والله ان قطعتموا یمینی
یک روز حسنعلی با خوشحالی به من گفت: «مادر جان میخواهم به جبهه بروم! گفتم: «مادر جان این حرف را نزن!»
گفت: «وقتی جنازه ام را آوردند. می بینی که نه سر دارم و نه دست. دستانم را مانند حضرت عباس (ع) تقدیم میکنم، و سرم را مانند امام حسین (ع). »
وقتی شهید شد، پیکر مطهرش را آوردند. دستش قطع شده بود و سرش را هم پیدا نکرده بودند. خمپاره سر و شانه اش را قطع کرده بود.
#شهید_حسنعلی_ابوچناری
وصیتنامه شهيد حسن علي ابوچناري (1365-1347 سبزوار)
با درود به شما امت که چون کوه در برابر دشواري ها و سختي ها ايستاده ايد و با مقاومتتان پشت دشمن را به لرزه درآورده ايد، مي رويد که وحدت و اتحادتان به نابودي ظالمان بينجامد و طومار جابران و استعمارگران را درهم پيچيده و در هم فرو کند. اکنون که به جبهه مي روم، راهم را با آگاهي انتخاب کرده ام و با عشق خدا به جايي مي روم که عاشقان الله در آنجا از فراق مي سوزند و انتظار مي کشند؛ مي روم تا سينه ي دشمن را بشکافم و اگر لياقت شهادت را داشتم، خون ناقابل خود را نثار معبود نمايم.
خدايا! از تو مي خواهم که از گناهانم درگذري و تا زماني که پاک نشده ام، مرا از اين دنيا مبري. من به عنوان يک برادر کوچک، از شما مي خواهم که وحدت خود را همچنان حفظ کرده و همواره دنباله رو امامان باشيد.
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
عبرت های عاشورا #طرماح
"آنهايی که با یاری امام آمدند و خونشان را پيشِروی امام حسين(ع) دادند، هيچ عذری آنها را از امام جدا نکرد.
اين يک قاعده کلی است:
هر عذری که ما را از اماممان جدا کند، عذر نپذيرفتنی است!
مثلاً «زن و فرزندم در خطرند»، «اموالم را غارت میکنند»، «به بچههايم نگفتهام که برنمیگردم» و هزار عذر ديگر.
اگر حضرت عزرائيل در کوچه به سراغ شما بيايد اجازه میدهد که شما با خانوادهتان خداحافظی کنيد؟ پس انسان بايد مهيا بشود و همه اينها را برای خودش حل کرده باشد.
اگر همين الان حضرت گفتند که ديگر به خانه برنگرد، آيا حاضر هستی؟ آیا حاضری مثل حبيببنمظاهر و مسلمبنعوسجه باشی که از وسط راه به کربلا رفتند که اگر به خانه میرفتند، ممکن بود دشمن مانعشان شود!"
✅ استاد سید محمّدمهدی میرباقری
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
قران شریف قضیه ی حضرت موسی(ع) و جناب خضر نبی(ع) به گونه ای زیبا مطرح شده است. حضرت موسی(ع) در ملاقاتی به جناب خضر گفت: آیا به دنبال تو بیایم تا از علم و بینشی که آموخته شده ای بهره ببرم؟ خضر در جواب گفت: تو هرگز نمی توانی همپای من صبر کنی و چگونه می توانی بر چیزی که به شناخت آن احاطه نداری، صبر کنی؟ گفت انشاءالله مرا شکیبا خواهی یافت. قضیّه ادامه می یابد. اما حضرت موسی در سه جا به جناب خضر معترض می شود. علّت اعتراض او نیز عدم علم و شناخت بوده است. چه بسا اگر علم و شناخت لازم را، مانند خضر می داشت، هرگز اعتراض نمی کرد. امّا چون حکمت و فلسفه کارهای خضر را نمی دانست تحمل نکرد و معترض او شد(کهف، آیات ۶۶ تا ۷۶ را بررسی نمائید)
آری علم و حکمت با حلم رابطه ای تنگاتنگی دارند. به طوری که به جرأت می توانیم بگوییم شکیبائی، ثمره علم و حکمت است.
امام علی(ع) در حدیثی بلند مرتبه ویژگی های حکیمان و خردمندان را این گونه می شمارد: الحُکماءُ اشرف الناسِ انفساً، و اکثرهم صبراً، و اسرَعَهُم عفواً، و اوسعَهُم اخلاقاً حکیمان در میان مردم، شریف ترین و شکیباترین و پرگذشت ترین و خوش خلق ترین کسان اند
کسی که از شناخت و علم لازم برخودار است، اضطراب و نگرانی را به راحتی دور می کند.
کسی که راهی را می شناسد بدون اضطراب در آن قدم می گذارد. چون به فراز و نشیب راه آگاه است. حلم نیز در علم تأثیر دارد. جائی که امام علی(ع) می فرمایند: کمال العلمِ الحِلم؛ کمال دانش، بردباری است(غررالحکم، حدیث ۷۲۳۱).
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
امام علی (ع) فرمود : اعتدال در خرج کردن (( میانه روی )) موجب فراوانی مال و ثروت و اسراف باعث تباهی و نابودی است.