eitaa logo
🇮🇷 عکس‌نوشتہ‌سیاسی 🇮🇷
5.9هزار دنبال‌کننده
44.4هزار عکس
13.9هزار ویدیو
362 فایل
🏴 السلام علیک یا أباعبدالله الحسین 🏴 ارتباط با ما @KavoshGar12
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 آقای ، پاسخ ما همان پاسخ آیت الله مدرس است! 🔹جناب رجب طیب اردوغان رئیس جمهور دیکتاتورمآب ترکیه اخیراً گفته: "هرکس در منطقه می‌خواهد سنگی جابه‌جا کند باید اول از ترکیه اجازه بگیرد." 🔸ظاهراً آقای اردوغان کودتای اخیر درون ترکیه را فراموش کرده که با نجابت و صداقت جمهوری اسلامی ایران از سقوط نجات پیدا کرده. گاهی هم یادش می‌آید که به ایران لگدی بزند! متاسفانه طی هشت سال اخیر مسئولین دولت جمهوری اسلامی آنقدر در سیاست خارجه بی‌عرضه‌گی از خود نشان داده که سعودی و بحرین و جیبوتی و ترکیه و دولت ضعیف اشرف غنی برای ما شاخ در آورده بودند! 🔹درست در بحبوحه تشکیل دولت جدید سفرای روس و انگلیس وقیحانه تصویر کنفرانس تهران (حضور سران آمریکا و انگلیس و روسیه بعد از اشغال ایران) را بازسازی کرده‌اند و اردوغان هم همچی غلطی کرده. اما پاسخ در خوری نگرفتند. 🔸امیدواریم دولت جدید از همین اول پرقدرت در مسائل بین‌المللی حاضر شود اما خطاب به اردوغان باید همان جمله آیت‌الله شهید مدرس را به یاد بیاوریم. 🔹 در زمانی که تهدیدهای دشمنان علیه ایران زیاد و حتی عثمانی‌ها(ترکیه قدیم) طمعی به سرزمین‌های ما داشتند، خطاب به صدراعظم عثمانی محکم می‌گوید: 🔻"اگر کسی بدون اجازه ی ما وارد سر حد ایران شود از ملیت و آیینش نمی پرسیم؛ اول او را با تیر می زنیم، خواه کلاهی باشد، خواه عمامه‌ای باشد، خواه شاپو به سر داشته باشد. بعد که گلوله خورد و زمین افتاد دست می‌کنم ببینم ختنه است یا نه؟ اگر ختنه کرده بود او را [به آیین مسلمانی] کفن و دفن می کنیم و الا چالش می‌کنیم. دیانت ما عین سیاست ماست و سیاست ما عین دیانت ما، ما با همه دنیا دوستیم و همین طور هم دستور داده شده است. ما با همه دنیا دوستیم مگر اینکه کسی به ما تعرض کند ما به او تعرض می‌کنیم". 🔹این احساس عزت و بزرگی را مقایسه کنید با اظهارات ذلیلانه رئیس‌جمهور سابق ما مبنی بر "خزانه خالی‌ است"، یا وزیر امور خارجه که می‌گفت: "آمریکا با یک بمب سیستم دفاعی ما را نابود می کند". امیدواریم دولت جدید در سیاست خارجه، محکم و صریح عمل کند و پاسخ دشمنان و غیردشمنان را بدهد. ✅ : http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام امام زمانم 💚 🌼«صبحم» شروع می شود ✨«آقا به نامتـان » 🌼«روزی من» همه جـا ✨«ذکـر نـامتـان» 🌼صبح علی الطلوع ✨«سَلامٌ عَلی یابن الحسن» 🌼مـن دلخـوشـم بـه ✨«جـواب سلامتـان» ...!!❤️ السلام علیڪ یا اباصالحَ المهـدی اللهم عجل لولیک الفرج 🌼 التماس دعای فرج 🤝 🍃🌹🍃🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از 🌷عکسنوشته شهدا 🌷
ختم صلوات امروز به نیت: 🌺 سهم هر بزرگوار 5صلوات 🌺 🌷 @AXNEVESHTESHOHADA
هدایت شده از 🌷عکسنوشته شهدا 🌷
🌹🍃 دوازدهم شهریور ۱۳۴۸، در تهران چشم به جهان گشود. پدرش نقی، راننده تاکسی بود و مادرش، معصومه نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته اقتصاد درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. سرانجام سال ۱۳۶۵ در شلمچه به شهادت رسید. مزار او در بهشت زهرای زادگاهش واقع است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
این صحنه رو مسیح فقط نبینه! 📸 فاطمه بغلانی، مربی کاراته زنان ایران با در آغوش گرفتن فرزند کوچکش، شاگردانش را روی تاتامی هدایت می‌کند 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
هدایت شده از 🌷عکسنوشته شهدا 🌷
☺️ لبخند بزن رزمنده ☺️ خاطره ای زیبا و خنده دار از جبهه ...👌 👤بین ما یڪی بود ڪه چهره ی سیاهی داشت ؛ اسمش عزیز بود؛ توی یه عملیات ترڪش به پایش خورد و فرستادنش عقب بعد از عملیات یهو یادش افتادیم و تصمیم گرفتیم بریم ملاقاتش ... 🏩با هزار مصیبت آدرس بیمارستانی ڪه توش بستری بود رو پیدا کردیم و با چند تا ڪمپوت رفتیم سراغش . پرستار گفت : توی اتاق 110 بستری شده ؛ اما توی اتاق 110 سه تا مجروح بودند که دوتاشون غریبه و سومی هم سر تا پایش پانسمان شده و فقط چشمهایش پیدا بود . دوستم گفت : اینجا ڪه نیست ، بریم شاید اتاق بغلی باشه ! یهو مجروح باندپیچی شده شروع ڪرد به وول وول خوردن و سروصدا کردن! گفتم : بچه ها این چرا اینجوری میڪنه؟ نڪنه موجیه؟!!! یڪی از بچه ها با دلسوزی گفت : بنده خدا حتما زیر تانڪ مونده ڪه اینقدر درب و داغون شده ! پرستار از راه رسید و گفت : عزیز رو دیدین؟!!! همگی گفتیم : نه! ڪجاست؟ :پرستار به مجروح باندپیچی شده اشاره ڪرد و گفت : مگه دنبال ایشون نمی گردین؟ همه با تعجب گفتیم: چی؟!!! عزیز اینه؟! رفتیم ڪنار تختش ؛ عزیز بیچاره به پایش وزنه آویزان بود و دو دست و سر وڪله و بدنش زیر باندهای سفید گم شده بود ! با صدای گرفته و غصه دار گفت : خاڪ توی سرتان ! حالا دیگه منو نمی شناسین؟ یهو همه زدیم زیر خنده گفتم : تو چرا اینجوری شدی؟ یڪ ترکش به پا خوردن ڪه اینقدر دستڪ و دمبڪ نمی خواد ! عزیز سر تڪان داد و گفت : ترڪش خوردن پیشڪش . بعدش چنان بلایی سرم اومد ڪه ترڪش خوردن پیش اون ناز ڪشیدنه !! بچه ها خندیدند . 😁 اونقدر اصرار ڪه عزیز ماجرای بعد از مجروحیتش رو تعریف ڪرد : - وقتی ترڪش به پایم خورد ، منو بردند عقب و توی یه سنگر ڪمی پانسمانم کردند و رفتند تا آمبولانس خبر ڪنند . توی همین گیر و دار یه سرباز موجی رو آوردند و گذاشتند توی سنگر . سرباز چند دقیقه ای با چشمان خون گرفته برّ و بر نگاهم ڪرد . راستش من هم حسابی ترسیده بودم و ماست هایم رو ڪیسه ڪردم . یهو سرباز موجی بلند شد و نعره زد : عراقی پَست فطرت می ڪشمت . چشمتان روز بد نبینه . تا جان داشت ڪتڪم زد . به خدا جوری ڪتڪم زد ڪه تا عمر دارم فراموش نمی ڪنم. حالا من هر چه نعره می زدم و ڪمڪ می خواستم ، ڪسی نمی یومد . اونقدر منو زد تا خودش خسته شد و افتاد گوشه ی سنگر و از حال رفت . من هم فقط گریه می ڪردم ... بس ڪه خندیده بودیم داشتیم از حال می رفتیم😂😂😂 دو تا مجروح دیگه هم روی تخت هایشان از خنده روده بُر شده بودند . عزیز ناله ڪنان گفت : ڪوفت و زهر مار هرهر ڪنان !!! خنده داره ؟ تازه بعدش رو بگم: - یڪ ساعت بعد به جای آمبولانس یه وانت آوردند و من و سرباز موجی رو انداختند عقبش . تا رسیدن به اهواز یک گله گوسفند نذر کردم ڪه دوباره قاطی نڪنه ... 😂😂 رسیدیم بیمارستان اهواز . گوش تا گوش بیمارستان آدم وایستاده بود و شعار می دادند و صلوات می فرستادند . دوباره حال سرباز خراب شد . یهو نعره زد : آی مردم! این یه مزدور عراقیه ، دوستای منو ڪشته . و باز افتاد به جونم . این دفعه چند تا قلچماق دیگه هم اومدند ڪمڪش و دیگه جای سالم توی بدنم نموند. یه لحظه گریه کنان فریاد زدم: بابا من ایرانی ام ! رحم ڪنین. یهو یه پیرمرد با لهجه ی عربی گفت : ای بی پدر ! ایرانی هم بلدی؟ جوونا این منافق رو بیشتر بزنین. دیگه لَشَم رو نجات دادند و آوردند اینجا . حالا هم ڪه حال و روزم رو می بینید ! صدای خنده مون بیمارستان رو برده بود روی هوا.😂 پرستار اومد و با اخم و تَخم گفت : چه خبره؟ اومدین عیادت یا هِرهِر ڪردن؟ وقت ملاقات تمومه ، برید بیرون خواستیم از عزیز خدافظی ڪنیم ڪه یهو یه نفر با لباس سفید پرید توی اتاق و نعره زد : عراقی مزدور ! می ڪشمت !!! عزیز ضجه زد : یا امام حسین ! بچه ها خودشه ، جان مادرتون منو نجات بدین ... 😂😂😂😂 📚منبع : ڪتاب رفاقت به سبڪ تانڪ ‌ ‌