⭕️ وصیت شهید مقاومت (شیخ اباذر): اگر بدنم را قطعه قطعه کنید، در هر قطره ی خونم نام امام خمینی را پیدا میکنید، از علما میخواهیم در این راه قدم بردارند، نه این که فقط در کلام بگوییم ما در خط امام هستیم ✅ @teribon

‍ ‍ ⭕️برای شهدای خمینیست افغانستان (پیرامون کتاب در آغوش قلب ها، به بهانه سالگرد ارتحال حضرت روح الله) 🔺درست مثل پدران ما بودند، با عشق امام زنده بودند و با رفتن امام دنیا برایشان تمام شد. خمینیست؛ این لقبی بود که نیروهای امنیتی دولت کمونیستی افغانستان به مریدان امام داده بودند. در روزگاری که ساواک ایران انقلابیون را به جرم داشتن رساله امام دستگیر می کرد سازمان های امنیتی افغانستان بسیاری از مردم این کشور را به جرم داشتن رساله امام محکوم به اعدام می کرد. این را اسناد استخراج شده از زندان پل چرخی افغانستان می گوید. در حدود ۵ هزار نفر شهیدی که جلوی نام بسیاری از آن ها این گونه درج شده بود: جرم: خمینیست بودن 🔺چه شیعه و چه سنی مرید خمینی بودند و همین شیفتگی کافی بود تا یک سال پس از انقلاب ۵۷ در ایران، انقلابی مردمی علیه حکومت کمونیستی وابسته به شوروی برپا کنند. انقلاب ۷ ثور ۵۸ که از لحاظ اجتماعی و ایدیولوژیک شباهت فراوانی با انقلاب ما داشت؛ حتی شعرها و شعارهایشان وام گرفته از اشعار انقلابی مردم ایران بود. این کنش های ارتباطی را جمع بزنید با کنش های احساسی و عاطفی که مردم افغانستان نسبت به امام داشته و دارند، مادرانی که برای کودکانشان قصه امام می گفتند و پدرانی که در آرزوی دیدن امام بودند و او را در رویاهاشان زیارت می کردند. خیلی از مردم افغانستان به عشق خمینی ترس دستگیری توسط حکومت کمونیستی وقت را به جان می خریدند و تصاویر امام محبوبشان را در پستوها و حتی بر دیوارهای خانه نگه می داشتند و خیلی ها به عشق امام به ایران آمدند و پایشان به جماران باز شد. حرف و کلام خمینی برایشان حجت تمام بود. وقتی امام گفت "اسلام مرز ندارد" این تک جمله کوتاه کافی بود تا گروه گروه برای جهاد به ایران مهاجرت کنند. مجاهدانی که هم برای آموزش و هم برای مبارزه راهی جبهه جنگ ایران با عراق می گردند و گردان ابوذر را در یکی از سخت ترین جبهه های نبرد، یعنی جبهه غرب کشور تشکیل می دهند. 🔺ولایت امام برای مردم افغانستان فقط یک امر عقلی نبود، بلکه سررشته ای محکم در قلب آن ها افکنده بود. اوج این ارادت و شیفتگی را می شود در زمان ارتحال امام دید، روزهایی که دنیا برای این مردم پر از احساس تمام می شود و هجران امام را در مرثیه هایشان می سرایند. داستان این مرثیه ها در کنار جلوه هایی از ارادت مردم افغانستان به امام خمینی (ره) همگی در کتاب خواندنی "در آغوش قلب ها" به قلم محمد سرور رجایی، نویسنده و پژوهشگر افغانستانی نگاشته شده و توسط انشارات راه یار به چاپ رسیده است. ✍ #علی_اصغر_مرتضایی_راد ✅ @teribon

⭕️ خمینی تنش زا از زبان استاد حسن رحیم پور ازغدی 🔹انقلاب اسلامی دچار سادیسم نبود، شما دچار مازوخیسم هستید. شما خودآزار هستید، امام دیگر آزار نبود. @teribon

⭕️ خطر امام بی‌خطر! 🔹هنر امام، ایجاد مرزبندی با قرائت بی‌خطر از اسلام و آوردن اسلام به صحنه و شکل‌دهی انقلاب و حکومت دینی بود. 🔹با غالب شدن انقلاب، انقلاب و اسلام مدعی‌های زیادی پیدا کرد. سید علی خامنه‌ای در سال 58 و در سالگرد شهید مصطفی خمینی، با درک این خطر، برای مرزبندی انقلابی‌ها با مدعیان اسلام و انقلاب، لغت خط امام را ساخت و شاخص‌های اندیشه امام را بازخوانی کرد (کاری که بعدها در دوره ریاست‌جمهوری و به‌ویژه رهبری او و بیش از همه در 14 خردادها مکرراً تکرار شد). اما ماجرا به همین‌جا ختم نشد. 🔹بعد از چند سال، نسخه سیاسی خط امام تولید شد. در دهه شصت و هفتاد، جناح چپ (اصلاح‌طلبان امروز) و در دهه هشتاد و نود جناح راست (اصولگرایان فعلی) از خط امام برای مبارزه سیاسی با رقیب بهره جستند. ویژگی این مدل برداشت از خط امام، بزرگ کردن بخش‌هایی از اندیشه امام و بی‌توجهی به بخش‌های دیگری از آن بود 🔹تحریف مکتب امام، سکه بازار شد و روایتی خلاف واقع از اندیشه امام ارائه دادند، امامی که قدرت را گرفته و تحویل آنان داده، امامی که دولت مدرن ایجاد کرده، امامی که اندیشه ثابتی نداشته و مدام تغییر نظر داده، خمینی اولی که به سبک پادشاهان خمینی دوم و سوم و ... در خاندانش هست، امامی که صرفاً به دنبال حاکم کردن روحانیون بوده، امامی که تنها قدرت و حکومت (با ادبیات دینی‌تر ولایت) محور کارش بوده، اصل برای او صرفاً رشد معنوی بوده، امامی که مسئله اصلی‌اش حقوق شهروندی بوده، امامی که مهم‌ترین اندیشه‌اش حفظ سنت‌ها و ارزش‌ها در حوزه فرهنگ بوده و انواع و اقسامی از اندیشه امام، آغشته به تحجر و التقاط و سرمایه‌داری و وابستگی و دیکتاتوری و صوفیگری و... خلاصه «امامی، مخالف امامی که بود» ایجاد کردند. 🔹امام ذیل اندیشه‌های دیگر مطرح شد، ذیل جنگ سنت و مدرنیته، عشق و عرفان و شوریدگی معنوی، سوسیالیسم، لیبرالیسم، سنت‌گرایی، تأسیس تمدن اسلامی، پست‌مدرنیسم و... 🔹تکنولوژی تولید امام بی‌خطر تولید شد. امامی که برندگی ندارد و درنهایت افراد را به قیام برای خدا و ایجاد تغییر برنمی‌انگیزد. تفسیر فانتزی و گرد از دغدغه‌های امام ارائه شد، به‌گونه‌ای که اندیشه‌های اجتماعی، استقلال‌خواهانه، عدالت‌خواهانه و آزادی‌خواهانه امام و انقلاب از برندگی افتاد و اندیشه و سیره معنوی او نیز درون‌گرایانه و هم‌نتیجه عرفای سنتی شد به نام جامعیت و عقلانیت و هوشمندی، افراد به تحیر کشانده شدند و اولویت‌های اندیشه و عمل امام برای آن‌ها پوشیده ماند یا این اولویت‌ها بزرگ و کوچک شد. مسیر با مقصد (تربیت و معنویت) جابجا شد. این‌گونه افراد حتی با خواندن صحیفه امام و جدال دو اسلام به انفعال کشیده شدند. 🔹این‌گونه التقاطی‌ها و بیشتر متحجرین، غرب‌گراها و به‌ویژه طرفداران سرمایه‌داری و وابستگی، سنتی‌ها به‌ویژه محافظه‌کاران و... اندیشه امام را از هسته اصلی‌اش تهی کردند. تغییرگراترین اندیشه تاریخ را به حفظ وضع موجود کشاندند و انقلابی‌ها را به نام انقلاب و خط امام و تفسیر امام از اسلام و... به انفعال. 🔹عنصر محوری اندیشه امام، قیام برای خدا و توحیدی کردن و حاکم کردن اراده خدا بر فرد و خانواده و جامعه و تاریخ است. این قیام، مستلزم درگیری با طواغیت درونی و بیرونی است. اسلام عارفان مبارزه‌جو، در مکتب امام، معنویت را همراه و در مسیر مبارزه تعریف می‌کند. اسلام ناب، جامعیت دارد و متوجه همه آرمان‌هاست؛ اما هم میان آرمان‌ها و هم در تقابل با دشمنان (دیگری‌ها، معارضین و رقبا) اولویت‌گذاری دارد. متوجه عقلانیت و معنویت هست، اما در دنیای خارج رویکرد اجتماعی و تغییر بنیادین و نپذیرفتن وضع موجود را به همراه دارد و با نابرابری‌ها و فقر و غنا و استضعاف و استکبار و بی‌توجهی به معنویت و آزادی و عقلانیت و... درگیر است. 🔹اولین گام مهم در گام دوم انقلاب، شناخت انقلاب و امام، آن‌چنانی است که بودند و هستند، نه آن‌چنان‌که تفسیر و تحریف و بی‌خطر می‌شوند! و گام بعدی درگیری و مرزبندی با دیگری‌ها و رقبا و معارضین انقلاب به‌ویژه متحجرین و محافظه‌کاران است که انقلاب بیش از همه در تقابل با آنان ساماندهی شد. ✍ #محمدصادق_شهبازی http://Eitaa.com/teribon_ir

⭕️در سالگشت هجران حضرت روح الله یادی کنیم از فرزند خلفش مرحوم آقا روح الله نامداری که خیلی از ما نسل سوم و چهارمی ها خمینی را با کتاب جدال دو اسلام او شناختیم. #الفاتحه_مع_الصلوات http://Eitaa.com/teribon_ir

‍ ⭕️ به استقبال #خمینی 🔺 آخرین تجلی ذوالفقار بود: مردی که با ابروانش خیبرهای زمان را درهم می شکست؛ مردی که با لبهایش سماع می‌کرد. 🔹ابروان خمینی،  ذوالفقار دوره غیبت بود. مردی که ظهور کرد تا غیبت را باور کنیم. مردی که سلمان فارسی را به همه زبانها ترجمه  کرد. مردی که با اباذر برادر بود، اما با اباسیم میانه‌ای نداشت. مردی که با خون، شمشیر را به زانو درآورد. مردی که با بارانهای موسمی نیایش پایان خشکسالی تفسیر بود. مردی که در بازارها، تجلی فروخت و به خیابانهای ما پرچم هدیه داد. مردی که ما را به خودکفایی موجها رساند. مردی که کشاورزی آخرت را رونق داد. مردی که ما را به اوایل آخرالزمان رساند. مردی که کاسه‌های ترک‌خورده نیت را از عرفان ناب کوهپایه‌های پرستش پرکرد و ما را به آب و هوای اهورایی عادت داد.  از مرحوم  #احمد_عزیزی http://Eitaa.com/teribon_ir

⭕️ من به این خمینی کافرم.... 🔸دوباره ایام ارتحال حضرت روح الله آمد و به شخصه منتظر آنم که بازم صدا و سیما و بلندگو های بی خاصیت تبلیغاتی کشور از خمینی دیروز، خمینی به تاریخ پیوسته، خمینی تقویمی، خمینی مناسبتی، خمینی خنثی، خمینی ای که همه از او راضی اند، خمینی که تمام جناح های سیاسی در مدح او سخن می گویند و خود را داعیه دار خط امام می‌دانند و در یک کلام از خمینی کاریکاتوری سخن بگويند. 🔸خمینی که فقط در لا به لای صفحه اول یا دوم کتاب های دبستان و راهنمایی و دبیرستان می شود پیدایش کرد؛ خمینی ای که با اهالی خانه مهربان است و با نوه اش قدم می‌زند و خودش برای خودش چای می‌ریزد و به کسی در خانه دستور نمی دهد و حواسش به آن است که خدای نکرده در غذا خوردن و آب میل کردن اسراف نکند. 🔸خمینی که در عزایش همگان بر سر و سینه می‌زنند و شیون کرده و ندای زاری سر می دهند و حتی کفنش را پاره می کنند، خمینی ای که در تخت بیمارستان مشغول ذکر و تهجد و عرفان و سلوک است و در نوفل لوشاتو به همراهان خود توصیه های اخلاقی می کند و شاگردان همچون پروانه به دور او می چرخند. 🔸خمینی که معرفی شده توسط بیتی معلوم الحال است و از امام جز خاطرات گل و بلبل و... ندارد و فقط نام امام را یدک می کشند و از بهرش نان می خورند و در آخر با ساخت آن کاخ عجیب و غریب دل مستضعفان پشت همان کاخ زیبا و مجلل را به درد می آورند. خمینی که سالها در دانشگاه و مدرسه و... تفکرات او را شخم زدند و صدایی از موسسه به اصطلاح حفظ و نشر آثار حضرت امام خمینی نیامد و لب فرو بستند. 🔸سالهاست که از خمینی قلابی و فیکی برایمان گفته اند که هیچ نسبتی با آقا روح الله ندارد. آقا روح الله که چه عرض کنم!! با انقلاب روح الله هم ندارد، خمینی ای که نمی‌دانم آیندگان آیا باور خواهند کرد که او پدر مستضعفین بوده است و آنان را ولی نعمتان انقلاب میدانسته است؟!! دقیقا نمی دانم وقتی مسئولین هر ساله در آن کاخ تمام عیار با خمینی بدلی ساخته ذهن خود بیعت می کنند با چه کسی بیعت می کنند؟!! با خمینی یا آقا روح الله؟؟! 🔸ما سال ها به خمینی بدلی دل خوش کرده ایم، بدلی که همان هم سالی چند روز بیشتر در رسانه ها قرار نیست نمایش داده شود. با صدای بلند می گویم و افتخار میکنم که به این خمینی کافرم و به کفر خود می بالم. 🔶 اما مومنم!! مومن به خمینی ظلم ستیز، خمینی عدالتخواه، خمینی بر هم زننده نظم منحط عصر خویش، او که دست دادن با مستکبرین را خیانت می پنداشت،خمینی که می ترسید ما در بی عدالتی روی محمدرضا را سفید کنیم او که به خون سرمایه داران تشنه بود و تجدد و تحجر را همزمان سیبل تیرهای خود قرار می داد و اهل محافظه‌کاری و مصلحت سنجی های ضد مصلحت نبود. اهل ماله کشی و توجیه گری عیوب و چشم بستن بر فساد حاکمان فاسد نبود و در یک کلام روح الله بود.. آقا روح الله... 🔸حالا برای برخی بهتر است که او سانسور شود. نان عده ای در سانسور و بایکوت اوست. از دید آنان آقا روح الله عنصر نامطلوبی است که نباید بازخوانی شود؛ تا مبادا باعث تشویش اذهان عمومی و بر هم خوردن نظم سیاسی شکل گرفته و خدای ناکرده منجر به اقدام علیه امنیت ملی شود. آری خمینی خطرناک است و ترس دارد؛ حق دارید؛ پس صحیفه اش را در کتابخانه ها و قفسه های خاک خورده نگه دارید تا خطری تهدیدتان نکند. 🔶 خمینی خطرناک را دوست دارم، خمینی آشوبگر، آن انسان عصیانگر، خمینی که هنوز با جنازه اش هم می توان انقلاب کرد. خمینی در هر کاری قیام لله را شرط می‌داند و ان تقمو لله را معنا و هویتی دوباره بخشید. بازم می گویم؛ من به خمینی که از لیبرال ها گرفته تا سینه چاکان انجمن حجتیه، دوستش دارند کافرم و هنوز در حال پیدا کردن آقا روح الله هستم و به دنبال مومن گشتن بر آرمان های خمینیسم. ✍️#علی_ریاحی_پور http://Eitaa.com/teribon_ir

‍ ⭕️ واقفیه نباشیم 🔺پس از رحلت امام خمینی(ره)، با اجماع بی نظیر اعضای مجلس خبرگان که موید توصیه های مکرر امام(ره) مبنی بر صلاحیت آیت الله خامنه ای(مدظله العالی) برای رهبری بود و همچنین تایید بی سابقه ایشان توسط علما و فقهای بزرگ شیعه شاهد انتخاب شدن ایشان به جایگاه ولایت فقیه و رهبری انقلاب اسلامی هستیم. اما پس از گذشت زمان جریاناتی هرچند در اقلیت محض در کشور پدیدار شدند و کماکان تداوم دارند که با ادعای طرفداری از خط امام، راه و مسیر انقلاب اسلامی را متوقف در سال 68 و رحلت امام عظیم الشان می دانند. 🔺این جریان که خود دچار گرفتاری در مطامع دنیوی و اشرافیت یا استحاله فکری شده اند، با ترسیم یک امام خیالی در ادامه مسیر حرکت انقلاب اسلامی دچار نوعی توقف و ایستایی شدند. مدعیانی که به واسطه انتساب به بیت امام یا انتصاب در برهه ای از زمان به امام راحل انقلاب را مُلک شخصی خود دانسته و به دلایلی از جمله محروم شدن از مواهب قدرت و ثروت در کشور، در تداوم مسیر انقلاب به رهبری امام خامنه ای دچار انحراف شده و با ادعای خط امامی بودن همه چیز را متوقف در سال 68 و حضور امام خمینی(ره) می دانند و هیچگاه تبعیت عملی از امام حی و حاضر نداشته و ندارند. 🔺از طرفی عده ای نیز در این میانه در اثر شبهات ذهنی و فکری نیز همانند جریان فوق در امام(ره) متوقف مانده اند. آنهایی که در بستر فقدان مبانی فکری جامع با ترسیم یک امام کاریکاتوری و ناقص، در فهم مسائل دچار شبهه و انحراف عقیدتی شدند و در تداوم ولایت مطلقه فقیه به خطا رفتند و مدام به ارجاعات غلط و ناقص به گذشته از درک و تبعیت از امام خامنه ای محروم شدند. 🔺این جریان بیشترین شباهت با جریان تاریخی در دوره امام موسی کاظم (ع) موسوم به واقفیه را دارد. واقفیه گروهی از شیعیان بودند که بر امامت امام کاظم(ع) توقف کردند و از اعتراف به امام رضا(ع) سرباز زدند. تاریخ علت توقف این گروه در امامت امام کاظم(ع) را دو مساله اساسی بیان می کند: اولا فریفته شدن به اموال و ثروت ها و اشرافی گری بود. دوما شبهه های اعتقادی که در اثر القاء اندیشه های جدید و گاه به سبب برداشت های نادرست از مبانی عقیدتی پدید می آمدند. این دو مساله یعنی دنیا طلبی و انحراف فکری اساسی ترین علل شکل گیری و زمینه سازی در ایجاد و حرکت فرقه انحرافی واقفیه بود. 🔺امروز نیز جریان واقفیه در انقلاب اسلامی پدیدار شده، عده ای بخاطر به خطر افتادن ثروت و قدرت خود و عده ای نیز به دلیل تفسیر و برداشت های اشتباه از مبانی خط امام که ناشی از فقدان جامع نگری و التقاط فکری است، در حال بازتولید واقفیه در درون جریان انقلاب اسلامی هستند. 🔺همانطور که در زمان امام رضا(ع) واقفیه جریان شیعی را دچار شک و تردید و تفرقه کرد و امام رضا(ع) نیز با این جریان با شدت و قدرت در سطوح مختلف از پاسخ به شبهات، بیان ماهیت واقفیان، تحریم اجتماعی و اقتصادی و حتی لعن و نفرین برخورد کردند، امروز نیز می طلبد پیروان واقعی مکتب امام، نگذارند بیش از این واقفیه درون انقلاب عرض اندام کند و جریان وفادار به امامین انقلاب اسلامی را دچار تفرقه و شبهه کند. ✍️ #علیرضا_فقیهی_راد http://Eitaa.com/teribon_ir

🔺 رهبر انقلاب: در زمینه عدالت نیاز به تحول جدی داریم. تحولی مبتنی بر مبانی درست دینی، همراه با ثبات قدم 🔹افرادی در اوایل انقلاب مبارز بودند، اما بعد از گذشت مدتی از جوانی تبدیل شدند به فسیل‌هایی، که اصل انقلاب برای مبارزه با خود این‌ها شکل گرفته بود. http://Eitaa.com/teribon_ir

⭕️ چرا 15 خرداد به روایت امام بایکوت شد؟ 🔹 امام در آخرین دست نوشته خود یعنی #منشور_روحانیت که غم نامه تلخی از درگیری با متحجران ظاهر الصلاح است صریحا اعلام می کنند که: «در 15 خرداد 42 مقابله با گلولۀ تفنگ و مسلسل شاه نبود که اگر تنها این بود مقابله را آسان می ‏نمود. بلکه علاوه بر آن از داخل جبهۀ خودى گلولۀ حیله و مقدس مآبى و تحجر بود؛ گلولۀ زخم زبان و نفاق و دورویى بود که هزار بار بیشتر از باروت و سرب، جگر و جان را می سوخت و می ‏درید» 🔹چرا این جنبه از تاریخ برای هیچ کدام از نسل ما روشن نیست؟ آیا مخفی کردن این مستندات تاریخی با یک برنامه حساب شده صورت گرفته؟! چرا روایت امام از اتفاق مهمی مثل #پانزده_خرداد که طلیعه انقلاب است پوشانده شده؟ این #روحانیون_مقدس_نما که حضرت امام آنان را عامل این وضعیت می دانند چه کسانی بوده اند؟ چرا آنان و روشهای شان به جامعه معرفی نشده تا جلوی تکرارشان گرفته شود؟ 🔹 و تامل برانگیزتر از همه اینکه: چرا تیغ ما همچنان در قبال روشنفکری غربگرا تیز و در نقد #تحجر_دینی، کند و ناتوان است؟! ✍️ #علیرضا_کمیلی http://Eitaa.com/teribon_ir

⭕️لوازم فاسد دو قطبی ولایت-عدالت دوگانه غلط ولایت-عدالت؛ 🔺برخی ولایتی ها را واداشته تا مفاسد اقتصادی دوره امیرالمومنین را جستجو و تٲلیف کنند؛ تا از تیزی عدالت خواهی کم کنند و شاخص را هم دستکاری کنند❗️ 🔺برخی عدالتخواهان را هم واداشته تا از ولایت گریزیِ موردیِ اصحابی چون مالک اشتر و... فهرست تهیه کنند؛ تا مخالفت عملی با ولایت هم بلااشکال جلوه کند❗️ درست دیدن مسٲله تنها چاره ی پایان دوقطبی شدن نیروهاست. (عدالت و عدالتخواهی؛ زوایای پرچالش/۱۴خرداد۹۹) ✍ حجه الاسلام #محسن_قنبریان http://Eitaa.com/teribon_ir

⭕️ماجرای شب شعر رحلت امام در همان روز ارتحال 🔹خاطرات کمترشنیده شده و جالب «محمد کاظم کاظمی» شاعر مطرح زبان فارسی از روز های رحلت امام خمینی (ره) 🔺" اولین کنگره شعر حوزه‌های علمیه سراسر کشور در خرداد 1368 در مشهد برگزار شد، در دانشگاه رضوی، در مجاورت حرم مطهر و با گردانندگی سیدعبدالله حسینی. علاوه بر شاعران طلبه و روحانی، جمعی شاعر مهمان هم دعوت شده بودند، همچون علی موسوی گرمارودی، علی معلم و...اولین شب کنگره به صورت عادی برگزار شد. 🔹در آن ایام حضرت امام در بیمارستان بستری بودند. یکی از شعرهایی که آن جلسه خوانده شد، مثنوی علی معلم بود که در آن چند بیتی، دعای طول عمر برای امام داشت: عمرِ آن پیر شوان باد که شوری دارد از گُل غیبتیان جام حضوری دارد عمر آن پیر شوان باد که حق می‌خواند از بد نامده، نادیده ورق می‌خواند عمر آن پیر شوان باد که دیدارش هست‌ دم بیدارگر و دیدۀ بیدارش هست‌... 🔺استاد معلم به این بیت‌ها که رسید، با توجه به وضعیت حضرت امام، شوری در محفل افتاد و صدای احسنت احسنت و آمین از میان جمعیت بلند شد. جلسه به پایان رسید که مجری جلسه سید عبدالله حسینی خبری اعلام کرد، این که حال حضرت امام به وخامت گراییده و از همه مردم خواسته‌اند که برای ایشان دعا کنند. جمعیت حاضر در جلسه با گریه و زاری و اندوه تمام به حرم امام رضا رفتند و تا دیروقت شب به دعا مشغول بودند. 🔹صبح حوالی ساعت هفت بود که رادیو آن خبر ناگوار را اعلام کرد. من با تأثر تمام به محل اقامت شاعران رفتم تا ببینم که برنامه چیست. معلوم نبود که کنگره متوقف می‌شود، یا نه. در آنجا هر کس در اتاقش در اندوه بود و یا مشغول سرایش شعر. استاد معلم در یک اتاق، علی‌رضا قزوه در اتاقی دیگر، مصطفی محدثی، عبدالجبار کاکایی، موسوی گرمارودی، همه. حسام‌الدین سراج هم با تأثر مشغول نوحه‌خوانی بود. 🔹هنوز یکی دو ساعت نگذشته بود که بسیاری از دوستان شعرهایی نوشتند و به من هم حالی دست داد و مثنوی «بنشین زار زار گریه کنیم» را نوشتم که البته هفت هشت بیت بیشتر نبود. 🔹علی معلم مثنوی مفصل و غرایی نوشت: مفت حیرت‌سبقان! سیلی الفت کاری است رخ مأنوس‌ترین آینه‌ها زنگاری است 🔹مصطفی محدثی این غزل را نوشت: گدازه‌های بلا را چگونه بنویسم غروب روح خدا را چگونه بنویسم 🔹و علی‌رضا قزوه به گمانم که مثنوی را سرود: ای جماعت خاک غم بر سر کنید غربت خورشید را باور کنید 🔹با این وصف، مسئولان کنگره ترجیح دادند که کنگره را تعطیل نکنند و بلکه آن را ویژه رحلت حضرت امام برگزار کنند. همه چیز برنامه تغییر کرد. دکور مناسب با رحلت انتخاب شد و نام برنامه «در سوگ آفتاب» گذاشته شد. جمعیت فراوانی به جلسه آمدند، به طوری که حتی استاد معلم جای نشستن نیافت و بین مردم در روی زمین نشست. 🔹شاعران، شعرهایشان را در جلسه خواندند. و من هم آن مثنوی را خواندم. از حوالی بیت دوم و سوم بود که دیگر بغض کردم و گریه‌ام گرفت. دیگر تمام شعر را با گریه خواندم و جمعیت هم به گریه افتادند. حال غیر قابل توصیفی بود. من هیچ‌یک از شعرهایم آن طور با گریه نخوانده‌ام. 🔹و به این ترتیب، اولین سروده‌هایی که برای رحلت حضرت امام پدید آمد، در همان شب، در یک محفل بزرگ قرائت شد و به نظرم این پدیده‌ای منحصر به فرد است، چون خیلی کم اتفاق می‌افتد که هنوز یک شب از درگذشت یک رهبر بزرگ نگذاشته باشد، یک شب شعر باشکوه برای او برگزار شود. معمولاً برنامه‌هایی از این قبیل چند روز فاصله به کار دارد تا شعرهای لازم سروده شود. 🔹و البته سرایش شعر بعد از آن هم ادامه داشت. بعضی شاعران در روزهای بعد، شعرهایی پخته‌تر از آن سروده‌ها نوشتند و این شعرها به زودی در کتاب‌هایی گرد آمد. تا جایی که من سراغ دارم، تا کنون ـ گذشته از مرثیه‌های عاشورایی و مرثیه برای ائمه ـ برای هیچ‌کسی در زبان فارسی این قدر مرثیه سروده نشده است که برای حضرت امام سروده شده است" http://Eitaa.com/teribon_ir