eitaa logo
زندگی با کتاب🤓
362 دنبال‌کننده
515 عکس
63 ویدیو
31 فایل
بیشتر از انچه میخوانید #فکر کنید.🤓 اگر به صرف خواندن عادت کنید،در بین متنها وسطرها محدود می شوید. آن وقت نوآور نمی شوید. #زندگی_با_کتاب راه ارتباطی 🌐 @Ketabdar_alzahra حرف شما https://abzarek.ir/service-p/msg/1895518
مشاهده در ایتا
دانلود
❓ اصلاً امام حسین علیه‌السلام دختری به اسم رقیه سلام‌الله‌علیها داشته‌اند؟ ❓ حرمِ امروزی سلام‌الله‌علیها در سوریه واقعاً محل دفن ایشان است؟ ❓"رقیه" لقبِ حضرت فاطمه صغری سلام‌الله‌علیها است؟ یا حضرت رقیه و حضرت فاطمه صغری دو شخصیت مستقل هستند؟ ❓رحلت حضرت رقیه سلام‌الله‌عليها چطور و در کجا اتفاق افتاد؟ خرابه‌ی شام یا قصر یزید؟ ❗️«شهیده‌ی شام»، کامل‌ترین کتابی ست که تا کنون در زمینه‌ی اثباتِ وجود حضرت رقیه سلام‌الله‌عليها و حقانیت مزارشان در شام، به نگارش در آمده‌است.‌ ✍ استاد حاج شیخ محمدحسن وکیلی، تحت اشراف حضرت آیت‌الله حاج سیدمحمدصادق حسینی طهرانی مدظله‌العالی، این کتاب را با روشی علمی و کاملاً منطبق با منابع تاریخی به رشته تحریر درآورده‌اند‌. @zendegibaketab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
9.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام دوستان گرامی 🌱 دوست دارم همه مخاطبان عزیز این فیلم رو یک بار با دقت ببینن حالا اگر شما هم دغدغه‌یِ دغدغه‌های رهبری رو دارید ولی وقت کتاب خوندن ندارید! حداقل این پست رو به دوستانتون ارسال کنید. پ.ن: فیلم مربوط به نمایشگاه کتاب تهران هست ولی کتاب‌خوانی از دغدغه های همیشگی و قدیمی رهبری بوده. ✅️ به زندگی با کتاب ملحق شو👇👇 https://eitaa.com/zendegibaketab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. کتاب قاره سبز🌱 خاطرات اروپا از خانم مریم نقاشان @zendegibaketab .
موافقين یه قاچ از این کتاب رو بخونیم⁉️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امشب رو با یه کتاب سرتاسر افشاگرانه شروع میکنیم! واقعیت هایی از غرب که یا نمیدونیم و یا اشتباه به گوشمون رسوندن! نویسنده " قاره‌ی سبز" یک خانم نخبه‌یِ‌ جوانِ‌ حقوقدانِ ایرانی هست. "مریم نقاشان" چندسالی توی آلمان زندگی کرده و مدت ها توی دادگاه های آلمان مشغول به کار بوده. ایشون تجربیات زیادی از زندگی در آلمان کسب کرده و توی این کتاب با ما به اشتراک گذاشته. برش اول رفتیم سراغ "ولنتاین" تا یک بار برای همیشه صفر تا صد داستان رو دربیاریم.
📝 برشِ اول از کتاب قارهٔ سبز ولنتينوس کشیشی مسیحی بوده که در قرن سوم و در زمان امپراطوری کلادیوس دوم خدمت می کرده است. کلادیوس دریافت مردان مجرد از آنجا که همسر و خانواده ای ندارند، نسبت به مردان متأهل که حاضر به ترک همسر و خانوادهٔ خود نبودند، بیشتر به سربازی روی می آورند و سربازانِ بهتر، کارآمدتر و جنگجوتری هستند. از این رو در دوران جنگ، ازدواج را برای مردان جوان غیرقانونی و ممنوع اعلام کرد. ولنتاین که این حکم را ناعادلانه و ظالمانه می پنداشت، از فرمان کلادیوس سر باز زد. او مخفیانه عشاق جوان را به عقد یکدیگر در می آورد. هنگامی که عمل ولنتاین برملا شد، کلادیوس حکم اعدام وی را صادر کرد. در واقع در چنین روزی انسانی جان خود را در راه بقای عشق و سنت حسنهٔ ازدواج از دست داد. هر روزی فلسفهٔ خود را دارد. ای کاش تمام روزهای سال، روز عشق باشد؛ اما آنچه مهم است، آداب این روز است که در اروپا بسیار متفاوت با ایران بوده است. من براساس مشاهدات عینی خود در ایران، اولین سالی که روز ولنتاین در آلمان بودم انتظار داشتم شور و هیجان خاصی در این روز برپا شود و حداقل چند برابر ایران؛ اما در کمال تعجب دیدم از آن شور و حالی که در روز ولنتاین در ایران دیده بودم، آنچنان خبری نیست! حتی عشاق هم هدایای گران به یکدیگر نمی دادند؛ بلکه در این روز کار دستی خود را که با عشق و احساس تهیه اش کرده بودند، اعم از یک کارت، یک عروسک پارچه ای، یک دفترچه یادداشت، یک نقاشی و... به عنوان هدیهٔ روز عشق و به پاس و یاد زحمات ولنتینوس به محبوبشان می دادند. معمولاً هم در بین نوجوانان به چشم می خورد؛ اما حال و هوای شهر عوض نمی‌شد؛ برعکسِ ایران که در چنین روزی در مراکز خرید به هر جا نظر می اندازیم، رنگ قرمز و عروسک‌های خرسی و جعبه های قلبیِ پر از شکلات و پاستیل و... در معرض دید رهگذران خودنمایی می کند. برنامه های تلویزیون آلمان هم این روز را خیلی برجسته نشان نمی دهند؛ در حالی که شبکه های ماهواره ایِ فارسی زبان آن را با آب و تاب به تصویر می کشند! من بارها از زبان بینندگان این شبکه ها در ایران شنیده بودم که با حسرت می‌گفتند وای! روز ولنتاین در غرب چه با شکوه است و چه حال و هوایی دارد آنجا! در صورتی که باز هم حقیقت ماجرا آن چیزی نبود که رسانه ها به ما نشان می دادند. خلاصه، دوباره به این نتیجه رسیدم که ما از آنان در فرهنگ اقتباسی شان جلوتر افتاده ایم! @zendegibaketab
📝 برشِ دوم از کتاب قارهٔ سبز وقتی به قسمت های شمال شهر و پاساژها رفتم، دیگر احساس کردم تحولی اساسی رخ داده است. آنچه مشاهده کردم این بود که وضعیت کنونی پوشش و حیا در گروهی از بانوان کشورمان که به حجاب توجه کافی ندارند و بعضاً ستایشگر دنیای غرب اند، حتی با وضعیت زنان اروپا غیر قابل مقایسه است! در اروپا زنان اغلب قصد ابراز جاذبه‌های جنسیتی را در جامعه ندارند؛ بلکه پوشش آن ها عموماً از فرهنگشان نشئت گرفته است و در ساده زیستی و نداشتن تبرج ریشه دارد. آنان در اکثر موارد قصد خودنمایی ندارند؛ همچنین آنچه در کشور ما از لحاظ زیبایی ارزش دانسته می شود، در اروپا ضد ارزش است. به طور مثال خانمی که به کاشت ناخن و طراحی آن مبادرت می کند، در جامعهٔ اروپایی زن متخصص و کارآمد محسوب نمی شود؛ زیرا آنچه با دیدن چنین صحنه ای به ذهنِ مخاطب اروپایی متبادر می شود، آن است که این زن بخش اعظم وقت خود را در آرایشگاه می گذرانَد و از جایگاه شغلی و دغدغه هایی چون ضیق وقت و غیره برخوردار نیست؛ به همین علت در اروپا خانم هایی که در سن بازنشستگی و فراغت به سر می برند، بیشتر از جوانان کشور به این امور توجه دارند در واقع اوقات فراغت خود را در سن بازنشستگی در مراکز آرایشی می گذرانند نه در سن جوانی. نیروی جوان و کارآمد جامعه وقت گران بها و دستمزد زحمات خود را صرف چنین اموری نمی کند. در نهایت فهمیدم آنان که شیفتهٔ فرهنگ غرب شده اند، نمی دانند زنان اروپا وقت و هزینهٔ خود را در مراکز آرایشی و کلینیک های زیبایی جراحی و پاساژها صرف نمی کنند. آن ها ساده زندگی می کنند و زیبایی‌شان در سادگی آنان است. بعضی از رفتارها حتی برای طبقهٔ اصیل جامعه اروپایی ضد ارزش محسوب می شود؛ مثلاً روزی در خیابان با یکی از دوستان آلمانی‌ام که پدرش قاضی بود، راه می رفتیم که دوست او را دیدیم. او دختری بود که ناخن کاشته بود و ناخن هایش طراحی داشت و روی بازویش تاتو زده بود. بعد از اینکه از او خدا حافظی کردیم، دوستم گفت مریم، این دوست صمیمی من نیست. او از طبقهٔ پایین جامعه است. دربارهٔ حال و هوای خانواده اش توضیح داد و گویا سعی می کرد او را به دلیل وضعیت ظاهری اش به خود منتسب نداند! با لبخند گفتم منظورت را متوجه شدم. همه ما ممکن است دوستان و آشنایانی از طبقات و گروه های مختلف جامعه با ویژگی های مخصوص به خودشان داشته باشیم. احتیاجی به توضیح نیست. در واقع با این پاسخ سعی کردم از اضطراب او که در اثر ملاقات دوستش پیدا کرده بود، بکاهم؛ اما در دل با خود گفتم بسیاری از مردم کشور من تصور می‌کنند بیشتر خانم ها در اروپا این گونه اند و بعضاً داشتن چنین ظاهری را نشانهٔ تجدد می دانند؛ همان ظاهری که برای دوست من مایهٔ آبروریزی شده بود. او دختر خانواده‌ای اصیل و تحصیل کرده با موقعیت عالی اجتماعی و مالی بود؛ اما لباس های بسیار ساده و پوشیده ای بر تن می کرد و هرگز ندیده بودم آرایش و لاک و... داشته باشد. @zendegibaketab