2.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از پاکستان به امام عزیز تر از جان سلام❤️
#سلام _فرمانده
6.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 امید دادن به مردم در سختترین شرایط
▫️ رهبر انقلاب: پیغمبر اکرم در سختترین شرایط، میفرماید که من کاخ کسریٰ را میبینم که شما میگیرید؛ من امپراتور روم را -در یک ضربهی دیگر- میبینم که شما شکست میدهید؛ یعنی امید، اعتمادبهنفس...
4.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*بی توحیدی* حواسمون هست تو این روزهای سخت که گذراست، غذای روحمون چیه؟
#مراقبتهای_چله_سی_و_سوم 👇👇
✅ سرکشی و رسیدگی به خانوادههای شهدا
✅ اهتمام و ترویج فرهنگ شهدایی (وصیتنامه، عکس و رسم شهید )
✅ مراقبه به تلاوت سورههاى یس و حجرات (هدیه به پدر و مادران شهدا )
✅ مراقبه ویژه به خواندن زیارت آل یس و دعای بعدش از طرف شهید به پدر و مادر شهید و بخواهیم دعا کنند برای سلامتی مقام عظمای ولایت.
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
#مراقبتهای_چله_سی_و_سوم 👇👇 ✅ سرکشی و رسیدگی به خانوادههای شهدا ✅ اهتمام و ترویج فرهنگ شهدایی (و
سلام برشما خوبان
ششمین روز از چله 🌾 🍃 سی وسوم 🍃 🌾
مهمان سفره طلبه شهید حریم رضوی 🌷 محمد صادق دارایی 🌷 هستیم
برای خدا کار کرد، محبوب و مشهور شد
«خدا خودش وعده داده محبت مومنانی را که برای رضای او نیکی میکنند، به دل انسانها میاندازد (سوره مریم/ آیه 96). جایگاه بلند و محبوبیتی که امروز شهید اصلانی و شهید دارایی دارند هم، مزد یک عمر تلاش خالصانه در راه خدا و خدمت بیمنت به خلقش آن هم در گمنامی است.» حالا که امام جماعت جوان، خوشرو و ساده اما خوشپوش مسجد طفلان مسلم، با لباس شهادت همسایه دائمی امام رئوف (ع) شده، فرصت مغتنمی است برای گفتن از موفقیتهایش. حجتالاسلام حسین ذبیحی هم صحبتهایش را با ذکر یکی از این توفیقها به پایان میبرد و میگوید: «حجتالاسلام محمدصادق دارایی در مسجد کوچکی در انتهای یک کوچه 2 متری در حاشیه شهر مشهد بیسر و صدا خدمت میکرد اما خدا اسمش را از همان مسجد محقر، پرآوازه کرد.
اگر از این طلبه جهادی بخواهم بنویسم، صدای لرزان پیرزنی را به یاد میآورم که تنها دلخوشی اش هم کلام شدن با او و مددکاران مرکز نیکوکاری اش بود. در مخروبهای کوچک، در فراموش شدهترین نقطه این شهر، در بستر بیماری افتاده بود و مدتها پایش را از خانه بیرون نگذاشته بود. به او لبخند میزد و میگفت: مادرجان من بسته معیشتی نمیخواهم، هم صحبت میخواهم. فقط گاهی سری به من بزنید. حجت الاسلام دارایی کنارش مینشست و با دقت و حوصله به همه حرفهای پیرزن گوش میداد.
همه آرزوی پیرزن تنها همین دقایق کوتاه هم صحبتی بود که بر آورده شد. از او حالا آرزوهایی را به یاد میآورم که آرزوی برآورده کردنشان را داشت. خودش، اما اصرار داشت در گوشهای دنج از این داستانها باشد، جایی که هیچ کس نام و نشانی از او پیدا نکند