زندگی از غسالخونه تا برزخ
این پست مربوط به اولین باری که جنا.زه ایی رو دفن میکردم برمیگرده به زمان کرونا. پشیمون نبودم ولی دگر
همینجور که نزدیک قبر میشدم
افکارم بلند بلند بام حرف میزدن
داریچی کار میکنی؟
من: خب خودت گفتی برو مگه دارم اشتباه میکنم؟🥺
دارم میرم تو قبر تامیت بم بدن بسپارمش به خاک.
افکارم: نه نمیگت نرو ولی دارم گوشزد بهت میکنم یه روزی نوبت توهم میرسه زهرااا؛ یه روزی تو هم روی دستای دو نفر میارن تو این خونه ی تنگ تاریک...
من: میدونم اما یه چی بگم؟؟
من از بندگی نکردن میترسم
من بنده ی خوب خدا نبودم
من از اعمالم می ترسم
افکارم: پس خوب شو پس برای خدا زندگی کن برای خدا قدم بردار عاشق شو؛ تمام نفس کشیدنت هم برای خدا باشه،
ببین خدااز چی راضیه دنبال اون باش
ببین خدا از چی قهرش میاد ترک اون کار کن ، اگه عاشق بشی عاشقت میشه
اون خوب خداییه برات کم نمیزاره
توبه کن درب های توبه بازه....
بامن بگو:
استغفرالله ربی و اتوب علیه
یهو از افکارم بیرون اومدم
پریدم تو قبر بلند و تاریک و پر از آهک
یهو چهره ی تمام خانوادم اومد جلوی چشام، اول پیام داداشم میدونی چرا؟؟
چون پیام داداش کوچیکمه حاضرم
قلبم رو بدم برای داداشم، روزی که
پیام باید زیر تابوتم بگیره خداروشکر محرم دارم خداروشکر میدونم دلسوز دارم
ولی همش زیر لب روضه میخوندم ،یخ یخ شده بودم
باید کاور باز میکردم صدای جیغ زنان از بالای قبر رو میشنویدم اینا همونایی بودن که حاضر نشدن نزدیک جنا.زشون بشن
چرا چون میترسیدن بیماری بگیرن
اینا همونایی هستن که گفتن این خانم
نه همسر داره نه اولاد😔
محرم نداره.... پس شماهایی که بالا سرش قبرش اومدید کی هستید؟؟؟
اینقدر جونتون براتون مهمه؟؟
ناراحت بودم از بی کسی عروسم
ولی بازم خدا روشکر تو دلم گذاشت و اول صبح تو تاریکی بیام خیرم رو انجام بدم
دستپاچه نشو زهرا امیدت بخدا باشه
این رزق امروزته خوب نوکری کن ، همش باخودم حرف میزدم میگفتم کار سختی که نمیخای کنی فقط میخای جنا.زه رو بزاری تو قبر نمیخاد که بخورت، بسم الله وبالله وصلی الله علی محمدوال محمد اللهم اغفر للمومنین والمومنات....
من و وحشت قبر
جنازه ی که اولاد وغمخوار نداشت
تو اون قبر گودوتاریک
روز تو که فرار رسید میخای بگی جوونیت رو تو چ کاری خرج کردی؟
میخای با این بار گناه کجا بری؟
مبخای بگی چقدر غیبت کردی ؟
چقدر خودتو خرج خدا کردی؟
چقدر خیر بقیه رو خواستی؟
چقدر سرگرم گوشی بودی ویاد خدات نبودی؛ پس کی وقتشه با خدا رفیق شیم
پس کی وقتشه بهش اعتماد کنیم..
من میگم اگه خدا بیاد تو زندگیمون
میشیم شاه عالم
بیاید از امروز به بعد هرچی رضای خدا باشه اون رو انجام بدیم
🌷🙏
منبع خاطرات خانم غساله در اینستاگرام که این محتوا را مینویسند
کپی بدون این منبع حرامه 👇👇👇👇
@neiynava313
@Aminikhaah03 Se Daghighe Dar Ghiamat (1398-08-17) Beheshte Reza _ Mashhade Moghaddas.MP3
زمان:
حجم:
28.63M
🔈 شرح و بررسی کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت
🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم
🔊 جلسه سوم
📅98/08/17
#مشهد
#بهشت_رضا
🔔 @Aminikhaah_Media
@Aminikhaah04 Se Daghighe Dar Ghiamat (1398-08-24) Beheshte Reza _ Mashhade Moghaddas.MP3
زمان:
حجم:
21.89M
🔈 شرح و بررسی کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت
🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم
🔊 جلسه چهارم
📅98/08/24
#مشهد
#بهشت_رضا
🔔 @Aminikhaah_Media
1.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سختی مرگ را بر ما آسان کن 😢🙏
کانال زندگی از غسالخانه تا برزخ
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
3.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لحظه جان دادن
دل نداری نگاه نکن دوست عزیز
در این لحظه خدایا نجاتمان بده
کانال زندگی از غسالخانه تا برزخ
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
امروز ۲۷.۲.۱۴۰۳
آرامستان خلدبرین یزد
۳ متوفی مجهول الهویه آوردند برای دفن ، بدون اسم و همراه
مردم هنگام دفن متوجه شدند و آمدند
یکی تربت امام حسین روی کفن
یکی روی خاک آب ریخت ، دیگری گل آورد
دعا و خیرات کردند، کسی خبر نداشت چکاره بودند
ایرانیان مهربان هستند🌹🌺
مراسم تشییع پیکر اموات مجهول الهویه توسط نیروهای اداری و اجرایی سازمان آرامستان یزد
از یه طرف خوشحال بودم که بالاخره این بندگان خدا بعد از مدتها سرگردانی بالاخره قراره به آرامش برسن و مراسم دفن برگزار بشه ، از طرفی دلم پر از غصه بود.
سه تا متوفی که شناسایی نشده بودن ، سه تا آدمی که معلوم نیس خانواده هاشون کجا رو دارن دنبالشون میگردن، چقد نگرانشونن، اصلا معلوم نیس کسیو دارن یا نه
توی تنهاترین حالت ممکن فوت شدن و بعد از گذشت مدت طولانی هیچکس پیداشون نکرد و سراغشون نیومد
امیدوارم به آرامش رسیده باشن و روحشون شاد باشه
#آرامستان_یزد
#مرگ
#تشییع_جنازه
#غسالخانه
#سالن_تطهیر
#وداع
#مجهول_الهویه
https://www.instagram.com/reel/C7BkuiZOczBYPi3OtL7S5SSv7taGZRvYPvpNbo0/?igsh=MTc4MmM1YmI2Ng==