما اگر دلت از اهل مردم متدین و اهل طاعت بدش می‌ آید و اهل معصیت را دوست می‌ داری، در تو هیچ خیری نیست و خداوند هم تو را دوست ندارد و هر انسانی در آخرت با کسی‌ است که او را دوست دارد.* 📕منبع: اصول کافی، جلد ۳، صفحه ۱۹۲ @tarighatezendegi
هدایت شده از طریقت زندگی
🌎 انسان ها را در سختی ها بشناسید گویند انسان ها را در سختی ها می توان شناخت . در سختی ها است که ذات اصلی انسان نمایان می شود . می توان فهمید تا چه اندازه افراد خودخواه و خودبین و کوتاه فکر هستند . وقتی گفته اند انسان ها را در معامله ، در مسافرت ، در هم خانه شدن یا مواقعی که نیاز به کمک داشتیدو یا در فقر و بینیازی ، بشناسید به خاطر همین شناسایی در سختی هاست . وقتی در معامله شخص پای منافع مادی اش وسط است، آن وقت اگر چنین انسانی از فریب و خدعه و نیرنگ و دروغ ، تعریف و تمجید خلاف واقع از جنسش ننمود ، بلکه با صداقت و روراستی کالا را به شما فروخت و یا کالایی را از شما خرید و یا حتی اگر به خاطر انسانیت ایثار کرد و اندکی از حق خودش گذشت ، آن وقت می توان فهمید چنین انسانی چه قدر با ارزش و پر عیار است. و یا وقتی مدتی با او مسافرت کردید و پس از آن ، چون دیگر دو رویی برای فرد سخت می شود دیگر نمی تواند چهره واقعیش را پنهان کند ، لذا آشکارا حقیقتش را عیان می کند و من واقعیش را بیرون می ریزد . و یا اگر موقعی که شما گرفتار شدید ، او به سمت شما آمد و در طلب براوردن حوائج و نیازات شما تلاش کرد ، بدانید چنین شخصی ارزشمند است . و یا کسی که فقیر شده است ، چگونه با ناشکری و انکار و کتمان و عدم صبر و صلاتش تن به خیانت و دزدی و باطل کردن حقوق انسان ها بر می آید و تنها تفکرش جمع کردن مال به هر قیمتی است و دیگر انسانیت را بالکل فراموش می کند . و یا کسی که دارا شده است چگونه غرور او را می گیرد و تکبر ، باعث خودخواهی ها و خودبینی های او می شود که دیگر دوستان و خانواده و آشنایان قبلیش را فراموش می کند و دیگر آنها در شان و منزلت خودش نمی بیند و یا دیگر چگونه سخاوت و گذشت و ایثار و کمک به هم نوعش را فراموش می کند ! بعضی وقت ها هم افراد خیلی زود خودشان را رسوا می کنند ، در اولین برخورد و اولین نگاه و یا پس از دقایقی همنشینی از ماهیت تو خالی آنها مطلع خواهید شد و این افراد دیگر نیازی به امتحانات بعدی ندارند . جالب است برایتان بگویم خداوند هم بندگان خودش را اینگونه در سختی ها می آزماید . اصلا این آزمایش در سختی ها، مخصوص امتحان انسان یا خداوند به طور خاص نیست ، بلکه حکم عقل است که در تمامی شرایط توسط هر کسی اگر می خواهید انسانی را بشناسید او را در سختی ها جستجو کنید . جالبتر اینکه خداوند انسان ها را در همین روابط انسانیشان بایکدیگر آزمایش می کند و قبل از اینکه شما بخواهید انسانی را بشناسید خداوند به آن انسان علم کافی و نهایت اشراف را دارد . مسلما انسان هایی که روابط انسانی خوب با یکدیگر ندارند با اندک سختی ، به ناشکری ، بدگویی و ناسپاسی و ترک بندگی خداوند بر می آیند ، آنها بندگان خوبی برای خداوند هم نیستند . علت آن هم معلوم است چون اول سخن گفتم که خودخواهی ها ، خودبینی ها و کم عقلی انسان ها باعث روابط تیره و تار آنها با یکدیگر می شود مسلما همین صفات زشت ، انسان را از خداوند هم دور می کند . چگونه انسانی می تواند تنها خودش را ببیند و پی به خدای خودش و اوامر و نواهی واقعی او هم ببرد ؟ آیا انسان خود بینی که کور همه جاست جز منفعت خودش می تواند بندگی بی قبد و شرط خداوند هم انجام دهد ...؟ اصلا محال است ، انسانی با خداوند رابطه خوبی داشته باشد اما با دیگر انسان ها در نوع تعامل درست ، روابطش خراب باشد و یا حتی برعکس ... البته شاید در چنین جایی شخصی برایش سوال شود و بگوید چگونه است که خلافکاران با یکدیگر تعامل خوبی دارند اما با خداوند نامهربان هستند . اولا آنها چون خلاف کارند ، پس تعامل درست با انسانیت ندارند ، آنها فقط با انسان های پلید مانند خودشان همراهی می کنند که این هم به معنای تعامل درست انسانی نیست . و الا انسانی که اهل تعامل و همکاری درست با انسان ها باشد با خلافکاران در جنگ و ارشاد و نهی از منکر به سر می برد نه اینکه همکاری و همیاری هم با آنها داشته باشد . از این مسائل که بگذریم اما بعضی از انسان ها هم هستند که در مراتب سختی ها بیشتر شناخته می شوند ، لذا خداوند مدام شرایط را برای این افراد سخت تر می کند تا به همگان نشان دهد که بندگان مخلص من در همه حال بندگی مرا می کنند . البته انسان ها نیز متفاوتند و در امتحانات و درجات گوناگون و در زندگی کارنامه های متفاوتی دارند . و عجب داستان و حکایتی دارند این آزمایش در سختی ها و براستی تامل و تفکر در این نقطه به معنای تفکر در لااقل جزئی از آیات و معجزات و نشانه های خداوند است . ✍علیرضا ساغندی @tarighatezendegi
هدایت شده از طریقت زندگی
🌎 چرا و به چه علت انسان ها را در سختی ها می توان شناخت ؟ انسان از دو بعد جسم و روح تشکیل شده است ، وقتی جسمانیت او قوی شود از روحانیت او کاسته می شود وقتی روحانیت او قوی تر شود از جسمانیت او کاسته می شود ! اگر روحانیت او قوی تر شود ، یعنی جسمانیت او بر عقلانیت او تاثیر کم تر و یا بالکل تاثیر نخواهد گذاشت . در چنین مواقعی به طور مثال وقتی انسان گرسنه شد ، دیگر شدت گرسنگی در عقل و هوش او اثر ندارد ، یعنی چه این انسان گرسنه شود یا گرسنه نشود در تمام مراحل مهمانش را ، خانواده اش را ، دوستانش را به صرف غذا دعوت می کند و چنان نشان می دهد که اصلا گرسنگی سبب خودخواهی او نمی شود به گونه ای که همه را فراموش کند و اول خودش سیر بخورد وقتی شکمش اشباع از غذا شد حالا یاد دوستان نیز بکند ... این یک مثال بارز در یک بعد از حیوانیت بود . ابعاددیگر حیوانیت وجود دارد مثل قوه خشم و غضب ، قوه جنسی ، قوه منیت طلبی ، قوه خودخواهی یا برای خود خواهی و یا قوه خود بینی و حس تکبر و غرور و ... این قوای نام برده همه خصلت های خوی حیوانی انسان هاست . شما در حیوانات تمام این خصلت ها را مشاهده می کنید . وقتی جسمانیت بر روحانیت اشرف و اولا باشد ، انسان ها صفات حیوانیشان پدیدار تر است . حالا من از شما یک سوالی می پرسم خوی یک حیوان را در چه وقت می شناسید ؟ وقتی که او تشنه است ، وقتی که او گرسنه است ، وقتی که او رغیبی برای خودش می بیند ! وقتی نیروی جنسی بر او فشار اورده است ... در چنین شرایطی شاهد هستید که یک حیوان چگونه به خاطر غرایزش هر کاری را می کند و الا حیوانی که سیراب از هر چیزی شده است و در آرامش زیر سایه یک درخت نشسته است آیا او را می توان شناخت ؟ دقیقا انسان را وقتی که می گویند در سختی ها می توان شناخت به همین دلیل است . اگر خوی حیوانی او قوی تر و اولاتر از عقلانیت و روحانیتش باشد ، شما خواهید دید چگونه انسانیت را فدای هوا و هوس و خواسته های حیوانیش می کند ... . اصلا شرایط سخت مخصوص خوی حیوانی است . و الا عقلانیت که شرایط بردار نیست ! در هر شرایطی عقل حکم خودش را دارد و احساس بردار نیست . اما چون انسان موجود عجیب و غریبیست و از دو بعد عقل و احساس یا از دو بعد روحانیت و حیوانیت ساخته شده است ، لذا اگر در شرایط متفاوت عقلانیت او تغییر می کند این را بدانید که حکم عقل تغییر بردار نیست بلکه این حکم شهوت و حیوانیت انسان هاست که بر عقلانیت و روحانیتشان پرده و حجاب می افکند و آنها را در تصمیم و گزینش به اشتباه و خطا می اندازد ... . گویند عقلانیت و روحانیت را با دو چیز بالا می برند ! هم با مطالعه ، و تفکر در آیات و نشانه های خداوند و زندگی و تاریخ انسان ها ... و هم با عبادت و بندگی خداوند ... عبادت و بندگی خداوند خودش ریاضتی دارد ، و انسان ها داوطلبانه سختی ها را متحمل می شوند ! اصلا مگر می شود انسانی در سختی ها خودش را رشد ندهد خودش را بزرگ نکند ، روحانیتش را بر حیوانیتش اشراف ندهد ، آن وقت بتواند در شرایط سخت ذات خودش را گونه ای نشان دهد که گویا روحانیت بر جسمانیت حاکم بوده است ؟ نخیر با تنبلی و تن پروری و گوش کردن و اطاعت بردن از هوا های نفسانی و ارضای شهوات ، تنها خوی حیوانی بزرگ تر می شود . با بزرگ شدن این بعد انسانی ، شک نکنید که دیگر جایی برای عقلانیت و روحانیت نمی ماند . با بزرگ شدن حیوانیت ، حتی اگر انسان ها بخواهند ادعای روشن فکری بکنند ! حتی اگر کل تاریخ و علوم را مطالعه کرده باشند . حتی اگر با همه ایسم های فلسفی و همه زبان های دنیا آشناییت داشته باشند در آخر تز و حرفشان و نهایت سخنانشان نتیجه اش ، دنیاگرایی ، دنیا طلبی و آزادی در ارضای خوی حیوانی انسان هاست . نهایت حرفشان مادیگرایی ، تک بعدی نگری حیوانی انسان است . نهایت سخنشان همان تکامل داروینیسم و میمون بودن ذات انسانی است که تنها الان یاد گرفته است چگونه متمدنانه و با فریب و نیرنگ و خدعه و با ظاهر زیباتر ، همان شکم پرستی و قدرت طلبی و شهوت رانیش را به نمایش بگذارد . آری آخر سخن ، انسان های زمینی و دنیایی ، و حیوانی ، همین است ... . لذا به جد می گویم ، اگر انسانی می خواهد حقیقت عالم برایش مکشوف شود ، عقلانیت بر او ظاهر شود ، بتواند حق و باطل را درست تشخیص دهد ، به تواند در همه مراحل و موارد زندگی یک جور زندگی کند ، باید با بندگی و اطاعت خداوند ، روحانیتش را بزرگ تر کند . باید دست از صفات حیوانی اش بر دارد ، دست از غرورو تعصب و کبر و حسد و ... بردارد . باید مثل آینه صاف و زلال شود . اگر چنین انسانی روحانیت را بر جسمانیت حاکم کرد ، آن وقت این انسان ارزشمند و کمیاب می شود . و خداوند نیز با ابتلا به بلا ها و مصیبت ها در دنیا انسان های خواب را چنان بیدار می کند که از توهم دینداری ، و خودکاملی بیرون آیند . ✍علیرضا ساغندی @tarighatezendegi
🌎چه بکنیم تا خوش اخلاق باشیم ؟ در یک کلام هر چه خداشناس تر بشوید و این خداشناسی آنگونه باشد که رسول خدا آن را شناخت ، مسلما به اخلاق حسنه پیامبر نزدیکتر می شوید . اما چه در خداشناسی وجود دارد که سبب می شود ، انسان خوش اخلاق گردد ، باید عرض کنم که انقدر خدا برایتان بزرگ می شود که دیگر جز خدا نمی بینید ! همه کاره عالم را ، رب الارباب واقعی اگر خدا باشد ، نظام خلقت هم اگر از او باشد ، خدا هم اگر بهتر و کامل تر از او نباشد ، دیگر چه انتظاری جز خدا در زندگیتان می توانید از کسی داشته باشید ؟ وقتی همه دست ها را دست او می بینید ، وقتی دنیا را محل امتحان انسان مشاهده می کنید ، وقتی همه چیز را به صلاح و خواسته خدا می بینید ، وقتی خودتان را ابدی تصور می کنید ، و این مشکلات و سختی ها را کوتاه و تمام شدنی می پندارید ، وقتی رحمت و برکت و انوار الهی در جلوی چشمانتان بزرگ می شود و خیلی از اتفاقات دیگر که باید در حد کتاب بنویسم ، آن وقت است که حس رضایت ، توکل ، تسلیم ، تواضع ، سرزندگی ، نشاط ، در شما پدید می آید . آن وقت است که اهل گذشت و فراموشی می شوید ، آن وقت است که به جای دیدن خطاهای دیگران ، تنها اشتباهات خودتان را می بینید و مدام خودتان را کاملتر می کنید . مسلما اگر انسان های خوش اخلاق ، دنیا و درد ها و مصیبت ها و یا حتی لذت های آن را برای خودشان بزرگ می کردند و از زمین و زمان شکایت داشتند ، و اهل کینه توزی و حسادت بودند ، و به هر کس و هر چیزی وابسته بودند جز خدا ، آنها هم از بداخلاق های عالم می شدند . یادتان باشد فرق است انسانی که به خاطر خدا خوش اخلاق شود تا کسی که به خاطر ترس ، یا طمع دنیا ، یا لذت یا دارندگی و سرخوشی یا فریب ، تظاهر به خوش اخلاقی بکند ! انسان هایی که به خاطر خدا ، خوش اخلاق اند همیشه و همه جا این اخلاقشان پایدار خواهد بود . چه دنیا را داشته باشند چه دنیا را از آنها بگیرند حالشان تغییر نخواهد کرد ... . خانه و بیرون از منزل برایشان یکسان است . در سختی ها و آرامش ها یک جور و یک حالتند ... . خلاصه کنم خدمتتون که نهایت ایمان یک مومن در اخلاق او نمایان می شود ! چنان که در روایت است که خوش اخلاق ترین شما به من پیامبر ، به بهشت خدا هم نزدیک تر است . تمام تلاشتان روی اخلاقتان باشد . از خدا بخواهید به شما نعمت اخلاق بدهد ... . انسان خوش اخلاق دین و ایمانش تمام است . خوشا به حال کسی که تمام آرزو و دغدغه اش اخلاق درست و عملکرد مطابق با رضای خدا در زندگی باشد . ✍علیرضا ساغندی @tarighatezendegi
4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴سخنان صریح شهید بهشتی در مورد مسیر انقلاب @tarighatezendegi
14.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
درخت تراریخته شده از آمریکا که سبب خانمانسوزی مردم ماست . @tarighatezendegi
7.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آدم به کجا میرسه ، پول میده که فحش بشنوه ، افتخارم می کنن ... @tarighatezendegi
هدایت شده از طریقت زندگی
🌎همیشه آرامش در صداقت خفته است آرامش در کار درست است ، در کار حق است . علت آن هم معلوم است زیرا همیشه پاکی و درستی است که ثابت و حقیقت است . علت دیگر آن هم این است که رضایت خداوند را در بر دارد . زیرا خداوند حق است و هر کجا کار درست باشد همانجا هم قرب خداوند است . خداوند مایه آرامش است ، پس کار درست و حق هم مایه ثبات و آرامش انسان است . اما چه عاملی باعث تزلزل و ناارامی در انسان می شود ؟ مسلما ناحق و نادرست ، فریب و نیرنگ ، دروغ و خیانت این ها همه با حق و درستی ضدیت تام دارند . اگر آنجا یعنی در درست کاری آرامش باشد مسلما در اینجا که دروغ است ناآرامی موج می زند ... . گاهی اوقات هم هست شخص کار درست انجام می دهد اما چون خبری از صداقت موضوع ندارد ، شناختی از خداوند و عالم وجود ندارد باز هم این تزلزل و ناارامی در آن شخص به وجود می آید ... . گاهی اوقات هم بنا به فلسفه و نظام فکری ناصحیح شخص فکر می کند کار نادرستش ، درست است و فکر می کند با عمل به آن به آرامش رسیده است ، اما عالم وجود دیر یا زود آن ناآرامی و تلاطم ، آن لرزه اعمالش را به او نشان خواهد داد . پس یادتان باشد همیشه در صداقت و درستکاری است که آرامش و ثبات خوابیده است ، اما اینکه کار ما یا عقاید ما واقعا درست و صادق باشد معلوم نیست و شخص باید خودش حقیقت را با تلاش و تکاپو کنکاش کند . جالب اینجاست گاهی هم عقیده صادق است ، هم عمل ، اما چون شخص به یقین نرسیده است در او ناارامی موج میزند ، مثل سربازی که برای خدا به میدان جنگ می رود اما وقت شهادت دست و پایش می لرزد . خب مسلم است این سرباز هنوز به یقین و درستی کارش نرسیده است . برای به دست آوردن یقین باید آیات و نشانه های خداوند را مطالعه کرد ، باید تفکر و تدبر نمود ، باید تحقیق و بررسی و پژوهش کرد ... زندگی پر از آرامش و قلبی با ضربان آرام و ملایم را از خداوند برای همه شما مومنین آرزومندم ...❤️ ✍علیرضا ساغندی @tarighatezendegi
هدایت شده از طریقت زندگی
🌎 سه چیز ناآرامی و تزلزل را در وجود انسان پدید می آورد و سه چیز هم باعث آرامش و ثبات روح و جان انسان است . ۱ عمل نادرست ۲ فکر ناسالم ۳ شک و تردید از عمل و فکر سالم شخص اینها همگی با هم باعث ناآرامی و تزلزل در وجود انسان میشود 👆 اما ...‌ ۱ درستکاری ۲ فلسفه و نظام فکری حق ۳ یقین در اعمال و و فکر مطابق با واقع این ۳ چیز اگر با هم باشند شخص به اعلا درجه آرامش و ثبات خواهد رسید👆 راه بدست آوردن آرامش ، طالب بودن ، تفکر ، تدبر ، تفقه ، اجتهاد ، کنکاش و تحقیق در اصول اعتقادیه و احکام اجرایی و به دست آوردن نوع روش اخلاقی فرد در زندگی که مطابق واقع است باشد ... اما راه سیاهی و تزلزل و ناآرامی ، که همان تاریکی و عدم نور و علم است ، این است که فرد کلا عقل را تعطیل کند و به هوا و هوس و خودخواهی هایش و سراب سازی و آنچه که دوست دارد از زندگی همان گونه عمل کند ... ✍ علیرضا ساغندی @tarighatezendegi
هدایت شده از طریقت زندگی
🌎نماز بزرگترین معجزه اسلام و خداوند است ! قسمت اول اگر توجه داشته باشید می فهمید کسانی که اهل دنیا هستند ، پیرو هوا و هوسند به عبارتی اهل حال و هولند ، این افراد اگر به آنها بگویید بروید کلیسا فلان خواننده خانم با دم و دستگاه جاز و راک برایتان هله لویا می خواند و شما دست میزنید و می رقصید و مثلا عبادت خداوند می کنید ، مخصوصا اگر مشروب هم سرو شود ، همه با سر می روند . یا اگر بگویید بروید زرتشتکده کنار آتش یکم مدیتیشن کنید می روند ... بگویند بروید به معبد هندو ها ، یا معبد چینی ها اونجا یکم تمرکز بگیرید می روند ... بگویند بروید سیگاری بزنید و یکم عرفان اوشو کار کنید می کنند ... بروید به اهرام ثلاثه سر بزنید و از بت کده ها دیدن کنید می روند . اما عجیب است اگر به آنها بگویید نماز بخوانید ، انگار از آنها خواسته اید کوهی را بلند کنند ! هزار اما و اگر می آورند آخر هم نمازشان قضا می شود ... واقعا جای تعجب و سوال است چرا ؟ این دورکعت نماز چه دارد که شخص گناهکار نمی خواهد بخواند ؟ من در اینجا پاسخ محکم دارم . اول اینکه شخص با گناه از خدا دور می شود ! اما این دور شدن چگونه و به چه خاطر است ؟ همان طور که می دانید خداوند عین عقل است ، عین تجرد است . در خداوند وجود هر گونه هوا و هوس و تخیل و خطا و اشتباه وجود ندارد ... خداوند خود عقلانیت است . مجرد از هر ماده و متعلقاتش ... انسان گناه کار ، راه هوا و هوس و حیوانیت و خودخواهی را پیش می گیرد ... راه جهالت و حماقت را ... بدون تعقل و اندیشه از عاقبت اعمالش آنگونه که میلش می کشد رفتار می کند . او با تعقل بیگانه است . فلسفه فکری او کاملا مادی و متلاشی و درهم شده است . از آن طرف در نماز هوا و هوس وجود ندارد ، میل و امیال وجود ندارد ، جسم حس رضایت در نماز ندارد ... جسم آسودگی و راحتی را می خواهد ... نماز کاملا عقلانی و به دستور عقل صورت می گیرد ... حالا شما به من بگویید ، انسان اهل هوا و هوس که اصلا اندیشه نمی کند ، تعقل نمی کند و مدام به دنبال ارضای شهوات خودش است ، چگونه نمازی را که کاملا خشک بدون هرگونه غنا و موسیقی و لهو لعب و خانم و آقای جنتلمن و کراواتی و بزن و برقص است ، این انسان می خواهد آن را بخواند ؟ مسلما نمی خواند ... او از مسیر خداوند و عقل محض دور شده است ... تمایلات او جسمانی و حیوانی است ، در نماز هیچ یک از شهوات جسمانیش سیراب نمی شود ... درک نماز ، درک عالم معناست ، درک عقلانیت است ، انسان اهل هوا و هوس چگونه می خواهد تن به نمازی دهد که عقلانیت محض است ؟ لذا میبینید که خسته و کوفته و نالان است و برای نماز ارزشی قائل نیست ! بله اگر می بینید انسان گناهکار وارد هر معبدو هر دین و آیینی جز اسلام میشود به خاطر این است که آن ادیان با اجرای موسیقی ها و خانم و شراب و قمار و مواد مخدر و سیگار و زرق و برق های مادی امیال و شهوات شخص گناه کار را تحریک می کنند و به راستی او برای عقل به این عبادت گاه ها و این ادیان ها رجوع نمی کند ! قصد او خدای عقل محض نیست ! براستی قصد او چیست جز ارضای شهوات خودش ؟ آیا براستی نماز عبادت واقعی خداوند است یا حضور در کلیسا و هل لویا با کف و دست و سوت و جمع مختلط ؟ آیا ما در نماز تسلیم محض عقلانیت صرف می شویم یا در کلیسا که همه اش ارضای شهوات خودمان است ؟ آیا عبادت واقعی باید برای خدا باشد یا برای ارضای شهوات خود انسان یا به عبارتی خودخواهی؟؟؟؟ از آن طرف عاشقان نماز را می بینید که چگونه علاقه شدید به اوقات نماز و قرائت و فهم قرآن دارند ! اینها اصلا اهل هوا و هوس نیستند لااقل در آن لحظه از هوا و هوس و تمایلات حیوانی کمی دور شده اند ... جدا گناه و معصیت با عبادت خشک و بدون لهو و لعب همچون نماز سازگاری ندارد ! لذا می بینید عاشقان نماز اهل معصیت و گناه نیستند ... از آن طرف کسانی که نماز را سبک می شمارند و به اوقات نماز پایبند نیستند و یا اهل تمسخر اسلام هستند همگی اهل دنیا و حیوانی گری هستند ... و این معجزه نماز است . من به شما قول می دهم گناهکار اگر خودش را ملزم به قرائت نماز کند حتی نماز زورکی ، کم کم به نماز علاقمند می شود و این علاقمندی او را از مسیر گناه و هواپرستی دور و دور تر می کند و این عین واقعیت است ... ✍علیرضا ساغندی @tarighatezendegi