eitaa logo
یافا | فلسطین با طعم پرتقال
759 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.2هزار ویدیو
10 فایل
🍊 نگاهی متفاوت به سرزمین پرتقال یافا 💯آنچه بقیه از فلسطین نمی‌گویند
مشاهده در ایتا
دانلود
«قصه دو پدر» ✍️به قلم سحر قشته ↔️ترجمه حسین راهداری 🕰️مدت مطالعه ۳ دقیقه یک تکنسین آزمایشگاهی در بیمارستان اروپایی خانیونس بود به اسم کامل. مردی خانواده دوست و محبوب بین همکارانش؛ عاشق این بود که پسر دار شود و حتی تا قبل اینکه بچه‌دار شود دوستانش ابو بلال صدایش می‌کردند. ۱۲ سال طول کشید تا بالاخره توانست پسر دار شود: بلال به دنیا آمد! تا قبل از آن فقط ۵ دختر داشت و دنبال پسر دار شدن بود. تا قبل از اینکه مادرم به یک بیمارستان دیگر منتقل شود، کامل همکارش بود. شاد بود و سرزنده. یادم می‌اید مادر یک بار گفت کامل با آرامش‌ترین مردی است که تا بحال دیدم. مادرم جابجا شد و دیگر کامل را ندید تا اینکه بعد از ۱۷ سال در بیمارستان الهلال رفح دوباره کامل را دید. به سختی توانست کامل را بشناسد! کاملی که مادرم می‌شناخت مردی چاق با صورتی گرد بود و بشاش بود اما حالا سایه‌ای از آن مدر باقی مانده بود. سوختی صورتش را از بین برده بود؛ ابروهایش، مژه‌هایش و سمت چپ گلو و گردنش کامل سوخته بود. وحشتناک شده بود. مثل یک چوب خشک شده بود. درگیر بود با ضعف و رنگ پریده شده بود. در یکی از حمله‌های هوایی اسرائیل خانه‌اش را زدند. بزرگترین دخترش کشته شده بود، بلال هم همینطور. وقتی امدادگران کامل را از زیر آوار بیرون کشیدند، مطمئن بودند که حتما مرده! حتی کیسه پیچش کردند و انداختندش کنار باقی جنازه‌ها. کامل عکس بلال و دخترش را به مادرم نشان داد و آرام اشک بر گونه‌هایش که دیگر وجود نداشت سرازیر شد. زیر لب گفت:«آرزو می‌کنم که فقط بمیرم!» حالا هم کامل آواره است و دیگر جایی جز بیمارستان الهلال ندارد! اشرف اشرف در یک کارگاه روغن‌گیری در رفح کار می‌کرد. اکتبر هر سال، موسم چیدن زیتون در غزه می رسد. حتی سال گذشته با وجود همه تهدید‌ها و خطرات جنگ مردم جان خود را به خطر می‌انداختند و مشغول برداشت زیتون می‌شدند و زیتون‌ها را به کارگاه‌های روغن‌گیری می‌فرستادند تا بهترین روغن زیتون جهان را تولید کنند. برای خیلی از مردم غزه روغن زیتون تنها منبع درآمد است. اشرف مشغول کارش در کارگاه بود. پسرش احمد هم هیزم جمع می‌کرد برای مادر بزرگش تا بتواند نهارشان را سر موقع آماده کند. اسرائیل گاز تمام غزه را قطع کرده و کمبودش باعث شده مردم هر چیز قابل سوزاندن را برای آتش پخت و پز بسوزانند. اصلا امکان ندارد که در خیابان‌ها راه بروید اما بو و سنگینی دود اذیتتان نکند! همه جا هست: خانه‌ها، چادرها و حتی کنار خیابان‌ها.تقریبا دیگر درختی در پارک‌های محلی باقی نمانده. مردم همه را برای ادامه حیاتشان قطع کردند. بمبی درست روی خانه‌ای که دیوار به دیوار کارگاه اشرف بود افتاد. روز روشن بود. ده‌ها نفر در صف بودند تا محصول زیتونشان را به اشرف بدهند و اشرف روغنش را بگیرد.  ۱۲ نفر کشته شدند، بیشتر از ۶۰ نفر هم مجروح. احمد جز کشته شده‌ها بود در سنت فلسطینی زیتون نماد استقامت مقابل سختی‌ها است؛ و حالا کارگاه روغن زیتون اشرف با صدها کیلوگرم زیتون شاهد بمبارانی شد که تنها پسر اشرف- یعنی احمر- را از او گرفت. چیزی که الان داره رخ می‌دهد یک نسل کشی واضح است. هم پدر و مادرها کشته می‌شوند و هم بچه‌ها. کسانی هم که زنده می‌مانند آرام و قراری ندارند. هیچ امیدی در دل‌ها نیست. این دو پدر نمونه ای بودند از صدها هزار پدر و مادری که امیدشان خاکستر شد و فرزندانشان به قتل رسیدند. ایجا هیچ مرهمی نیست که بر زخم‌ها بگذارند و آنچه داریم فقط خسران و از دست دادن است. و حالا رهبران جهان از حقوق بین‌الملل و الزام اجرای آن سخن‌ها می‌گویند اما ماشین کشتار اسرائیل همچنان در حال نسل‌کشی در غزه است. *به تاریخ ۱۸ ژانویه منتشر شده در the electronic intifada @felegasht
12.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.:: شیخ احمد ::. برای خیلی از ما‌ها شیخ احمد یاسین نماد مقاومت فلسطین است؛ پیرمردی با سیمایی نورانی، روی ویلچر اما چنان استوار و پر امید که توانست جنبشی را در دل مردم فلسطین به وجود آورد که سالها بعد توانست گردن استکبار اسرائیل را بارها خرد کند @felegasht
.:: حق ::. خیلی وقت‌ها مستکبرین راهی جز جنگیدن برای احقاق حق نمی‌گذارند؛ و چه شجاعند آنان که برای گرفتن حق محرومان به دل میدان  می‌زنند... @felegasht