eitaa logo
زندگی از غسالخونه تا برزخ
18.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
3.1هزار ویدیو
13 فایل
مقصد همه ما در ایستگاه اخر (غسالخونه) آیا اماده ای از کانال راضی بودید برای مادر بنده و همه ارواح مومنین فاتحه ای بفرستید بنده غساله نیستم از خاطرات غسال و غساله های محترم استفاده میکنیم جهت اثر گذاری بیشتر راه ارتباطی 👇 @Yaasnabi
مشاهده در ایتا
دانلود
😍🤺 ۱.افرین که بهشون کمک میکنی و تاثیرپذیر هم نیستی...واقعا خیلیا بدنیستن...بخاطره ندیدنِ‌اموزش بدمیشن! ۲.سلام خداقوت مبارز👏👏
توکه قصد گناه نداری یکی جمله های معروفه هوای نفس به ماست چون خوب میدونه که اگه مستقیم دستور گناه بده قبول نمیکنیم از این روش پنهان و مرموز وارد میشه🤨 👈به نفست بگو:بعله درسته که من قصده گناه ندارم ولی استارته خیلی از روابط حرام هم از همین پیامای غیره ضروری بوده پس تا ضرورتی نباشه پیام نمیدم✊ اخه مگه دیوونم زمینه ی گول زدنم رو برای تو و شیطون فراهم کنم! والا!😐 👿 😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش✌️ ➥𝒅𝒂𝒓_𝒔𝒂𝒎𝒕𝒆_𝒕𝒐𝒐◕͟◕
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
خبر فوری بلاخره پزشکی قانونی علت مرگ خانوم مهسا امینی را صادر کرد http://eitaa.com/joinchat/10289168Cbe4b57f340
زندگی از غسالخونه تا برزخ
🥀ـ﷽ـ🥀 #شنود ۲۹ #تجربهٔ_نزدیک_به_مرگ فقط برای خدا 🍃 به میان رزمندگان و مجاهدین عراقی رفتم. مشغول
🥀ـ﷽ـ🥀 ۳۰ ولی امر 🍃 از آنچه دیدم حسابی به هم ریخته بودم، به آن دشت سرسبز رفتم و بار دیگر جماعت میلیونی ملائک مسلح را نظاره کردم. 🍃 از این ناراحت بودم که چرا مردم، خالصانه خدا را نمی خوانند، چرا در راه خدا زحمت نمی کشند تا نصرت و یاری خدا را در زندگی مشاهده کنند. مگر همین اتفاق در کشور ما رخ نداد؟ در ماجرای آزادی خرمشهر، مردم با تمام توان وارد عمل شدند و خالصانه خدا را صدا زدند و خداوند فتح الفتوح را نصیب آنها کرد. بلافاصله نیز حضرت امام پیام داد که خرمشهر را خدا آزاد کرد. یعنی اگر یاری و عنایت ویژه خداوند متعال نبود، ما نمی توانستیم با این امکانات مادی به دشمن حمله کنیم و بیش از تعداد نیروی حمله کننده از دشمن اسیر بگیریم. 🍃 اگر شیعیان و مسلمین، مانند همان روزها، خالصانه از خداوند کمک می خواستند، دیگر در خاورمیانه نه اسرائیلی باقی مانده بود، نه دولت های وهابی وابسته به آمریکا و غرب. 🍃 ناراحت بودم. نمیدانستم چه باید کرد. از طرفی برای این همه ظلم و جنگی که در کشورهای اسلامی اتفاق می افتد ناراحت بودم و از طرفی نمی دانستم چه باید کرد؟! 🍃 یکباره همان شخصی که پشت سر من قرار گرفته بود و چهره اش را نمی دیدم، شروع به سخن کرد و گفت: این دکمه را نگاه کن. اگر این را فشار دهم، احدی از دشمنان شما مانند اسرائیل و... زنده نخواهد ماند. اما سنت خدا بر این نیست که این گونه عمل کند. خدا می خواهد شما به جایی برسید. می خواهد شما مبارزه و جهاد کنید. شما اگر خودتان را آماده کنید و خالصانه جهاد کنید و خداوند را بخوانید، عنایت پروردگار متعال را خواهید دید. دشمنان اهل بیت علیهم‌السلام مانند کفی بر روی آب هستند. بنیاد آنان سست تر از تار عنکبوت است، اما در صورتی که شما محکم و استوار باشید و با عنایت خدا قدم بردارید. این محبت خداوند به شماست که می خواهد این گونه رشد پیدا کنید. 🍃 بعد به من گفت: دیدی چه شد، این ملائک سال های سال است که با تجهیرات کامل، منتظر استغاثه خالصانه شیعیان هستند تا وارد عمل شوند. این ها منتظر حرکتی مخلصانه از شیعیان هستند. بعد با تعجب گفتم: یعنی اگر کسی حرکتی نکند این ملائک کاری نمی کنند؟ گفت: فقط در یک صورت، امام حاضر و معصوم می تواند امر خدا را ابلاغ کند، اگر امام معصوم بخواهد، همه چیز تغییر می کند. بعد ادامه داد: در دوران غیبت، ولی امر مسلمین نیز می تواند به آنها دستور دهد. در همین افکار بودم که منظور از ولی امر مسلمین کیست، يکباره در میان فوج ملائک تصویر بزرگی را دیدم که شمایل حضرت امام و مقام معظم رهبری نمایان بود. 🖌 ادامه دارد... منتظر باشید 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
اگر دنبال یه کانال محصولات خونگی باکیفیت هستین اگر دنبال سوسیس کالباس خونگی خیلی خوشمزه هستین حتما به کانال گرین فارم سر بزنید 👇👇👇👇👇👇 خرید اول شامل ۱۰٪ تخفیف🎊🎊 آدرس کانال: https://eitaa.com/joinchat/3502964932Cec2f4c725d ثبت سفارش: @najmi110 ۰۹۱۹۷۳۰۸۳۷۵ نجمی
2.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ✅ مجری ﺍز "محمد علی کلی " میپرسه چرا خانومت دﺍره!؟ جوابش زیباست و تامل بر انگیز! چقدددددر درکش از حجاب زیباست👌 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
زندگی از غسالخونه تا برزخ
🥀ـ﷽ـ🥀 #شنود ۳۰ #تجربهٔ_نزدیک_به_مرگ ولی امر 🍃 از آنچه دیدم حسابی به هم ریخته بودم، به آن دشت سر
🥀ـ﷽ـ🥀 ۳۱ تأثیر توسل ۱ 🌷 شب دهم بستری من در اتاق ایزوله بود. اولین باری بود که سر درد من کم شده بود. پزشکان از وضعیت من راضی بودند و می گفتند: اگر حالش بهتر شود فردا به بخش عمومی منتقل خواهد شد. 🌷 آخر شب بود که دوباره از هوش رفتم. این آخرین باری بود که تجربه نزدیک به مرگ پیدا کردم. 🌷 این بار دوست نداشتم جایی بروم، در این مدت واژه توحید و خداشناسی به گونه دیگری برایم معنا شده بود. دیگر یقین داشتم تا خداوند نخواهد، هیچ اتفاقی نمی افتد. مطمئن بودم که اگر انسانی واقعا با خدا باشد، می شود اراده خدا، یعنی خداوند او را در هر شرایطی یاری می کند. اما اگر از خداوند غفلت کرد و به اسباب و علل مادی دل خوش نمود، به همان اسباب مادی واگذار می شود. در آن شب به آسمان رفتم. دیگر دلم نمی خواست در شهر گشت و گذار کنم. 🌷 ناگهان خودم را در حرم اباعبدالله (علیه‌السلام) دیدم! اما کربلا، کسی چه میداند کربلا کجاست؟! کسی چه میداند که حسین (علیه‌السلام) در پیشگاه خداوند چه مقامی دارد؟! 🌷 سال ۱۳۸۲ و پس از نابودی صدام، برای اولین بار راهی کربلا شدم. خیلی سختی کشیدم. پس از چند روز سختی وارد کربلا شدم و سلامی از صمیم قلب به مولایم عرضه داشتم. در همان لحظات بررسی اعمال، مشاهده کردم که تمام گناهان من، که قبل از ورود به حرم حسینی انجام داده بودم، با یک زیارت خالصانه و با معرفت بخشیده شد. نمی دانید چه حس خوبی داشت. البته بعد از این سفر، با اشتباهات و گناهان، خیلی از اعمال خوبم را نابود کردم. به من نشان می دادند که فلان عمل اشتباه، اعمال خوب آن روز را تباه کرد. 🌷 این را هم بگویم که بررسی اعمال من بسیار سریع انجام شد و در نهایت، به قول کاسبها چیزی توی دخل نماندا یعنی تقریبا هر کار خوبی کرده بودم با کارهای اشتباه نابود شده بود. اما به من گفتند: می توانی وارد بهشت شوی. بهشتی که به طفیلی و به شفاعت نصیبم شده بود. نه اینکه لایق ورود به بهشت پروردگار باشم. من آنچه از بررسی اعمال دیدم، لحظه ای بیشتر طول نکشید. خودم بودم که اعمالم را قضاوت می کردم. خودم مشاهده کردم که چیزی برایم باقی نمانده! 🌷 اما بعد از سفرهای دهه هشتاد به کربلا، چند سالی میشد که توفیق زیارت نداشتم. لذا آن شب وقتی از بیمارستان به سوی کربلا رفتم، بار دیگر با دریایی از نور در آسمان مواجه شدم. وقتی وارد حرم آقا اباعبدالله (علیه‌السلام) شدم، متوجه شدم که صحن و سرای ایشان دارای سقف شده! این اتفاق در اوایل دهه نود رخ داده بود. از روی فرشها حرکت کردم. همینطور سلام می دادم و زیارت نامه می خواندم. با تعجب به زیبایی حرم آقا و تغییراتی که در حرم ایجاد شده بود توجه می کردم. در بازسازی جدید حرم، در گوشه ای از ایوان، یک ضریح کوچک درست شده بود که مربوط به گودی قتلگاه بود. از همان جا سلام دادم و عقب آمدم. حرم کاملا خلوت بود و کسی متوجه حضور من نبود. یکباره دیدم یک خادم حرم، از همان هایی که کلاه بوقی و عمامه سبز دارند به سمت من آمد. او مرا میدید. یک سینی در دست داشت که دو تا قبض رسید کمک به حرم داخل آن بود. یکی از آنها سفید و نورانی و بزرگ بود که روی آن را نمی توانستم بخوانم و دیگری قبضی کوچکتر بود که پایین آن نوشته شده بود: سیدالکریم. 🌷 به من گفت: یکی از رسیدها برای شما نوشته شده و حساب شده. روی دومی که کوچکتر است خودت هر مبلغی دوست داری بنویس. چقدر نذر داری؟ گفتم: پنجاه هزار تومن. گفت: رسید را بردار، شما شفاعت شدی. 🌷 به محض اینکه رسید را برداشتم... 🖌 ادامه دارد... منتظر باشید 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
5.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 از یک دقیقه ۷ ☘ موضوع : خدا برای چه کسانی دست به جیب می شود؟ 🔴 لطفا برای همه فروارد کنید. http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5