eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
20هزار عکس
10.4هزار ویدیو
259 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
5.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام به تو دوای دردم سلام بذار دورت برگردم 🌹 🎙مداحی زیبای حسین خلجی
6.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥ای انسان چقدر باز کردی واسه این دنیات⁉️ ♨️چقدر عمر میکنی؟ عمرت رو برای چی میذاری؟!..... 🎙حجت الاسلام_پناهیان
امام خامنه ای: ‏اخلاص برکت دارد. هر جا اخلاص بود خداوند به اخلاص بندگان مخلصش برکت می‌دهد. کار به نحوی می‌شود که اثر آن به همه می‌رسد. نتیجه‌ی اخلاص حاج قاسم تازه شدن روحیه‌ی انقلابی مردم بود. 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ خواندن زیارت آل یاسین و دعای بعد آن از طرف شهدا هدیه به امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف ✅ نماز استغاثه به امام زمان عج ✅ صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی ✅ مراقبت عملی به فرازهایی از کتاب مکیال المکارم
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
#مراقبتهای_چله_بیست_ششم ✅ خواندن زیارت آل یاسین و دعای بعد آن از طرف شهدا هدیه به امام زمان عج الل
سلام علیکم 💐 چهاردهمین روز از چله 🌟 💫 بیست و ششم💫🌟 سر سفره 🌷 شهید محسن قاسمی پور🌷 هستیم.
نیتهای خود را خالص کنید چون خلوص یکی از ارکان‬ ایمان است اگر نیت برای غیر خدا باشد هیچ کاری‬ ارزش ندارد‬... 🌷
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
#کلام_شهید نیتهای خود را خالص کنید چون خلوص یکی از ارکان‬ ایمان است اگر نیت برای غیر خدا باشد هیچ ک
محسن پورقاسمی» در دوم آبان سال ۱۳۴۰ در شاهدشهر شهریار و در خانواده‌ای مذهبی دیده به جهان گشود. سرانجام با عضویت بسیجی در عملیات والفجر ۴ در اثر اصابت ترکش در ۱۵ آبان سال ۱۳۶۲ در منطقه پنجوین به شهادت رسید و در گلزار شهدای روستای شاهد شهر شهریار به خاک سپره شد. شهید محسن پورقاسمی در همان اوان کودکی به قرآن و نماز و روزه علاقه عجیبی داشت و در جلسات قرآن شرکت فعالانه داشت. محسن در دبستان شاگردی نمونه و جز مهمترین شاگردان محسوب می‌گشت و بسیار کم حرف و مظلوم بود در حال تحصیل در دبیرستان بود که انقلاب به اوج خود رسید. او در آن زمان از هیچ گونه کوششی از شرکت در تظاهرات گرفته تا بخش اعلامیه و پوستر و نوشتن مرگ بر شاه بر در و دیوار دریغ نمی‌ورزید و در آن هنگام که کسی حق داشتن عکس امام را نداشت او همیشه عکس رهبر عزیزش را به همراه داشت و بار‌ها اتفاق افتاده بود که او را موقع نوشتن اشعار بر دیوار‌ها دیده و چند بار او را تعقیب کرده بودند. ولی نتوانسته بودند دستگیرش کنند و به قول یکی از دوستانش که می‌گفت این ضد انقلاب‌ها هر وقت که محسن را می‌دیدند پشتشان می‌لرزید.
محسن هیچگاه از مبارزاتش برای ما تعریف نمی‌کرد ولی آن چنان که نقل شده قبل از پیروزی انقلاب او در کلاس درس مرتب با معلمین و شاگردان به بحث می‌پرداخته و صبح‌های خیلی زود به مدرسه می‌رفت و در و دیوار مدرسه را با شعار پر می‌کرد و بعد به جای رفتن سر کلاس به ساختن ککتل مولوتوف و شرکت در تظاهرات می‌پرداخت یکی از خصوصیات بارزی که محسن داشت و اکثر کسانی که او را می‌شناختند این را به خوبی در او می‌دیدند این بود که هیچ گاه روحیه مسالمت جویی نداشت و به هیچ وجه از کار‌های خود دست بر نمی‌داشت. شهید محسن پورقاسمی در سال چهارم تجربی بود که جنگ تحمیلی آغاز شد و او قصد داشت که مدرسه را رها کرده و به جبهه برود ولی در اثر اصرار پدر و مادر که احترام فراوانی برای آنان قائل بود قبول کرد که بعد از اتمام مدارس در تابستان به جبهه برود و در تابستان آن سال بود که برای آموزش به اصفهان رفت و بعد از آموزش به جبهه رفته و مدتی در جبهه بود و، چون در تربیت معلم ثبت نام کرده بود با اصرار بعضی علما و مسئولین آموزش و پرورش از جبهه بازگشت و برای ادامه تحصیل در رشته علوم به مشهد رفت و در آنجا نیز بیکار ننشست و به طور مداوم بچه‌ها را برای رفتن به جبهه تشویق می‌کرد و خود بچه‌ها را آموزش می‌داد.
بعد از مدتی آموزش تربیت معلم را رها کرده و بدون این که به خانواده خود اطلاع دهد برای شرکت در عملیات به جبهه اعزام شد و بعد از مدتی برای ما نامه نوشت و از این که بدون خداحافظی رفته بود عذر خواهی کرد. او بعد از اتمام عملیات و تمام شدن دوره اش به تربیت معلم باز گشت و با این که مدت زیادی از درس عقب مانده بود، ولی باز در اثر هوش و استعداد زیاد قبول شد و دوباره به روستای خود بازگشت. محسن در یکی از نامه‌ها نوشته بود: مادر جان تو حق بزرگی به گردن من داری به تو قول می‌دهم که تو را در نزد فاطمه زهرا سرافراز گردانم و تو هم باید به این افتخار کنی؛ و شما‌ای پدر عزیزم این را بدان که من نه از علی اکبر و حسین (ع) بالاترم و نه از جوان‌های دیگر و تمام پدر و مادر‌ها باید به شهادت فرزندان افتخار کنند و تو هم باید افتخار کنی که من در راه حق گام بر میی‌دارم و به راه شیطان نمی‌روم.