eitaa logo
زندگی از غسالخونه تا برزخ
18.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
3.1هزار ویدیو
13 فایل
مقصد همه ما در ایستگاه اخر (غسالخونه) آیا اماده ای از کانال راضی بودید برای مادر بنده و همه ارواح مومنین فاتحه ای بفرستید بنده غساله نیستم از خاطرات غسال و غساله های محترم استفاده میکنیم جهت اثر گذاری بیشتر راه ارتباطی 👇 @Yaasnabi
مشاهده در ایتا
دانلود
زندگی از غسالخونه تا برزخ
منبع خاطرات خانم غساله در اینستاگرام که این محتوا را مینویسند کپی بدون این منبع حرامه 👇👇👇👇 @neiynava313 قبل از خوندن کپشن🌷🌹 بعد از مدت ها تو این شرایط پست گذاشتم ____________________ روز پر مر_گ🥺💔 زنگ زد گفت زهرا میتونی بری غسالخونه؟! گفتم: خیره برای چی؟! گفت خالم رحمت خدا رفته ،تا من برسم دیر شده ولی میخام شما باشید 🥺 ناراحت شدم از خبرش خیلی چون خاله ی رفیقم بود ،زودی به بچه ها گفتم قراره یه ج،نازه برامون بیاد از فلان شهر گوش به زنگ باشید۰ گذشت تا فردای اون روز رفتیم غسالخونه رفتم دم سردخونه گفتم چنین اسم فامیلی رو اوردن؟؟ گفتن توراهه تا بیاد طول میکشه رفتم سمت سالن غسالخونه درب سالن باز کردم دیدم سه تا (ج۰نازه) اونجاست به رفیقام نگاه کردم چ خبره ؟!! چرا جنازه ها اینجان !! مگه نباید تو سرد خونه باشن بعد یکی یکی بیارن تا ما بشوریم!! علت رو جویا شدم گفتن سردخونه پرهههه جا نبوده گذاشتیم اینجا پرسیدم ‌چ‌خبره؟؟؟ مگه تصادفی بوده؟ که این همه (ج۰نازه ) باهم بوده ،گفتن نه ولی امروز روز پر کاری هست تا شب باید بمونید و غسل بدید نگاه کردم به کاور های سیاهی که تو سالن بود رفته رفته بهشون اضافه میشد مات بودم چرا با دیدن اون همه کاور سیاه؟ وصورت های مخفی شده! چرا دلم نمی لرزه؟! چرا نمی ترسم؟! چرا فکر نمیکنم روزی منم باید برم داخل همین کاور😔 روزی منم میام تو همین غسالخونه!!!! بترس زهرا بترس از روزی که دست هات خالیه و دل بسته ی تعلقات پوچ این دنیا شدی رفتم تو اتاق اصلی چادر م آویز کردم طبق معمول خودمو تو اینه نگاه کردم من ت۰رسناکم بچه ها؟؟؟دوستام گفتن باز دیونه شدی، گفتم پس چرا بچه های پ۰یجم ازم میترسن؟!!!!! یهو از پشت سرم صدای جیغ بلند شد چند تا اقا جنازه ی روی دوششون بود وداشتن طرفم می اومدن۰۰۰۰ زودی رفتم جلوگفتم بزارید روی این حوض و نامحرم ها بیرون یکی بلند بلند می گفت مگه تو چند سالت بود؟! برات زود بود بری عروس ۲۰ ساله ی‌من🥺 داستان اول ادامه دارد۰۰۰۰ ______ #مرگ#عروس#خدا#جوانی#عشق#قرمز
💠 زندگی پس از زندگی 🔸 این قسمت: نوازش تجربه‌گر: فرهاد قائدفولادوند ✅ هرروز ساعت ۱۷ بازپخش 1 بامداد  و 12:30روز بعد از شبکه چهار سیما کانال زندگی از غسالخانه تا برزخ http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
12.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 باتلاق جوشان روایت تجربه گر از وحشت در جهنم برزخی کانال زندگی از غسالخانه تا برزخ http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
6.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 ذوق دیدار روایت تجربه‌گر از لذت دیدار پدر و مادر در ناامیدی برزخ کانال زندگی از غسالخانه تا برزخ http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
11.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 شاهد حاضر تایید حضور روح تجربه‌گر در منزل توسط حاضرین کانال زندگی از غسالخانه تا برزخ http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
3.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 غیرقابل انکار روایت تجربه‌گر از آگاهی روح و غیر قابل انکار بودن اعمال به هنگام مرور زندگی در برزخ کانال زندگی از غسالخانه تا برزخ http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
11.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دوزخ در برزخ توصیف جهنم در برزخ توسط تجربه گر... کانال زندگی از غسالخانه تا برزخ http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
1.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حال تجربه‌گر مرگ هنگام دیدن گریه وابستگانش؛ حتی مولکول های اشک آنها را می‌دیدم کانال زندگی از غسالخانه تا برزخ http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
1.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قدرت دید فوق العاده آنجا به روایت یکی از تجربه گران مرگ موقت کانال زندگی از غسالخانه تا برزخ http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
زندگی از غسالخونه تا برزخ
🥀ـ﷽ـ🥀 #شنود ۱۴ #تجربهٔ_نزدیک_به_مرگ قهقهه شیطانی ۱ 📌 چهارمین شبی که در بیمارستان بودم، با اتفاق
🥀ـ﷽ـ🥀 ۱۵ قهقهه شیطانی ۲ 📌 در بالای شهر و ابتدای این بزرگراه مشاهده کردم که یک لوله بسیار قطور قرار دارد و فاضلاب را به داخل این بزرگراه می ریزد! 📌 یکباره دیدم که شیطان، با چهره ای بسیار زشت، با لباس هایی سیاه، مانند یک پیرزن در کنار این لوله قرار دارد و خنده های مستانه سر میدهد؟ بعد باتعجب دیدم که در اطراف شیطان، صدها شیطانک که شبیه جنین انسان اما با بالهای کوچک بودند، حلقه زده و با او خوشحالی می کردند. 📌 شیطان با خوشحالی پایین بزرگراه را نشان می داد و خوشحال بود که بیشتر مردم در این کثافات و فاضلاب غرق هستند. شیطانک ها مانند مگس هایی که گرد کثافت حلقه می زنند، با خوشحالی در کنار شیطان می چرخیدند. آنها ظرفهایی مملو از فاضلاب را به شیطان می دادند تا او بر سر مردم بریزد. با خودم گفتم به شیطان حمله کنم، اما دیدم حریفش نمیشوم. 📌 به خاطر نفرت از صدای شیطان، سریع از آنجا دور شدم. سرم را به اطراف چرخاندم. آپارتمان ها و ساختمان های اطراف بزرگراه را نگاه کردم. از در و پنجره بیشتر این آپارتمانها، کثافت و نجاست و چیزی شبیه همان فاضلاب ها بیرون می زد که در اتوبان بود! 📌 بالاتر آمدم و داخل برخی واحدهای آپارتمانی را نگاه کردم. دیدم که مردم، خانوادگی جلوی تلویزیون نشسته و مشغول تماشا هستند، اما تمام منزلشان را نجاست و فاضلاب پر کرده. عجیب اینکه اینها هم به این شرایط راضی بودند و شکایتی نداشتند! خدای من چه می بینم!؟ اینجا همین تهرانی است که من در آن زندگی می کنم؟! 📌 کمی که با دقت نگاه کردم، دیدم در بین طبقات ساختمانی، واحدهایی وجود دارند که گل های محمدی از در و دیوار آنها آویزان است؟ نه تنها از کثافات خبری نیست، بلکه بوی عطر و نور درخشان این خانه ها، فضا را پر کرده است، اما تعداد این واحدهای نورانی در مقابل واحدهای تاریک و آلوده کمی کمتر بود. من دیدم که آن خودروهای تمیز، به همین منازل نورانی وارد می شدند. 🖌 ادامه دارد... منتظر باشید 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
6.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عواقب خودکشی از نظر یک آقای غسال کانال زندگی از غسالخانه تا برزخ http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
360.4K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خدا رحم کن به ما کانال زندگی از غسالخانه تا برزخ http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5