✳ تنهای کشتگان همه در خاک و خون نگر
کای مونس شکستهدلان! حال ما ببین
ما را غریب و بیکس و بیآشنا ببین
اولاد خویش را که شفیعان محشرند
در ورطهٔ عقوبت اهل جفا ببین
در خلد، بر حجاب دو کون آستین فشان
واندر جهان، مصیبت ما برملا ببین
نی نی ورا چو ابر خروشان به کربلا
طغیان سیل فتنه و موج بلا ببین
تنهای کشتگان همه در خاک و خون نگر
سرهای سروران همه بر نیزهها ببین
آن سر که بود بر سر دوش نبی مدام
یک نیزهاش ز دوش مخالف جدا ببین
آن تن که بود پرورشش در کنار تو
غلطان به خاک معرکهٔ کربلا ببین
یا بضعةالرسول! ز ابن زیاد داد
کو خاک اهل بیت رسالت به باد داد
#محتشم_کاشانی
#ترکیببند
بند دهم
@Ab_o_Atash
✳️ رندان تشنهلب را آبی نمیدهد کس...
زان یار دلنوازم شُکری است با شکایت
گر نکتهدان عشقی، بشنو تو این حکایت
بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم
یا رب! مباد کس را مخدوم بی عنایت
رندان #تشنهلب را، آبی نمیدهد کس
گویی #ولیشناسان رفتند از این ولایت
در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا
#سرها بریده بینی، بی جرم و بی جنایت
چشمت به غمزه ما را خون خورد و میپسندی
جانا روا نباشد #خونریز را حمایت
در این #شب سیاهم، گم گشت راه مقصود
از گوشهای برون آی، ای #کوکب_هدایت
از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود
زنهار از این #بیابان، وین راه بینهایت
ای #آفتاب_خوبان! میجوشد اندرونم
یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت
این راه را نهایت صورت کجا توان بست
کش صد هزار منزل، بیش است در بدایت
هر چند بردی آبم، روی از درت نتابم
جور از حبیب خوشتر، کز مدعی رعایت
عشقت رسد به فریاد، ار خود بسان حافظ
قرآن ز بر بخوانی، در چارده روایت
#حافظ
دیوان حافظ - غزل شماره۹۴
@Ab_o_Atash
✳ و شهید، قلب تاریخ است...
خواهران! برادران!
اكنون شهيدان مردهاند، و ما مردهها زنده هستيم. شهيدان سخنشان را گفتند، و ما كرها مخاطبشان هستيم، آنها كه گستاخی آن را داشتند كه ـ وقتی نمیتوانستند زنده بمانند ـ مرگ را انتخاب كنند، رفتند، و ما بیشرمان مانديم، صدها سال است كه ماندهايم. و جا دارد كه دنيا بر ما بخندد كه ما ـ مظاهر ذلت و زبوني ـ بر حسين و زينب ـ مظاهر حيات و عزت ـ میگرييم، و اين يك ستم ديگر تاريخ است كه ما زبونان، عزادار و سوگوار آن عزيزان باشيم.
كسانی كه مرگ سرخ را به دست خويش به عنوان نشاندادن عشق خويش به حقيقتی كه دارد میميرد و به عنوان تنها سلاح برای جهاد در راه ارزشهای بزرگی كه دارد #مسخ میشود انتخاب میكنند، شهيدند، حی و حاضر و شاهد و ناظرند، نه تنها در پيشگاه خدا كه در پيشگاه خلق نيز و در هر عصری و قرنی و هر زمان و زمينی.
و آنها كه تن به هر #ذلتی میدهند تا #زنده بمانند، مردههای خاموش و پليد تاريخند، و ببينيد كه آيا كسانی كه سخاوتمندانه با حسين«ع» به قتلگاه خويش آمدهاند و مرگ خويش را انتخاب كردهاند، در حالی كه صدها گريزگاه آبرومندانه برای ماندنشان بود، و صدها توجيه شرعی و دينی برای زنده ماندنشان بود، توجيه و تأويل نكردهاند و مردهاند، اينها زنده هستند؟ يا آنها كه برای ماندنشان تن به ذلت و پستی رهاكردن حسين«ع» و تحملكردن يزيد دادند؟ كدام هنوز زندهاند؟
هركس زنده بودن را فقط در يك #لش_متحرك نمیبيند، زندهبودن و شاهدبودن حسين«ع» را با همه وجودش میبيند، حس میكند و مرگ كسانی را كه به ذلتها تن دادهاند، تا زنده بمانند، میبيند.
آنها نشان دادند، شهيد نشان میدهد و میآموزد و پيام میدهد كه در برابر ظلم و ستم، ای كسانی كه میپنداريد «نتوانستن از جهاد معاف میكند»، و ای كسانی كه میگوييد «پيروزی بر خصم هنگامی تحقق دارد كه بر خصم غلبه شود»، نه! شهيد، انسانی است كه در عصر نتوانستن و غلبهنيافتن، با مرگ خويش بر دشمن #پيروز میشود و اگر دشمنش را نمیكشد، #رسوا میكند.
و شهيد، #قلب تاريخ است، همچنانكه قلب به رگهای خشك اندام، خون، حيات و زندگی میدهد. جامعهای كه رو به #مردن میرود، جامعهای كه فرزندانش ايمان خويش را به خويش از دست دادهاند و جامعهای كه به #مرگ_تدريجی گرفتار است، جامعهای كه تسليم را تمكين كرده است، جامعهای كه #احساس_مسئوليت را از ياد برده است، و جامعهای كه اعتقاد به انسان بودن را در خود باخته است، و تاريخي كه از حيات و جنبش و حركت و زايش بازمانده است، شهيد همچون قلبی، به اندامهای خشك مرده بیرمق اين جامعه، خون خويش را میرساند و بزرگترين معجزه شهادتش اين است كه به يك نسل، #ايمان_جديد به خويشتن را میبخشد. شهيد حاضر است و هميشه جاويد. [اما] کی غايب است؟!
#علی_شریعتی
#حسین_وارث_آدم
مجموعه آثار- شماره ۱۹
#پس_از_شهادت
صفحات ۲۰۳ و ۲۰۴.
@Ab_o_Atash
✳️ دو فایدهٔ مهم شناخت امام سجاد«ع»
دو روش دشمنان یک ملت برای از بینبردن قهرمانان ملتها؛ یکی به فراموشی سپردن نام آن قهرمان و ممنوعکردن یاد او و دیگری تحریف چهرهٔ آن قهرمان است.
این روش دوم خطرناک است و خلفای بنیامیه و بنیعباس آن را در پیش گرفتند. این کار گرفت؛ آنچنان این تیر به هدف رسید که دورهٔ بنیامیّه سرآمد، دورهٔ بنیعباس سرآمد، قرنها بر این گذشت و دوستان اهلبیت، اهلبیت علیهمالسلام را آنچنان میبینند که آن دشمنان میدیدند.
در زندگی اهلبیت علیهمالسلام این جنایت بزرگ موفق شد. هنوز آنچنان است که شیعهٔ امام صادق و مدعی تبلیغ سخن امام صادق علیهالسلام، ایشان را آنچنان معرفی میکند که اگر چنانچه شما را آنجور معرفی کنند؛ فحش تلقی میشود. اگر من را آنجور معرفی کنند، توهین تلقی میشود. اگر امروز هر چهره موجّهی را آنجور معرفی کنند، بیادبی تلقی میشود.
امام سجاد علیهالسلام را یک آدم ضعیف بیارادهٔ بازیچهٔ بیمار، معرفی کردند؛ «امام بیمار»! هیچ نام دیگری، هیچ عنوان دیگری، هیچ لقب افتخارآمیز دیگری غیر از بیمار برای یک امام پیدا نکردند. آن هم چه امامی؟!
امام چهارمی که به نظر ما بنیانگذار نهضت مخفی شیعی بعد از واقعهٔ کربلاست، امام سجادی که متزلزلکننده بنیان اموی است، کسی که ضامن همه نهضتهایی است که در طول تاریخ تشیع بهوسیلهٔ شیعه انجام گرفته. امام سجاد علیهالسلام به وجودآورندهٔ همهٔ اینهاست. شیعه امروز امام سجاد را یک بیمار میداند؛ در حالیکه بیماری امام سجاد _آنچه در تاریخ هست_ محدود به همان چندروز کربلاست.
خب شما هم در عمرتان چندروز بیمار میشوید؛ بنده هم بیمار میشوم؛ هر آدم ورزشکار قوی هیکل نیرومندی هم در عمرش چند روزی بیمار میشود؛ اسم «بیمار» که دیگر نباید تا آخر روی این شخص بماند. بهجای نامها و این عنوانهای افتخارآمیز: امام مجاهد، امام عالِم، امام آگاه، امام سازمانبخش، امام تشکیلاتده، امام بهوجود آورندهٔ نهضت، امامی که موتور گردونهٔ تاریخی تشیع است، بگویند: «امام بیمار»!
پس ببینید که واقعاً این شیوهٔ دشمن، گرفته و ما امروز در مقابل یک تحریف چندین قرنی قرار داریم. ما در مقابل یک چنین انبوه متراکمی از دروغ قرار داریم. بایستی از لابهلای اینهمه دروغ، اینهمه ظلمتهای متراکم، حقیقت منوّر را، حقیقت درخشان را کشف کنیم و بیرون بیاوریم. کار مشکلی هم هست اما شدنی است.
گفتیم که شناخت زندگی امامان و سیرهٔ عملی امام دارای این دو فایده است؛ یکی اینکه آموزنده است و دیگر اینکه برانگیزاننده و به اهتزازدرآورنده است، انسان را در پیچ و خمهای زندگی کمک میکند، به انسان حالت تفاخر و مباهات میدهد.
تعبیر جامعتری برای فایده دوم هست و آن اینکه در انسان روح غرور بهوجود میآورد؛ این احساس را در پیروانِ امام بهوجود میآورد که راهی که او میرفت و امروز من شیعه، مدعیام که راه او را میروم راه خداست، راه پرافتخار است، راه افتخارآمیز است و بنابراین این راه را باید پیمود. شناخت امام این دو فایده را دارد.
#سیدعلی_حسینی_خامنهای
#همرزمان_حسین«ع»
(ده گفتار از آیتالله سیدعلی خامنهای در تحلیل مبارزات سیاسی امامان معصوم علیهمالسلام_محرم سال ۱۳۵۱)
صفحات ۳۷ تا ۳۹.
@Ab_o_Atash
✳️ مذاکره سیاسی زاغ و موش!
زاغ گفت: «من زاغم و خانه من در فلانجاست، تا امروز بدخواه تو بودم اما امروز از اینجا میگذشتم، گرفتاری کبوتران و جوانمردی و وفاداری تو را درباره ایشان دیدم و فایده دوستی و همکاری را فهمیدم و حالا امید و آرزو دارم که مرا هم به یاری و دوستی خود قبول کنی و بدانی که بعد از این از جان و دل به دوستی تو وفادار خواهم بود».
موش جواب داد: «از حرفهای خوب تو متشکرم، ولی این را بدان که میان ما و تو دوستی نمیشود، چرا که موش، خوراک زاغ است و زاغ دشمن موش است و هرگز میان قوی و ضعیف و گوسفند و قصاب دوستی معنی ندارد. کسانی میتوانند با هم دوست باشند که سود یکی در زیان دیگری نباشد و این نخستین شرط دوستی است».
#مهدی_آذریزدی
#قصههای_خوب_برای_بچههای_خوب
قصههای کلیله و دمنه
انتشارات امیرکبیر
صفحه ۴۲.
@Ab_o_Atash
✳️ چرا چین اینچنین پیشرفته است؟
برای خوانندگانی که با احترام به دانش «غربی» پرورش یافتهاند، تکاندهندهترین جنبه تمدن چین باید پیشرفت زودهنگام آن در زمینه تکنولوژی باشد. چین از زمانهای دور کتابخانههای بزرگ داشت. چاپ در قرن یازدهم در چین رایج شده بود، و شمار بزرگی کتاب وجود داشت. تجارت و صنعت به همین حد پیشرفته بودند. شهرهای چین بسیار بزرگتر از معادلهایشان در اروپای قرون وسطی بودند و راههای تجارت در چین به همان اندازه گسترده بود. پیش از آن، پول کاغذی جریان تجارت و رشد بازار را تسریع کرده بود. در دهههای پایانی قرن یازدهم، صنعت عظیم آهن در شمال چین وجود داشت که سالانه ۱۲۵۰۰۰ تُن [آهن] تولید میکرد.
#پل_کندی
#ظهور_و_سقوط_قدرتهای_بزرگ
#محمد_قائد
#ناصر_موفقیان
#اکبر_تبریزی
مؤسسه انتشارات علمی و فرهنگی
صفحه ۲۴.
@Ab_o_Atash
✳️ تجدید چاپ!
تصمیم داشتیم «حرف حساب» روز یکشنبه نوزدهم تیرماه ۱۳۶۷ خودمان را، که مقارن با هشتمین سالگرد کودتای عقاب (شهید نوژه) قلمی کرده بودیم، در نخستین سالگرد خودش و در آستانه نهمین سالگرد کودتا، تجدید چاپ کنیم. اما به کلهمان زد که این کار را همین امروز بکنیم! و البته، اگر نرخ طلا به این گرانی نبود، جا داشت که آن را با آب طلا می نوشتیم:
«از کشوری که پهلوان اساطیریاش! «تارزان»، بنای تاریخیاش! «امپایر استیت»، هنر سنتیاش «گاوچرانی»، مرکز فرهنگیاش! «هالیوود»، سوغاتش «ایدز»، قهرمان ملیاش «رامبو»، مَردش «مایکل جکسون»، گاوش «بوفالو» و رئیسجمهورش «ریگان» باشد، انتظار هر جنایتی داشتن، کمال عقل است و غیر از این، نهایت بیعقلی!»
توضیح آنکه آنروز «ریگان» بود و امروز «جرج بوش»... و فرقی هم نمیکند... در همه عالم و در همه زمانها، سگ زرد برادر شغال بوده است!
«گل آقا»
#کیومرث_صابری
#گل_آقا
#روزنامه_اطلاعات
ستون «دو کلمه حرف حساب»
دوشنبه ۱۳۶۸/۲/۴
صفحه ۳.
@Ab_o_Atash
✳️ سطح معیشت ایرانیان در دوره پهلوی
«جان فوران» استاد دانشگاه کالیفرنیای امریکا، در مورد سطح زندگی و معیشت دهقانان که اکثریت ایرانیان را شامل شده و ۶۹/۵ درصد از کل جمعیت ایران بوده است، مینویسد:
«سطح زندگی دهقانان ایرانی رضایتبخش نبود. به اعتقاد بسیاری از ناظران در اواخر سلطنت رضاشاه این وضع بدتر شد...
رژیم غذایی در یک خانواده معمولی دهقانی به شرح زیر بود:
صبحانه: نان و چای
ناهار: نان و ماست
شام: نان و ماست و چای
«کدی» (تاریخدان امریکایی و متخصص حوزه خاورمیانه) نتیجه میگیرد: «دهقان غالباً گرسنگی میکشید.»
سازمان ملل متحد در دهه ۱۹۵۰م/ ۱۳۳۰ش براوردی در این زمینه به عمل آورد و متوجه شد در ایران هر بزرگسال، روزانه کمتر از ۱۸۰۰ کالری دریافت میکند، که از تمامی مناطق فقیرنشین خاورمیانه کمتر و پایینتر بود.
#جان_فوران
#مقاومت_شکننده
#احمد_تدین
صفحه ۳۴۹.
@Ab_o_Atash
✳️ تندروهایی که شهید شدند!
انقلاب اوج گرفته بود. در ایران تنها موضعگیریهای دو پهلوی آیتالله [سیدکاظم] شریعتمداری انقلابیون را نگران میکرد. در شرایطی که صدای شکسته شدن استخوانهای رژیم به گوش میرسید، شخصیت پرطرفداری مثل آیتالله شریعتمداری در سخنرانیاش از #تندروها انتقاد کرده بود.
سیدعلی خامنهای: «روش آقای شریعتمداری این بود که با اظهارات خود سعی میکرد هم رژیم را راضی کند، هم مردم را. طبیعت اظهارات وی طوری بود که معمولاً رضایت رژیم را بیشتر مد نظر داشت، زیرا رژیم مفهوم آنها را میفهمید و بهرهبرداری لازم را میکرد، اما مردم ممکن بود با یک موضعگیری ضعیف و شکننده سرگرم شوند. تعبیر «تندروها» در آن شرایط بسیار خطرناک بود، چرا که اگر هم سر زبانها میافتاد همه پیروان راه انقلاب به عنوان تندروها معرفی و محکوم میشدند. لذا در نامهای که به وی نوشتم گفتم که این اظهارات بهانه به دست رژیم میدهد تا به نام مبارزه با افراطیگری، انبوه جمعیت خروشان را از دم تیغ بگذراند و در چنین شرایطی مسئولیت این قتلعام به عهده شما خواهد بود.
وقتی نامه را به پایان بردم و آن را امضا کردم، هنوز آن را نفرستاده بودم که خبر کشتار ۱۷شهریور در میدان ژاله تهران رسید.
در حاشیه آن نوشتم: «این آغاز عملیات نابودسازی تندروهاست.»
#جعفر_شیرعلینیا
#دایرةالمعارف_مصور_تاریخ_زندگی_امام_خمینی
نشر سایان
صفحه ۲۱۰.
@Ab_o_Atash
✳️ حسن روحانی: حجاب اجباری در ایران کار من بود
بعد از انتقاد علمای قم به وضع حجاب سال ۵۷ و با وجود مخالفتهای مردم و زنان بیحجاب جامعه، با نظر مثبت من، تصمیم گرفتیم حجاب را الزامی کنیم و طرح «اجباریشدن حجاب» در ارتش به عهده من بود که به همه دژبانها گفتم هیچ زن بیحجابی را از فردا راه ندهید.
در گام اول، همه زنان کارمند مستقر در ستاد مشترک ارتش را که نزدیک به ۳۰ نفر بودند، جمع کردم و پس از گفتوگو با آنان قرار گذاشتیم از فردای آنروز با روسری در محل کار حاضر شوند.
زنان کارمند که همگی بجز دو یا سه نفر بیحجاب بودند، شروع کردند به غر زدن و «شلوغ کردن»، ولی من «محکم» ایستادم و گفتم: از فردا صبح، «دژبان» مقابل درب ورودی موظف است از ورود خانمهای بیحجاب به محوطه ستاد مشترک ارتش جلوگیری کند.
#حسن_روحانی
#خاطرات
(چاپ اول، تهران: انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، بهار ۱۳۸۸)
جلد ۱، صفحات ۵۷۱ و ۵۷۲.
@Ab_o_Atash
✳️ با کتابهای شریعتی چادری و انقلابی شدم
پدر همیشه هوای ما را داشت. لب تر میکردیم، همهچیز آماده بود. ما چهار تا خواهریم و دو تا برادر؛ فریبا که سال بعد از من با جمشید -برادرِ منوچهر- ازدواج کرد، فرانک، فهیمه و من، محسن و فریبرز. توی خانه ما برای همه آزادی به یک اندازه بود. پدرم میگفت: «هر کار میخواهید بکنید، بکنید؛ فقط سالم زندگی کنید.»
۱۴، ۱۵ سالم بود که شروع کردم به کتاب خواندن؛ همان سالهای ۵۶، ۵۷. هزارویک فرقه باب بود و میخواستم بدانم این چیزها که میشنوم و میبینم یعنی چه.
از کتابهای #تودهایها خوشم نیامد. من با همه وجود، خدا را حس میکردم و دوستش داشتم. نمیتوانستم باور کنم نیست. نمیتوانستم با دلم، با خودم بجنگم. گذاشتمشان کنار. دیگر کتابهاشان را نخواندم. کتابهای #منافقین، از شکنجههایی که میشدند مینوشتند. از این کارشان بدم میآمد. با خودم قرار گذاشتم اول، «اسلام» را بشناسم، بعد بروم دنبال فرقهها.
به هوای درس خواندن، با دوستان مینشستیم کتابهای #دکتر_شریعتی را میخواندیم. کمکم دوست داشتم #حجاب داشته باشم. مادرم از حجاب خوشش نمیآمد. گفته بودم برای وقتی که با دوستانم میروم زیارت، #چادر بدوزد. هرروز چادرم را تا میکردم، میگذاشتم ته کیفم، کتابهایم را میچیدم روش. از خانه که میآمدم بیرون، سرم میکردم تا وقتی برمیگشتم.
آن سالها، چادر یک موضع سیاسی بود. خانوادهام از سیاسی شدن خوششان نمیآمد. پدر میگفت: «من ته ماجرا را میبینم، شما شر و شورش را.» اما من #انقلابی شده بودم...
#مریم_برادران
#منوچهر_مدق_به_روایت_همسر_شهید
#فرشته_ملکی
اینک شوکران، جلد یک
(چاپ بیستم، تهران: انتشارات روایت فتح، ۱۳۹۳)
صفحات ۱۱ و ۱۲.
@Ab_o_Atash
✳️ حکمتی از جامی
هر که به جای تو نیکو کرد، تو را بستهٔ خود کرد.
هر که با تو جفا کرد، تو را رَستهٔ خود کرد.
رستهای، به از بستهای...
#جامی
#نفحات_الانس
@Ab_o_Atash