eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
20هزار عکس
10.3هزار ویدیو
259 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
متن زیر به نقل از شهید مرتضی عطایی آمده است : مسیر بازگشت بچه ها ، تقریبا بسته شده بود. با پی ام پی(نفربر) خودمان را به نزدیک روستای الخوابی رساندیم تقریبا الخوابی هم سقوط کرده بود دشمن با گلوله از ما استقبال می کرد باطری بیسم اش تمام شده بود! مجتبی مجتبی ابوعلی! مجتبی جان خودتون را به منبع آب برسونید ما آنجا با پی ام پی منتظرتون هستیم. صدای خش خش بیسیم بی رمقش آخرین جملات سید مجتبی را به سختی به ما رساند. هنوز آخرین کلماتش که از گلوی خسته و تشنه اش می آمد تو گوشم می پیچید: از بیست تا پرستو فقط سه تامون سرپا هستیم… و دیگر هیچ. مجتبی مجتبی ابوعلی… مجتبی مجتبی ابوعلی… سید مجتبی اگر صدای من را می شنوی شاسی بیسیم را فشار بده … مجتبی مجتبی ابوعلی… مجتبی جان می دونم باطری بیسیم ات شارژ نداره اگر صدای من را می شنوی شاسی را فشار بده! مجتبی جان اگر هنوز زنده ای شاسی بیسیم را فشار بده… سید مجتبی تو رو خدا شاسی را فشار بده… از بالا دیدم که تکفیری ها سید را دوره کردن ، رسیدن بالای سرش ، دیگر داشت اسیر می شد درست همان لحظه ای که دشمن از به دام افتادن یکی از شیر مردان فاطمی خوشحال بود سید مجتبی ضامن نارنجک را رها کرد…تکه های گوشت بود که از آسمان مثل باران بر زمین می بارید… شب عملیات سید مجتبی حسینی فرمانده دلاور گروهان تیپ قهرمان فاطمیون برای سلامتی بچه ها اسپند دود می کرد! همان طور که بچه ها تشنه بودند سینه می زدند و عشق بازی با ارباب خود می کردند سید مجتبی آتش اسپند را بالای سر تک تک بچه ها می گرداند و با دود معطرش قربان صدقه آنها می رفت ، ای کاش یک نفر اسپند را دور سر خودش می گرداند…
استان درعا سوریه، به طور کلی از شر تروریست های تکفیری آزاد شده است. خون سید مجتبی و همرزمانش به ثمر نشست  و محل شهادتشان ۱۰ مرداد ۱۳۹۷ آزاد شد.
✨امام خامنه اے✨ 🔴جوانان مدافع حرم چهره درخشانی از اسلام را نشان دادند. شادی ارواح طیبه ی شهدا ی🌷 مدافع حرم🌷 ویژه ❣شهید سید مجتبی حسینی❣ صلوات اللهم صل علی محمد وآل محمد فرجهم☘🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چند دقیقه بین شهدا گشتند تا این‌که یک جنازه را روی خاک، روبه‌روی دکتر قرار دادند و گفتند: این پیکر آقامجید شماست.جنازه سر نداشت، رگ‌های گلویش پیدا بودند. دکتر دوزانو روی زمین نشست و به جیب لباس مجید که خونی بود، خیره شد. روی یک تکه پارچه سیاه کوچک، نوشته شده بود مجید ابوترابی. خم شد و رگ‌های گلوی مجید را بوسید و کنار پیکرش سجده شکر بجا آورد... این فقط فصل شهادت تنها پسر دکتر را از زندگی پرفرازونشیبی برایتان روایت کردیم؛ بخشی که گویای عمق شخصیت قوی وی بود که هشت سال در اورژانس‌های خط مقدم جبهه‌ها با انجام سخت‌ترین و حساس‌ترین عمل‌های جراحی، جان رزمنده‌های بسیاری را که زنده ماندنشان به دقیقه‌ها وابسته بود، نجات داد. در گلستان شهدای نجف‌آباد، چهار قبر کنار هم بودند. دوتا از قبرها خالی بودند. وقتی پیکر مجید را به گلستان آوردند، دوستش از وسط جمعیت خودش را به دکتر ابوترابی رساند و او را سر دو قبری که کنده شده بود برد و گفت: آقای دکتر! مجید را این‌جا توی این قبر به خاک بسپارید. دکتر گفت: چرا پسرم؟! جوان جواب داد: ما چهار نفر بودیم که شب‌های جمعه می‌آمدیم گلزار و سر مزار شهدا دعای کمیل می‌خواندیم. بعد از دعا چند دقیقه‌ای در این چهار قبر کنده‌شده می‌خوابیدیم. رسول، توی همان قبری که همیشه می‌خوابید، دفن شده. «علی ابراهیمی»، دوست دیگرمان هم همین‌طور. حالا مجید آمده. بعد به قبر وسطی اشاره کرد و ادامه داد: قد مجید بلند بود و داخل این قبر که می‌خوابید، سرش را به یک طرف خم می‌کرد. همیشه هم می‌گفت: بچه‌ها باید سر من از تنم جدا شود تا این قبر اندازه‌ی من بشود... چله‌ی مجید شده بود که دکتر برگشت به اورژانس خط مقدم . دکتر محمد علی ابوترابی پزشک ایثارگر، متعهد، بصیر و پدر شهید مجید ابوترابی متولد ۱۳۱۳ در استان اصفهان – نجف آباد و دانش آموخته تخصصی جراحی عمومی دانشگاه اصفهان بدرود حیات گفت. شادی روحشان الفاتحه مع الصلوات
نام تو ، رمز قیام است،"شهید بی سر" روضۀ ما ، دو کلام است، " غریب مادر" وقتی این جسم بی سر را در منظقه عملیاتی پیداکردند درجیبش کاغذی را یافتند ک در آن نوشته بود: #بی_سر_و_سامان_توام_یاحسین🕊🕊
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
4.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
درد و دل همراه با بغض یک مادر شهید بر سر مزار فرزند شهیدش : بیایید خونه‌هامون بهمون سر بزنید چرا نمیایید؟ ۳۲ ساله کسی بهمون سر نزده 😢 باید از خجالت آب بشیم ...😔 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
آللهم طهر قلوبنآ بالإيمان .. وزين عقولنا بالحكمة .. وعافي أبداننا بالبركة.. آللهم يسر أمورنا وفرج همومنا وأغفر لنآ ولوالدينا.. آللهم أجعل صباحنا صبآح الصالحين والسنتنا السنة الذاكرين وقلوبنا قلوب الخاشعين.. آللهم آمين يآرب آلعالمين 🍃 صبح شما بخیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ سلام علیکم بیست و هشتمین روز از🌷چله نهم🌷 اعمال مستحبی امروزمان را به از شهید با کرامت از ذریه حضرت زهرا سلام الله علیها شهید مدافع حرم ❣️سید مهدی حسینی❣️ می کنیم محضر نورانی ☀️ حضرت جوادالائمه علیه السلام☀️ و از حضرتش می نماییم تا با نگاه کریمانه خود؛ ✅ما و تمام جوانان ایران اسلامی را گردانند و ✅زندگی ما را به سمتی سوق دهند که ، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه گردیم ان شاء الله
شهید مدافع حرم «سید مهدی حسینی» در سال 1359 چشم به جهان گشود و ساکن تهران بود. وی در روز 13 مهرماه 95 همزمان با دومین روز ماه محرم بر اثر انفجار یک کامیون انتحاری در حومه حلب توسط تروریست‌های تکفیری به درجه رفیع شهادت نائل آمد.