1.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یا امام رضا سلام❤️
شهادت امام مهربانی ها، امام رضا علیه السلام تسلیت باد 🖤
🌐 روابط عمومی دانشگاه فرهنگیان استان تهران
https://tehran.cfu.ac.ir/
https://eitaa.com/tehran_cfu_ac_ir
https://ble.ir/tehran_cfu_ac_ir
https://rubika.ir/tehran_cfu_ac_ir
"دعوت نامه"
قسمت نهم
به خانه که رسید، علیرضا را خندان وسط حال دید. متعجب شد و سوالی به او نگریست. او هیچ گاه این وقت روز خانه نبود.
"_داداش مشتلق بده!"
جمله ی او لبخندی عمیق روی لبش نشاند. تا ته قضیه را گرفته بود.
"_پیدا شد؟"
علیرضا مشت نسبتا محکمی به شانه اش زد و گفت:
"_به من سپردی مگه میشه پیدا نکنم برات؟ طرف پول رو ریخت. چند وقت دیگه هم میاد موتور رو میبره."
نگاهش کرد و با تردید پرسید:
"_نمیاد اول موتور رو ببینه؟ چطور اعتماد کرده؟"
علیرضا چشم از او گرفت و داخل اتاق رفت. صدایش را بلند کرد تا به او برسد:
"_از آشناهامه. تو کارت نباشه برو توشه ی سفر ببند."
ذهنش درگیر شده بود اما جمله ی آخر علیرضا باز سر وجدش آورد و لبخندش را عمق بخشید. آخرین باری که از ته دل خندیده بود را سخت به یاد می آورد. داخل اتاق شد و چند لحظه ای سر پا ایستاد. نمی دانست خوشحالی اش را چگونه بروز دهد که از سر هیجان فوران نکند.
چند نفس عمیق کشید و از میان وسیله هایش که به زور زیر تخت چپانده بود کوله مشکی اش را پیدا کرد. هر چه دم دستش آمد تویش ریخت و حوله را برداشت و به حمام رفت. شب راه می افتاد و فقط چند روز تا بابا فاصله داشت...
*
دستی بین موهای نمدارش کشید و کوله اش را از اتاق بیرون برد و توی راهرو گذاشت. صدای پچ پچ آرامی توجهش را جلب کرد. خوب که دقت کرد صدای علیرضا و محمد بود که خیلی آرام درحال صحبت بودند.
"_شک نکرد؟"
ابروهایش به سرعت گره کوری خوردند. از چه چیز صحبت می کردند؟
"_نمی دونم، فکر کنم از خوشحالی پی اش رو نگرفت."
"_پولا رو چجوری جور کردی حالا؟"
آرام آرام همهچیز برایش روشن می شد. به دیوار تکیه زد و روی زمین نشست. ادامه مکالماتشان را گوش سپرد:
"_اونش مهم نیست. بعد از برگشت بیاد موتور رو ببینه، بفهمه دروغ گفتیم بهش چجوری جمعش کنیم؟"
چشمانش را بست و با انگشت فشارشان داد. غروری هم برایش مانده بود؟ خوب از وضع علیرضا خبر داشت. حتما خودش را تا خرخره زیر قرض برده بود تا موتور رفیقش را حفظ کند.
دیگر نمی خواست ادامه مکالماتشان را بشنود. بلند شد و بی سر و صدا به اتاق برگشت. روی تخت دراز کشید و به سقف نگریست. از خودش شرمش می آمد اما تصمیم گرفت، چیزی به روی خودش نیاورد.
فشار سهمگینی رویش بود و احساس سنگینی روی گلویش داشت. آن بغض را قورت داد و خوابید. مثل همیشه از غم ها و دردها و مشکلات به خواب پناه برد...
تا ابد مدیون رفیقش بود...
ادامه دارد...
نقد و نظرات
https://eitaa.com/HASTI_kaf
به قلم هستی کلوندی دانشجو معلم پردیس زینبیه دانشگاه فرهنگیان تهران
#روایت_یک_دعوت
#دانشجومعلم_نویسنده
#پردیس_زینبیه
🌐 روابط عمومی دانشگاه فرهنگیان استان تهران
https://tehran.cfu.ac.ir/
https://eitaa.com/tehran_cfu_ac_ir
https://ble.ir/tehran_cfu_ac_ir
https://rubika.ir/tehran_cfu_ac_ir
در مسیر وحدت همراه با ولایت
مقام معظم رهبری:
سپر پولادین اتحاد «مردم، مسئولان و نیروهای مسلح» نباید خدشه دار شود.
همه باید از خدمتگزاران کشور، بویژه رئیس جمهور پر تلاش حمایت کنند.
حضرت آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی، صبح امروز (دوم شهریور)در سالروز شهادت امام رئوف حضرت علیبن موسیالرضا(ع) در دیدار هزاران نفر از قشرهای مختلف مردم، مطالب مهمی ایراد فرمودند که بخش هایی از فرمایشات معظمله تقدیم می گردد.👇
🔸دشمنان ایران از «ایستادگی و اتحاد مقتدرانه ملت، مسئولان و نیروهای مسلح» و «تحمل شکست سخت در حملات نظامی» فهمیدهاند که ملت ایران و نظام اسلامی را نمیتوان با جنگ به زانو درآورد و گوش بهفرمان کرد، بنابراین، اکنون این هدف را با «ایجاد اختلاف در کشور» دنبال میکنند که در مقابل، همه مردم و مسئولان و صاحبان حرف و قلم باید با همه وجود سپر پولادین اتحاد مقدس و عظیم ملی را حفظ و تقویت کنند
🔹آمریکا می خواهد ایران گوش به فرمان او باشد. ملت ایران از چنین اهانت بزرگی بهشدت رنجیده میشود و در مقابل آن کسانی که چنین توقع غلطی از ملت ایران دارند، با همهی قدرت میایستد.
♦️کسانی که میگویند چرا با آمریکا مذاکره مستقیم انجام نمیدهید و مسائل را حل نمیکنید، ظاهربین هستند.
✅ سپر پولادین اتحاد «مردم، مسئولان و نیروهای مسلح» نباید خدشه دار شود.
همه باید از خدمتگزاران کشور، بویژه رئیس جمهور پر تلاش حمایت کنند.
🌐 روابط عمومی دانشگاه فرهنگیان استان تهران
https://eitaa.com/tehran_cfu_ac_ir
https://ble.ir/tehran_cfu_ac_ir
https://rubika.ir/tehran_cfu_ac_ir
✨🌙 تبریک فرارسیدن ماه ربیعالاول 🌙✨
فرارسیدن ماه پر خیر و برکت ربیعالاول، ماه شادمانی اهلبیت علیهمالسلام و ماهی که عطر میلاد پیامبر اکرم حضرت محمد مصطفی (ص) و حضرت امام جعفر صادق (ع) را با خود به همراه دارد، بر همه مسلمانان به ویژه خانواده بزرگ دانشگاه فرهنگیان استان تهران مبارک باد.
امید است به برکت این ماه فرخنده، دلهای ما سرشار از نور ایمان، محبت و شادمانی گردد.
🌐 روابط عمومی دانشگاه فرهنگیان استان تهران
https://tehran.cfu.ac.ir/
https://eitaa.com/tehran_cfu_ac_ir
https://ble.ir/tehran_cfu_ac_ir
https://rubika.ir/tehran_cfu_ac_ir
🔰جلسه شورای اداری مرکز شهید شرافت همزمان با اولین روز آزمون دانشجویان
با حضور دکتر محمدی برگزارشد.
در این جلسه دکترمحمدی ضمن تقدیر و تشکر از زحمات خانم دکتربوربور و دکتر کاظم زاده رئیس و معاون پیشین، به معرفی خانم دکتر صفری پرداختند ایشان خانم دکتر صفری را از اعضای هیات علمی فعال،با تجربه و دغدغه مند حوزه تربیت معلم معرفی کردند
🔰 محمدی از تمامی همکاران درخواست نمودند در مسیر تحول مرکز همانند گذشته با خانم دکتر صفری همراه باشند و تمام سعی خود را در بهبود و افزایش بهره وری مرکز به کار گیرند.
🔰 محمدی گفت : مرکز شرافت مرکز بزرگی است و دارای دانشجویان و استادان نخبه می باشد که نیاز به رسیدگی کامل دارد.ایشان تاکید کرد فرصت خدمت را باید غنیمت شمرد وطبق سخن رهبر فرزانه انقلاب نباید به این فکرکنیم که درجای بالاتر باشیم بلکه باید درهمان مکانی که هستیم بهترین عملکرد را از خودمان نشان دهیم.
🔰 در ادامه جلسه خانم دکتر صفری ضمن تشکر از خانم دکتر بور بور و آقای دکتر کاظم زاده گفت برای کار باید با انگیزه باشیم و مطمئن هستم مرکز روز های بهتری را تجربه خواهد کرد و لازم است همه ما
باید تابع سیاست هاي ابلاغی باشیم.
خانم دکتر صفری در پایان گفت
بدون شما همکاران و کار تیمی
موفقیت امکان پذیر نیست .
┄┄┄┄ ┉┉┉•••◂▸•••┉┉┉ ┄┄┄
⊱⋅#روابط_عمومی_مرکز_شهید_شرافت⋅⊰
┄┄┄┄ ┉┉┉•••◂▸•••┉┉┉ ┄┄┄┄
🌐 روابط عمومی دانشگاه فرهنگیان استان تهران
https://tehran.cfu.ac.ir/
https://eitaa.com/tehran_cfu_ac_ir
https://ble.ir/tehran_cfu_ac_ir
https://rubika.ir/tehran_cfu_ac_ir
"دعوت نامه"
قسمت دهم
با ماشین علیرضا خود را به مرز رسانید. نزدیک سحر بود و آخرین لحظات تاریک شب... به فال نیک گرفت که پایان تاریکی های زندگی خودش هم باشد.
در آغوش علیرضا چند ثانیه مکث کرد. رفاقت را در حقش تمام کرده بود. اینکه چیزی به روی خودش نیاورد، برایش خیلی سخت بود اما تلاشش را کرد از پسش برآید.
از آغوش هم بیرون آمدند و خداحافظی کردند. توی حال غریبی بود. قدم هایش را نه روی زمین و خاک، انگار روی آسمان می گذاشت. حال عجیب و ناپایداری داشت. به مردم و لبخندهایشان و حالشان می نگریست و به این اندیشید در این ساعت و هنگامه تنها یک چیز می تواند انسان ها را این چنین دور هم جمع کند... و آن هم چیزی جز عشق نیست.
پاسپورت مهر خورده اش را از دست مامور گرفت و به درخواست او تنها یک لبخند کوتاه زد.
"التماس دعا"
او خودش نیازمند دعا بود... اصلا نمی دانست لیاقت دعا کردن را هم دارد یا نه. او برای این چیزها نیامده بود. برای بابا اینجا بود!
افکارش کمی حالش را بد می کردند ولی می خواست صداقتش را حفظ کند. حداقل با خودش...
به گیت عراق رسید. مامور بدون گفتن جمله ای پاسپورتش را به او داد و او دلش تنگ شد برای شنیدن آن جمله ی غریب مامور ایرانی... ولی به روی خودش نیاورد.
وارد خاک عراق شده بود. خسته بود. چند ساعت در راه و ماشین و معطلی سر مرز، حسابی خسته اش کرده بودند. نور آفتاب تیز شده بود و وقت خوبی برای استراحت بود، اما او خیال آن را نداشت.
ماشینی گرفت و خود را به اولین عمود رساند. آفتاب، مستقیم می تابید. ظهر شده بود. بیشتر مردم توی موکب ها درحال استراحت بودند. اما امیرمهدی بود و تصمیمات مختص به خودش. برای رهایی از حال بدش اولین قدم را برداشت. هرم هوای گرم به صورتش خورد. یاد بابا توی سرش بلوا به پا کرده بود. هر قدم که بلند می کرد، خاطرات گذشته سر باز می کردند. بغض نحیفی به گلویش چنگ زد. تقریبا دو ساعتی بی وقفه و توی سکوت، بدون توجه به پیرامونش قدم برداشته بود.
تشنگی به سراغش آمد. سر را برای یافتن آب چرخاند. مردی جوان هم سن و سال خودش آنجا سبز شد و آب مقابلش گرفت. با سر تشکر کرد و لیوان کوچک آب را به صورتش چسباند تا خنکای آن گرما را از پوستش کم کند.
خوب به اطرافش نگریست. هر قدم سقاخانه و هر فرد سقا بود. کافی بود نیت آب کنی، سیرابت می کردند محبان حسین (ع).
دایی کجا بود این هنگامه را ببیند؟ هنوز هم آن سخنان سخیف را ادامه می داد؟
ادامه دارد...
نقد و نظرات
https://eitaa.com/HASTI_kaf
به قلم هستی کلوندی دانشجو معلم پردیس زینبیه دانشگاه فرهنگیان تهران
#روایت_یک_دعوت
#دانشجومعلم_نویسنده
#پردیس_زینبیه
🌐 روابط عمومی دانشگاه فرهنگیان استان تهران
https://tehran.cfu.ac.ir/
https://eitaa.com/tehran_cfu_ac_ir
https://ble.ir/tehran_cfu_ac_ir
https://rubika.ir/tehran_cfu_ac_ir
📝📝📝
گزارش روز اول امتحانات پردیس نسیبه تهران
در تاریخ سوم شهریورماه ۱۴۰۴، اولین روز از فرایند برگزاری امتحانات در پردیس نسیبه تهران با حضور دکتر غلامی ریاست پردیس و دکتر باقری معاونت آموزشی پردیس آغاز شد.
امتحانات تا پانزدهم شهریورماه در پردیس نسیبه ادامه خواهد داشت.
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
🌐 روابط عمومی دانشگاه فرهنگیان استان تهران
https://tehran.cfu.ac.ir/
https://eitaa.com/tehran_cfu_ac_ir
https://ble.ir/tehran_cfu_ac_ir
https://rubika.ir/tehran_cfu_ac_ir
بازدید رئیس دانشگاه فرهنگیان استان تهران از روند برگزاری آزمونهای پایانترم در مرکز شهید باهنر، شرافت و شهدای مکه
دکتر علی محمدی، رئیس دانشگاه فرهنگیان استان تهران، صبح امروز با حضور در این مراکز از نحوه برگزاری آزمونهای پایانترم دانشجومعلمان بازدید به عمل آورد.
در این بازدید، دکتر محمدی ضمن گفتوگو با عوامل اجرایی و دانشجومعلمان، از نزدیک در جریان روند برگزاری امتحانات، نحوه رعایت نظم و مقررات امتحانی و همچنین اقدامات صورتگرفته برای ایجاد فضای آرام و مطلوب جهت برگزاری آزمونها قرار گرفت.
وی با قدردانی از زحمات کادر اجرایی و آموزشی، بر اهمیت حفظ سلامت روانی و آرامش دانشجومعلمان در ایام امتحانات تأکید کرد و از مسئولان خواست تا با دقت و حساسیت، شرایط مناسب برای برگزاری مطلوب امتحانات فراهم شود.
🌐 روابط عمومی دانشگاه فرهنگیان استان تهران
https://tehran.cfu.ac.ir
https://eitaa.com/tehran_cfu_ac_ir
https://ble.ir/tehran_cfu_ac_ir
https://rubika.ir/tehran_cfu_ac_ir