eitaa logo
🇮🇷 عکس‌نوشتہ‌سیاسی 🇮🇷
5.9هزار دنبال‌کننده
44.3هزار عکس
13.9هزار ویدیو
362 فایل
🏴 السلام علیک یا أباعبدالله الحسین 🏴 ارتباط با ما @KavoshGar12
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷 عکس‌نوشتہ‌سیاسی 🇮🇷
به بابا گفتم میخوام برم بهزیستی بچه ها امشب حال خوشی ندارن میخوام پیششون باشم مامان:بیا خونه یه است
ساعت ۹ شد بابا اومد دنبالم سوار ماشین شدم بابا:حقیقتش دخترم مسافرت ڪه رفتیم میخواستم درباره سپیده و جواب آزمایشش بگم زینب:باباجون نمیخواد دیگه در موردش صحبت ڪنید الان دیگه فایده ای نداره بابا:آره تو راست میگی رسیدیم خونه سمانه اونجا بود سمانه:سلام عزیزم زینب:سلام تو اینجا چی ڪار میڪنی سمانه:میخواستم پیشت باشم زینب:بریم بالا تو اتاق سمانه:باشه سمانه:میدونم الان چی حالی داری ولی میخوام بهت یه چیزی بگم زینب:چی؟ سمانه:آقای جعفری گفتش بهت بگم ڪه برا اردوی راهیان نور دانشجوها رو ثبت نام ڪنیم ؛سوم عید حرڪت دارن گفتم شاید تنها چیزی ڪه حالتو خوب ڪنه همین باشه زینب:راست گفتی ؛آره فڪر ڪنم تنها راهش همین باشه چقدر خوبه تو اینجایی 😊 سمانه:خوب خانم فرمانده مأموریتم انجام شد اجازه رفع زحمت میدین؟😀 زینب:ممنون اومدی سمانه:فردا پس دانشگاه منتظرتم زینب:باشه
فردا صبح رفتم دانشگاه باسمانه شروع ڪردیم به ثبت نام چی استقبالی شد ؛اصلا فڪرشو نمیڪردم ۵۰ نفر ثبت نام ڪردن —حال و هوای دانشگاه یه طور معنوی شده بود از همین لحظات ثبت نام انگار شهدا خودشون نظر ڪرده بودن سمانه:زینب! زینب! آقای حسینی با اون رفیق مستند سازش دارن میان اینجا بپر اتاقو یڪم مرتب ڪن زینب:حالش نیست ولش ڪن آقای حسینی(یاسر):سلام علیڪم زینب:سلام علیڪم حمید ساقی:سلام خانما زینب:سلام سمانه:سلام آقای حسینی:بابت مستندی ڪه گفته بودید مزاحمتون شدم زینب:بفرمائین بشینین آقای حسینی:یکسری عڪس آماده شده گفتیم شما ببینید سمانه:خانم محمدی روز مراسم بهنام صفوی هم اومده بود بیمارستان
زینب:خیلی خوبه همینجوری ادامه بدید فقط اگه بجای اینڪه بیشتر از بازیگرا و خواننده ها و فوتبالیستا عڪس بگیرین رو موضوع سرطان ڪلید ڪنین فڪر ڪنم بهتر باشه من الان ڪه میبینم از ۲۰تا عڪسی ڪه گرفتید ۱۵ تاش فقط عڪس از علی دایی و بهنام صفوی سمانه:فڪرڪنم شما قضیه مستند رو شوخی گرفتین آقای حسینی: نه نه اینطوریام نیست به طور جد ان شاءالله ادامه میدیم زینب:خدا ڪنه آقای حسینی :دارین ثبت نام می ڪنین برا راهیان نور؟ زینب:بله سوم عید حرڪت داریم استقبال خانوما خیلی امروز پرشور بوده آقای حسینی:شما امروز میاین بیمارستان؟ سمانه:بهتره ڪه الان خانم محمدی از فضای بیمارستان دور باشه زینب:ان شاءالله برای روزای آتی آقای حسینی:ما ازاین به بعد هرروز ساعت ۲ میریم بیمارستان مصاحبه با بیمارا رو هم خودم انجام میدم زینب:خدا خیرتون بده اجرتون با حضرت زهرا آقای حسینی:ممنون بریم حمید ؟ حمید ساقی:خوب این عڪسا ڪه رد شد بریم ادامه ڪار بااجازتون زینب:به سلامت
پنج روز دیگه عید میشد آمدو رفت های مشڪوک سمیه و مهدی خیلی توجه منو جلب ڪرده بود توحیاط نشسته بودم ڪنار مادر بزرگم داشتم با سجاف یقه ی لباسی ڪه از بعداز ظهر وقتم رو گرفته بود ڪلنجار می رفتم . از صدای مادرم ڪه میگفت :(هول نشین خانم جون؛نامحرم نیست؛ آقا مهدی) خانم جون با صدای بلند گفت:به به ؛عجبه چقدر این روزا میاین اینجا مهدی:حاج خانم بد میڪنیم همش میایم دست بوسی شما 😃 خانم جون:بشین مادر جان اینجا برم برات یه چایی لبریز لبسوز بریزم مهدی:نه حاج خانم ڪار دارم باید برم بیاین اینجا برا امر خیر میخوام باهاتون صحبت ڪنم مهدی:مامان نظرتونو نگفتین برا یاسر بیان خواستگاری یانه؟! خشڪم زد ؛ضربان قلبم💓💓 اون قدر تند شد ڪه به سختی میتونستم حرفاشونو بشنوم . احساس میڪردم الان صدای قلبم و 💓 توی حیاط همه میشنوند. 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI ┅─═ঊঈ🌸🎀🌸ঊঈ═─┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دعای روز شانزدهم ماه مبارک رمضان بسم الله الرّحمن الرّحیم اللهمّ وَفّقْنی فیهِ لِموافَقَةِ الأبْرارِ وجَنّبْنی فیهِ مُرافَقَةِ الأشْرارِ وأوِنی فیهِ بِرَحْمَتِكَ الى دارِ القَرارِبالهِیّتَكِ یا إلَهَ العالَمین. خدایا در این روز مرا بر موافقت نیکان بدار و از رفاقت اشرار دور گردان و مرا در بهشت دارالقرار به رحمتت منزل ده به حق الهیتت ای خدای عالمیان 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا