فتوای میرزای شیرازی و یک نکته مهم فقهی
#علیرضا_تقوی_نیا
🔸️پس از این که دولت ناصرالدین شاه با تشویق امین السلطان صدراعظم وقت، قرارداد "رژی" را با ماژور تالبوت تاجر انگلیسی بست و انحصار خرید و فروش توتون و تنباکو را به این فرد سپرد ، اتفاقاتی افتاد که از نظرای علمای اعلام و مراجع تقلید، مصلحت مسلمین و بقای فرهنگی ایران اسلامی به خطر می افتاد ؛ از جمله اینکه "کمپانی رژی " در پشت پرده قرارداد تنباکو و ورودش به ایالات و ولایات ایران قصد داشت در نمایندگی های خود فعالیت های فرهنگی در چهارچوب ترویج مسیحیت و سست کردن باورهای اسلامی مردم انجام دهد و در همین راستا هزاران نفر فرنگی وارد کشور شدند.
🔸️در نتیجه مرجع تقلید و زعیم وقت شیعه حضرت آیت الله العظمی میرزا محمدحسن شیرازی (رضوان الله علیه) که گزارشات خطرناکی از ایران دریافت می کرد، در یک فتوای یک خطی استعمال توتون و تنباکو که در حالت عادی مباح بود را در حکم محاربه با امام زمان تشخیص داد.
🔸️متن فتوای این مرجع عالیقدر بدین شرح است : بسمالله الرحمن الرحیم، الیوم استعمال تنباکو و توتون بِأَیِ نحوٍ کان در حکم محاربه با امام زمان علیهالسلام است. حرره الاقل محمدحسن الحسینی.»
🔸️سوال مهم اینست که زعیم شیعه در آن مقطع چگونه به خود جرات داد استفاده از یک گیاه ( که بسیاری از علما نیز آن را استعمال می کردند) را جنگ با امام زمان بنامد ؟
🔸️در واقع قاعده اضطرار (الضرورات تبيح المحظورات ) در اینجا به کمک مرجع تقلید آمد و در شرایطی که بقای جامعه اسلامی در خطر بود یک امر حلال را حرام کرد.
🔸️بر اساس این قاعده فقهی، ضرورتها ممنوعیت چیزهایی را که ممنوع است، برمیدارد و اموری که حلال به شمار می رود را می توان بنا به ضرورت حرام کرد.
🔸️در نتیجه با فتوای این مرجع عالیقدر و استفاده از قاعده فقهی اضطرار، جامعه مسلمین در ایران از خطر استحاله فرهنگی نجات یافت .
🔸️قدرت فتوای یک خطی مرجعیت شیعه به حدی بود که شاه مطلق العنان مملکت نیز اجازه قلیان کشیدن نیافت و ناچارا مجبور به لغو قرارداد با کمپانی رژی گردید.
🔸️خلاصه مطلب این که بقای جامعه اسلامی تا حدی اهمیت دارد که زعیم می تواند حلالی را در حالت اضطرار حرام کرده ... .
📌 نکته : دیروز سالروز صدور فتوای تحریم توتون و تنباکو بود.
7.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻اجنّه و روش برخورد با آنان
🎤حجه الاسلام قاسمیان
محمدرضا مهاجر: دولت رییسی سعی در پنهانکاری فساد ساداتی نژاد داشت که قوه قضاییه بدون مماشات به جرائم ایشان رسیدگی کرد.
🔹چرا این ادعا چرا درست است؟
چون سخنگوی دولت در زمان استعفای ساداتینژاد گفت:
🔹"آقای ساداتینژاد استعفا دادند و استعفای ایشان پذیرفته شد، اکنون نیز یکی از معاونان سابق ایشان سرپرست وزارتخانه است. آن چیزهایی که گفته میشود شایعه است، صحت ندارد و نباید بدان توجه کرد. دولت اکنون از کمکهای ایشان استفاده میکند و در آینده نیز همکاریهایی خواهیم داشت."
3.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 علیزاده، نماینده مجلس: قرار بود پنجشنبهها تعطیل شود اما مافیای رسانهای غربزدگان و کلانسرمایهدارها یکمرتبه بحث اقتصاد را مطرح کردند
2.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مجلس با تعطیلی روز شنبه موافقت کرد
👤 آنتی صهیون: پیروزی صهیونیسم!
این هم از سرانجام مجلس انقلابی! (عندلابی)
#شبات_شالوم
سردار علیرضا عسگری (از فرماندهان سابق سپاه پاسداران) که پروژه هستهای و شهید فخری زاده ( و نقش حیاتی ایشان ) را برای اولین بار به آمریکاییها لو داد، سالم و زنده و در آمریکا تحت هویت جدید زندگی میکند. نام برده برای اولین بار در تایلند در سال ۲۰۰۵ حاضر به انتقال اطلاعات شد!
#نفوذ_عمیق
.
۲۱ آذر ۱۳۸۸ (۱۲ دسامبر ۲۰۰۹)، ساندی تلگراف: علیرضا عسگری در چارچوب یک برنامه سازمان سیا که با هدف تضعیف برنامه هستهای ایران، دانشمندان و مقامات کلیدی درگیر در برنامه هستهای را به خروج از ایران و زندگی در آمریکا ترغیب میکند، به این کشور آمده است.
در چارچوب این برنامه، شماری از دانشمندان فعال در برنامه هستهای ایران، از کشور گریخته و به آمریکا آمدند: «این افراد همیشه به همکاری اطلاعاتی ترغیب میشوند اما بسیاری از آنان همکاری نمیکنند. با این وجود، صرف قطع همکاری آنان با ایران برای دستگاه اطلاعاتی غرب یک پیروزی است.»
اما مورد علیرضا عسگری برای غرب یک استثنا بود. او نه دانشمند بود و نه در زمان پناه بردن به غرب مقامی کلیدی در برنامه نظامی یا هستهای ایران بود، اما همانطور که یک مقام نظامی اسرائیل به تایمز لندن گفته بود: «او برای دستگاه اطلاعاتی غرب یک منبع طلا است.»
منبعی طلایی که در دستکم چهار مورد، اطلاعاتش به اقدامات فوری با نتایج بلندمدت ختم شد: رآکتورهستهای سوریه، عماد مغنیه، محسن فخریزاده و برنامه هستهای ایران.
.
در گزارش تحقیقی واشنگتن پست درباره ترور عماد مغنیه تاکید شده محل اختفای او در دمشق، یک سال قبل از کشته شدنش (شهادتش) برای سیا مشخص شده بود.
رابرت بائر، از افسران مسئول وقت سیا در بیروت هم پس از پناهندگی عسگری در گزارشی تائید کرده بود عسگری اصلیترین رابط ایرانی در تماس با عماد مغنیه است.
نشانهها و شواهد حاکی از همکاری عسگری در لو دادن محل اختفای مغنیه است: «بر اساس گزارش واشینگتنپست، سیا و موساد حداقل یک سال قبل از کشته شدن (شهادت) مغنیه، یعنی حدود ژانویه ۲۰۰۷ محل اختفای او را یافتهاند و این دقیقا زمانی است که عسگری مدت زمانی کوتاه پس از پناه بردن به سیا، در حال همکاری اطلاعاتی با آنهاست.»
او رابطه بسیار نزدیکی با مغنیه داشت: «در میان بچههایی که سابقه فرماندهی سپاه لبنان را داشتند، رضا به واسطه مدت زمان طولانی که آنجا بود و نقشی که در سازماندهی حزبالله و تثبیت جایگاه مغنیه در آن داشت، نزدیکترین و صمیمانهترین رابطه دوستی را با مغنیه داشت.»
.
نیویورک تایمز هم در گزارشی خبر داد که اطلاعات تازه از برنامه هستهای ناشی از شنود مکالمات دو مقام ایرانی بوده است. بر اساس گزارش وال استریت ژورنال، یکی از این دو مقام محسن فخریزاده بوده که در گفتگویی که سال ۲۰۰۶ انجام شده با لحنی انتقادی از اینکه بودجهی برنامه هستهای نظامی از سال ۲۰۰۳ قطع شده و یک پروژه مشخص هم تعطیل شده است صحبت میکند.
نیویورک تایمز در گزارشی دیگر خبر داد که علیرضا عسگری در گزارشهای خود به سیا، صحت این گفتگوها را تائید کرده است. منابع اسرائیلی هم در گفتگو با تایمز لندن تائید کردند علیرضا عسگری اطلاعات برنامه هستهای ایران را به دستگاه اطلاعاتی آمریکا داده است.
صدای ضبط شده فخریزاده مربوط به سال ۲۰۰۶ است. فخریزاده پس از آمدن نامش در اسناد لپتاپ، تحت حفاظت کامل بود و طبعا تماسها و ارتباطاتش هم با سطح بالایی از امنیت در جریان بود، در این شرایط به باور من، علیرضا عسگری به واسطه دوستی و دسترسیهایش کسی بود که میتوانسته عامدانه و با برنامه با فخریزاده گپ تلفنی یا حضوری بزند و این حرفها همانجا باید ضبط شده باشد.»
نام محسن فخریزاده، نخستینبار در اسنادی دیده شد که با نام اسناد لپتاپ شناخته میشود و گفته شده اواسط سال ۲۰۰۴ به دست دستگاههای اطلاعاتی غرب رسیده است. کمتر از ۳ سال بعدتر علیرضا عسگری هویت او را برای آمریکاییها تائید کرد: «عسگری نام و اطلاعات او را به عنوان مدیر و مغز متفکر برنامه هستهای ایران، در اختیار آمریکاییها گذاشت.» موضوعی که نتیجه فوری آن، قرار گرفتن نام فخریزاه در تحریمهای سازمان ملل ذیل قطعنامه ۱۷۴۷ شورای امنیت در ۲۴ مارس ۲۰۰۷ بود.
.
عسگری پس از بازگشت از لبنان، ابتدا نزدیک به ۳ سال در سمت فرمانده کل عملیات سپاه خدمت کرد و سپس نزدیک به یک سال به فرماندهی سپاه تهران منصوب شد.
عسگری سال ۱۳۷۶ در دولت محمد خاتمی، معاون بازرسی وزارت دفاع شد و تا زمانی که در اواخر سال ۱۳۸۱ از سوی حفاظت اطلاعات وزارتخانه بازداشت شد، در همین سمت ماند. بازداشتی که ۱۸ ماه به طول انجامید. عسگری پس از ۱۸ ماه زندان، ناامید و عصبانی و از نظر روانی آشفته شده بود. عسگری در نهایت با وساطت و دخالت دوستان پرنفوذش از زندان آزاد شد.
آنچنان که زیبا احمدی، همسر اول علیرضا عسگری، گفته او در سال ۱۳۸۳ و پس از آزادی از زندان، در حالی که تنها ۴۴ سال داشت با درجه سرلشکری و پیش از موعد بازنشسته شد و پس از بازنشستگی وارد کار تجارت زیتون شد. اواخر آبان ماه سال ۱۳۸۵، کمتر از یک ما پیش از ناپدید شدن علیرضا عسگری، او با این عنوان که برنامه سفر دارد از دیدار با مسئول وقت دفتر ریاست قوه قضائیه، که قرار بوده از او دلجویی کند، سر باز زده است.
علیرضا عسگری در سفر تایلند، با ماموران سیا دیدار کرده: «تایلند سالهاست از کشورهای مورد علاقه سرویسهای اطلاعاتی غربی برای جذب جاسوس از ایران و دیگر کشورهای خاورمیانه است. گفته شده ممکن است سیا عسگری را در جریان سفری در زمان معاونتش در وزارت دفاع، استخدام کرده باشد، اما به نظر با توجه به اینکه او پس از بازجوییها در زمان بازداشتش به جمهوریاسلامی پشت کرد، عسگری احتمالا در همین سفر به تایلند با سیا تماس گرفته است»
این سردار سپاه علاوه بر تجارت زیتون، برای خرید اقلامی برای وزارت دفاع به سفر سوریه و ترکیه میرود. سفر او به سوریه و ترکیه ماموریت بوده است. اسماعیل احمدیمقدم، ۲۵ آذر ۹۱ در مراسم ششمین سالگرد مفقود شدن عسگری گفت این سردار سپاهی یک روز قبل از سفر به سوریه که پس از آن ناپدید شد، به دفتر او رفته است: «او گفت شاید دیگر همدیگر را نبینیم. من آمدهام اینجا تا حرفهایی را به شما بزنم که بعدا آن را پیگیری کنید.»
علیرضا عسگری میدانست که دیگر قرار نیست دوست قدیمیاش را ببیند، به نظر میرسد پس از ۱۷ سال، اسماعیل احمدی مقدم هم فهمیده باشد عسگری برای خداحافظی آخر پیش او رفته بود.
علیرضا عسگری سالهاست در چارچوب برنامه حفاظت از شهود و با هویتی تازه در آمریکا زندگی میکند. بر اساس همین اطلاعات، تایلند مکان محتملی است که سال ۱۳۸۴ سازمان سیا عسگری را در آنجا به خدمت گرفت. عسگری همچنین شخصی بود که شهید دکتر محسن فخریزاده را به عنوان شخصیت محوری برنامه نظامی هستهای جمهوریاسلامی به آمریکا معرفی کرد.
🇮🇷 عکسنوشتہسیاسی 🇮🇷
🎥 مجلس با تعطیلی روز شنبه موافقت کرد 👤 آنتی صهیون: پیروزی صهیونیسم! این هم از سرانجام مجلس انقلابی!
.
همآهنگ شدن با بازارهای جهانی نام تجاری هضم شدن در جهان طاغوت است...
تعطیل کردن شنبه تشبه به جهود است...
سهگانهی تصویب برجام کفار حربی و حاکمیت دادن نمایندههای گبر بر مسلمین و اکنون تعطیلی شنبهی جهود در عمارت بهارستان به ما میگوید: ایدهی مجلس شورای عوام به ته خط رسیده است؛ پارلمان اسلامی اکنون جایی در ردیف دموکراسی اسلامی و روانشناسی اسلامی است...
مجلس شورای عوام خود را برابر اتاق بازرگانی و وارداتچیهای آن مسئول میداند تا شریعت محمدی و فقهای شرعی آن؛ زیر سقف عمارت بهارستان استحسان عوامانه جاگزین اجتهاد فقیهانه شده است...
خشت قانونگزاری از صدر مشروطه در پارلمان ایرانی کج نهاده شده است؛ هماین است که خط قانونگزاری در آن استحسان عرفی است و نه اجتهاد شرعی است...
ریشهییترین چالش در ارکان حکومت اسلامی از دولت و مجلس تا بسیج و سپاه و حتا حوزههای شرعیه و دفاتر مرجعیت هماین تنازع خط اجتهاد و خط استحسان است؛ درگیری کارگزاران سرخ نظام و کارگزاران صورتی نظام...
خط استحسان در مجلس شورای ملی رویش نمیشود، اگر نه مانند فقرهی سند سفهی برجام، تعطیل کردن شنبهی جهود در امالقرای اسلام را هم تصمیم نظام ادعا میکرد...
تفقه تنزیهی و فتوای انفعالی سر و ته یک کرباسند...
میگویند: دفتر حضرت رهبر در بارهی تعطیل کردن شنبه چیزی نگفته است؛ و سر خط مینویسند: حضرت رهبر با تعطیلی شنبه موافق است؛ و توصیه میکنند: شورای نگهبان در تشبه به جهود وا بدهد. سقف سنت فقاهت شیعه را شکافتهاند با این استحسانهای بی سر و ته، زیر سقف عمارت بهارستان...
کارگزاران صورتی نظام پایش بیفتند حکم مکتوب ولی فقیه در منع ورود زنها به ورزشگاه مردها را زیر پا میگزارند و دستشان که خالی باشد از جواب ندادن دفتر حضرت رهبر استحسان میکنند که ایشان با تعطیل شنبهی جهود موافق است...
✍️ محمد مهدی فاطمی صدر