با تحميل جنگ نابرابر توسط جهان خواران بي دين در ايران اسلامي تاب ماندن نداشت و به سوي جبهه هاي نور عليه ظلمت شتافت و به جنگ با کافران شتافت .  بدين جهت ابتدا با جهاد سازندگي اعزام گرديد و پس از آن در لشکر 19 فجر و سرانجام در لشکر 33 المهدي (عج) به رزم بي امان خود با کافران بعثي ادامه داد . در عمليات والفجر یک از ناحيه ي شکم و دست و پا به شدت مجروح و در تبريز بستري و مورد عمل قرار گرفت . در زمان استراحت و مرخصي نيز کارهاي تدارکاتي جبهه را انجام مي داد و پس از بهبودي مجدداً راهي جبهه هاي نبرد گرديد ولي اين بار رسالت شهداي بزرگ منطقه که به گفته ي خودش در مشهد شهيدان جفير سوگند ياد مي کند و با همه ي شهيدان پيمان مي بندد ، خصوصاً شهيد (حيدر کشاورز فرمانده ي گردان الفتح و پسر عمويش رضا و اسکندر کشاورز) راهي دياري خون و شرف مي شود .

در سال 1365 ازدواج نمود و حاصل اين ازدواج پسري به نام حميد است . چند روزی بیشتر از مرخصي ازدواج نمی گذشت که دل را به دريا زد و مجدد عازم جبهه شد. او صداقت و راستي را هميشه بر زبان داشت و يک دل و يک رنگ ، ساده مي زيست ، آن قدر بي ريا که بي گمان تجلي انوار الهي ابرار در او نمايان بود . با قرآن کريم ، آشنائي فراوان داشت و علاقه ي بسياري هرگاه در کنارش ، دوستان مشکلي را مطرح مي نمودند ،از کلام خدا و احاديث و روايات ائمه اطهار کمک مي گرفت و ياران را به صبر و استقامت و درخواست و دعا از حضرت باري تعالي دعوت مي نمود . شهادت را سرمايه ي زندگي واقعي مي دانست و در هر حال صحبت از شهيد و شهادت مي نمود و آرزوي شهيد شدن و با شهداء بودن در دل پر جوش و خروشش موج مي زد . چون لب تشنه اي زبان خشکيده در بيابان داغ و تنيده در جستجوي آب بود که سزاوار چنين تشنه لبي که هواي آب حيات را در سر مي پروراند .

 با اين که جهت زيارت خانه خدا دعوت شده بود تا به مکه ي معظمه عزيمت نمايد . ملاقاتش در جبهه و وعده ي ديدارش با رب الکعبه برايش ميسور و مهياتر بود . چندين سال متوالي در ميدان مصادف با دشمنان بعثي بود . در سمت هاي مسئول دسته و گروهان و تبليغات و مسئوليت پايگاه در جبهه و معاونت گردان که پس از مجروح شدن برادر محمد صالح زارعي فرمانده ي گردان الفتح به سمت مسئول گردان انتخاب گرديد و در عمليات هاي بزرگي مانند : والفجر يک ، والفجر هشت ، خيبر ، بدر ، رمضان ، کربلاي پنج علمدار و پيشرو بود که کوه هاي سر به فلک کشيده و سراسر از برف پوشيده غرب از بوکان و ايلام و بيابان هاي تفتيده جنوب از جزيره ي مجنون تا خطوط شلمچه و اروند و فاو و باتلاق هاي هور الهويزه شاهد اين مدعاست . شهيد معلم احمد کشاورز در شب پنجم مهرماه 1366 هجري شمسي در هنگام باز پس گيري قسمتي از خطوط مرزي ميهن اسلامي، با تير مستقيم دشمن به سوي منزل بقاء در جوار ابرار و اولياء الله ساکن شد . روحش شاد .

فرازی از وصیتنامه شهید 👇 👇 یا زهرا «س»: سفارشى هم به معلمان عزیز این سایه‌هاى انبیا دارم. همکاران عزیزم باید بکوشید تا، چون اختران تابناکى نظیر امام امت مطهرى، مفتح، بهشتى همچون شمع بسوزید و در سایه روشنایى خود دانش‌آموزان عزیز را از ظلمت به سوى نور برید که واقعا این معصومان امانت‌هاى الهى هستند که بدست شما سپرده شده‌اند و همیشه همکاران عزیز، معلمى را نه بعنوان یک وسیله امر معاش بلکه بعنوان بر دوش کشنده یک رسالت الهى انتخاب کنید. از تمام برادران دانش آموز، این معصومانى که امام امت چشم امیدش را به آن‌ها دوخته و رسالت این انقلاب و مسئولیت پاسدارى از خون شهدا به عهده آنهاست می‌خواهم که در سنگر مدارس از قلم و بیان به عنوان سلاحى آتشین در کمک به اسلام عزیز استفاده کنند. در پایان از پدر، مادر، خواهر و برادران عزیزم می‌خواهم همواره پشتیبان ولایت فقیه و روحانیت مبارز باشند؛ و اگر خدا توفیق حاصل کرد و شهید شدم هرگز ناراحت نباشید و شکر خدا را بجاى آورید. در ضمن مادر عزیزم می‌دانم که تو خیلى برایم زحمت کشیده‌اى و خیلى سختی‌ها را متحمل شده‌اى از شما می‌خواهم اگر بدى از فرزندت دیده‌ای ببخشید. از دوستان و اقوام و خویشان نیز می‌خواهم که اگر بدى از بنده حقیر دیده‌اند بخاطر خدا ببخشند. والسلام خدایا خدایا تا انقلاب مهدى خمینى را نگه دار برادر شما احمد کشاورز»

صفحه اینستاگرام #رهبر_انقلاب برای اولین بار تایمر گذاشته! گویا سخنرانی بیش از چیزی که فکر میکردیم مهم باشه...

یا اباصالح التماس دعا 🤲 یا ابانا استغفر لنا

#قدرشناسی_دائم 💓 ما هم #مثل_آقا قدر شناس مخلص اساتیدمان هستیم... 💐 استاد عزیز 💐سرکار خانم نیلچی زاده 💐این روز را به شما تبریک می‌گوییم

🎙۱۲ اردیبهشت۱۴۰۰ |صوت کامل بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در نوزدهمین روز از ماه مبارک رمضان #رهبر_معظم_انقلاب #روز_معلم

سازماندهی رزمی خواهران رزمنده مردمی یمن ۶۷ تیپ رزمی خواهران یمنی 💪 بیچاره وهابیت آل سعود. خذلهم الله