اربعین، رجوع به گذشته نیست؛ «رجعت» است. رجعت انسان به حقیقت وجود و وجود حقیقی خویش که جز با غلبه بر مرگ حاصل نمیشود.
در این بین، حرکت متراکم ابدان مومنین به سمت عقبهی تاریخی و جغرافیای زمانیِ -به ظاهر- سپری شده در اربعین، در واقع تلاش جمعی امت واحدهی اسلام برای کشیده شدنِ هرچه بیشتر زِه کمانیست که نقطهی کانونی آیندهی جهان را برای وراثت مستضعفین نشانه گرفته است. دیر یا زود این تیر از چله رها خواهد شد و بر هدف خواهد نشست. آن روز همان صبح ظهوریست که بشر قرنهاست چشمی خون و چشمی اشک، به انتظارش ایستاده است. و اگر حسینابنعلی(ع) اولین کسیست که به دنیا رجعت میکند سرنوشت شیعیان اربعینی او مشخص است.
باور کنیم یا نه؛ ما در تاریخیترین لحظهی جهان قرار گرفتهایم. هیچ تردیدی نیست که اربعین شاهراه ظهور است و در نهایت به همین مقصد ختم میشود. ما تنها موظفیم که در این مسیر، نسبت سلوکمان را با عیار اربعین و معیار طریقالحسین(ع) مشخص کنیم...
#مصعب_یحیایی
#اربعین
عضو شوید:
(کمی کافر.../ شعر و گاهنوشتهای مصعب یحیایی)
🔴@yahyaei_m
توی جادهی برگشت به شلمچهایم. بیابانهای محدودهی «ذیقار» انگاری انتها ندارند. هنوز کلی راه تا بصره داریم.
دم سوار شدن به ون GMC چندتایی مکعب آب از یک موکب برداشتیم ولی تابستان آنقدر شعلهاش را زیاد کرده بود که همان چهل، چهل پنج دقیقهی اول راه، مایباردها در حد «لا باردٍ وَ لا کَریمِ» سورهی واقعه، داغ شدند.
پیرمردی جلوتر از ما نشسته است. گویی تشنگی امانش را بریده ولی امیدی به مای ندارد. ناچار در یکی از آبها را باز کرد و دستش را بالا آورد. چند دقیقهایست که آب را روبروی دریچه کولر نگه داشته است. دعا دعا میکنم که اقلکم یک درجه خنک شده باشد.
دلم میخواهد همزمان که آب را سر میکشد، ورق روی یکی از آبها را باز کنم و خالیاش کنم روی سر پیرمرد تا هم جگرش حال بیاید و هم سر و کلهاش کمی خنک شود...
به این فکر میکنم که چرا اعتنای چندانی به مسیر برگشت زائران اربعین نمیشود؟ انگاری همهی حواس موکبداران به مشایهاست و کسی به فکر مسیر برگشت نیست. خستگی پیادهروی و سردرگمی پیدا کردن اتوبوس برای برگشتن به مرز و هوای گرم و هشت ساعت حرکت توی بیابان و ... نیاز به تدبیر دارد. زائری که وقت آمدن این همه تکریم میشود، قصد برگشت هم دارد. البته این نقد به مردم عراق نیست که از جان برای زوار مایه میگذارند؛ ستاد اربعین جمهوری اسلامی باید به این نکته دقت کند و حواسش به مشکلات مسیر برگشت زائران باشد...
#مصعب_یحیایی
#روزنوشت_اربعین
عضو شوید:
(کمی کافر.../ شعر و گاهنوشتهای مصعب یحیایی)
🔴@yahyaei_m
شانس ندارم که. اندازهی چی دلم میخواهد توی چادرهای عربی بنشینم و قهوه بخورم؛ لکن زیر سایهی ذوالفقار هم که نشسته باشم، سایهی اسم «مصعب» سنگینتر است. حالا بیا برای ملت توضیح بده که غیر از مصعبی که قاتل مختار است، «مصعببنعمیر» هم داریم که سفیر قرآنی رسولالله است در مدینه! چند نفر را میتوانم توجیه کنم؟
جوانکی که اهل مشهد است توی چادر نشسته. خواهش کردم عکس بیاندازد و همزمان که قهوه را سر کشیدم قصهی اسمم را گفتم. هیچ واکنشی نشان نداد. انتظار داشتم از خنده غش کند که! خیلی گیج میزند. پرسیدم مگر فیلم مختار را ندیدهای؟! گفت نه! دوست دارم شمشیر بالای سرم را بردارم و نصفش کنم. لامصب، چطور میتوانی مختار را ندیده باشی؟! اصلاً مگر اختیاری برای تو وجود دارد که مختار نبینی؟ مگر شبکهای هست که مختارنامه پخش نکند و تو از قضا فقط همان یک کانال را توی عمرت دیده باشی؟!
خیلی عصبانی شدم لکن کظم غیظ کردم. از چادر بیرون زدم و الا که خونش مباح بود؛ مردک ضدرسانهی بیبصیرت!
حوالی اذان مغرب است. یک جایی زیر آسمان خدا ایستادم برای نماز. عمودهای آخر مسیر است. به این فکر میکنم که چرا هنوز مسالهی فلسطین در فضاسازی محیطی اربعین کمرنگ است. بجز یکی دو موکب و یا پشت کولهی بعضی از زوار، کار درخوری برای فلسطین انجام نشده است.
فوکویامایانه با خودم نجوا میکنم: اربعین تبلور و تجسم بال سرخ شهادتطلبی شیعه است؛ و مگر بال سبز انتظار جز در مسیر آزادی فلسطین به حرکت درمیآید؟!
#مصعب_یحیایی
#روزنوشت_اربعین
عضو شوید:
(کمی کافر.../ شعر و گاهنوشتهای مصعب یحیایی)
🔴@yahyaei_m
هدایت شده از «کمــی کــافــر...»
یحتمل پیش از من هیچ بشر شیرینعقلی «برادران کارامازوف» را برنداشته ببرد و توی مسجد بخواند. البته خیلی هم عجیب نیست. یک چیزی توی مایههای نماز خواندن «ابراهیم رئیسی» توی کاخ کرملین است دیگر!
🔻ادامه در پست بعد...
عضو شوید:
(کمی کافر.../ شعر و گاهنوشتهای مصعب یحیایی)
🔴@yahyaei_m
هدایت شده از «کمــی کــافــر...»
مصعب یحیایی:
یحتمل پیش از من هیچ بشر شیرینعقلی «برادران کارامازوف» را برنداشته ببرد و توی مسجد بخواند. البته خیلی هم عجیب نیست. یک چیزی توی مایههای نماز خواندن «ابراهیم رئیسی» توی کاخ کرملین است دیگر! جدی میگویم. اصلاً خدا اموات جناب رئیسی را بیامرزد که رفت و آن تو نماز خواند. و الا حالا یکی مثل من باید جواب روشنفکرهای وطنی را میداد که «خواندن برادران کارامازوف توی مسجد یعنی چه؟! غیر از این است که جمهوری اسلامی کشور را فروخته به روسیه؟!».
بگذریم. حالا که اسم مسجد و نماز وسط آمد و «رمضان المبارک» هم از آنچه در آینه میبینیم به ما نزدیکتر است، بگذارید یک چیزی بگویم. اللهوکیلی یکی صاحب شود و سر و سامانی به مدیریت مساجد بدهد. همه را که نمیشود با یک چوب راند؛ ولی گاهی فکر میکنم بعضی از این بانیها و اهل مسجد دستشان میرسید خود خدا را هم داخل خانهاش راه نمیدادند. مثلاً ممکن بود بهانه بیاورند و گیر بدهند به خدا که تو از آن جا که «عظیمی» و «زیادی بزرگی» جای ما را توی صف جماعت تنگ میکنی!
القصه. گهگاهی بچهها را با خودم میبرم مسجد. البته از عمد زودتر میبرمشان که تا اذان نشده و شلوغ نیست، توی مسجد بازی کنند و خوش باشند. حالا این وسط گاهی خودشان مشغول بازی میشوند و اجازه میدهند من کتابم را بخوانم؛ گاهی هم آویزانم میشوند که الّا و لابد باید با ما بازی کنی. من هم مجبورم با این هیبت و با یک مَن ریش و سیبیل، دستشان را بگیرم و «آلیسا آلیسا» بازی کنم. چه میشود کرد؟! زبان کودک است دیگر...
لکن همین که کَمکَمک اهالی آمدند و مسجد شلوغ شد، مُنگه دادن و غر و لند کردنها هم شروع میشود که فیالمثل ما داریم نماز میخوانیم بچهات از جلویمان رد شده! خب برادر من، با سیم تلفن به عرش کبریایی وصل نیستی که ترس داری بچه پایش گیر کند و سیم قطع شود. ارتباط با خدا خیلی قبلتر از تاسیس شرکت مخابرات هم «وای فای» بوده اخوی!
میفهمم که باید مدیریت کرد و یک قاعدهای گذاشت برای بازی یا شیطنت بچهها. لکن این «حد یقف» را به قاعده صبر و تحمل بچهها باید در نظر گرفت، نه بیاعصابی و کمتحرکی بزرگترها. بعضیها انتظار دارند بچهی دو ساله هم مثل پیرمرد هفتاد ساله بنشینید یک گوشه و تسبیح بچرخاند و «سُبّوحٌ قُدّوسٌ» بگوید!
سالها پیش نقلی شنیدم از آیتالله بروجردی که در جواب تندیِ خادم مسجد به بچهها گفته بود: «چکارشان دارید؟ بگذارید اینها هم به عباداتشان برسند!». یعنی ما از طرفی مواجهیم با مرجع تقلیدی که بازی بچهها را توی مسجد « عبادت و مناجات با خدا» میبیند و از این طرف هم آدمهایی که حضور بچهها را مساوی با دیسکانکت شدن ارتباطشان میدانند!
کاش یک نفر که دستش میرسد و جایگاهی دارد امر کند ائمه جماعات بین دو نماز یک بار نظر مراجع تقلید را درباره حضور بچهها توی مسجد فقط روخوانی کنند. من یکی سرم سوت کشید آنجا که دیدم حکم دادهاند که «مستحسن و نیکوست» و برخی حتی نوشتهاند «گاهی واجب است». حالا شما جرأت دارید این حکم را به یکی از اعضای هیات امنای مسجد بگویید! هزار جور سند و روایت از «کراهت» آوردن بچهها به مسجد تحویلتان میدهند.
این یک مدل کوچک از «مدیریت فرهنگی» ماست. مدیریت فقط «حرام است» و «کراهت دارد». میپرسم پس جایگاه «مستحسن است» و «واجب است» در اعمال فرهنگی شما کجاست؟!
طنز تلخیست. میگفتند چکیده توضیحالمسائل این یک جمله است: «کلاً اگر جوری بشود که انسان خوشش بیاید حرام است!». طنز بود؛ ولی قبول کنیم یک جاهایی ما جامعه را به این باور رساندهایم!
#مصعب_یحیایی
عضو شوید:
(کمی کافر.../ شعر و گاهنوشتهای مصعب یحیایی)
🔴@yahyaei_m
«کمــی کــافــر...»
مصعب یحیایی: یحتمل پیش از من هیچ بشر شیرینعقلی «برادران کارامازوف» را برنداشته ببرد و توی مسجد بخوا
این پست را پیش از شهادت آیتالله رئیسی نوشته بودم. لطفاً از مزاح متن دلگیر نشوید.
بازنشر امروز هم بخاطر روز جهانی مسجد است.
اگــــــر بهــــــار ز اصــــل و نسب نمیافتاد
از این درخت به غیر از رطب نمیافتاد
#محمدرضا_احمدیفر
عضو شوید:
(کمی کافر.../ شعر و گاهنوشتهای مصعب یحیایی)
🔴@yahyaei_m
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📢 امام حسن علیهالسلام سازماندهی عظیم شیعی را به وجود آورد
✏️ حضرت آیتالله خامنهای: امام حسن(ع) بعد از حادثهی متارکهی جنگ، بنا کرد تشکیلات دهی و سازماندهی، آن کاری که آن زمان انجام نشده بود لزومی هم نداشت، امکان هم نداشت، یک سازماندهی عظیم شیعی را به وجود آوردند.
✏️ این همان سازماندهی است که شما در کوفه، در مدینه، در یمن، در خراسان، در مناطق دور دست حتی نشانههای او را میبینید زمان امام حسین و بعد از ماجرای شهادت امام حسین(ع) همان سازماندهی بود که ماجرای توابین را به وجود آورد، ماجرای مختار را به وجود آورد، ماجراهای فراوانی را در دنیای اسلام ایجاد کرد که تا آخر هم نگذاشت آب خوش از گلوی خلفای بنیامیه پایین بیاید.
✏️ این تشکیلات زمان امام حسین بود که امام حسین وقتی شهید میشد میدانست که دنبال خودش یک تشکیلاتی را دارد باقی میگذارد که اینها پرچم را بالا نگه خواهند داشت و نمیگذارند که قضیه لوث بشود و حقیقت مکتوم بماند. ۱۳۶۵/۳/۴
🗓 ۲۸صفر، سالروز رحلت پیامبر(ص) و سالروز شهادت امام حسن(ع)
💻 Farsi.Khamenei.ir
هدایت شده از وحید یامین پور
"وفاق" اعتباری است، اصالت با "الفت" است. وفاق، مصلحتمحور و توافقی بر "غرض مشترک" است. الفت، غیر غرضورزانه و بر اساس صدق و از شعب وَلایت است. الفت که به محاق برود، ناچار و ناگزیر از وفاقیم. اما هوشدار که مومنین با رشته ولایت بههم وصلاند و قطع این سلسله به رانده شدن از بارگاه ولاء میانجامد.
#یادگاری
➕️ @yaminpour
عهد تــو و توبـهی من از عشــق
میبینم و هر دو بیثبات است
#سعدی
🟢@yahyaei_m
هدایت شده از حسن عباسی
دستمزد کارگر و کارمند نباید زیاد شود تا حقوق یک نفر کفاف خرج خانواده را ندهد
برق و گاز خانگی باید قطع شود تا برق و گاز کارخانهها قطع نشود
مسکن باید ۲۵ متر باشد تا هیچ زنی تحمل ماندن در خانه را نداشته باشد
همهی اینها برای استخراج طلای پنهان(زنان) از خانهها و تبدیل آنها به کارگر مفت و ارزان در کارخانههاست
🖋 حسن عباسی
📎 @hassanabbasi1374