4.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥ویدئویی که یک کاربر شبکههای اجتماعی از تیراندازی در منطقه الزلفی ریاض منتشر کرده است.
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
⛔️اتفاقی عجیب در بابل❗️
حضور یک زن به صورت زنده در بیلبورد تبلیغاتی یک سالن آرایش 😳😐
🔻یادتون میاد وقتی به مناسبت "روز مادر"، در بیلبورد تبلیغاتی میدان ولیعصر(عج) تصویر زیبای بالا نصب شد، اصلاحطلبان چه سر و صدایی به راه انداختن؟
اما حالا که به این واضحی به جایگاه زن در جامعه توهین شده سکوت کردن❗️
⛔️البته که نباید از کسانی که در پی اجرای سندکثیف۲۰۳۰ و از بین بردن نقش ارزشمند "مادر" در کشور هستند انتظاری داشت...
🔻و عجیب اینکه رابرت مرداک (صهيونيست كهنهكار كه در دنيا به "امپراطور رسانهاي يهود " اشتهار دارد) مالک فاکس نیوز و شبکه فارسی وان و صدها روزنامه و ایستگاه تلویزیونی دیگر گفته بود "هدف ما این است که تا ۲۰ سال آینده اسمی از مادر و خانواده در ایران دیده نشود."
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
2.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌐شاد ترین خبر .....
🔸به زودی انشاءالله
ــــــــــــــ
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
🔻 #فوری | سردار سلامی فرمانده کل سپاه شد
🔹حضرت آیت الله خامنهای فرمانده معظم کل قوا در حکمی با سپاس از خدمات با ارزش و ماندگار سردار سرلشکر جعفری در فرماندهی سپاه، سردار حسین سلامی را با اعطاء درجه سرلشکری به فرماندهی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب کردند.
🔹رهبر انقلاب اسلامی همچنین در حکم جداگانهای سردار سرلشکر محمدعلی جعفری را به مسئولیت قرارگاه فرهنگی و اجتماعی حضرت بقیة الله الاعظم ارواحنافداه منصوب کردند.
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
✍متن احکام فرمانده معظم کل قوا به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
سردار سرلشکر پاسدار محمد علی جعفری
🔹نظر به تمایل جنابعالی به حضور در عرصه های فرهنگی و نقشآفرینی در جنگ نرم و با تقدیر از تلاشهای شایستهتان در دوران فرماندهی کل سپاه، شما را به مسئولیت قرارگاه فرهنگی و اجتماعی حضرت بقیة الله الاعظم ارواحنا فداه منصوب میکنم.
🔹بهرهگیری از ظرفیتهای گسترده و توانمندیهای ژرف در جامعه بویژه علماء دینی و نخبگان فرهنگی و جوانان جهادی و انقلابی برای گسترش و تبیین معارف انقلاب اسلامی بر پایه خطوط ترسیم شده در بیانیه گام دوم، با برنامهریزی عالمانه و مدبرانه و تعامل و همافزایی با مجموعههای فرهنگی سپاه و بسیج از جنابعالی انتظار میرود.
🔹توفیق شما را از خداوند متعال مسألت میکنم.
سید علی خامنهای
۱ اردیبهشت ۱۳۹۸
بسم الله الرحمن الرحیم
سردار سرتیپ پاسدار حسین سلامی
🔸نظر به ابراز ضرورت جابجایی در فرماندهی سپاه از سوی سردار سرلشکر پاسدار محمدعلی جعفری و با سپاس از یک دهه خدمت باارزش و پرحجم و ماندگار معزیالیه، با توجه به شایستگیها و تجارب ارزنده جنابعالی در مدیریتهای کلان و مسئولیتهای گوناگون نهاد انقلابی و جهادی و مردمی سپاه، شما را با اعطای درجه سرلشکری به فرماندهی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب میکنم.
🔸انتظار دارد ارتقاء توانمندیهای همه جانبه و آمادگی در همه بخشها و نیز تقویت گوهر درونی سپاه یعنی تقوا و بصیرت و همچنین گسترش مدیریتهای برخوردار از بنیهی معنوی و تواناییهای کارشناسی و اعتلاء فرهنگی که در مدیریت سردار جعفری بدان پرداخته شده است، با ابتکارات جنابعالی افزایش یابد و سپاه در حرکت خود به سوی تکامل گامهای بلند بردارد.
🔸توفیقات شما و همکارانتان را از خداوند متعال مسألت میکنم.
سید علی خامنهای
۱ اردیبهشت ۱۳۹۸
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
4.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 رصد و پايش هوايي مناطق سيلزده با بكارگيري پهپادهاي شاهد١٢٩ نيروي هوافضاي سپاه
🇮🇷 عکسنوشتہسیاسی 🇮🇷
زنگ زدم .سمیه در رو باز کرد کیفمو انداختم توی بغلش و با بی حوصلگی گفتم :
یالله یا لله خودمو جمع وجور کردم مهدی :خانم کاری نداری من یاسر وبرسونم خونشون سمیه:چرا چرا سر راه یک کیلو سیب زمینی با پنج تا نون بگیر مهدی :به روی چشم 👀آبجی شما کاری ندارین ؟ زینب:نه منم دارم میرم مهدی یه نگاه با عصبانیت کردو گفت برو تو خواهر جان یک ساعت دیگه میام خودم می رسونمت زینب:نه ماشین آوردم مهدی:ع اشکالی نداره برو تو یک ساعت دیگه میام باهم بریم خونه بابا زینب:باشه انگار فهمیده بودن من خجالت😓 کشیدم مهدی وآقا یاسر کنار در واستاده بودن همینکه خواستم برم تو خونه👤 آقا یاسر با صدای ضعیفی گفت: خانم محمدی عکسا رو آماده کردم یه تعدادشون و چاپ کردم با خودم آوردم اگه صلاح می دونید یه نگاه بهشو ن بندازین مهدی :موضوع چیه؟ زینب:چی زود عکسا رو آماده کردین خدمتتون عرض کردم که دانشگاه بیارید ببینم مسائل مربوط به امور دانشگاه فقط باید اونجا حل بشه نه تو منزل مهدی :عکسای چی؟ زینب:هیچی داداش جان امروز تو مراسم تدفین شهدا ایشون خبر نگار مراسم بودن یه سری عکس گرفتن برا مجله دانشجویی دانشگاه بهشون صبح گفتم عکسا رو دانشگاه بیارن آقا یاسر :ببخشید فقط محض اینکه کارا سریعتر انجام بشه فقط همین زینب :ایرادی نداره فردا ساعت هشت🕗 اتاق بسیج دانشجویی خواهران باشید آقا یاسر :بله حتما مهدی :خوب مارفتیم دیگه خدافظ زهرا که کت مهدی رو چسبیده بود هی می گفت بابا بابا برام مداد انگی بخری ها یادت نیه مهدی: باشه باشه کچلم کردی مهدی وآقا یاسر رفتن منم رفتم اتاق بچه ها و به طه وزهرا گفتم نیاین تو اتاق ها سرم در د میگیره میخوام یه کم بخوابم زود بیدار میشم و باهاتون بازی می کنم.
در اتاق و بستم و دراز کشیدم رو تخت طه . غلت زدم و سرم و توی بالش فرو کردم تا صدای ترکیدن بغضی که داشت خفم می کرد ، صدای هق هق درماندگیم بیرون نره . مدام فکر سپیده وبیماریش ،مثل مار ی قلبمو 💔نیش می زد ، تق تق . زینب بیام تو؟ زینب: سمیه تنهام بذار سمیه :یه لحظه بذار بیام تو زینب: لجم گرفت،سمیه چه شبی رو برا شوخی انتخاب کرده بود ،عصبانی گفتم : بفرمائید .